توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث كداميك را انتخاب مي كنيد؟
AvAstiN
1st September 2009, 12:13 PM
يك شركت بزرگ قصد استخدام تنها يك نفر را داشت. بدين منظور آزموني برگزار كرد كه تنها يك پرسش داشت. پرسش اين بود :
شما در يك شب طوفاني سرد در حال رانندگي از خياباني هستيد. از جلوي يك ايستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستيد. سه نفر داخل ايستگاه منتظر اتوبوس هستند. يك پيرزن كه در حال مرگ است. يك پزشك كه قبلاً جان شما را نجات داده است. يك خانم/آقا كه در روياهايتان خيال ازدواج با او را داريد. شما ميتوانيد تنها يكي از اين سه نفر را براي سوار نمودن بر گزينيد. كداميك را انتخاب خواهيد كرد؟ دليل خود را بطور كامل شرح دهيد
امير آشنا
1st September 2009, 02:46 PM
نمیشه اون خانم / آقا رو سوار کنیم که پزشک با خیال راحت بتونه به پیرزن در حال مرگ برسه ؟ {big green}
Mina_Mehr
1st September 2009, 02:55 PM
خودم پياده ميشم، ماشين رو ميدم به پزشك كه رانندگي كنه و پير زن رو سوار ميكنم تا جناب دكتر اون رو به اولين بيمارستان برسونه و تو راه هم مراقب حالش باشه و خودم هم همراه با اون شخصي كه قصد ازدواج با هم داريم تو شب طوفاني زير طوفان با هم قدم ميزنيم و از اين شب شاعرانه نهايت استفاده رو براي صحبت راجع به زندگي مشترك آينده خودمون ميبريم;)
پیمان
1st September 2009, 04:43 PM
ببینین اگه من اون پزشک رو سوار کنم قطعا کار اشتباه رو انجام دادم اون پزشک که قبلا جان من رو نجات داده بر اساس وظیفش این کارو کرده هدف اون توی زندگیش نجات جون آدماس بنابراین سوار کردن پیرزن عاقلانه تر به نظر میرسه حتی از دیدگاه اون پزشک چون با توجه به این که در استانه ی مرگ هم هست اگه من اون رو سوار نکنم و بمیره دلیل مرگ اون اهمال کاریه منه و چون از طرفی فقط یک نفر باید سوار بشه و ممکنه خانوم مورد علاقه ی من هم از دستم بره فک میکنم کار منطقی این هستش که شمارم رو بهش بدم(ایشالا تماس میگیره) پیرزن رو میبرم بیمارستان اون خانوم رویایی به گفته ی شما و اون پزشک هم پس خودشون بر میان.
AvAstiN
1st September 2009, 06:19 PM
نمیشه اون خانم / آقا رو سوار کنیم که پزشک با خیال راحت بتونه به پیرزن در حال مرگ برسه ؟ {big green}
نه ديگه پزشك هم نياز به كمك داره
آبجی
1st September 2009, 09:55 PM
نه ديگه پزشك هم نياز به كمك داره
چه کمکی؟؟؟:-??خب چی میشه که بمونه و به اون پیرزن کمک کنه {worried}این جوری ثواب هم میکنه {big green}:)){big green}
AvAstiN
1st September 2009, 10:07 PM
چه کمکی؟؟؟:-??خب چی میشه که بمونه و به اون پیرزن کمک کنه {worried}این جوری ثواب هم میکنه {big green}:)){big green}
خود پزشك هم نياز به كمك داره خب
آبجی
1st September 2009, 10:34 PM
خود پزشك هم نياز به كمك داره خب
چه کمکی فریبا جون :-/:-/
بانوثریا
1st September 2009, 10:43 PM
سلام من به پیر زن کمک میکنم
بعدا فرصت برای تشکر از پزشک هست
AvAstiN
1st September 2009, 10:43 PM
چه کمکی فریبا جون :-/:-/
همشون تو يه شب طوفاني گير كردن ديگه
آبجی
1st September 2009, 10:53 PM
همشون تو يه شب طوفاني گير كردن ديگه
خب فریبا جون همچی میگی طوفان انگار چیه؟:)) فوقش یه ساعت طول بکشه:-/ ولی بعضی فرصتا اگه از دست برن شاید دیگه جبران نشن:)){big green}:))
hamed_hk_kakekhani
2nd September 2009, 12:43 AM
من پیرزن را سوار می کنم.چون برای یک پزشک هیچ عشقی بالاتر از نجات جان یک مریض نیست.{applause}
hossien
2nd September 2009, 01:27 AM
منم بودم اون پیرزن را سوار می کنم چون افراد دیگه سالم هستند و در مقابل طوفان می تونن مقاومت کنن تا اتوبوس بیاد
hossien
2nd September 2009, 01:33 AM
میشه توضیح بدین که از هر مورد چه نتیجه ای می توان گرفت یا به طور کلی هدف تون از این سوال چی هست ؟و این جواب هایی که کاربران دادند چه چیزیو نشون میده.
B O S S
2nd September 2009, 01:57 AM
:-oچند لحظه صبر میکنم .
بعد به دکتره میگم پیرزنه رو نجات بده . خوب به هرحال هم هوا سرده هم پیرزنه خیلی پیره . همچنین وسایل پزشکی موجود نیست .
:-?حالا ......... ---->
1- اگر اول پیرزن رو بخوام برسونم ممکنه در حین راه بمیره(حالا یکی نیست بگه پیرزن رو به موت تو ایستگاه اتوبوس چی میخواد):-/
2-اگر اول پزشک با من بیاد که هم تو پای من رفته (به خاطر نامزد بازی) هم پزشکه زده زیر قول حرفه ای و نمیتونه پیرزن رو نجات بده .:-/
3-اگر بی خیال نفر سوم بشم که آینده خودم رو فنا کردم :((
...............
حالا که خوب فکر کردم تا به نتیجه برسم متوجه میشم پیرزنه زیر دست دکتره میمیره .......؟؟؟؟؟؟:-o
پس...[-(
من یه تشر به دکتره میزنم که چرا ....x-(
حالا به دکتره دینی ندارم .
در این صورت میرم تو کار عشق بازی {big green}{big green}{big green}
:))
@};-@};-@};-
B O S S
2nd September 2009, 02:03 AM
:-?البته میشه به این صورت باشه که دکتره همون ملکه رویا های من باشه .
من و خانم (دکتر) با هم پیرزنه رو خفه میکنیم بعد میریم دنبال زندگیمون .{big green}{big green}{big green}
;)
hossien
2nd September 2009, 02:28 AM
:-?البته میشه به این صورت باشه که دکتره همون ملکه رویا های من باشه .
من و خانم (دکتر) با هم پیرزنه رو خفه میکنیم بعد میریم دنبال زندگیمون .{big green}{big green}{big green}
;)
چه خشن یعنی می تونید با جون یک نفر بازی کنید و اون رو . تا شما خوشبخت بشین.
free1366
2nd September 2009, 02:46 AM
سوئيچ ماشين را به پزشک ميدم تا پيرزن را به بيمارستان برسونه و خودم به همراه همسر روياهام منتظر اتوبوس ميمونيم...:x
B O S S
2nd September 2009, 02:56 AM
این یک شوخی بود {big green}:))
گفتم که . هوا سرده . پیرزنه هم خیلی پیره . 3 سوته یخ زده مرده .
من و خانم دکتر میبریمش سرد خانه بیمارستان و تحویلش میدیم و....
خلاصه بعدا میریم دنبال کارمون.;;)
حالا خوب شد ؟{big green}
:-o
hossien
2nd September 2009, 02:56 AM
سوئيچ ماشين را به پزشک ميدهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم منتظر اتوبوس ميمانيم.
واقعان ترکندی من اگر به جای رئیس بودم شما را حتما استخدام می کردم خیلی خوشم امد.
ØÑтRдŁ§
2nd September 2009, 02:57 AM
سلام..
اول تشکر میکنم از کسی که این تاپیک رو بهم معرفی کرد..
دوم هم نظرم رو میگم..
اون خانمی که تو رویاهام قصد ازدواج باهاش رو داشتم رو که ولش کن..
می مونه اون دکتره با اون پیرزنه..
خب اگه دکتره رو سوار نکنم که اتفاق مهمی نمیوفته که..خودش یه جوری از عهده خودش بر میاد..
پس میمونه پیرزنه که تنهایی نمیتونه خودش رو نجات بده و از بقیه بیشتر احتیاج به کمک داره..
شاید سوال پیش بیاد که چرا اون دکتری که جونت رو نجات داده بود رو سوار نکردی .. جوابم اینه : اون که الان جونش در خطر نبوده که.. تنها کسی که جونش در خطر بوده همین پیرزنه بوده
hossien
2nd September 2009, 02:58 AM
عالی شد
free1366
2nd September 2009, 03:02 AM
من این سوال رو قبلا دیده بودم...اینم توضیحی که وجود داره ...
"شرح حکايت "
همه مي پذيرند که پاسخ فوق بهترين پاسخ است، اما هيچکس در ابتدا به اين پاسخ فکر نمي کند. چرا؟ زيرا ما هرگز نميخواهيم داشتهها و مزيتهاي خود را (در اينجا ماشين) از دست بدهيم. اگر قادر باشيم خودخواهيها، محدوديتها و مزيتهاي خود را از خود دور کرده يا ببخشيم گاهي اوقات ميتوانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم تحليل فوق را ميتوانيم در يک چارچوب علميتر نيز شرح دهيم: در انواع رويکردهاي تفکر، يکي از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبي است که در مقابل تفکر عمودي يا سنتي قرار ميگيرد .در تفکر سنتي، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات و محدوديتهاي محيطي خود، استفاده ميکند و قادر نميگردد از زواياي ديگر محيط و اوضاع اطراف خود را تحليل کند.
تفکر جانبي سعي ميکند به افراد ياد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنتشکني کرده، مفروضات و محدوديت ها را کنار گذاشته و از زواياي ديگري و با ابزاري به غير از منطق عددي و حسابي به مسائل نگاه کنند. در تحليل فوق اشاره شد اگر قادر باشيم مزيتهاي خود را ببخشيم مي توانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم. شايد خيلي از پاسخ دهندگان به اين پرسش، قلباً رضايت داشته باشند که ماشين خود را ببخشند تا همسر روياهاي خود را به دست آورند.
بنابراين چه چيزي باعث ميشود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه کنند، دليل آن اين است که به صورت جانبي تفکر نميکنند، يعني محدوديت ها و مفروضات معمول را کنار نمي گذارند.
B O S S
2nd September 2009, 03:23 AM
به نظر من دید گاه های مختلفی برای پاسخ به این سوال و حتی زندگی وجود دارد که من جنبه طنز رو گاهی اقات انتخاب میکنم
free1366
2nd September 2009, 03:33 AM
به نظر من دید گاه های مختلفی برای پاسخ به این سوال و حتی زندگی وجود دارد که من جنبه طنز رو گاهی اقات انتخاب میکنم
میدونی...اون موقع که این سوال رو از من پرسیدن من گفتم : دختر رویاهامو سوار میکنم و دکتر رو میفرستم سر وقت پیر زنه{big green}...ولی این سوال جواب های دیگه ای هم داره و هر پاسخي دليل خودش را داره:
پيرزن در حال مرگه، شما بايد ابتدا او را نجات دهيد. هر چند او خيلي پير است و به هر حال خواهد مرد.
شما بايد پزشک را سوار کنيد، زيرا قبلاً جان شما را نجات داده است و اين فرصتي است که مي توانيد جبران کنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران کنيد.
شما بايد شخص مورد علاقه تان را سوار کنيد، زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممکن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا کنيد.
...
AvAstiN
2nd September 2009, 09:43 AM
من این سوال رو قبلا دیده بودم...اینم توضیحی که وجود داره ...
"شرح حکايت "
همه مي پذيرند که پاسخ فوق بهترين پاسخ است، اما هيچکس در ابتدا به اين پاسخ فکر نمي کند. چرا؟ زيرا ما هرگز نميخواهيم داشتهها و مزيتهاي خود را (در اينجا ماشين) از دست بدهيم. اگر قادر باشيم خودخواهيها، محدوديتها و مزيتهاي خود را از خود دور کرده يا ببخشيم گاهي اوقات ميتوانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم تحليل فوق را ميتوانيم در يک چارچوب علميتر نيز شرح دهيم: در انواع رويکردهاي تفکر، يکي از انواع تفکر خلاق، تفکر جانبي است که در مقابل تفکر عمودي يا سنتي قرار ميگيرد .در تفکر سنتي، فرد عمدتاً از منطق، در چارچوب مفروضات و محدوديتهاي محيطي خود، استفاده ميکند و قادر نميگردد از زواياي ديگر محيط و اوضاع اطراف خود را تحليل کند.
تفکر جانبي سعي ميکند به افراد ياد دهد که در تفکر و حل مسائل، سنتشکني کرده، مفروضات و محدوديت ها را کنار گذاشته و از زواياي ديگري و با ابزاري به غير از منطق عددي و حسابي به مسائل نگاه کنند. در تحليل فوق اشاره شد اگر قادر باشيم مزيتهاي خود را ببخشيم مي توانيم چيزهاي بهتري به دست بياوريم. شايد خيلي از پاسخ دهندگان به اين پرسش، قلباً رضايت داشته باشند که ماشين خود را ببخشند تا همسر روياهاي خود را به دست آورند.
بنابراين چه چيزي باعث ميشود نتوانند آن پاسخ خاص را ارائه کنند، دليل آن اين است که به صورت جانبي تفکر نميکنند، يعني محدوديت ها و مفروضات معمول را کنار نمي گذارند.
میدونی...اون موقع که این سوال رو از من پرسیدن من گفتم : دختر رویاهامو سوار میکنم و دکتر رو میفرستم سر وقت پیر زنه{big green}...ولی این سوال جواب های دیگه ای هم داره و هر پاسخي دليل خودش را داره:
پيرزن در حال مرگه، شما بايد ابتدا او را نجات دهيد. هر چند او خيلي پير است و به هر حال خواهد مرد.
شما بايد پزشک را سوار کنيد، زيرا قبلاً جان شما را نجات داده است و اين فرصتي است که مي توانيد جبران کنيد. اما شايد هم بتوانيد بعداً جبران کنيد.
شما بايد شخص مورد علاقه تان را سوار کنيد، زيرا اگر اين فرصت را از دست دهيد ممکن است هرگز قادر نباشيد مثل او را پيدا کنيد.
...
بله جواب همينه
واسه اينكه جواب تو صفحه قبليه يه بار ديگه مي گم اينجا
سوئيچ ماشين را به پزشك ميدهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس ميمانيم.
اين سوال آزمون استخدامي يه شركت بزرگ بوده كه تنها كسي كه اين جواب رو داده استخدام شده !
مهم ترين نكته اي كه طراح سوال مي خواسته بگه اين بوده:
زيرا ما هرگز نميخواهيم داشتهها و مزيتهاي خودمان را (ماشين)، (قدرت)، (موقعيت) از دست بدهيم. اگر قادر باشيم خودخواهيها، محدوديت ها و مزيتهاي خود را از خود دور كرده يا ببخشيم گاهي اوقات ميتوانيم چيزهاي بهتري بدست بياوريم.
shabnamshirin
2nd September 2009, 03:10 PM
من که بدون اینکه هیچ چیز رو از دست بدم پیرزنو نجات میدم.چون اگر اون واقعا مرد ایده آلم باشه وقتی ببینه نیت خیری دارم خودش میاد دنبالم{big green};)بعدشم اون پزشک اگر هدفش نجات همنوع نباشه که پس چرا پزشک شده..اگر بوده که از دست من ناراحت نمیشه و تازه دفعه ی بعدم جونمو نجات میده;;)
پیمان
2nd September 2009, 06:18 PM
بله جواب همينه
واسه اينكه جواب تو صفحه قبليه يه بار ديگه مي گم اينجا
سوئيچ ماشين را به پزشك ميدهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس ميمانيم.
اين سوال آزمون استخدامي يه شركت بزرگ بوده كه تنها كسي كه اين جواب رو داده استخدام شده !
تقریبا چنین جوابی رو مینا خانوم همون اول کار دادن فقط نگفتن که منتظر اتوبوس میمونیم
ولی یه دفعه غیبش زد چرا؟
AvAstiN
2nd September 2009, 06:32 PM
بله جواب همينه
واسه اينكه جواب تو صفحه قبليه يه بار ديگه مي گم اينجا
سوئيچ ماشين را به پزشك ميدهم تا پيرزن را به بيمارستان برساند و خودم به همراه همسر روياهايم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس ميمانيم.
اين سوال آزمون استخدامي يه شركت بزرگ بوده كه تنها كسي كه اين جواب رو داده استخدام شده !
تقریبا چنین جوابی رو مینا خانوم همون اول کار دادن فقط نگفتن که منتظر اتوبوس میمونیم
ولی یه دفعه غیبش زد چرا؟
كدوم پست؟ :-/
Bl@ck*roz
2nd September 2009, 08:29 PM
هر 3 رو سوار میکردم ابتدا پزشک و بیمار رو به بیمارستان :بعد شخص مورد علاقه رو به خونش
فرض کنید که سوئیچ رو به دکتر دادید و با پیرزن دکش کردید رفت
نکته اینجاست که ادم عاقل توی طوفان بیرون نمیره
پیمان
2nd September 2009, 09:43 PM
كدوم پست؟ :-/
قبل از اینکه من نظرم رو بگم مینا خانوم(Dr_Mina) چنین جوابی رو داده بودن. ولی حالا که یه سری زدم دیدم هستش
مثه اینکه پستا جن و پرین خیلی جالبه. مهم نیس به هر حال جواب ایشون تقریبا به جواب اصلی نزدیکه فقط اینکه مینا خانوم شب طوفانی رو یه شب شاعرانه تلقی کردن دیگه نمیدونم.
ali64
14th September 2009, 08:30 AM
سلام من پیاده می شم به پزشک و اون دختر توضیح می دهم به خاطر اینکه یه انسان داره جونشو از دست می ده باید پیرزنو سوار کنم و نتیجتا پیرزنو سوار می کنم و فکر نکنم هیچ کس به مرگ هم نوعه خودش راضی باشه
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.