mamadshumakher
19th March 2015, 04:00 PM
کارآفرینی تنها راه نجات ماست؛ تنها راه نجات آنهایی که در ایران ماندهاند به امید اینکه بتوانند زندگی معقول و مطلوبی برای خود بسازند. باید در ترویج و گسترش اکوسیستم کارآفرینی در جامعه کنونی ایران کوشید. در بیان دلایل اهمیت کارآفرینی بسیار گفتهاند. من هم ۱۲ دلیلی را که ایمان مرا به این راه هر روز بیشتر و بیشتر میکند در ادامه ذکر میکنم.
1. کارآفرینی به نفع اقتصاد ملی ماست اقتصاد رانتی مبتنی بر نفت و دولت سرمایهدار حقوقده، نیازمند ایجاد جنبش اقتصادی پایین به بالا برای تولید و توزیع ثروت مبتنی بر ارزش است. جنبشی که کاملا به صورت مردمی، غیرمتمرکز و با توزیع یکنواخت در میان اقشار مختلف مردم شامل دهها هزار واحد کسب و کار ارزشآفرین بوده و به تدریج پایههای اقتصادی زندگی مردم را از بستر سیاه و بدبوی نفت به بستر فعال و ارزشمدار کارآفرینی منتقل نماید.
۲. کارآفرینی تنها راه خاتمه دادن به فرار مغزهاست آنچه بیش از همه چیز در ایران باعث خروج تحصیلکردهها میشود نه عوامل سیاسی و فرهنگی که بیشتر بسته بودن راههای بروز خلاقیت و رشد اقتصادی مستقل افراد نخبه است. افرادی که حاضر نیستند در دنیای کنونی زندگی خود را در وابستگی کامل به دولت بنیان نهاده (آنچنان که همواره والدینشان آنها را بدین کار ترغیب نمودهاند) و هیچ آینده روشنی برای فعالیت مستقل، موثر و موفقیتزا برای خود متصور نیستند. آنها به خاطر این از کشور میروند که (به درستی) احساس میکنند در ایران هیچگاه نخواهند توانست در یک اکوسیستم اقتصادی و فرهنگی به صورت عادلانهای از فرصتهای موجود استفاده نمایند. کارآفرینی کلید ایجاد فرصتهای یکسان برای موفقیت همگان است و شاید به جرات بتوان گفت کارآفرینی تنها رقیب جدی در برابر «مهاجرت» است. کارآفرینی بیش از همه چیز حس مفید بودن را در فارغالتحصیلان ایجاد کرده و میتواند مانع از خروج آنها به امید رسیدن به «سرزمین فرصتها» باشد.
۳. کارآفرینی بهترین انگیزه برای بازگشت مغزهاست طبق آمار رسمی حدود ۲۵ درصد از فارغالتحصیلان ایران در خارج از ایران زندگی میکنند. کسانی که عمدتا توانستهاند در کشورهای غربی موفقیتهای خوبی کسب نمایند. بسیاری از آنها بعد از تجربه زندگی در کشورهای توسعه یافته و گذران دوران جوانی تمایل بسیاری به بازگشت به ایران دارند در حالی که نمیتوانند موفقیتها و جایگاه اجتماعی و شغلی را که به دست آوردهاند ترک کنند. در چند سال اخیر شاهد آن بودیم که عده معدودی از آنها تنها به امید راهاندازی کسب و کارهای خود به ایران بازگشتهاند و منشا اثر بسیاری از موفقیتهای تجاری شدهاند. به نظر میآید وجود فضای فعال برای کارآفرینی یکی از بزرگترین محرکهایی باشد که بتواند افراد نخبه خارج از کشور را برای بازگشت به ایران ترغیب نماید.
۴. کارآفرینی بهترین دارو برای درمان «تب مدرکگرایی» ایرانیان است همه ما با این اپیدمی بزرگ شدهایم و هنوز بسیاری از هم نسلان ما با ولعی توصیفنشدنی در حال ادامه تحصیل هستند. افزایش فارغالتحصیلان مقاطع بالا دیگر ارزش مدرک را پایین آورده و ناعادلانه بودن فضای استخدام بیش از پیش مدرک را بیاهمیت کرده است. فارغالتحصیلان لیسانس میدانند که در این اقتصاد مبتنی بر استخدام، کارمندی و حقوقبگیری، دیگر مدرکشان برای آنها موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی به ارمغان نخواهد آورد. آنها تنها راه موفقیت را در ادامه تسلسلی تحصیل میبینند به این امید که با یدک کشیدن عنوان دکتر یا فوق لیسانس بتوانند مزیت رقابتی بیشتری برای کسب جایگاههای شغلی کارمندی و استخدام در شرکتهای بزرگ (و عموما دولتی) به دست آورند. به نظر من کارآفرینی تنها قیچی قابل اتکایی است که میتوان با آن این زنجیره سخت و محکم مدرکگرایی را پاره کرد. دانشجویان تنها در صورتی دست از این طمع مدرک خواهند کشید که ببینند واقعا کسانی هم هستند که در جامعه توانستهاند با پیش گرفتن مسیر کارآفرینی، بدون مدرک موفقیت کسب نمایند. تنها راه خاتمه دادن به ادامه تحصیل دانشجویان این است که یک راه دیگر هم برای ادامه رشد حرفهای آنها ایجاد شود و این راه تنها با گسترش امکان کارآفرینی فارغالتحصیلان ممکن میشود.
۵. کارآفرینی به رشد شخصی افراد کمک میکند کارآفرینی یک سفر است، یک مسیر پرپیچ و خم. افراد در چنان درگیر ارزشآفرینی میشوند که کم کم ارزشآفرینی در تمام عرصهها و همینطور عرصه شخصی کار اول آنها میشود. آنها یاد میگیرند منظم باشند، دقیق باشند، ارزش زمان را بفهمند، کار مفید انجام دهند، ارتباطات اجتماعی موثری برقرار نمایند، حسابگر باشند، خلاق باشند و نوآوری را سرلوحه خود قرار دهند، برای دیگران اهمیت قائل شوند و نسبت به دغدغههای جامعه حساس باشند. کارآفرینی یک کار نیست یک سبک زندگی است که در هر حال، چه شکست کسب و کار و چه موفقیت، یک پیروزی برای فرد است؛ پیروزی به خاطر رشد شخصی و حرفهای او. از این رو کارآفرینی میتواند به راحتی جایگزین بسیاری از سیستمها و نظامهای آموزشی و پرورشی در یک جامعه شود.
۶. کارآفرینی بهترین راه جلوگیری از انحرافات اخلاقی است از قدیم گفتهاند که بیکاری سرچشمه همه گناههاست. در این چند سال اخیر که با بسیاری از فعالین حوزه کارآفرینی و کارآفرینان بزرگ و کوچک معاشرت داشتهام متوجه شدهام که جمع افرادی که درگیر کارآفرینی هستند از هر جمع دیگری سالمتر بوده و بیش از همه جمعهای دوستی دیگر از انحرافات اخلاقی بدور است. آنها کسانی هستند که وقتی دور هم هستند در مورد تجربیات حرفهای صحبت میکنند از هم کمک میگیرند، به هم مشاوره میدهند. آنها کسانی هستند که زمانی برای اتلاف، برای مردمآزاری، اعتیاد، ریاکاری، دروغ، و برای تخریب، ندارند. آنها اسطورههای بهرهوری هستند و این بهترین راه برای ایجاد یک جامعه اخلاقی مدرن است.
۷. کارآفرینی ضد احساس پوچی است کارآفرینی دشمن افسردگی است. کارآفرینی به افراد هدف میدهد، به زندگی آنها معنا میبخشد و این بیش از هر دارو، بیش از هر برنامه فرهنگی، بیش از هر دستورالعمل و قانونی میتواند امید و روحیه را به جامعه بازگرداند. احساس پوچی به راحتی حتی گریبان موفقترین کارمندان یک شرکت دولتی بزرگ را هم میگیرد ولی چند جوانی که با هم در صدد راهاندازی یک سایت کوچک هستند دنیای امید و روحیهاند. آنها با امید زندگی میکنند و در واقع اولین کارشان زنده نگه داشتن این امید است. کارآفرینی به همین راحتی میتواند فضای رخوت را در جامعه کم رنگ کرده و بسیاری از معضلات روحی افراد را درمان نماید.
۸. کارآفرینی نمود اقتصادی مردمسالاری در یک جامعه است یک اکوسیستم فعال کارآفرینی، یعنی ایجاد فرصت یکسان برای همگان و این اکوسیستم تنها نظام اقتصادی مردمسالار است. نظامی که در آن همگان بتوانند به اندازه توانایی و مهارتشان موفقیت کسب نمایند. کارآفرینی به جامعه این فرصت را میدهد که از زیر یوغ نظامهای استبدادی در عرصه اقتصادی ( شرکتهای انحصاری بزرگ و عموما متصل به دولت) رها شده و ارزشآفرینی را محک راستین رشد و موفقیت نمایند. در یک نظام اقتصادی مردمسالارانه، آن چیزی تولید و مصرف میشود که ارزشی واقعی داشته باشد نه آنکه تنها گزینه موجود بوده و یا از پشتیبانی یک قدرت غیراقتصادی و دستبالا بهرهمند باشد. از این رو، حق انتخاب مردم بالا رفته و کسب و کارها نیز مبتنی بر نیاز مردم محصولات و خدمات خود را به بازار عرضه خواهند کرد.
۹. کارآفرینی باعث افزایش روحیه ریسکپذیری و خلاقیت در یک جامعه محافظهکار، سنتی و کارمندگرا میشود میزان «خلاقیت» و «ریسکپذیری» افراد یک جامعه در زندگی شخصی و حرفهای خود، یکی از مهمترین شاخصهای توسعهیافتگی جوامع محسوب میشود. یک اکوسیستم کارآفرینی بستری برای بروز خلاقیت و نوآوری بوده و افراد را ترغیب به ریسکپذیری میکند. در یک اکوسیستم کارآفرینی محافظهکاری جز مواردی معدود مذموم است. کارآفرینی باعث میشود جامعه ایران که به شدت تبدیل به یک جامعه محافظهکار، درونگرا و امنیتپسند شده است به تدریج به خلاقیت ارج نهاده و «ریسکپذیری» را از دایره رفتارهای نابهنجار خارج نماید.
۱۰. کارآفرینی بهترین راه برای به گردش درآوردن سرمایههای خوابیده است بسیاری از کارآفرینان در ابتدای راه تلاش میکنند تا سرمایههای کوچک خود، اطرافیان و آشنایان را جذب کرده و به گردش درآورند. این بهترین راه در یک اقتصاد راکد است تا بتوان انبوه سرمایههای کوچکی را وارد چرخه اقتصادی کرده و نظام اقتصادی را به تکاپو واداشت. سرمایههای کوچکی که کسی متصور نمیشود بتواند اقتصادی را به پویایی وا دارد ولی با جمع انبوهی از این سرمایههای کوچک انباشته شده به اشکال مختلف میتوان چرخه اقتصادی یک جامعه را سریعتر راه انداخت. این تنها هنر کارآفرینان است که بتوانند با این کار سرمایههای بزرگی را وارد عرصه بهرهوری کنند.
۱۱. کارآفرینی تنها راهحل پدیده بیکاری ناشی از واسطهزدایی راهکارهای دیجیتال است سیستم خردهفروشی بزرگ و کلانی مانند دیجیکالا را در نظر بگیرید. چنین پدیدههای قدرتمندی به زودی در حوزههای دیگر کسب و کار و صنایع مبتنی بر فناوری ظهور پیدا خواهند کرد. چنین نهادهای تجاری قدرتمندی باعث نابودی بسیاری از مشاغل کوچک مبتنی بر واسطهگری خواهند شد. راهحل در کارآفرینی مجدد است. مردم ما باید کم کم عادت کنند تا برای بقای اقتصادی و اجتماعی به جای گرایش به شغلهایی با کمترین ارزش واقعی تولیدی به سمت شغلهایی با ارزشآفرینی واقعی بروند.
۱۲. کارآفرینی تنها راه برونرفت دانشگاههای راکد ایران است دانشگاههای ایران برای نجات از گردابهای ناشی از نظامهای علمی تقلیدی مبتنی بر ساختار و نه محتوی، تنها یک راه دارند و آن حرکت به سمت دانشگاههای نسل سوم یا همان دانشگاههای کارآفرین است. چنین دانشگاههایی میتوانند مبتنی بر نیازها و شرایط بومی کشورمان، فضای پویا و خلاقی از تولید و بکارگیری دانش ارزشمند را ایجاد نموده و منشا انتشار آن در جامعه شوند. تنها یکی از این دلایل فوق کافیست تا کسی همچون مرا برای تلاش و ترویج کارآفرینی در ایران ترغیب کند. شما را چطور؟
منبع:کاریا (http://karya.ir/5217/12-%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%D B%8C/)
1. کارآفرینی به نفع اقتصاد ملی ماست اقتصاد رانتی مبتنی بر نفت و دولت سرمایهدار حقوقده، نیازمند ایجاد جنبش اقتصادی پایین به بالا برای تولید و توزیع ثروت مبتنی بر ارزش است. جنبشی که کاملا به صورت مردمی، غیرمتمرکز و با توزیع یکنواخت در میان اقشار مختلف مردم شامل دهها هزار واحد کسب و کار ارزشآفرین بوده و به تدریج پایههای اقتصادی زندگی مردم را از بستر سیاه و بدبوی نفت به بستر فعال و ارزشمدار کارآفرینی منتقل نماید.
۲. کارآفرینی تنها راه خاتمه دادن به فرار مغزهاست آنچه بیش از همه چیز در ایران باعث خروج تحصیلکردهها میشود نه عوامل سیاسی و فرهنگی که بیشتر بسته بودن راههای بروز خلاقیت و رشد اقتصادی مستقل افراد نخبه است. افرادی که حاضر نیستند در دنیای کنونی زندگی خود را در وابستگی کامل به دولت بنیان نهاده (آنچنان که همواره والدینشان آنها را بدین کار ترغیب نمودهاند) و هیچ آینده روشنی برای فعالیت مستقل، موثر و موفقیتزا برای خود متصور نیستند. آنها به خاطر این از کشور میروند که (به درستی) احساس میکنند در ایران هیچگاه نخواهند توانست در یک اکوسیستم اقتصادی و فرهنگی به صورت عادلانهای از فرصتهای موجود استفاده نمایند. کارآفرینی کلید ایجاد فرصتهای یکسان برای موفقیت همگان است و شاید به جرات بتوان گفت کارآفرینی تنها رقیب جدی در برابر «مهاجرت» است. کارآفرینی بیش از همه چیز حس مفید بودن را در فارغالتحصیلان ایجاد کرده و میتواند مانع از خروج آنها به امید رسیدن به «سرزمین فرصتها» باشد.
۳. کارآفرینی بهترین انگیزه برای بازگشت مغزهاست طبق آمار رسمی حدود ۲۵ درصد از فارغالتحصیلان ایران در خارج از ایران زندگی میکنند. کسانی که عمدتا توانستهاند در کشورهای غربی موفقیتهای خوبی کسب نمایند. بسیاری از آنها بعد از تجربه زندگی در کشورهای توسعه یافته و گذران دوران جوانی تمایل بسیاری به بازگشت به ایران دارند در حالی که نمیتوانند موفقیتها و جایگاه اجتماعی و شغلی را که به دست آوردهاند ترک کنند. در چند سال اخیر شاهد آن بودیم که عده معدودی از آنها تنها به امید راهاندازی کسب و کارهای خود به ایران بازگشتهاند و منشا اثر بسیاری از موفقیتهای تجاری شدهاند. به نظر میآید وجود فضای فعال برای کارآفرینی یکی از بزرگترین محرکهایی باشد که بتواند افراد نخبه خارج از کشور را برای بازگشت به ایران ترغیب نماید.
۴. کارآفرینی بهترین دارو برای درمان «تب مدرکگرایی» ایرانیان است همه ما با این اپیدمی بزرگ شدهایم و هنوز بسیاری از هم نسلان ما با ولعی توصیفنشدنی در حال ادامه تحصیل هستند. افزایش فارغالتحصیلان مقاطع بالا دیگر ارزش مدرک را پایین آورده و ناعادلانه بودن فضای استخدام بیش از پیش مدرک را بیاهمیت کرده است. فارغالتحصیلان لیسانس میدانند که در این اقتصاد مبتنی بر استخدام، کارمندی و حقوقبگیری، دیگر مدرکشان برای آنها موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی به ارمغان نخواهد آورد. آنها تنها راه موفقیت را در ادامه تسلسلی تحصیل میبینند به این امید که با یدک کشیدن عنوان دکتر یا فوق لیسانس بتوانند مزیت رقابتی بیشتری برای کسب جایگاههای شغلی کارمندی و استخدام در شرکتهای بزرگ (و عموما دولتی) به دست آورند. به نظر من کارآفرینی تنها قیچی قابل اتکایی است که میتوان با آن این زنجیره سخت و محکم مدرکگرایی را پاره کرد. دانشجویان تنها در صورتی دست از این طمع مدرک خواهند کشید که ببینند واقعا کسانی هم هستند که در جامعه توانستهاند با پیش گرفتن مسیر کارآفرینی، بدون مدرک موفقیت کسب نمایند. تنها راه خاتمه دادن به ادامه تحصیل دانشجویان این است که یک راه دیگر هم برای ادامه رشد حرفهای آنها ایجاد شود و این راه تنها با گسترش امکان کارآفرینی فارغالتحصیلان ممکن میشود.
۵. کارآفرینی به رشد شخصی افراد کمک میکند کارآفرینی یک سفر است، یک مسیر پرپیچ و خم. افراد در چنان درگیر ارزشآفرینی میشوند که کم کم ارزشآفرینی در تمام عرصهها و همینطور عرصه شخصی کار اول آنها میشود. آنها یاد میگیرند منظم باشند، دقیق باشند، ارزش زمان را بفهمند، کار مفید انجام دهند، ارتباطات اجتماعی موثری برقرار نمایند، حسابگر باشند، خلاق باشند و نوآوری را سرلوحه خود قرار دهند، برای دیگران اهمیت قائل شوند و نسبت به دغدغههای جامعه حساس باشند. کارآفرینی یک کار نیست یک سبک زندگی است که در هر حال، چه شکست کسب و کار و چه موفقیت، یک پیروزی برای فرد است؛ پیروزی به خاطر رشد شخصی و حرفهای او. از این رو کارآفرینی میتواند به راحتی جایگزین بسیاری از سیستمها و نظامهای آموزشی و پرورشی در یک جامعه شود.
۶. کارآفرینی بهترین راه جلوگیری از انحرافات اخلاقی است از قدیم گفتهاند که بیکاری سرچشمه همه گناههاست. در این چند سال اخیر که با بسیاری از فعالین حوزه کارآفرینی و کارآفرینان بزرگ و کوچک معاشرت داشتهام متوجه شدهام که جمع افرادی که درگیر کارآفرینی هستند از هر جمع دیگری سالمتر بوده و بیش از همه جمعهای دوستی دیگر از انحرافات اخلاقی بدور است. آنها کسانی هستند که وقتی دور هم هستند در مورد تجربیات حرفهای صحبت میکنند از هم کمک میگیرند، به هم مشاوره میدهند. آنها کسانی هستند که زمانی برای اتلاف، برای مردمآزاری، اعتیاد، ریاکاری، دروغ، و برای تخریب، ندارند. آنها اسطورههای بهرهوری هستند و این بهترین راه برای ایجاد یک جامعه اخلاقی مدرن است.
۷. کارآفرینی ضد احساس پوچی است کارآفرینی دشمن افسردگی است. کارآفرینی به افراد هدف میدهد، به زندگی آنها معنا میبخشد و این بیش از هر دارو، بیش از هر برنامه فرهنگی، بیش از هر دستورالعمل و قانونی میتواند امید و روحیه را به جامعه بازگرداند. احساس پوچی به راحتی حتی گریبان موفقترین کارمندان یک شرکت دولتی بزرگ را هم میگیرد ولی چند جوانی که با هم در صدد راهاندازی یک سایت کوچک هستند دنیای امید و روحیهاند. آنها با امید زندگی میکنند و در واقع اولین کارشان زنده نگه داشتن این امید است. کارآفرینی به همین راحتی میتواند فضای رخوت را در جامعه کم رنگ کرده و بسیاری از معضلات روحی افراد را درمان نماید.
۸. کارآفرینی نمود اقتصادی مردمسالاری در یک جامعه است یک اکوسیستم فعال کارآفرینی، یعنی ایجاد فرصت یکسان برای همگان و این اکوسیستم تنها نظام اقتصادی مردمسالار است. نظامی که در آن همگان بتوانند به اندازه توانایی و مهارتشان موفقیت کسب نمایند. کارآفرینی به جامعه این فرصت را میدهد که از زیر یوغ نظامهای استبدادی در عرصه اقتصادی ( شرکتهای انحصاری بزرگ و عموما متصل به دولت) رها شده و ارزشآفرینی را محک راستین رشد و موفقیت نمایند. در یک نظام اقتصادی مردمسالارانه، آن چیزی تولید و مصرف میشود که ارزشی واقعی داشته باشد نه آنکه تنها گزینه موجود بوده و یا از پشتیبانی یک قدرت غیراقتصادی و دستبالا بهرهمند باشد. از این رو، حق انتخاب مردم بالا رفته و کسب و کارها نیز مبتنی بر نیاز مردم محصولات و خدمات خود را به بازار عرضه خواهند کرد.
۹. کارآفرینی باعث افزایش روحیه ریسکپذیری و خلاقیت در یک جامعه محافظهکار، سنتی و کارمندگرا میشود میزان «خلاقیت» و «ریسکپذیری» افراد یک جامعه در زندگی شخصی و حرفهای خود، یکی از مهمترین شاخصهای توسعهیافتگی جوامع محسوب میشود. یک اکوسیستم کارآفرینی بستری برای بروز خلاقیت و نوآوری بوده و افراد را ترغیب به ریسکپذیری میکند. در یک اکوسیستم کارآفرینی محافظهکاری جز مواردی معدود مذموم است. کارآفرینی باعث میشود جامعه ایران که به شدت تبدیل به یک جامعه محافظهکار، درونگرا و امنیتپسند شده است به تدریج به خلاقیت ارج نهاده و «ریسکپذیری» را از دایره رفتارهای نابهنجار خارج نماید.
۱۰. کارآفرینی بهترین راه برای به گردش درآوردن سرمایههای خوابیده است بسیاری از کارآفرینان در ابتدای راه تلاش میکنند تا سرمایههای کوچک خود، اطرافیان و آشنایان را جذب کرده و به گردش درآورند. این بهترین راه در یک اقتصاد راکد است تا بتوان انبوه سرمایههای کوچکی را وارد چرخه اقتصادی کرده و نظام اقتصادی را به تکاپو واداشت. سرمایههای کوچکی که کسی متصور نمیشود بتواند اقتصادی را به پویایی وا دارد ولی با جمع انبوهی از این سرمایههای کوچک انباشته شده به اشکال مختلف میتوان چرخه اقتصادی یک جامعه را سریعتر راه انداخت. این تنها هنر کارآفرینان است که بتوانند با این کار سرمایههای بزرگی را وارد عرصه بهرهوری کنند.
۱۱. کارآفرینی تنها راهحل پدیده بیکاری ناشی از واسطهزدایی راهکارهای دیجیتال است سیستم خردهفروشی بزرگ و کلانی مانند دیجیکالا را در نظر بگیرید. چنین پدیدههای قدرتمندی به زودی در حوزههای دیگر کسب و کار و صنایع مبتنی بر فناوری ظهور پیدا خواهند کرد. چنین نهادهای تجاری قدرتمندی باعث نابودی بسیاری از مشاغل کوچک مبتنی بر واسطهگری خواهند شد. راهحل در کارآفرینی مجدد است. مردم ما باید کم کم عادت کنند تا برای بقای اقتصادی و اجتماعی به جای گرایش به شغلهایی با کمترین ارزش واقعی تولیدی به سمت شغلهایی با ارزشآفرینی واقعی بروند.
۱۲. کارآفرینی تنها راه برونرفت دانشگاههای راکد ایران است دانشگاههای ایران برای نجات از گردابهای ناشی از نظامهای علمی تقلیدی مبتنی بر ساختار و نه محتوی، تنها یک راه دارند و آن حرکت به سمت دانشگاههای نسل سوم یا همان دانشگاههای کارآفرین است. چنین دانشگاههایی میتوانند مبتنی بر نیازها و شرایط بومی کشورمان، فضای پویا و خلاقی از تولید و بکارگیری دانش ارزشمند را ایجاد نموده و منشا انتشار آن در جامعه شوند. تنها یکی از این دلایل فوق کافیست تا کسی همچون مرا برای تلاش و ترویج کارآفرینی در ایران ترغیب کند. شما را چطور؟
منبع:کاریا (http://karya.ir/5217/12-%D8%AF%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AC-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%D B%8C/)