سروه74
26th February 2015, 04:51 PM
فقط ميدانم كه بین دوستان نزدیکش به دو جنسه معروف است. با او در يك كافيشاپ در خيابان گاندي قرار ميگذارم. چون مطالبم را در روزنامه ميخواند، اعتماد ميكند و ميگويد كه حتما ميآيد. قول ميدهم از او عكس نگيرم..
چند سال داري؟
متولد 58 هستم.
تحصيلاتت چقدر است؟
فوق ديپلم كامپيوتر دارم.
در دوران تحصيل مشكلي نداشتي؟
نه!
كسي اذيتت نميكرد؟
آن موقع كسي نميدانست وضعيتم چطور است.
يعني از همه پنهان كرده بودي؟
بله!
خانوادهات هم نميدانستند؟
نه! هنوز هم نميدانند.
چرا؟
فكر نميكنم واكنش جالبي نشان بدهند.
الان به چه شغلي مشغول هستي؟
در يك بوتيك كار ميكنم.
در آنجا مشكلي نداري؟
نه! تا به كسي نگويي، برايت مشكلي پيش نميآيد. عده كمي از اطرافيان از اين ماجرا اطلاع دارند.
درآمدت از آن راه خوب است؟
بد نيست. تقريبا هر سال ميتوانم ماشينم راعوض كنم و يكي بهترش را بخرم.
تا به حال دستگير نشدي؟
نه!
مشتريهاي خاص داري يا هر كسي را مي پذيري؟
نميتوانم خودم را تابلو كنم. فقط با چند نفر هستم. اينجوري با امنيت خاطر بيشتري زندگي ميكنم.
گروهي كار ميكني يا انفرادي؟
خودم هستم و خودم. گفتم كه هر چه بي سر و صدا كار كني، براي خودت بهتر است.
از كي به اين كار مشغول هستي؟
حدود 6 سال پيش.
چرا زودتر وارد اين راه نشدي؟
خب آن زمان به پول نيازي نداشتم. اما بعد از مدتي احسا كردم بايد زندگيام را تكان بدهم.
از نظر روحي، مشكلي پيدا نكردي؟ يعني عذاب وجدان نداشتي؟
به آن فكر نميكنم. گاهي چيزهايي در ذهنم ميآيد، اما سعي ميكنم خودم را مشغول كاري كنم تا سرم گرم شود. ترجيح ميدهم فكر نكنم.
مشتريهايت بيشتر چه كساني هستند؟
مختلف هستند. بيشتر سنشان بالاست. پيرزن هم بينشان هست.
عجيبترينشان كدام است؟
چند نفر از آنها هنرپيشه هستند.
واقعا؟
يكي از آنها حتي الان در يك سريال هم بازي ميكند.
عجيب است! نگران نيستند كه تو زماني آنها را لو بدهي؟
ما با هم دوست هستيم. به اين چيزها فكر نميكنيم.
همه پولهايي كه در ميآوري را خرج ميكني يا حساب پسانداز هم داري؟
در هيچ بانكي حساب ندارم.
چرا؟
براي امنيت خودم. نميخواهم اگر فردا اتفاقي افتاد، بپرسند اين همه پول را از كجا آوردهاي.
فكر اين نيستي كه شغلت را عوض كني؟
نه! درآمدم خوب است. به زودي رونيز ميخرم، ميتوانم براي خودم زندگي كنم، بدون اين كه منت كسي را بكشم.
الان چه ماشيني داري؟
يك 206 قرمز ماتيكي دارم.
ازدواج نميكني؟
كي به من شوهر ميده؟
يعني زن ميخواهي؟
نه! اما ازدواج توي اين شرايط اجتماعي، زياد عاقلانه نيست.
يعني چي؟
يعني الان خانوادهها با هم وصلت ميكنند تا آدمها. خانوادهها بايد همديگر را بپسندند، نه دختر و پسر. البته خانوادهها مهم هستند، اما نه تا اين حد!
تا به حال كسي درباره ازدواج با تو صحبت كرده؟
بله، ولي بهش فكر نكردم. چون نميخواهم ازدواج كنم. به كارم لطمه ميزند.
تا كي ميخواهي ادامه بدهي؟
تا هروقت كه دستگير شوم.
چرا دستگير شوي؟
خب كار من جرم است. زندان و اعدام دارد.
چه كسي اين را به تو گفته؟
هه ميدانند. يكي از دوستانم را به همين جرم گرفتند و اعدام شد.
چه زماني اين اتفاق رخ داد؟
3 سال قبل.
اقدامي نكرديد؟
چه اقدامي بايد ميكرديم؟ قانون ميگفت كه بايد اعدام شود.
كجاي قانون چنين چيزي را نوشته؟
يا از مرحله پرت هستي، يا داري من را دست مياندازي...
چرا يك دوجنسه را بايد اعدام كنند؟
او دوجنسه نبود.
پس چرا اعدام شد؟
چون حمل 12 كيلوگرم شيشه، جرم سبكي نيست.
به خاطر حمل موادمخدر اعدام شد؟
آره! چيزي كه دير يا زود سرا من هم ميآيد.
مواد مصرف ميكني؟
خودم نه! اما خب وقتي براي مشتريها ميبرم، گاهي مقدار زيادي همراهم است.
يعني مواد هم به مشتريها ميرساني؟
خب كارم همين است.
ولي به من گفتند دوجنسه هستي. پس توي كار مواد هم هستي؟
كار اصلي من مواد است.
يعني دوجنسه نيستي؟
چرا! هستم.
پس با مواد چهكار داري؟
خب من فقط دو جور جنس ميفروشم. ترياك و شيشه. براي همين به من ميگويند «دو جنسه». براي اين كه تخصصي فقط روي همين دو قلم جنس كار ميكنم. مثل بقيه نيستم كه هر كوفت و زهرماري را بفروشم. مثلا ماده مخدری که در سالهای اخیر به بازار مصرف ایران راه پیدا کرده، بر خلاف کراک خارجی از مشتقات هروئین است و قاچاقچیان این اسم را برايش گذاشتهاند. چيز مزخرفي است و من نميفروشم...
چند سال داري؟
متولد 58 هستم.
تحصيلاتت چقدر است؟
فوق ديپلم كامپيوتر دارم.
در دوران تحصيل مشكلي نداشتي؟
نه!
كسي اذيتت نميكرد؟
آن موقع كسي نميدانست وضعيتم چطور است.
يعني از همه پنهان كرده بودي؟
بله!
خانوادهات هم نميدانستند؟
نه! هنوز هم نميدانند.
چرا؟
فكر نميكنم واكنش جالبي نشان بدهند.
الان به چه شغلي مشغول هستي؟
در يك بوتيك كار ميكنم.
در آنجا مشكلي نداري؟
نه! تا به كسي نگويي، برايت مشكلي پيش نميآيد. عده كمي از اطرافيان از اين ماجرا اطلاع دارند.
درآمدت از آن راه خوب است؟
بد نيست. تقريبا هر سال ميتوانم ماشينم راعوض كنم و يكي بهترش را بخرم.
تا به حال دستگير نشدي؟
نه!
مشتريهاي خاص داري يا هر كسي را مي پذيري؟
نميتوانم خودم را تابلو كنم. فقط با چند نفر هستم. اينجوري با امنيت خاطر بيشتري زندگي ميكنم.
گروهي كار ميكني يا انفرادي؟
خودم هستم و خودم. گفتم كه هر چه بي سر و صدا كار كني، براي خودت بهتر است.
از كي به اين كار مشغول هستي؟
حدود 6 سال پيش.
چرا زودتر وارد اين راه نشدي؟
خب آن زمان به پول نيازي نداشتم. اما بعد از مدتي احسا كردم بايد زندگيام را تكان بدهم.
از نظر روحي، مشكلي پيدا نكردي؟ يعني عذاب وجدان نداشتي؟
به آن فكر نميكنم. گاهي چيزهايي در ذهنم ميآيد، اما سعي ميكنم خودم را مشغول كاري كنم تا سرم گرم شود. ترجيح ميدهم فكر نكنم.
مشتريهايت بيشتر چه كساني هستند؟
مختلف هستند. بيشتر سنشان بالاست. پيرزن هم بينشان هست.
عجيبترينشان كدام است؟
چند نفر از آنها هنرپيشه هستند.
واقعا؟
يكي از آنها حتي الان در يك سريال هم بازي ميكند.
عجيب است! نگران نيستند كه تو زماني آنها را لو بدهي؟
ما با هم دوست هستيم. به اين چيزها فكر نميكنيم.
همه پولهايي كه در ميآوري را خرج ميكني يا حساب پسانداز هم داري؟
در هيچ بانكي حساب ندارم.
چرا؟
براي امنيت خودم. نميخواهم اگر فردا اتفاقي افتاد، بپرسند اين همه پول را از كجا آوردهاي.
فكر اين نيستي كه شغلت را عوض كني؟
نه! درآمدم خوب است. به زودي رونيز ميخرم، ميتوانم براي خودم زندگي كنم، بدون اين كه منت كسي را بكشم.
الان چه ماشيني داري؟
يك 206 قرمز ماتيكي دارم.
ازدواج نميكني؟
كي به من شوهر ميده؟
يعني زن ميخواهي؟
نه! اما ازدواج توي اين شرايط اجتماعي، زياد عاقلانه نيست.
يعني چي؟
يعني الان خانوادهها با هم وصلت ميكنند تا آدمها. خانوادهها بايد همديگر را بپسندند، نه دختر و پسر. البته خانوادهها مهم هستند، اما نه تا اين حد!
تا به حال كسي درباره ازدواج با تو صحبت كرده؟
بله، ولي بهش فكر نكردم. چون نميخواهم ازدواج كنم. به كارم لطمه ميزند.
تا كي ميخواهي ادامه بدهي؟
تا هروقت كه دستگير شوم.
چرا دستگير شوي؟
خب كار من جرم است. زندان و اعدام دارد.
چه كسي اين را به تو گفته؟
هه ميدانند. يكي از دوستانم را به همين جرم گرفتند و اعدام شد.
چه زماني اين اتفاق رخ داد؟
3 سال قبل.
اقدامي نكرديد؟
چه اقدامي بايد ميكرديم؟ قانون ميگفت كه بايد اعدام شود.
كجاي قانون چنين چيزي را نوشته؟
يا از مرحله پرت هستي، يا داري من را دست مياندازي...
چرا يك دوجنسه را بايد اعدام كنند؟
او دوجنسه نبود.
پس چرا اعدام شد؟
چون حمل 12 كيلوگرم شيشه، جرم سبكي نيست.
به خاطر حمل موادمخدر اعدام شد؟
آره! چيزي كه دير يا زود سرا من هم ميآيد.
مواد مصرف ميكني؟
خودم نه! اما خب وقتي براي مشتريها ميبرم، گاهي مقدار زيادي همراهم است.
يعني مواد هم به مشتريها ميرساني؟
خب كارم همين است.
ولي به من گفتند دوجنسه هستي. پس توي كار مواد هم هستي؟
كار اصلي من مواد است.
يعني دوجنسه نيستي؟
چرا! هستم.
پس با مواد چهكار داري؟
خب من فقط دو جور جنس ميفروشم. ترياك و شيشه. براي همين به من ميگويند «دو جنسه». براي اين كه تخصصي فقط روي همين دو قلم جنس كار ميكنم. مثل بقيه نيستم كه هر كوفت و زهرماري را بفروشم. مثلا ماده مخدری که در سالهای اخیر به بازار مصرف ایران راه پیدا کرده، بر خلاف کراک خارجی از مشتقات هروئین است و قاچاقچیان این اسم را برايش گذاشتهاند. چيز مزخرفي است و من نميفروشم...