mahmoodmah
10th February 2015, 07:24 PM
هر ساله به هنگام جشنهای میهنی، تفاوت نظرهایی در باره زمان درست آنها پیش میآید.
با توجه به نظر استادان ایران شناس که همگی متفقالقول هستند، مشخص میشود که زمان جشنها میباید با گاهشماری رسمی ایران تعیین شود و بکارگیری گاهشماری یزدگردی درست نیست.
استاد جلیل دوستخواه با نقل نظر شادروان استاد ابراهیم پورداوود مینویسد:
در چندین دهه پیش از این، به پیشنهاد استاد زندهیادم «ابراهیم پورداوود»، روز پنجم اسفند به عنوان روز پرستار شناخته شده بود و به طور رسمی برگزار میشد و در این روز، برای ارجگزاری خدمت ارزندهی پرستاران، آیینهایی به اجرا در میآمد که در آنها با پیشکش شاخههای گل بیدمشک (گل ویژهی امشاسْپَند بانو اسپندارمذ در اسطورههای کهن)، پرستاران میهنمان را مینواختند. یادآوری میشود که برخی از دوستان، با استناد به دیگرگونی گاهشمار خورشیدی کنونی نسبت به گاه شمار باستانی، زمان برگزاری جشن ِ اسپندارمَذگان را شش روز بازپس میبرند و در روز 29 بهمنماه میشناسند. اما همان گونه که پیشتر هم روشنگری کردم، روز ِدرست و سزاوار ِ این جشن، همان پنجم اسفندماه است. در پاسخ به دوستانی که 29 بهمن را جشن اسفندگان شمرده و با پیام های مهرآمیزشان آن را «فرخنده باد!» گفتهاند، نوشتم: جشن اسپندارمذگان (اسفندگان) در پنجم اسفندماه (و نه 29 بهمن)، بر شما فرخنده باد! همچنان بر این باورم که کاربرد گاهشماری خیامی (مشهور به جلالی)، نباید ما را از پاسداشت یادگار نیاکان ارجمندمان بازدارد. برماست که همهی جشنهای یازدهگانهی با پسوند «-گان» از ماه دوم تا دوازدهم را هم، مانند ماه یکم در همان روزهای اصلی (روزهای یکی شدن ِ نام روز و ماه) برگزاریم و به روزهای دیگری منتقل نکنیم تا انگیزهی بنیادین برگزاری آنها از یاد نرود. ما هم اکنون، جشنهای نوروز، فروردینگان (فروردگان)، یلدا و سده را به درستی در همان زمانهای تعیین شده برای آنها در روزگار باستان (یکم فروردین، سیام آذر و دهم بهمن)، برمیگزاریم. پس چرا در مورد جشنهای یازدهگانهی اردیبهشتگان تا اسفندگان، دچار این آشفتهکاری و سامانْشکنی شدهایم؟ (منبع: وبلاگ شخصی دکتر دوستخواه).
استاد جلال خالق مطلق مینویسد:
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه که در سال 391 هجری تألیف کرده است، آنجا که دربارهی جشنهای ایرانی سخن میگوید، از جشنی نام میبرد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار میشد. در ایران کهن، یک جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و بویژه دختران «دم بخت» به همسرگزینی تشویق میشدند و از این رو این جشن را «مردگیران» مینامیدند. سپستر با نفوذ بیشتر مذهب این جشن نخست تغییر ماهیت داده و جشن زنان شوهردار شده و این دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس یکسال پارسایی و خانهداری و شوهردوستی هدیه میگرفتند، تا اینکه همین نیز رفتهرفته فراموش شده است. روز این جشن پنجم اسفند بود. پر بیراه نیست اگر بانوان روشنفکر ایرانی دست کم، کنگرهها و جلسات ویژهی مسائل زنان را در این روز برگزار کنند تا یاد آن جشن دوباره زنده گردد. (منبع: جشن مردگیران در سایت ادبی نوف).
تورج پارسی نیز در این باره نوشتهاند:
در سالشمار ما، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته است. براى نمونه روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام زنان جشن مى گرفتند. (اوستا زن را «ریته سیه بانو» مینامد که به معنای مهر و فروغ و روشنایی است. به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مىباید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز 29 بهمن. امید دارد که جشنها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود. (منبع: جشن سپندارمذگان 29 بهمن است یا 5 اسفند؟).
استاد رضا مرادی غیاث آبادی در پاسخ پرسشی نوشته است:
جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. در باره وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد. چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده 40 روز پس از شب یلدا یا چله، و 100 روز پس از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده 25 روز پیش از جشن اسفندگان است. این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد. از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است. با توجه به نظر همه این استادان لازم است که ترتیبی دهیم تا از ناهماهنگی و آشفتگیهای فعلی دست کشیده شود و همه جشنها مطابق با گاهشماری رسمی ایران که شکل تکامل یافته گاهشماری یزدگردی و در ایران و همه جهان شناخته شده است، برگزار شود.
http://ghiasabadi.com/ (http://ghiasabadi.com/zamane-doroste-jashn-irani.html)
http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=62959&Serv=0&SGr=0
http://irania.ir/ie/951
جشن اسفندگان: روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان (http://ghiasabadi.com/esfandegan.html)
با توجه به نظر استادان ایران شناس که همگی متفقالقول هستند، مشخص میشود که زمان جشنها میباید با گاهشماری رسمی ایران تعیین شود و بکارگیری گاهشماری یزدگردی درست نیست.
استاد جلیل دوستخواه با نقل نظر شادروان استاد ابراهیم پورداوود مینویسد:
در چندین دهه پیش از این، به پیشنهاد استاد زندهیادم «ابراهیم پورداوود»، روز پنجم اسفند به عنوان روز پرستار شناخته شده بود و به طور رسمی برگزار میشد و در این روز، برای ارجگزاری خدمت ارزندهی پرستاران، آیینهایی به اجرا در میآمد که در آنها با پیشکش شاخههای گل بیدمشک (گل ویژهی امشاسْپَند بانو اسپندارمذ در اسطورههای کهن)، پرستاران میهنمان را مینواختند. یادآوری میشود که برخی از دوستان، با استناد به دیگرگونی گاهشمار خورشیدی کنونی نسبت به گاه شمار باستانی، زمان برگزاری جشن ِ اسپندارمَذگان را شش روز بازپس میبرند و در روز 29 بهمنماه میشناسند. اما همان گونه که پیشتر هم روشنگری کردم، روز ِدرست و سزاوار ِ این جشن، همان پنجم اسفندماه است. در پاسخ به دوستانی که 29 بهمن را جشن اسفندگان شمرده و با پیام های مهرآمیزشان آن را «فرخنده باد!» گفتهاند، نوشتم: جشن اسپندارمذگان (اسفندگان) در پنجم اسفندماه (و نه 29 بهمن)، بر شما فرخنده باد! همچنان بر این باورم که کاربرد گاهشماری خیامی (مشهور به جلالی)، نباید ما را از پاسداشت یادگار نیاکان ارجمندمان بازدارد. برماست که همهی جشنهای یازدهگانهی با پسوند «-گان» از ماه دوم تا دوازدهم را هم، مانند ماه یکم در همان روزهای اصلی (روزهای یکی شدن ِ نام روز و ماه) برگزاریم و به روزهای دیگری منتقل نکنیم تا انگیزهی بنیادین برگزاری آنها از یاد نرود. ما هم اکنون، جشنهای نوروز، فروردینگان (فروردگان)، یلدا و سده را به درستی در همان زمانهای تعیین شده برای آنها در روزگار باستان (یکم فروردین، سیام آذر و دهم بهمن)، برمیگزاریم. پس چرا در مورد جشنهای یازدهگانهی اردیبهشتگان تا اسفندگان، دچار این آشفتهکاری و سامانْشکنی شدهایم؟ (منبع: وبلاگ شخصی دکتر دوستخواه).
استاد جلال خالق مطلق مینویسد:
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه که در سال 391 هجری تألیف کرده است، آنجا که دربارهی جشنهای ایرانی سخن میگوید، از جشنی نام میبرد که در روز اسفندارمذ در ماه اسفندارمذ، یعنی در پنجم اسفند برگزار میشد. در ایران کهن، یک جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و بویژه دختران «دم بخت» به همسرگزینی تشویق میشدند و از این رو این جشن را «مردگیران» مینامیدند. سپستر با نفوذ بیشتر مذهب این جشن نخست تغییر ماهیت داده و جشن زنان شوهردار شده و این دسته زنان در آن روز از شوهران خود به پاس یکسال پارسایی و خانهداری و شوهردوستی هدیه میگرفتند، تا اینکه همین نیز رفتهرفته فراموش شده است. روز این جشن پنجم اسفند بود. پر بیراه نیست اگر بانوان روشنفکر ایرانی دست کم، کنگرهها و جلسات ویژهی مسائل زنان را در این روز برگزار کنند تا یاد آن جشن دوباره زنده گردد. (منبع: جشن مردگیران در سایت ادبی نوف).
تورج پارسی نیز در این باره نوشتهاند:
در سالشمار ما، ماه سی روز بوده و هر روز هم نامى داشته است. براى نمونه روز پنجم هر ماه به سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام زنان جشن مى گرفتند. (اوستا زن را «ریته سیه بانو» مینامد که به معنای مهر و فروغ و روشنایی است. به همین دلیل هم جشن سپندارمذ مىباید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز 29 بهمن. امید دارد که جشنها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاریشان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود. (منبع: جشن سپندارمذگان 29 بهمن است یا 5 اسفند؟).
استاد رضا مرادی غیاث آبادی در پاسخ پرسشی نوشته است:
جشن اسفندگان یا سپندارمذگان برابر است با پنجمین روز از ماه اسفند در همه گاهشماریهای ایرانی. در باره وجود دوگانگیها باید گفت که جشنها و فاصلههای میان آنها در متون کهن ایرانی دارای تعریف و اندازههای مشخصی است که به مانند دانههای یک زنجیر در پیوستگی کامل با یکدیگر هستند. تغییر جای یکی از آنها، موجب گسست کل این رشته خواهد شد. چنانکه در منابع ایرانی آمده است، جشن سده 40 روز پس از شب یلدا یا چله، و 100 روز پس از اول آبان قرار دارد. همچنین جشن سده 25 روز پیش از جشن اسفندگان است. این اندازهها و فاصلههای تعریف شده در متون و منابع کهن ایرانی، تنها با گاهشماری ایرانی با ماههای سی و یک روزه (مبدأ هجری خورشیدی فعلی) که بزرگترین دستاورد دانش گاهشماری در جهان است، مطابق است؛ ولی با کتابچهای نوساخته که در چند سال اخیر در ایران با نام سالنمای دینی زرتشتیان چاپ میشود، مطابقت پیدا نمیکند. چرا که در این کتابچه، فاصله 100 روزه از اول آبان تا جشن سده به 106 روز، فاصله 40 روزه شب یلدا تا جشن سده به 46 روز، و فاصله 25 روزه جشن سده تا اسفندگان به 19 روز رسیده است. این فاصلهها با هیچکدام از اسناد و منابع و تاریخنامههای ایرانی هماهنگی ندارد. از این رو، زمان درست شب یلدا برابر با شامگاه 30 آذر، جشن سده در 10 بهمن و جشن اسفندگان در 5 اسفند است. با توجه به نظر همه این استادان لازم است که ترتیبی دهیم تا از ناهماهنگی و آشفتگیهای فعلی دست کشیده شود و همه جشنها مطابق با گاهشماری رسمی ایران که شکل تکامل یافته گاهشماری یزدگردی و در ایران و همه جهان شناخته شده است، برگزار شود.
http://ghiasabadi.com/ (http://ghiasabadi.com/zamane-doroste-jashn-irani.html)
http://www.chn.ir/NSite/FullStory/News/?Id=62959&Serv=0&SGr=0
http://irania.ir/ie/951
جشن اسفندگان: روز گرامیداشت زمین بارور و بانوان (http://ghiasabadi.com/esfandegan.html)