توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث پیرامون کودکی اعجوبه!
"VICTOR"
5th February 2015, 11:10 AM
«بسم الله الرحمن الرحیم»
درود بر همګی
تیتر رو نمی دونستم چی بنویسم [nadanestan]، دیګه این شد! [nishkhand]
نیاز به راهنمایی داشتم اندکی در ارتباط با برادرم [eynaki]
کلاس دوم ابتدایی هست ...
کلاس اول که بود معلم کاملاً ناموزونی داشت ، به طور جد عرض می کنم! و ګذروند دیګه هر طور بود ...
امسال اما معلم خوبی داره ولی تحت هیچ شرایطی تمرکز نداره ، بهش 40 تا لغت املا ګفتم 27 تا غلط نوشته ، یا سه صفحه املا ګفتم 44 تا غلط داشت ، دو سوم غلطاش هم بی دقتی محض هست ، مشخص هست ګوش نمیده ، یا وقتی دیکته میګم صندلی رو تکون میده ، پاش رو میده هوا ، قبلش میګه 10 دقیقه وقت بده فوتبال بازی کنم میام ، بهش وقت میدم میګه اِ پس وقت اضافه چی؟ [kootak][khande] باز مساوی میشه نتیجه ی بازیشون ، به پنالتی کشیده میشه ، تنهاییم بازی می کنه به همراه صحنه آهسته [nishkhand]
خلاصه وقتی میاد هم همش ذهنش پرت هست ... حالا چه قبلش بازی کرده باشه چه نکرده باشه ، هر روز ساعت 5 باید دیکته بنویسه مثلاً ...
از وقتی بهش دیکته ګفتم دیکته های مدرسشو هعی ... بهتر میشه اما خونه هر چی غلط قبلاً داشته الآن هم داره [bihes]
یا ریاضی بلد هست اما تمرکز نداره اصلاً نداره!
مشقاش رو نمی نویسه ، صبح با ګریه میره ، هر چی هم روز قبلش میګیم ګوش نمیده ، صبح یواشکی کتاب یا دفتری که باید مشق می نوشته رو میذاره تو کمد ، به معلمش میګه جا ګذاشتم [nadidan] یا ګریه می کرد که نمیره ، تهش معلوم شد امتحان داشته هیچی نګفته ، دم درِ مدرسه ګفت ، بعد هم 20 شد البته فارسی نبود یه چیز دیګه بود [bihes]
تنها موردی که باهوش تلقی میشه ایشون درش ، سخنرانی هست ، از بچګی با بزرګا بیشتر البته سریع دوست میشه و راجع به هر چی بګین صحبت می کنه ... کم هم نمیاره! حتی اګر هیچی هم بلد نباشه چیزی میګه ... بیشتر میګن باید بره حوزه درس بخونه ... حافظه ی صحبتیش هم خوبه ... منظورم اینه چیزی اګر بهش ګفته باشین یادش می مونه و بعداً ازش سؤال می کنه ...
فقط علاقه نداره به درس [khastegi]
دیګه الآن به حدی هست که اګر همینجوری ادامه بده تجدید میشه دیکتشو [bihes]
خلاصه این ترم من احتمال زیاد دانشګاه نمیرم و موظف شدم ایشون رو حلش کنم ...
راه حل هاتون رو ارائه بدید لطفاً ... [golrooz]
سروه74
5th February 2015, 12:53 PM
● کمک به علاقه کودک به یادگیری
کودک از همان اوان کودکی، میل به یادگیری را نشان میدهد؛ بدنش را لمس میکند، و بعد اشیایی که در اطرافش وجود دارند را در دستانش میگیرد. اولین نقشی که والدین در این زمینه دارند این است که به این کنجکاوی طبیعی کمک کنند. این کمک خیلی زود از سنین بسیار پایین آغاز میشود. دونالد وینیکوت، متخصص اطفال و رواندرمانگر انگلیسی از یک بازی که آنرا «معرفی اشیاء» مینامد، صحبت میکند: اشیاء را به کودک نشان میدهید و در عین حال نام آنها را همراه با لبخند بر زبان میآورید، سپس به او اجازه میدهید آنرا در دستانش بگیرد. بعدها وقتی کودک بزرگتر شد مثلا طی سفر یا بازدید از موزهها او را به فرهنگ علاقهمند می
کنید… کودک باید ایفاگر نقش بماند و پدر و مادر در تکامل و پیشرفتش از او حمایت کنند.
● نقش معلم را برایش ایفا نکنید
در مهد کودک و دوران ابتدایی، بین نقش والدین و معلم تقریبا تفاوتی وجود ندارد: برای کودک کتاب میخوانند، شمردن را به او یاد میدهند و او را تشویق میکنند نقاشی بکشد… اما لازم است همگام با رشد کودک، نقش والدین و معلمان از یکدیگر مشخص شود. این بدان معنا نیست که خود را از آموزش به کودک منع کنیم بلکه از ایفاکردن نقش معلم خودداری کنیم. چنانچه خواسته شما از فرزندتان بیش از حد باشد و همه چیز حالت تربیتی و آموزشی داشته باشد، قطعا این خطر وجود دارد که او را نسبت به هر گونه یادگیری دلزده کنید. علاوه بر آن، در رابطه پدر و مادر- فرزندی، رابطه عاطفی از اهمیت بسیارزیادی برخوردار است. پدر یا مادر میخواهند آمال و آرزوهای خود یا روند دوران تحصیلی خودشان را در مورد دختر یا پسرشان پیاده کنند. فرزند برای آنکه نسبت به پدر و مادر و معلمش «وفادار»بماند، سعی میکند خواسته آنان را عملی کند و در این
صورت احتمال دارد دچار تعارض شود.
● علاقه
مندی به تحصیل کودک
برای یک کودک، علاقه داشتن به تحصیل او به معنای علاقه داشتن به خود او است.اما زندگی تحصیلی او در کتاب و دفترش خلاصه نمیشود. صحبت در مورد مدرسه این فرصت را به او میدهد تا در مورد دوستانش، معلمان، فعالیتهایش، مشکلاتش، رویاهایی که در مورد شغل آیندهاش در سر دارد و… با او گفت
وگو کنید.
● خصوصیات او را بشناسید
از طریق این گفتوگوها، پدر و مادر موفق میشوند به علائق، نقاط ضعف و قوت فرزندشان پی ببرند. به عبارتی، فرزند خود را همانگونه که هست بشناسند، نه آنگونه که تصور میکنند هست یا میخواهند باشد. بدینترتیب از تحمیل خواستههای شخصی و روند تحصیلی خود به او خودداری می
کنیم.
● اهداف مشخصی را با او تعیین کنیدموفقیت تحصیلی کودک شامل «قراردادی» است که بین او و والدینش گذاشته میشود و بر مبنای اهدافی مشخص و قابلدسترس است؛ مثلا «در این ساعت باید کارهایت را انجام داده باشی»، «قبل از اینکه دوباره بهت سر بزنم، باید برنامهای بریزی و نوشتنیهایت را نوشته باشی»، «قبل از پایان ۳ماه، در این درس باید پیشرفت کرده باشی» و… موعد مقرری که هریک از طرفین باید آنرا رعایت کنند کمک میکند تا کودک کنترل زمان را یاد بگیرد و کارش را به
طور سازنده و با انگیزه دنبال کند.
● درس خواندن را برایش معنادارکنید
برای آنکه کودک برای درس خواندن انگیزه داشته باشد و احساس مسئولیت کند باید درک کند که برای پدر و مادرش درس نمیخواند بلکه این کار را برای خودش انجام میدهد تا به هدفی شخصی دست یابد. همچنین او باید قادر باشد بین زندگی کنونیاش بهعنوان دانشآموز و زندگی آیندهاش بهعنوان فردی بزرگسال ارتباط ایجاد کند و از کودکی برنامه یا رؤیای شغل آیندهاش را در ذهن بپروراند.«میخواهی یک دامپزشک بشوی؟ درس علوم خیلی برایت مهم است»، «یک خبرنگار بزرگ؟ یادگیری زبانهای خارجی به تو کمک میکند»… البته این بدان معنا نیست که او را دربند برنامهای دست نیافتنی و غیرعینی کنید بلکه به او کمک کنید تا به تلاشهایی که مدرسه از او می
خواهد، معنا ببخشد.
● به او یاد دهید زمان را اداره کند
اغلب بچهها وقتی عادت میکنند تکالیفشان را بهطور نامنظم انجام دهند، عاجز میشوند. ازاین رو باید خیلی زود به آنها ریتم منظم کاری داد. وقتی کودک از مدرسه به خانه برمیگردد، چه زمانی بیشتر احساس راحتی میکند تا تکالیفش را انجام دهد؟ با درنظر گرفتن علائق او و محدودیتهای خانواده، یک ساعت مشخص را برایش تعیین کنید. بدینترتیب کودکی که از همان کلاس اول هر روز بعد از خوردن عصرانه به خواندن عادت کند، بعدها نیز راحتتر میتواند وقت بیشتری را بهطور منظم به انجام تکالیف مدرسه
اش اختصاص دهد.
● برای انجام تکالیف محیط مناسبی برایش فراهم کنید
بستگی به انتخاب خود کودک دارد؛ داخل آشپزخانه، داخل اتاقش یا مکانی که همه افراد خانواده دور و بر او هستند… . بعضی از بچهها بیشتر از بچههای دیگر نیاز دارند تا با حضور والدینشان احساس حمایت کنند. اما در کل، هر چه کودک بزرگتر شود، برای انجام تکالیفش بیشتر به تنهایی نیازدارد. بنابراین روش درست، آن است که از این استقلال حمایت کنیم: برای آنکه مطمئن شوید تکالیفش را انجام داده او را«نپایید» بلکه نشان دهید که به او اعتماد دارید؛ در عین حال نشان دهید که برای پاسخگویی به سؤالاتش در دسترس و مراقب ادامه روند تحصیلی
اش هستید.
● به جای قضاوت کردن بر او نظارت کنید
در هر حالتی، کودک باید تکالیفش را خودش به تنهایی انجام دهد. چنانچه تکالیفش را «به جای او» انجام دهید، باعث میشود همه اعتمادی که به قابلیتهایش برای پیشرفت کردن دارد را از دست بدهد و در حالیکه اجازه نمیدهید پیامدهای اشتباهاتش را تجربه کند، او را بیمسئولیت بارمیآورید. پدر و مادر بنا به درخواست کودک و برای آنکه ببینند تکالیفش را به اتمام رسانده است باید مداخله کنند. این نظارت فرصتی است تا نقاط ضعف دانش آموز را مشخص کنند و بهویژه نشان دهند که شاهد تلاشها و زحمات او هستند. هیچ قضاوتی در مورد او نکنید، نمرات کلاسیاش کفایت میکند. همچنین افکاری از این دست را کنار بگذارید: «تو هیچی نفهمیدی»، «تومیتونستی بهتر از اینها کار کنی» و… . به جای گفتن «تو» ترجیحا عباراتی بدون منظور بهکار برید که او را برای اصلاح خود تشویق میکنند؛ مثلا، به جای آنکه بگویید: «تو ۳بار اشتباه کردهای» بگویید: «۳ اشتباه وجود دارد» و به
خصوص فراموش نکنید که به ازای هر موفقیت به او تبریک بگویید.
● نقاط قوتش را بازشناسید
اغلب پدر و مادرها در حالیکه فراموش میکنند نقاط قوت فرزندشان را بشناسند، روی نمرات بد او تمرکز میکنند. زبان، هنرهای تجسمی، جغرافی، ورزش و…، هیچ درسی نباید بیارزش شمرده شود. همچنین میتوان از طریق دروسی که فرزندتان بر آنها تسلط دارد، او را به سمت دروسی که در آنها مشکل دارد سوق دهید؛ علاقه او به هنرهای تجسمی فرصتی است تا او را به تاریخ علاقهمند کنید. علاقه او به ورزش باعث می
شود تا در مورد نیرو، زمان و فاصله با او صحبت کنید و اهمیت ریاضی را به او نشان دهید.
● برایش الگو باشید
چرا کودک وقتی از مدرسه به خانه برمیگردد باید تکالیفش را انجام دهد درحالیکه پدر و مادرش وقتی از سر کار به خانه بازمیگردند تلویزیون تماشا میکنند؟ چرا کودک باید بخواهد برای درس و مدرسه تلاش کند درحالیکه میشنود که پدر و مادرش حرفهای خوبی در مورد کارشان نمیزنند؟ چرا وقتیکه پدر و مادرش مطالعه نمیکنند، کودک باید کتاب بخواند؟ لازم است بین خواسته و توقعی که از فرزندمان داریم و عملی که خود انجام میدهیم انسجام وجود داشته باشد. برای آنکه فرزندتان را به درستی طی دوران تحصیلی
اش همراهی کنید، ابتدا باید خودتان در زندگی روزانه برایش یک الگو باشید.
● به جای اینکه نگران شوید درک کنید
کجا مشکل داشته؟ چه چیزی را نفهمیده؟ چه کار کنیم تا دوباره این اشتباهات را تکرار نکند؟ اگر بنا باشد که با دیدن فقط یک نمره بد نگران نشویم، خوب است که در مورد علتهای آن به روشنی و فورا با کودک و درصورت لزوم با معلمش صحبت کنیم. زیرا اگر مشکلات را به حال خود رها کنیم، احتمال دارد که یا نسبت به کودک خیلی «سختگیر» شویم یا بیش از حد او را به حال خودش رها کنیم. «هیچ کاری نمیشه کرد»، «هر کار بکنی، هیچی از ریاضی سرش نمیشه»؛ این دو برخورد انگیزه کودک برای درس خواندن را به شدت از بین می
برد.
سروه74
5th February 2015, 12:54 PM
● وعده های کوتاه مدتبه طور کلی برای ایجاد رفتارهای خاص باید این مساله را در نظر بگیریم که رفتارهای مطلوب را تشویق کنیم و رفتارهای نامطلوب را نادیده بگیریم. این گونه رفتارها برای کشیدن کودکان به سوی درس خواندن می تواند به این صورت باشد که هرگونه رفتاری که به درس خواندن کودکان کمک می کند تشویق شود و در جواب، رفتارهای مطلوب کودکان نیاز به پاسخ مثبت و فوری دارد. برای مثال اگر به فرزندتان بگویید: «اگر امسال شاگرد اول شوی آن چیزی که دوست داری را برایت می خرم» قولی طولانی مدت است و ایجاد انگیزه بالا نمی کند، بنابراین به خاطر داشته باشید که برای ایجاد انگیزه در کودکان ابتدا باید خرده هدف ایجاد کنید مثلا «اگر امروز درست را خوب بخوانی این کار را برایت انجام می دهم.» این روش تشویقی در کلاس های درس هم می تواند انجام شود از این رو والدین باید ارتباطی فعال با معلمان داشته باشند چون حرکت هم سوی آنها تاثیر بیشتری روی دانش آموزان می گذارد. یکی از نکات مهمی که والدین باید رعایت کنند این است که هیچ موقع از درس خواندن به عنوان وسیله ای برای تهدید استفاده نکنند چون این پیام را به دنبال دارد که درس خواندن ذاتا یک مساله منفی است و اگر کودک مرتب بخواهد درس خواندن را با کاری مثل کارتون تماشا کردن مقایسه کند درس خواندن به موضوعی بسیار انزجارآور تبدیل می شود. بدین ترتیب درس خواندن باید در بهترین شرایط انجام شود تا خود یادگیری درس باعث لذت بردن کودک شود و تنها به جهت رفع تکلیف انجام نشود.
zoh_reh
7th February 2015, 12:31 AM
سلام
در یادگیری دروس مدرسه ای برای بچه های 8 سال یکساعت درس و تمرین در روز کافیه.
این یکساعت را با مشارکت بچه برنامه ریزی کرده تا او نیز خود را در تعیین این برنامه دخیل بدونه
از آنجائیکه بچه ها انجام تکالیف براشون لذتبخش نیست لذا با تشویقهای کلامی و بعضا غیره باید تشویق به انجام کنین
ضمنا بچه ها نباید وادار یه انجام تکالیف بشن یا سرزنش بشن به خاطر عدم انجام چون اونا باید بدونن که مسئول انجام تکالیف خودشون هستن و عواقب امتحانات و تکالیف رو باید خودشون بعهده بگیرن.
zoh_reh
9th February 2015, 07:22 PM
مشکلات تکالیف مدرسه
1. به فرزندتان القا کرده و بباورانید که انجام تکالیف مدرسه جزو وظایف ذاتیش بوده و این مسئله بخش اساسی فلسفه وجودیش را توجیه می کند. چه در غیر این صورت، درس خواندش هیچ گونه توجیه عقلانی نخواهد داشت. از طرف دیگر، در این رابطه باید از هر گونه دخالت کردن و مسئولیت پذیری خودداری کرده و این مسئولیت و وظیفه را به صورت تام و تمام به کودکتان واگذار کنید. چون هر چقدر احساس مسئولیت و حساسیت شما در این رابطه بیشتر باشد به همان اندازه نیز، پشت گوش اندازی و سهل انگاری کودک بیشتر می شود. با این وجود شما نیز نباید از وظیفه اصلی خود که همانا مدیریت درست و نظارت دورا دور است غافل شوید.
2. برای این که در کودک سهل انگار، عادت سازنده ای شکل گیرد، لازم است که تکالیف درسی در مکان و زمان ثابت و مشخصی انجام شود برای مثال، این کار پس از صرف شام و شستن ظروف باید انجام شود، چون در این مقطع زمانی محیط آشپزخانه می تواند برای این کار مناسب باشد.
از طرف دیگر، امتیاز این کار در این است که کودک در اثر گذشت زمان در برابر این وظیفه ذاتی خود شرطی شده و در آینده بدون آنکه نیازی به نظارت و کنترل شما باشد، به طور خودکار در این مکان و زمان تکالیفش را انجام خواهد داد.
3. برای این که انجام تکالیف، هر چه بیشتر برای کودک جالب و جاذب باشد لازم است که محیط کار کودک، هر چه بیشتر برانگیزاننده و کشش آفرین گردد. برای مثال، میز کار کودک باید بزرگ و تمیز بوده و در عین حال اتاق نیز نورگیر خوبی داشته باشد تا کودک بتواند با گشودن پنجره هوای اتاق را تهویه نماید. همین طور، کودک در جریان کار باید به شارژرهای غذایی چون، تنقلات خوشمزه دسترسی داشته باشد. از سویی دیگر، محیط کار کودک باید بر ترجیحات و شخصیت کودک سازگاری و همخوانی داشته باشد. برای مثال، برخی از کودکان در جریان کار تمایل به گوش دادن موزیکی ملایم دارند و این در حالی است که برخی از کودکان سکوتی دلچسب را برای این کار ترجیح می دهند. به هر صورت، در این رابطه جهت کارآیی و بازدهی بیشتر، باید ترجیحات و اولویت های کودک مورد توجه قرار گیرد. گذشته از این، برخی از کودکان در برابر تشویق و ترغیب بهتر عمل می کنند تا تنبیه و تهدید. پس بهتر است که تحسین و تشویق را جایگزین توپ و تشرتان نمائید تا راحت تر به مقصودتان دست یابید.
4. در رابطه با این وظیفه مهم کودک، هیچ گاه متوسل به پاداش و مجازات نشوید چون ابزار «هویج و چماق» در این رابطه از کارایی بر خوردار نمی باشد چون اولا این حربه و رویکرد سبب می شود که فرآیند یادگیری کودک مختل شود و در ثانی، این مسئله سبب تشدید استرس و اضطراب کودک می شود. گذشته از این، در برخی از مواقع، کودک به راحتی می تواند تنبیه و تشویق را بی اثر کرده و آنرا کاملاً نادیده بگیرد.
منبع (http://www.askdin.com/thread46619-16.html#post640284)
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.