حسنعلی ابراهیمی سعید
24th January 2015, 12:52 AM
http://www.militaryparsi.ir/images/stories/others/pic2.jpgبدیهى است که استفاده از سلاحهاى هستهاى کار ناپسندى است. آشناترین طرحهاى کاربرد سلاح هستهای، طرحهاى ایالات متحده است که طراحى استراتژیک آن در مقیاس وسیع، طى طرحهاى عملیاتى ادغام شدهٔ واحد "Single Intergrated Operational Plans - SIOP" در مقیاسى کوچک شکل مىگیرد و در اینجا است که گاه با طرح عملیاتیِ هستهاى "Nuclear Ooeration Plan - NOP" ناتو تلاقى مىیابد؛ طرحى که در آن چگونگى استفاده احتمالى از تسلیحات هستهاى در پیشامدهاى خاص مشخص مىشود.
اهداف هستهاى استراتژیک به پنج نوع اصلى تقسیم مىشوند:
۱. اهداف مرتبط با تسلیحات هستهاى مانند سیلوهاى موشک، فضا به پایههاى هستهاى استراتژیک و دریا پایههائى با سیستمهاى هدایتکننده مربوط به آنها. اهداف هستهای، اهدافى کلاسیک هستند و اگر به آنها ضربهاى استراتژیک وارد شود، تقریباً بهطور کامل و بهطرز شدیدى بر اثر ضربه اول "first strike" منهدم مىشوند؛ انهدامى که بهصورت ضربه کشندهاى علیه ابزار تلافىکننده هستهاى دشمن بهکار مىرود.
۲. اهداف نظامى دیگر. "Other Military Targets - OMT".
۳. مراکز فرماندهى نظامى و سیاسى.
۴. اهداف اقتصادى که ممکن است پس از وقوع جنگ هستهاى بهعنوان ابزار بازسازى از آنها استفاده شود.
۵. جمعیت که دقیقاً با اهداف اقتصادى پیوستگى دارد و وجهالمصالحهاى براى صلح هستهاى بهشمار مىآید.
http://www.militaryparsi.ir/images/stories/others/pic1.jpg
به این تریتب موارد فوق، اهداف مناسب براى ضربه دوم "second strike" محسوب مىشوند؛ ضربهاى که از سوى کشور آسیبدیده با استفاده از پرتابکنندههاى بهجاى مانده انجام مىگیرد. این پرتابکنندهها میزان جمعیت اصلى مورد هدف را در دایرههاى P - 5 محاسبه مىکنند که دستکم ۲۵ هزار انسان را در شعاع چهار مایلى دربر مىگیرد.
میزان اهمیت موضوع بستگى به استمرار طرحهاى عملیاتى ادغام شده واحد دارد که مهمترین آنها مربوط به ۱۹۶۲ بود که براى نخستینبار جمعیت شوروى سابق از فهرست اهداف خارج شد. در طرحریزى جدید آمریکا حدود پنج درصد از قدرت هستهاى به اهداف هستهای، پنجاه درصد به اهداف نظامى دیگر، هفت درصد به رهبرى سیاسى و نظامى و ۳۸ درصد به اهداف اقتصادى اختصاص یافته است. عملاً انفجار، گرما و تشعشع حاصل از ضربات هستهاى علیه هر یک از سه گروه پیش از تخریب هدف، به خرابىهاى جانبى وسیعى از جمله کشتار مردم شهرها و تخریب اموال آنها خواهد انجامید. محاسبه تلفات احتمالى دشوار است؛ چراکه این تلفات تا حد زیادى بستگى به زمان خطر و پناهگاههاى موجود دارد و اینکه آیا مردم عمداً مورد هدف قرار گرفته باشند و یا نه. تخمینهاى مربوط به تعداد تلفات در یک جنگ هستهاى بین ابرقدرتها، طیفى بین پنج تا ۱۶۵ میلیون آمریکائى و ۳۷ تا صد میلیون شهروند روسى را دربر مىگیرد.
اروپاى غربى در یک جنگ هستهای، در هر سطحى که باشد، بهشدت آسیب خواهد دید؛ چرا که در آن چندین شهر بزرگ مثل شهرهاى بزرگ انگلستان وجود دارد که بهصورت یک نوار ۶۵ کیلومترى از لیورپول تا لندن امتداد یافته است. آمریکا و روسیه تقریباً از نظر توانائى هستهاى استراتژیک همتراز هستند؛ هر یک از دو ابرقدرت مىتواند دیگرى را بهطور کامل نابود کند. زرادخانههاى هستهاى درجه دوم نیز گرچه در مقایسه با زرادخانههاى بزرگ ناچیز هستند، توانائى تخریب بخشهاى وسیعى را دارند. موشکهاى هستهاى فرانسه، دستگاههاى دقیق و مهلکى هستند. موشکهاى زیردریائى استراتژیک انگلستان بهنام پولاریس A - 5 به مثابه سلاحهاى ضربه دوم و بهعنوان آخرین راه چاره درنظر گرفته شدهاند. با وجود این همگى داراى ۴۶۰۰ کیلومتر برد هستند؛ یعنى بیش از آن حد که براى انهدام مسکو و اطراف آن لازم است، بُرد دارد و مىتواند تلفاتى بین پانزده تا بیست میلیون نفر دربر داشته باشد. اگر انگلستان موشکها ترایدنت "Trident" خود را بهکار گیرد (به همراه موشکهاى مکمل آن بهنام D - 5)، مىتواند به بیش از پانصد کلاهک که مستقیماً قابل هدفگیرى است، دسترسى داشته باشد و از توانائى کشتار حدود پنجاه میلیون انسان برخوردار شود.
برگرفته از وب سایت افتابhttp://black-army.mihanblog.com/post/498
اهداف هستهاى استراتژیک به پنج نوع اصلى تقسیم مىشوند:
۱. اهداف مرتبط با تسلیحات هستهاى مانند سیلوهاى موشک، فضا به پایههاى هستهاى استراتژیک و دریا پایههائى با سیستمهاى هدایتکننده مربوط به آنها. اهداف هستهای، اهدافى کلاسیک هستند و اگر به آنها ضربهاى استراتژیک وارد شود، تقریباً بهطور کامل و بهطرز شدیدى بر اثر ضربه اول "first strike" منهدم مىشوند؛ انهدامى که بهصورت ضربه کشندهاى علیه ابزار تلافىکننده هستهاى دشمن بهکار مىرود.
۲. اهداف نظامى دیگر. "Other Military Targets - OMT".
۳. مراکز فرماندهى نظامى و سیاسى.
۴. اهداف اقتصادى که ممکن است پس از وقوع جنگ هستهاى بهعنوان ابزار بازسازى از آنها استفاده شود.
۵. جمعیت که دقیقاً با اهداف اقتصادى پیوستگى دارد و وجهالمصالحهاى براى صلح هستهاى بهشمار مىآید.
http://www.militaryparsi.ir/images/stories/others/pic1.jpg
به این تریتب موارد فوق، اهداف مناسب براى ضربه دوم "second strike" محسوب مىشوند؛ ضربهاى که از سوى کشور آسیبدیده با استفاده از پرتابکنندههاى بهجاى مانده انجام مىگیرد. این پرتابکنندهها میزان جمعیت اصلى مورد هدف را در دایرههاى P - 5 محاسبه مىکنند که دستکم ۲۵ هزار انسان را در شعاع چهار مایلى دربر مىگیرد.
میزان اهمیت موضوع بستگى به استمرار طرحهاى عملیاتى ادغام شده واحد دارد که مهمترین آنها مربوط به ۱۹۶۲ بود که براى نخستینبار جمعیت شوروى سابق از فهرست اهداف خارج شد. در طرحریزى جدید آمریکا حدود پنج درصد از قدرت هستهاى به اهداف هستهای، پنجاه درصد به اهداف نظامى دیگر، هفت درصد به رهبرى سیاسى و نظامى و ۳۸ درصد به اهداف اقتصادى اختصاص یافته است. عملاً انفجار، گرما و تشعشع حاصل از ضربات هستهاى علیه هر یک از سه گروه پیش از تخریب هدف، به خرابىهاى جانبى وسیعى از جمله کشتار مردم شهرها و تخریب اموال آنها خواهد انجامید. محاسبه تلفات احتمالى دشوار است؛ چراکه این تلفات تا حد زیادى بستگى به زمان خطر و پناهگاههاى موجود دارد و اینکه آیا مردم عمداً مورد هدف قرار گرفته باشند و یا نه. تخمینهاى مربوط به تعداد تلفات در یک جنگ هستهاى بین ابرقدرتها، طیفى بین پنج تا ۱۶۵ میلیون آمریکائى و ۳۷ تا صد میلیون شهروند روسى را دربر مىگیرد.
اروپاى غربى در یک جنگ هستهای، در هر سطحى که باشد، بهشدت آسیب خواهد دید؛ چرا که در آن چندین شهر بزرگ مثل شهرهاى بزرگ انگلستان وجود دارد که بهصورت یک نوار ۶۵ کیلومترى از لیورپول تا لندن امتداد یافته است. آمریکا و روسیه تقریباً از نظر توانائى هستهاى استراتژیک همتراز هستند؛ هر یک از دو ابرقدرت مىتواند دیگرى را بهطور کامل نابود کند. زرادخانههاى هستهاى درجه دوم نیز گرچه در مقایسه با زرادخانههاى بزرگ ناچیز هستند، توانائى تخریب بخشهاى وسیعى را دارند. موشکهاى هستهاى فرانسه، دستگاههاى دقیق و مهلکى هستند. موشکهاى زیردریائى استراتژیک انگلستان بهنام پولاریس A - 5 به مثابه سلاحهاى ضربه دوم و بهعنوان آخرین راه چاره درنظر گرفته شدهاند. با وجود این همگى داراى ۴۶۰۰ کیلومتر برد هستند؛ یعنى بیش از آن حد که براى انهدام مسکو و اطراف آن لازم است، بُرد دارد و مىتواند تلفاتى بین پانزده تا بیست میلیون نفر دربر داشته باشد. اگر انگلستان موشکها ترایدنت "Trident" خود را بهکار گیرد (به همراه موشکهاى مکمل آن بهنام D - 5)، مىتواند به بیش از پانصد کلاهک که مستقیماً قابل هدفگیرى است، دسترسى داشته باشد و از توانائى کشتار حدود پنجاه میلیون انسان برخوردار شود.
برگرفته از وب سایت افتابhttp://black-army.mihanblog.com/post/498