PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اختصاصی نخبگان تشکيک و بازنگري در آگاهي انساني



علي پارسا
30th December 2014, 04:09 PM
حرکت امري است نسبي، اگر شما با سرعت يک متر بر ثانيه از نقطه ثابت A شروع به حرکت کنيد، بدين معني است که در هر ثانيه يک متر از آن نقطه دور مي شويد.
ولي مي توان شما را ثابت فرض کرد و اينطور بيان کرد که اين نقطه A است که دارد از شما دور مي شود.
يک مثال ساده مي زنم:
اگر شما يک اسباب بازي کوکي را در دست ثابت نگه داشته و آن را کوک کرده و دستگيره کوک را رها کنيد. دستگيره کوک شروع به چرخيدن مي کند. حال اگر بعد از کوک کردن، دستگيره کوک را محکم نگه داشته و خود اسباب بازي را رها کنيد، اسباب بازي به دور دستگيره شروع به چرخش خواهد کرد. يعني اين دو نسبت به هم حرکت دارند، هر کدام را ثابت بگيريم ديگري نسبت به آن حرکت خواهد نمود.
http://s5.picofile.com/file/8160543534/5270.gif

حال فرض کنيم شخصي روي کره زمين در حال حرکت است (عکس زير)، بنا بر تحليل فوق اگر زمين را ثابت فرض کنيم اينطور مي توان بيان کرد که شخص در جهت عقربه هاي ساعت در حال حرکت است. حال اگر شخص را ثابت فرض کنيم مي توان گفت زمين در جهت عکس عقربه هاي ساعت در حال حرکت است.
http://s5.picofile.com/file/8160542850/1.jpg
حال شخص ديگري را در روي کره زمين فرض کنيم که در جهت مقابل در حال حرکت است (عکس زير)، اينجا اگر زمين را ثابت فرض کنيم مي توان گفت شخص در جهت عکس عقربه هاي ساعت و اگر شخص را ثابت بگيريم زمين در جهت عقربه هاي ساعت در حال حرکت است.
http://s5.picofile.com/file/8160543226/2.jpg
حال اگر استنتاجي ناقص از دو حالت اول و دوم بنماييم دو گزاره متناقض داريم:
1-زمين در جهت عکس عقربه هاي ساعت در حال حرکت است!
2-زمين در جهت عقربه هاي ساعت در حال حرکت است!
http://s5.picofile.com/file/8160543442/4.jpg
اينجا بسيار بسيار بديهي است که حرکت زمين در حالت اول نسبت به شخص اول و در حالت دوم نسبت به شخص دوم سنجيده شده، لذا دو گزاره فوق متناقض نيستند، فقط چون ناقص بيان شده اند اين تناقض را تداعي مي کنند.
http://s5.picofile.com/file/8160543642/3.jpg
اين مثالي بسيار کودکانه و ساده بود، ولي اگر ما با گزاره هايي انبوه سر و کار داشته باشيم و اشتباهاتي مانند بيان ناقص گزاره ها در مثال فوق برايمان اتفاق بيافتد، يافتن اشکال کار به اين سادگي نخواهد بود.
مثلا" خواهيم داشت: زمين درجهت عقربه هاي ساعت در حال حرکت است، در جهت عکس آن در حال حرکت است، در جهت شمال غرب، جنوب شرق و ...... 6 ميليارد گزاره مختلف، و يک پارادوکس تمام عيار! در صورتي که اگر مبنا ثابت بودن زمين قرار بگيرد به طور اتوماتيک تمام تناقضات حل خواهد شد.
حال من يک موضوعي را مي خواهم بيان کنم، البته يک مقدار بيانش سخت است شايد نتوانم منظورم را دقيق برسانم.
خوب توجه کنيد، اگر ما گزاره هاي جهان هستي را به طور کامل نتوانيم درک کنيم آيا تناقضاتي مانند تناقض فوق برايمان بوجود نخواهد آمد؟ به راستي آيا ادراک و آگاهي ما يک اشتباه در مبنا در جايي مرتکب شده که اين همه مسائل بغرنج و غير قابل درک براي ما موجود است؟
آيا فکر نمي کنيد بايد دنبال کشف نقصي درساختار "آگاهي انساني" بود تا با حل آن ادراکاتي مانند فضا، زمان، مکان، جاذبه، و .... را بازنگري و سر و سامان بخشيم؟ يا شايد بفهميم که اصولا" خيلي از آنها فقط تصورات ما بوده و چيزي بنيادي تر در پشت صحنه وجود دارد که ما از توجه به آن غافل بوديم يا .... يا .... يا ....

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد