Capitan Totti
27th December 2014, 10:31 PM
5 دی ماه یاد روز درگذشت اشو زرتشت
http://www.up.nazicenter.com/images/3fsbrslrx08loxv67q2.jpg
5دي ماه يادروز در گذشت بزرگ مردي است كه نام آريا و آريايي براي هميشه با نام او پيوند نا گسستني دارد،اشو زرتشت.
اشو زرتشت تنها پيامبر نامور آريايي است.
ايشان در 5 دي ماه يا ماه دتوشو به دست سردار خون ريز توراني توربراتون كشته شد.
زرتشت پاك در راهي نيك و پاك كشته شد.
يادش را گرامي مي داريم و بر روان سپندش درود مي فرستيم.
نیچه فیلسوف مشهور المانی در پیرامون این شخصیت بزرگ می گوید:
زرتشت فکر خود را به ورای انسان رسانید و مانند کسی که از خارج جهان به آن مینگرد بر آن خیره شد. آنگاه جهان،به نظرش کار یک خدای رنج کشیده و مریض آمد. آنگاه جهان در نظرش یک خواب و یک اثر خیالی و به سان ابخره ای رنگین در مقابل چشم یک خدای ناراضی جلوه نمود. خوب و بد،رنج و زحمت،من و تو،همه به نظر وی،ابخره ای رنگین در مقابل چشمان خداوند نمود. خالق،چون دیگر نمی خواست به خود بنگرد، از این رو عالم را آفرید.
خوشی مستانه ای است برای یک نفر دردمند که بتواند قدری از محیط درد و الم خود خارج شده و به خارج از خود بنگرد...
این جهان روزی،به نظر من،یک تصویر همیشگی ناقص از یک تناقض ابدی و یک خوشی مستانه برای خالق جلوه کرد. افسوس!ای برادران،خدایی که من خلق کردم،مانند همه ی خدایان زاده ی فکر بشر بود.
منبع (http://www.bargh-e-89.blogfa.com/cat-12.aspx)
http://www.up.nazicenter.com/images/3fsbrslrx08loxv67q2.jpg
5دي ماه يادروز در گذشت بزرگ مردي است كه نام آريا و آريايي براي هميشه با نام او پيوند نا گسستني دارد،اشو زرتشت.
اشو زرتشت تنها پيامبر نامور آريايي است.
ايشان در 5 دي ماه يا ماه دتوشو به دست سردار خون ريز توراني توربراتون كشته شد.
زرتشت پاك در راهي نيك و پاك كشته شد.
يادش را گرامي مي داريم و بر روان سپندش درود مي فرستيم.
نیچه فیلسوف مشهور المانی در پیرامون این شخصیت بزرگ می گوید:
زرتشت فکر خود را به ورای انسان رسانید و مانند کسی که از خارج جهان به آن مینگرد بر آن خیره شد. آنگاه جهان،به نظرش کار یک خدای رنج کشیده و مریض آمد. آنگاه جهان در نظرش یک خواب و یک اثر خیالی و به سان ابخره ای رنگین در مقابل چشم یک خدای ناراضی جلوه نمود. خوب و بد،رنج و زحمت،من و تو،همه به نظر وی،ابخره ای رنگین در مقابل چشمان خداوند نمود. خالق،چون دیگر نمی خواست به خود بنگرد، از این رو عالم را آفرید.
خوشی مستانه ای است برای یک نفر دردمند که بتواند قدری از محیط درد و الم خود خارج شده و به خارج از خود بنگرد...
این جهان روزی،به نظر من،یک تصویر همیشگی ناقص از یک تناقض ابدی و یک خوشی مستانه برای خالق جلوه کرد. افسوس!ای برادران،خدایی که من خلق کردم،مانند همه ی خدایان زاده ی فکر بشر بود.
منبع (http://www.bargh-e-89.blogfa.com/cat-12.aspx)