MANE1371
24th December 2014, 01:34 AM
حاکم شهری از طولانی کردن کلام متنفر بود و به هر کس که برای دادخواهی به او مراجعه میکرد، میگفت: مختصر بگو! مختصر بگو! الاغ مردی به سرقت رفته بود، نزد حاکم آمد تا شکایت کند. اطرافیان حاکم به او دستور دادند که باید در حضور حاکم خیلی مختصر صحبت کند. او آمد و تعظیمی کرد و گفت: الاغ ما رفت، سایه مبارک از سر ما کم نشود!
«لطیفه های اسلامی»، ص ۹۰
«لطیفه های اسلامی»، ص ۹۰