طلیعه طلا
28th November 2014, 08:51 AM
راستش وقتی شنیدم دوستان برنامه ای این جوری دارن ، خودم هم نمی دونستم قراره چی بگم . در هر صورت
من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که
نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.
دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست
اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و چقدر خوبی هایی که من لایق آن
نبودم و تو آنرا نشر دادی . تو من را آن طور نشان دادی که دیگران در حق من ظن خوب ببرن . در هر صورت
خیلی ممنونم از زحمتی که کشیدید.اگر در این مدت ثمره ی عملی بوده و کاری بوده واقعاً باید بگم که تک تک
دوستان و همکاران و هم خود ِ شما دانشجویان در آن نقش داشتید . به هر حال برای جواب دادن به سوال شما
بوده که ما کاری کرده ایم و به نتیجه ای رسیده ایم . من خودم در این قضایا و بحث های استادی احساس نمی
کردم ،اتفاق خاصی رخ داد ه باشد که به خاطر این شما جلسه ای بگذارید
در هر صورت
(استاد لحظه ای مکث میکند )... یه چیزی یادم اومد : میگن یه بنده خدایی خیلی تعارفی بود به یه مجلس ختمی
میره بعد می مونه که چی بگه . موقع بیرون اومدن به اون اهل عزا میگه :ببخـــشید که مـُـردش !!! (صدای خنده ی جمعیت )
بالاخره شما هم بخشید که ما استاد شدیم و شما رو به زحمت انداختیم .....
(باز خنده ی استاد و دانشجویان )
*سخنان دکتر شهریاری در جلسه ی استاد تمامی
برگرفته از کتاب ِ شهید علم
من تشکر میکنم و واقعاً خودم را لایق این محبت دوستان نمیدونم . شاید این لطف الهی در حق ما باشه که
نقایص و بدی های ما را می پو شونه و آنچه که ما هستیم را در واقع دیگران نمی دونن و از ما تلقی بهتری دارن.
دعای کمیل جمله ای دارد که وقتی نشسته بودم به یادم آمد « کم من قبیحٍ سترته و کم من ثناءٍ جمیل لست
اهلا ً له نشرته» خدایا من چقدر بدی هایی دارم که تو انها را پوشاندی و چقدر خوبی هایی که من لایق آن
نبودم و تو آنرا نشر دادی . تو من را آن طور نشان دادی که دیگران در حق من ظن خوب ببرن . در هر صورت
خیلی ممنونم از زحمتی که کشیدید.اگر در این مدت ثمره ی عملی بوده و کاری بوده واقعاً باید بگم که تک تک
دوستان و همکاران و هم خود ِ شما دانشجویان در آن نقش داشتید . به هر حال برای جواب دادن به سوال شما
بوده که ما کاری کرده ایم و به نتیجه ای رسیده ایم . من خودم در این قضایا و بحث های استادی احساس نمی
کردم ،اتفاق خاصی رخ داد ه باشد که به خاطر این شما جلسه ای بگذارید
در هر صورت
(استاد لحظه ای مکث میکند )... یه چیزی یادم اومد : میگن یه بنده خدایی خیلی تعارفی بود به یه مجلس ختمی
میره بعد می مونه که چی بگه . موقع بیرون اومدن به اون اهل عزا میگه :ببخـــشید که مـُـردش !!! (صدای خنده ی جمعیت )
بالاخره شما هم بخشید که ما استاد شدیم و شما رو به زحمت انداختیم .....
(باز خنده ی استاد و دانشجویان )
*سخنان دکتر شهریاری در جلسه ی استاد تمامی
برگرفته از کتاب ِ شهید علم