PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : يک دانه ی تسبيح که شفا داد!!!



MANE1371
26th November 2014, 09:31 PM
شيخ طوسى قدس الله سره نقل فرموده كه : حسين بن محمّد عبداللّه از پدرش نقل نمود، كه گفت :در مسجد جامع مدينه نماز مى خواندم مردان غريبى را ديدم كه به يك طرف نشسته با هم صحبت مى كردند.

يكى به ديگرى مى گفت : هيچ مى دانى كه بر من چه واقع شده ، گفت : نه !
گفت : مرا مرض داخلى بود كه هيچ دكترى نتوانست آن مرض را تشخيص ‍بدهد تا ديگر نا اميد شدم.

روزى پيرزنى بنام سلمه كه همسايه ما بود به خانه من آمد مرا مضطرب و ناراحت ديد گفت اگر من تورا مداوا كنم چه مى گويى ؟ گفتم! به غير از اين آرزويى ندارم.

به خانه خود رفته و پياله اى از آب پر كرده و آورد و گفت : اين را بخور تا شفا يابى من آن آب را خوردم بعد از چند لحظه خود را صحيح و سالم يافتم ، و از آن درد و مرض در من وجود نداشت تا چند ماه از آن قضيّه گذشت و مطلقا اثرى از آن مرض در من نبود.

روزى همان عجوزه به خانه من آمد، به او گفتم اى سلمه بگو ببينم آن شربت چه بود كه به من دادى و مرا خوب كردى ! و از آن روز تا به حال دردى احساس نمى كنم و آن مرض برطرف گرديد .

گفت: يك دانه از تسبيحى كه در دست دارم پرسيدم ، كه اين چه تسبيحى بود، گفت : تسبيح از تربت كربلا بوده است كه يك دانه از اين تسبيح در آب كرده به تو دادم .

من به او پرخاش كردم و گفتم : اى رافضه (اى شيعه) مرا به خاك قبر حسين مداوا كرده بودى ، ديدم غضبناك شد و از خانه بيرون رفت و هنوز او به خانه خود نرسيده بود كه آن مرض بر من برگشت ، و الحال به آن مرض گرفتار و هيچ طبيبى آن را علاج نمى تواند بكند، و من بر خود ايمن نيستم و نمى دانم كه حال من چه خواهد شد.

در اين سخن بودند كه مؤذّن اذان گفت ما به نماز مشغول شديم و بعد از آن نمى دانم كه حال آن مرد به كجاست و چه به حال او رسيده است .
منبع:www.yjc.ir

نو آور
27th November 2014, 12:22 AM
نمی دانم منشا این روایت تا چه حد صحیح است و نمی خواهم تلقی توهین به باورها پیش بیاید. شاید اشتباه کنم اما ظاهرا نتیجه گیری افتراقی این است که می توان تربت کربلا را در آب حل کرد و بعد بیماران را شفا داد. بعدش هم لابد باید وزارت بهداشت و درمان را منحل کرد.

MANE1371
27th November 2014, 01:49 PM
نمی دانم منشا این روایت تا چه حد صحیح است و نمی خواهم تلقی توهین به باورها پیش بیاید. شاید اشتباه کنم اما ظاهرا نتیجه گیری افتراقی این است که می توان تربت کربلا را در آب حل کرد و بعد بیماران را شفا داد. بعدش هم لابد باید وزارت بهداشت و درمان را منحل کرد.
[taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob]
ابتدا به یه داستان که جایی خوندم اشاره کنم...
روزی حضرت موسی مریض شدند و مریضی شان شدت گرفت تا اینکه از خدا خواستند که خدایا مرا شفا بده.
و خداوند متعال گفتند:برو پیش طبیب.

حالا خوبه همون شروع داستان گفته این کار از دست دکتر خارجه.
<<مرا مرض داخلى بود كه هيچ دكترى نتوانست آن مرض را تشخيص ‍بدهد>>
ضمنا اینو بدان که یه تیکه گل و خاک ازش کاری نمیاد،مسئله متبرک شدن خاک به وجود مقدس امام حسین(ع) هست که ولی خدا بودن
(از کی؟
از ازل
تا کی؟
تا ابد)
و شفاعت امام با اذن خدا باعث شفای بیمار شده.ز یزدان دان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد

که خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی

دوست عزیز بهتره با مقوله ی ولایت بیشتر آشنا شوید.
البته من خودمم با خرافه مخالفم ولی باید مراقب بود خرافه را بهانه ای برای رد حقایق قرار ندهیم.
موفق باشید

نو آور
27th November 2014, 03:41 PM
ابتدا به یه داستان که جایی خوندم اشاره کنم...
روزی حضرت موسی مریض شدند و مریضی شان شدت گرفت تا اینکه از خدا خواستند که خدایا مرا شفا بده.
و خداوند متعال گفتند:برو پیش طبیب.

حالا خوبه همون شروع داستان گفته این کار از دست دکتر خارجه.
<<مرا مرض داخلى بود كه هيچ دكترى نتوانست آن مرض را تشخيص ‍بدهد>>
ضمنا اینو بدان که یه تیکه گل و خاک ازش کاری نمیاد،مسئله متبرک شدن خاک به وجود مقدس امام حسین(ع) هست که ولی خدا بودن
(از کی؟
از ازل
تا کی؟
تا ابد)
و شفاعت امام با اذن خدا باعث شفای بیمار شده.ز یزدان دان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد

که خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی

دوست عزیز بهتره با مقوله ی ولایت بیشتر آشنا شوید.
البته من خودمم با خرافه مخالفم ولی باید مراقب بود خرافه را بهانه ای برای رد حقایق قرار ندهیم.
موفق باشید

ممنون؛ موضوع اینه که ما مکانهای مقدس زیادی داریم. اگر قرار به چنین خاصیتی باشد، قاعدتا نباید در شهرهای مقدسی همچون مکه، مدینه، کربلا، نجف، مشهد و ... بیمارستانی وجود داشته باشد.

من منکر موارد خرق عادت نیستم اما به نظرم نمی توان چنین چیزی را عمومیت داد و به بیماران، نسخه خوردن تسبیح پیشنهاد کزد. در هر صورت خوشحالم که مراکز درمانی و دانشگاههای جهان، به تحقیقات پزشکی ادامه می دهند.

kamanabroo
27th November 2014, 08:47 PM
نمی دانم منشا این روایت تا چه حد صحیح است و نمی خواهم تلقی توهین به باورها پیش بیاید. شاید اشتباه کنم اما ظاهرا نتیجه گیری افتراقی این است که می توان تربت کربلا را در آب حل کرد و بعد بیماران را شفا داد. بعدش هم لابد باید وزارت بهداشت و درمان را منحل کرد.


ممنون؛ موضوع اینه که ما مکانهای مقدس زیادی داریم. اگر قرار به چنین خاصیتی باشد، قاعدتا نباید در شهرهای مقدسی همچون مکه، مدینه، کربلا، نجف، مشهد و ... بیمارستانی وجود داشته باشد.

من منکر موارد خرق عادت نیستم اما به نظرم نمی توان چنین چیزی را عمومیت داد و به بیماران، نسخه خوردن تسبیح پیشنهاد کزد. در هر صورت خوشحالم که مراکز درمانی و دانشگاههای جهان، به تحقیقات پزشکی ادامه می دهند.

در اینکه دوستان باید سعی کنند احادیث و داستانهای معنوی رو با دقت و سند نقل کنند ، حرفی نیست که ان شاالله از این به بعد بیشتر مراعات می کنند.
البته صرف سند نداشتن نمیشه گفت هست یا نیست بلکه باید سندش هم گذاشته بشود توسط کاربری که مطلب رو ارسال می کنه.

بگذریم.

دوست عزیز جناب نو آور گرامی

ببینید شفا گرفتن انسان ها از طرف اهل بیت علیهم السلام بر مومنین و مسلمینی که این اتفاق ها رو از نزدیک دیده اند ، مسلم است. بله ما شیعیان هم اعتقاد داریم خداوند می تواند غیر از مسیر و راه طبیعی و عرفی ، شخصی را درمان و شفا دهد. این بخاطر زیاد بودنش در بین مردم دیگر اثبات کردنی نیست.

اما اینکه آیا معنایش این است که ما بیمارستان ها رو جمع کنیم؟ یا اصلا به امور پزشکی نپردازیم و ..؟
مسلما این نیست. شما که تحصیل کرده هستید و در عین حال اعتقاد مذهبی هم دارید همچنین مطلبی رو نمی پذیرید و دین هم در صدد بیان چنین مطلبی نیست. حتی امثال این داستان هم در صدد بیان چنین مطلبی نیستند. علمای ما که الگوی رفتار دینی برای ما هستند هم در امراض و دردها ابتدا از راه طبیعی و معمول خودش اقدام می کنند البته در کنارش توسل و توکل هم دارند.

بله وقتی به قول دوستمان شخصی مریضی اش از راه طبیعی درمان نشود و امیدی به درمانش نباشد و اصطلاحا دکتر ها جوابش کرده باشند، او تمام امیدش را به اهل بیت علیهم السلام می بندد و از آنها درخواست می کند چون آنان واسطه های رحمت الهی هستند و ما از ایشان میخواهیم که در صورت صلاح مریضی که دکتر جوابش کرده را شفا دهند.. . خوب این امر زیاد اتفاق افتاده. و خود این شفا یافتن هم نیاز به واسطه دارد. مثلا وقتی خداوند آنقدر به امام حسین علیه السلام کرامت بخشیده است که دعا زیر گنبد و بارگاهش مستجاب است یعنی چه؟
یعنی خداوند اینجا دارد به بندگانش لطف می کند و میان بر های معنوی گذاشته.. البته برای کسانی که تلاش می کنند در از راه اسباب طبیعی اقدام می کنند خداوند هم برکت و توفیق دستیابی به نتیجه را می دهد. و یا مثلا خداوند بخاطر اجر و قرب حضرت امام حسین علیه السلام تربت ایشان را مایه شفا قرار داده (همچنانکه آب زمزم هم در آن شفا قرارداده شده است اما نه از همه امراض.. و به معنای تعطیلی همه چیز). خوب این هم در روایات صحیح از امامان ماست و هم عملا اثبات شده است. اما آیا معنایش این است که دیگر نیازی به بیمارستان و علم پزشکی نیست؟! مسلما این طور نیست. بلکه این یک لطفی است که شامل مضطرین می شود. یعنی کسانی که راه چاره ای ندارند...

امیدوارم که این بیان توانسته باشد این امر رو بر شما واضح و روشن کرده باشد.[golrooz]

iran hz
27th November 2014, 10:48 PM
در اینکه دوستان باید سعی کنند احادیث و داستانهای معنوی رو با دقت و سند نقل کنند ، حرفی نیست که ان شاالله از این به بعد بیشتر مراعات می کنند.
البته صرف سند نداشتن نمیشه گفت هست یا نیست بلکه باید سندش هم گذاشته بشود توسط کاربری که مطلب رو ارسال می کنه.

بگذریم.

دوست عزیز جناب نو آور گرامی

ببینید شفا گرفتن انسان ها از طرف اهل بیت علیهم السلام بر مومنین و مسلمینی که این اتفاق ها رو از نزدیک دیده اند ، مسلم است. بله ما شیعیان هم اعتقاد داریم خداوند می تواند غیر از مسیر و راه طبیعی و عرفی ، شخصی را درمان و شفا دهد. این بخاطر زیاد بودنش در بین مردم دیگر اثبات کردنی نیست.

اما اینکه آیا معنایش این است که ما بیمارستان ها رو جمع کنیم؟ یا اصلا به امور پزشکی نپردازیم و ..؟
مسلما این نیست. شما که تحصیل کرده هستید و در عین حال اعتقاد مذهبی هم دارید همچنین مطلبی رو نمی پذیرید و دین هم در صدد بیان چنین مطلبی نیست. حتی امثال این داستان هم در صدد بیان چنین مطلبی نیستند. علمای ما که الگوی رفتار دینی برای ما هستند هم در امراض و دردها ابتدا از راه طبیعی و معمول خودش اقدام می کنند البته در کنارش توسل و توکل هم دارند.

بله وقتی به قول دوستمان شخصی مریضی اش از راه طبیعی درمان نشود و امیدی به درمانش نباشد و اصطلاحا دکتر ها جوابش کرده باشند، او تمام امیدش را به اهل بیت علیهم السلام می بندد و از آنها درخواست می کند چون آنان واسطه های رحمت الهی هستند و ما از ایشان میخواهیم که در صورت صلاح مریضی که دکتر جوابش کرده را شفا دهند.. . خوب این امر زیاد اتفاق افتاده. و خود این شفا یافتن هم نیاز به واسطه دارد. مثلا وقتی خداوند آنقدر به امام حسین علیه السلام کرامت بخشیده است که دعا زیر گنبد و بارگاهش مستجاب است یعنی چه؟
یعنی خداوند اینجا دارد به بندگانش لطف می کند و میان بر های معنوی گذاشته.. البته برای کسانی که تلاش می کنند در از راه اسباب طبیعی اقدام می کنند خداوند هم برکت و توفیق دستیابی به نتیجه را می دهد. و یا مثلا خداوند بخاطر اجر و قرب حضرت امام حسین علیه السلام تربت ایشان را مایه شفا قرار داده (همچنانکه آب زمزم هم در آن شفا قرارداده شده است اما نه از همه امراض.. و به معنای تعطیلی همه چیز). خوب این هم در روایات صحیح از امامان ماست و هم عملا اثبات شده است. اما آیا معنایش این است که دیگر نیازی به بیمارستان و علم پزشکی نیست؟! مسلما این طور نیست. بلکه این یک لطفی است که شامل مضطرین می شود. یعنی کسانی که راه چاره ای ندارند...

امیدوارم که این بیان توانسته باشد این امر رو بر شما واضح و روشن کرده باشد.[golrooz]

دقیقا با شما موافقم
و
دیگه اینکه تأثیر هر چیز از خداست
حتی داروهایی که از دکتر و بیمارستان دریافت می کنیم
تا خدا نخواد اثری ندارن

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد