سونای
8th November 2014, 10:58 AM
از کارافتادگی زودرس تخمدانها يا يائسگی زود هنگام (POF)
از کار افتادگی زودرس تخمدانها(يائسگی زودهنگام) به از دست رفتن کارکرد تخمدانها پيش از 40 سالگی گفته میشود. در اين حالت، دورهی ماهانه متوقف میشود و مقدار هورمون استروژن کاهش و مقدار هورمون تحريککنندهی فوليکولها(FSH) افزايش میيابد. يک تا 4 درصد از جمعيت زنان به اين بيماری دچار میشوند و نازايی از پیآمدهای آن است.
به طور معمول دخترها با تخمدانهايی به دنيا میآيند که مقدار کافی از تخمکهای نارس را در خود دارند. از زمان بلوغ تا 50 سالگی هر ماه يک تخمک از يکی از تخمدانها آزاد میشود تا اين که اندوختهی تخمکها به پايان میرسد و يائسگی رخ میدهد. اما در دختران و زنان جوانی که به بيماری از کارافتادگی پيشرس تخمدانها دچار شدهاند، تخمکها به روزگار جوانی از دست میروند يا دچار نارسايی میشوند. در نتيجه، بيمار جوان دچار يائسگی زودهنگام میشود. اين يائسگی زودهنگام، به طور معمول در40 سالگی رخ میدهد، اما ممکن است حتی به روزگار نوجوانی نيز خود رانشان دهد.
نشانهها
زنان مبتلا به يائسگی زودهنگام دورهی ماهانهی خود را ازدست میدهند. گاهی ممکن است دورهیماهانهی آنها برای چند هفته عادی باشد اما چند ماه ديگر از بين برود. اين زنان ممکن است دچار گرگرفتگی و عرق شبانه شوند. همچنين، ممکن است قاعدگي و گرگرفتگی با هم وجود داشته باشد. نشانههای ديگر عبارتند از: بیخوابی، بیحوصلگی، خشکی مهبل، خستگی، ميل جنسی پايين، نزديکی دردناک و نارسايی درمهار ادرار.
عوامل پديدآورنده
در بسياری از موارد عوامل پديدآورندهی اين بيماری روشن نيست. اما در برخی از زنان میتوان به علت پديدآورنده پی برد. برخی از آنها عبارتند از:
1. کروموزومی/ژنتيکی( نشانگان ترنر، نشانگان سواير، نشانگان ايکس شکننده، نشانگان عدم حساسيت به آندروژن، وراثت خانوادگی)
2. آنزيمی/متابوليک(گالاکتوزومی، تالاسمی، هماکروماتوزومی)
3. شيمیدرمانی/پرتوردرمانی
4. برداشتن تخمدانها با جراحی
5. عفونت ويروسی
6. ترشح غيرعادی يا کارکرد نادرست گنادوتروپينها(FSH و LH)
7. بيماریهای خودايمنی(نارسايی تيروييد، کمکاری پاراتيروييد، آرتريت رماتيسمی، ديابت، کمخونی کشنده، نارسايی غدههای فوقکليه، کاهش بيش از اندازهی ترومبوسيتها، برص، لوپوس)
تشخيص
اگر چرخهی ماهانهی دختر يا زن جواني متوقف شود يا گرگرفتگی شديد داشته باشد، بايد خيلی زود پزشک خود را ببيند. از کارافتادگی پيشرس تخمدانها يک نارسايی هورمونی است و ممکن است پیآمدهای ناگواری برای سلامتی داشته باشد. او بايد پزشک خود را از وضعيت چرخهی ماهانه، نشانههايی مانند گرگرفتگی و اين که آيا جراحی تخمدان، پرتودرمانی يا شيمی درمانی داشته يا نه، آگاه سازد.
پزشک از او دربارهی پيشينهی خانوادگی، نارسايی هورمونی وعفونت ناحيهی لگن میپرسد و او بايد درست و روشن به اين پرسشها پاسخ دهد. سپس، از او میخواهد دو بار آزمون هورمون FSH با فاصلهی يک ماه از هم انجام دهد. اندازهگيری مقدار اين هورمون در خون روشن میکند که آيا تخمدانها درست کار میکنند يا نه. مقدار عادی آن بين 10 تا 15 و در زنان بيمار بالای 40( به واحد mlU/ml) است.
پیآمدها
از کارافتادن تخمدانها خطر پوکی استخوان و بيماریهای قلبي را افزايش میدهد. اين بيماری گاهی با نارسايیهای خودايمنی( مانند نارسايی تيروييد، ديابت يا نارسايی غدههای فوق کليه) نيز مرتبط میشود و ممکن است بيمار به درمانهای ديگری هم نياز داشته باشد.
چون در اين بيماری تخمکها از دست میروند، نازايی پیآمد اصلی اين بيماری است و برخی از زنان حتی پيش از آن که برای بچهدار شدن تصميم بگيرند، ممکن است برای هميشه اين توانايی را از دست بدهند. فقط 6 تا 8 درصد زنان مبتلا به يائسگی زودهنگام، باردار میشوند. هيچ راهی برای تشخيص اين دسته از زنان وجود ندارد.
درمان
به طور کلی اين بيماری را به هورمون درمان میکنند. هورموندرمانی با مقداری بيش از آن چه که برای زنان يائسه تجويز می شود، انجام میگيرد. درمان با مقدار پايين آغاز میشود و مقدار هورمون به تدريج افزايش می يابد. به طور معمول هورمون استروژن و پروژسترون و گاهی تستوسترون به کار میرود.
گاهی قرصهای ضدبارداری بر هورموندرمانی ترجيح داده می شود. برنامهی غذايی مناسب، ورزش منظم نيز سودمند است.
تا کنون برای درمان نازايی اين زنان راهی وجود ندارد و فقط میتوان از تخمک زنهای ديگر بهره برد.
منبع (http://www.ivfsari.com/page.php?slct_pg_id=338&sid=1&slc_lang=fa)
از کار افتادگی زودرس تخمدانها(يائسگی زودهنگام) به از دست رفتن کارکرد تخمدانها پيش از 40 سالگی گفته میشود. در اين حالت، دورهی ماهانه متوقف میشود و مقدار هورمون استروژن کاهش و مقدار هورمون تحريککنندهی فوليکولها(FSH) افزايش میيابد. يک تا 4 درصد از جمعيت زنان به اين بيماری دچار میشوند و نازايی از پیآمدهای آن است.
به طور معمول دخترها با تخمدانهايی به دنيا میآيند که مقدار کافی از تخمکهای نارس را در خود دارند. از زمان بلوغ تا 50 سالگی هر ماه يک تخمک از يکی از تخمدانها آزاد میشود تا اين که اندوختهی تخمکها به پايان میرسد و يائسگی رخ میدهد. اما در دختران و زنان جوانی که به بيماری از کارافتادگی پيشرس تخمدانها دچار شدهاند، تخمکها به روزگار جوانی از دست میروند يا دچار نارسايی میشوند. در نتيجه، بيمار جوان دچار يائسگی زودهنگام میشود. اين يائسگی زودهنگام، به طور معمول در40 سالگی رخ میدهد، اما ممکن است حتی به روزگار نوجوانی نيز خود رانشان دهد.
نشانهها
زنان مبتلا به يائسگی زودهنگام دورهی ماهانهی خود را ازدست میدهند. گاهی ممکن است دورهیماهانهی آنها برای چند هفته عادی باشد اما چند ماه ديگر از بين برود. اين زنان ممکن است دچار گرگرفتگی و عرق شبانه شوند. همچنين، ممکن است قاعدگي و گرگرفتگی با هم وجود داشته باشد. نشانههای ديگر عبارتند از: بیخوابی، بیحوصلگی، خشکی مهبل، خستگی، ميل جنسی پايين، نزديکی دردناک و نارسايی درمهار ادرار.
عوامل پديدآورنده
در بسياری از موارد عوامل پديدآورندهی اين بيماری روشن نيست. اما در برخی از زنان میتوان به علت پديدآورنده پی برد. برخی از آنها عبارتند از:
1. کروموزومی/ژنتيکی( نشانگان ترنر، نشانگان سواير، نشانگان ايکس شکننده، نشانگان عدم حساسيت به آندروژن، وراثت خانوادگی)
2. آنزيمی/متابوليک(گالاکتوزومی، تالاسمی، هماکروماتوزومی)
3. شيمیدرمانی/پرتوردرمانی
4. برداشتن تخمدانها با جراحی
5. عفونت ويروسی
6. ترشح غيرعادی يا کارکرد نادرست گنادوتروپينها(FSH و LH)
7. بيماریهای خودايمنی(نارسايی تيروييد، کمکاری پاراتيروييد، آرتريت رماتيسمی، ديابت، کمخونی کشنده، نارسايی غدههای فوقکليه، کاهش بيش از اندازهی ترومبوسيتها، برص، لوپوس)
تشخيص
اگر چرخهی ماهانهی دختر يا زن جواني متوقف شود يا گرگرفتگی شديد داشته باشد، بايد خيلی زود پزشک خود را ببيند. از کارافتادگی پيشرس تخمدانها يک نارسايی هورمونی است و ممکن است پیآمدهای ناگواری برای سلامتی داشته باشد. او بايد پزشک خود را از وضعيت چرخهی ماهانه، نشانههايی مانند گرگرفتگی و اين که آيا جراحی تخمدان، پرتودرمانی يا شيمی درمانی داشته يا نه، آگاه سازد.
پزشک از او دربارهی پيشينهی خانوادگی، نارسايی هورمونی وعفونت ناحيهی لگن میپرسد و او بايد درست و روشن به اين پرسشها پاسخ دهد. سپس، از او میخواهد دو بار آزمون هورمون FSH با فاصلهی يک ماه از هم انجام دهد. اندازهگيری مقدار اين هورمون در خون روشن میکند که آيا تخمدانها درست کار میکنند يا نه. مقدار عادی آن بين 10 تا 15 و در زنان بيمار بالای 40( به واحد mlU/ml) است.
پیآمدها
از کارافتادن تخمدانها خطر پوکی استخوان و بيماریهای قلبي را افزايش میدهد. اين بيماری گاهی با نارسايیهای خودايمنی( مانند نارسايی تيروييد، ديابت يا نارسايی غدههای فوق کليه) نيز مرتبط میشود و ممکن است بيمار به درمانهای ديگری هم نياز داشته باشد.
چون در اين بيماری تخمکها از دست میروند، نازايی پیآمد اصلی اين بيماری است و برخی از زنان حتی پيش از آن که برای بچهدار شدن تصميم بگيرند، ممکن است برای هميشه اين توانايی را از دست بدهند. فقط 6 تا 8 درصد زنان مبتلا به يائسگی زودهنگام، باردار میشوند. هيچ راهی برای تشخيص اين دسته از زنان وجود ندارد.
درمان
به طور کلی اين بيماری را به هورمون درمان میکنند. هورموندرمانی با مقداری بيش از آن چه که برای زنان يائسه تجويز می شود، انجام میگيرد. درمان با مقدار پايين آغاز میشود و مقدار هورمون به تدريج افزايش می يابد. به طور معمول هورمون استروژن و پروژسترون و گاهی تستوسترون به کار میرود.
گاهی قرصهای ضدبارداری بر هورموندرمانی ترجيح داده می شود. برنامهی غذايی مناسب، ورزش منظم نيز سودمند است.
تا کنون برای درمان نازايی اين زنان راهی وجود ندارد و فقط میتوان از تخمک زنهای ديگر بهره برد.
منبع (http://www.ivfsari.com/page.php?slct_pg_id=338&sid=1&slc_lang=fa)