zoh_reh
10th September 2014, 09:52 PM
بچه بد اصلا وجود ندارد!
توصيه نخست من در سال جديد به والديني است که هنگام بيان شرححال، از کودک خود بهعنوان «بچه بد» ياد نام ميبرند و در حضور او ميگويند: «خانم دکتر! آورديمش اينجا دعواش کنيد آخه خيلي بچه بدي شده!» لطفا اين واژه را از دايره لغات خود حذف كنيد...
http://www.migna.ir/images/docs/000024/n00024200-b.jpg
بچه بد اصلا وجود ندارد بلکه اين رفتار او است که گاهي مواقع ناشايست يا بد ميشود که در همين مورد هم والدين نقش پررنگي دارند. کودکان شناختي از دنيا ندارند و دنيا را از دريچه چشم والدين ميبينند و از آنها الگوبرداري ميکنند.
پدرومادري که ميگويند با فرزندم مشکل دارم، اغلب دو گروه هستند؛ يا شناختشان از رشد و سن کودک کافي نيست و توقعات بيش از حدي از او دارند و گمان ميکنند بچه کمکاري ميکند يا در تعيين حد و حدود براي فرزندشان اهمالکاري ميکنند و ضرورت پايبندي به آن و رعايت قوانين را که از مهمترين اصول تربيت کودکان است، ناديده ميگيرند.
تجربه ثابت کرده اغلب والدين ايراني در اين زمينه دچار مشکل هستند. آنها از يکسو به قانونمندي درهمه موارد مرتبط با کودک مثل داشتن زمان و مکان خواب، غذاخوردن، گردش و... معتقد نيستند يا اگر هستند به اشتباه آن را معادل دستورهاي خشک يا تنبيههايي سخت ميدانند و از سوي ديگر در تعريف و تمجيد بجا و اصولي از بچهها که واقعا براي آموختن قوانين زندگي به خردسالان ضروري است، کمکاري ميکنند.
اغلب والدين برداشت درستي از تعريف و تمجيد رفتار خوب کودک براي همکاري با آنها و اجراي قوانين تعيين شده، ندارند. براي حل مشکلات رفتاري بچهها هرچه كه باشد، داشتن ثباتقدم و استمرار الزامي است. همه مراقبان کودک بايد در مقابل يک رفتار او واکنش يكساني نشان دهند که اين اصل مهم تربيتي را هم والدين و خانوادههاي ايراني ناديده ميگيرند.
مادامي که حس کنيم برقراري نظم يا تعيين قوانين خاص براي کودکان نوپا ضروري نيست يا علاقه فرزندمان را نسبت به ما کاهش ميدهد، مشکلات تربيتي خواهند داشت. بايد مهارت والدگري را بياموزيم و کمک کنيم کودکمان بياموزد چگونه رفتار و حد و حدود و خطقرمزها را رعايت کند تا تشويق و تمجيد شود و بداند هر رفتار او پيامدي عادلانه دارد.
پس براي اصلاح مشکلات رفتاري کودک بايد از خودمان شروع و تصورهاي نادرست خود را با کسب آگاهي اصلاح کنيم.
میگنا (http://www.migna.ir/vdchvini.23nkvdftt2.html)
توصيه نخست من در سال جديد به والديني است که هنگام بيان شرححال، از کودک خود بهعنوان «بچه بد» ياد نام ميبرند و در حضور او ميگويند: «خانم دکتر! آورديمش اينجا دعواش کنيد آخه خيلي بچه بدي شده!» لطفا اين واژه را از دايره لغات خود حذف كنيد...
http://www.migna.ir/images/docs/000024/n00024200-b.jpg
بچه بد اصلا وجود ندارد بلکه اين رفتار او است که گاهي مواقع ناشايست يا بد ميشود که در همين مورد هم والدين نقش پررنگي دارند. کودکان شناختي از دنيا ندارند و دنيا را از دريچه چشم والدين ميبينند و از آنها الگوبرداري ميکنند.
پدرومادري که ميگويند با فرزندم مشکل دارم، اغلب دو گروه هستند؛ يا شناختشان از رشد و سن کودک کافي نيست و توقعات بيش از حدي از او دارند و گمان ميکنند بچه کمکاري ميکند يا در تعيين حد و حدود براي فرزندشان اهمالکاري ميکنند و ضرورت پايبندي به آن و رعايت قوانين را که از مهمترين اصول تربيت کودکان است، ناديده ميگيرند.
تجربه ثابت کرده اغلب والدين ايراني در اين زمينه دچار مشکل هستند. آنها از يکسو به قانونمندي درهمه موارد مرتبط با کودک مثل داشتن زمان و مکان خواب، غذاخوردن، گردش و... معتقد نيستند يا اگر هستند به اشتباه آن را معادل دستورهاي خشک يا تنبيههايي سخت ميدانند و از سوي ديگر در تعريف و تمجيد بجا و اصولي از بچهها که واقعا براي آموختن قوانين زندگي به خردسالان ضروري است، کمکاري ميکنند.
اغلب والدين برداشت درستي از تعريف و تمجيد رفتار خوب کودک براي همکاري با آنها و اجراي قوانين تعيين شده، ندارند. براي حل مشکلات رفتاري بچهها هرچه كه باشد، داشتن ثباتقدم و استمرار الزامي است. همه مراقبان کودک بايد در مقابل يک رفتار او واکنش يكساني نشان دهند که اين اصل مهم تربيتي را هم والدين و خانوادههاي ايراني ناديده ميگيرند.
مادامي که حس کنيم برقراري نظم يا تعيين قوانين خاص براي کودکان نوپا ضروري نيست يا علاقه فرزندمان را نسبت به ما کاهش ميدهد، مشکلات تربيتي خواهند داشت. بايد مهارت والدگري را بياموزيم و کمک کنيم کودکمان بياموزد چگونه رفتار و حد و حدود و خطقرمزها را رعايت کند تا تشويق و تمجيد شود و بداند هر رفتار او پيامدي عادلانه دارد.
پس براي اصلاح مشکلات رفتاري کودک بايد از خودمان شروع و تصورهاي نادرست خود را با کسب آگاهي اصلاح کنيم.
میگنا (http://www.migna.ir/vdchvini.23nkvdftt2.html)