توصيه هایی ویژه برای موفقیت مادران و زنان

[zoh_reh]

توصيه هایی ویژه برای موفقیت مادران و زنان (http://www.bartarinha.ir/fa/news/127981/%D8%AA%D9%88%D8%B5%D9%8A%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86)



تفاوت بارز نوع زندگي امروز با چند سال گذشته موضوعي نيست که بر کسي پوشيده باشد. نه فقط تغيير شکل خانواده‌ها، بلکه روند حاکم بر زندگي آنها هم از نظر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تغيير کرده است.



سلامت ایران: (http://www.bartarinha.ir) تفاوت بارز نوع زندگي امروز با چند سال گذشته موضوعي نيست که بر کسي پوشيده باشد. نه فقط تغيير شکل خانواده‌ها، بلکه روند حاکم بر زندگي آنها هم از نظر اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تغيير کرده است. در همه مشاغل زنان را در کنار مردان مشغول کار و کسب موفقيت مي‌بينيم.

اين موضوع از نظر گردانندگان اجتماع بسيار مطلوب است؛ چراکه جوامعي که از صددرصد نيروي کار خود (زن و مرد) استفاده مي‌کنند، در مقايسه با جوامعي که فقط از 50 درصد نيروي کارشان (فقط مردان) بهره مي‌گيرند، پيشرفته‌ترند اما اين تغيير مي‌تواند براي خانواده‌ها حکم شمشير دولبه را داشته باشد. اگر زن و مرد بخواهند در نقش همسري و والد بودن هم در کنار پيشرفت شغلي به موفقيت برسند، بايد کاملا هوشيارانه عمل کنند و دوشادوش يکديگر وظايف خانه‌داري و بچه‌داري را هم تقسيم کنند. چند راهکار و توصيه ويژه به خانواده‌‌ها، به‌خصوص به مادران:

1) هيچ‌وقت در زندگي خودتان را با ديگري مقايسه نکنيد: اصولا هر کس بايد ياد بگيرد قهرمان فتح قله‌هاي مشکلات زندگي خود باشد. شايد گاهي حس کنيد رفاه و استراحت فلان خانمي که از صبح تا شب در خانه است از من و شما که شاغليم بيشتر است، اما در عوض عزت‌نفس کساني که توانمندي خود را در جامعه هم به منصه ظهور مي‌رسانند، در مقايسه با آنها بيشتر است. نمي‌شود همه چيز را با هم خواست، تجربه اين حس ارزشمند فقط با تلاش و برنامه‌ريزي ماهرانه ميسر مي‌شود.


http://cdn.bartarinha.ir/files/fa/news/1393/5/14/335445_387.jpg (http://bartarinha.ir)


2) مديريت زمان را بياموزيد: در زندگي ماشيني امروز که بيشتر کارهاي خانه با انواع و اقسام لوازم ماشيني از قبيل جاروبرقي، ماشين رختشويي و ظرفشويي و... انجام مي‌شود، قطعا در مقايسه با گذشته نيازمند صرف وقت و انرژي کمتري هستيم.

به خاطر اين امکانات، مي‌توان بدون اغراق گفت فقط ظرف2 يا 3 ساعت مي‌توان به همه کارها رسيد. شما و همسرتان مدت زماني که لباس‌ها در لباسشويي شسته مي‌شود و غذا روي اجاق است، مي‌توانيد به کارهاي شخصي خود برسيد و حتي براي هم وقت بگذاريد نه اينکه پاي اينترنت بنشينيد.

3) برنامه‌ريزي کنيد: خوشبختانه خانم‌هاي شاغل در اين امر موفق‌ترند اما خانم خانه‌دار هم بايد مهارت استفاده از وقت و انرژي‌شان را بياموزند و آن را در راه درست صرف کنند در غير اين صورت ممکن است بي‌برنامگي به کانون خانواده ضرر برساند. گذراندن ساعات طولاني پاي تلفن، عامل ايجاد اختلال در روابط دوستي و خانوادگي است و بدتر از آن پاي تلويزيون بودن و تماشاي اين سريال‌هاي داخلي و ماهواره‌اي واقعا آسيب‌زننده است. وقت‌گذراني در پاساژها براي پر کردن وقت، وسوسه‌ شدن براي خريدهاي غيرضروري و تجملي هم بخشي از اين آسيب‌هاست.

4) جنبه مثبت موضوع را ببينيد: تجربه ثابت کرده، زنان شاغل به خوبي ياد گرفته‌اند در مدت محدود وظايف متعددي را درست انجام دهند و اين شايد در ظاهر به معني کار بيشتر باشد اما در نگاه مثبت، به معني کمتر دچار اختلال‌هاي زندگي ماشيني شدن مانند چاقي است. حتي خانم شاغل، در صورت چاق بودن نيز انگيزه بيشتري براي رسيدن به تناسب اندام دارد که اين علاوه بر جنبه زيبايي، جنبه سلامت (چاقي مادر بيماري‌هاست) نيز دارد.


5) اولويت‌هاي زندگي‌تان را بشناسيد: اگر مادر به‌خصوص در سال‌هاي ابتدايي زندگي کودکش چاره‌انديشي کند و او را به‌طور موقت به شغل و کارش اولويت دهد، از اين نظر هم با زنان قديمي يا مادران خانه‌دار امروز برابر خواهد بود. خانم خانه‌دار وقت و انرژي بيشتري دارد و همان‌طور که گفتيم به شرطي که برنامه‌ريزي و مطالعه کند و مادر آگاهي باشد، مي‌تواند آن را براي تربيت بچه‌ها به کار ببرد. البته بچه‌هاي زنان شاغل، فقدان عاطفي ندارند يا بد تربيت نمي‌شوند اما به دليل اينکه با افراد مختلف در طول روز مرتبط هستند (در شکل مطلوب و مورد توصيه ما مادربزرگ، عمه و خاله و در شکل نامطلوب مثل فرستادن زودهنگام کودک به مهدکودک و داشتن پرستاران مختلف) قبل از 3 سالگي در معرض آسيب خواهند بود.

برترینها (http://www.bartarinha.ir/fa/news/127981/%D8%AA%D9%88%D8%B5%D9%8A%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86)

[plarak12]

باسلام و تشکر از شما بابت درج این مطلب ، اما لازم میبینم مسئله ای را در باره این موضوع مطرح کنم



در همه مشاغل زنان را در کنار مردان مشغول کار و کسب موفقيت مي‌بينيم.

اين موضوع از نظر گردانندگان اجتماع بسيار مطلوب است؛ چراکه جوامعي که از صددرصد نيروي کار خود (زن و مرد) استفاده مي‌کنند، در مقايسه با جوامعي که فقط از 50 درصد نيروي کارشان (فقط مردان) بهره مي‌گيرند
واقعیت امر در مطلوب بودن کار زنان در کنار مردان از نظر گردانندگان جامعه تنها و تنها ارزان بودن نیروی کار در بانوان هست و بس ،خصوصا در کشوری که مردان جوان اون با اماری بشدت بالا بیکار اند عنوان استفاده از نیروی کار 100درصدی جکی بیش نیست ، و درد اور تر این اتفاق ،پیشینه این اتفاق است، اگر به تاریخ اغاز فعالیت بانوان بصورت این چنینی که هست نگاه کنیم ، تغریبا مصادف هست با انقلاب صنعتی در اروپا و نیاز به کارگر ارزان قیمت ، که با دسیسه و جو سازی با علم کردن برابری حقوق مساوی بین زن و مرد و جریان فمنیسم (البته انچه که مسلم هست در گذشته و حتی حال هیچ ارزشی برای بانوان مخصوصا در اروپای قدیم غائل نبودند و نیستند )
بیش از این از خودم چیزی نمیگم و بهتر میبینم تقیما به تاریخ رجوع کنیم که جای ابهام نباشه :

ویل‌ دورانت آزادی‌ زن در اروپا‌ را به‌طور کلی‌ در انقلاب‌ صنعتی‌ و رشد سرمایه‌داری‌ و تأمین‌ منافع‌ کارخانه‌داران‌ ریشه‌یابی‌ می‌کند. از این‌ تاریخ‌ شعار آزادی‌ زنان‌ باب‌ شد. «اصالت‌ فرد» و گستره‌ آن، میادین‌ سیاست‌ و اقتصاد و انعکاس‌ عملی‌ آن‌ در اخلاق، پیوند نهایی‌ این‌ اصل‌ را با «اصالت‌ سود» نشان‌ می دهد.در این‌ فرایند، زنان‌ به‌ بردگی‌ سرمایه‌داران‌ فرا خوانده‌ شدند. در پژوهش‌های‌ ویل‌ دورانت در موج‌ جدید آزادی‌ زنان، مردان‌ از مسؤ‌لیت‌ها شانه‌ خالی‌ کردند و زنان‌ تن‌ به‌ بردگی‌ نابودکننده‌ می دهند . در بردگی‌ نو، مسائلی‌ چون‌ بی‌بندوباری‌ افراطی، انحرافات‌ و ابتذالهای‌ اخلاقی‌ فوق‌ تصور، سقط‌ جنین‌ و... غرقابهایی‌ بود که‌ زنان‌ را به‌کام‌ خود کشید. اما در مقابل به سود گروههای‌ سودجوی‌ قدرت‌ طلب‌ تمام‌ شد تا هرچه‌ بیشتر زن‌ را به‌ بیگاری‌ و از خود بیگانگی‌ بکشاند.
ویل دورانت در فصل نهم از کتاب لذات فلسفه پس از نقل برخى نظریات تحقیر آمیز نسبت‏به زن از ارسطو و نیچه و شوپنهاور و برخى کتب مقدس یهود و اشاره به اینکه در انقلاب فرانسه با آنکه سخن از آزادى زن هم بود اما عملا هیچ تغییرى رخ نداد، مى‏گوید:«تا حدود سال 1900 زن به سختى داراى حقى بود که مرد ناگزیر باشد از روى قانون آن را محترم بدارد».
ویل دورانت‏ در لذات فلسفه صفحه 158 بحثی تحت عنوان‏«علل‏»باز کرده است و در آنجا علل آزادی زن را در اروپا شرح می‏دهد: « این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیمتر از تاریخ مسیحیت را چگونه تعلیل کنیم؟علت عمومی این تغییر،فراوانی و تعدد ماشین آلات است . آزادی‏ زن از عوارض انقلاب صنعتی است... زنان کارگران ارزانترى بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح مى‏دادند. یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن بر مردان دشوار گشت.اما اعلانها از آنان می‏خواست که زنان و کودکان خود را به کارخانه‏ها بفرستند.کارفرمایان باید در اندیشه سود و سهام خود باشند و نباید خاطر خود را با اخلاق و رسوم حکومت ها آشفته سازند .کسانی که ناآگاه بر«خانه براندازی‏»توطئه کردند کارخانه‏داران وطن دوست قرن نوزدهم انگلستان بودند. نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون 1882 بود.به موجب این قانون، زنان بریتانیای کبیر از آن پس از امتیاز بی‏سابقه‏ای برخوردار می‏شدند و آن اینکه پولی را که به دست می‏آوردند حق داشتند برای خود نگه دارند.این قانون اخلاقی عالی و مسیحی را کارخانه‏داران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانه‏ها بکشانند.از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومت ناپذیری آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده،گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرده است .» (لذات فلسفه،ص 155-159.) چنانکه ملاحظه می‏ نمایید در حقیقت سرمایه‏داران و کارخانه‏داران انگلستان بودند که به خاطر منافع مادی این قدم را به نفع زن برداشتند.
ویل دورانت درباره همین دوران اشاره جالبی می کند : « زنان نخستین مزد خود را با همان غرور و خوشحالی گرفتند که پسران فراری از مدرسه می خواهند با یک پک سیگار روز تعطیل ، مردانگی خود را ثابت کنند. زن این بردگی جدید را با وجد و شادی پذیرفت. »( ویل دورانت / « لذات فلسفه » : ۱۵۲) و یا جای دیگری می گوید : « اروپا به زن آزادی داد تا او را برده‌ مرد بسازد و از او در کارخانه کار بکشد ، همین ! » ( همان : ۱۵۱ )


اما غم انگیز تر داستان ماست که جایگاه رفیع زن و مادر که در فرهنگ ما چون ملکه ایست که کار فیزیکی و سخت بیرون از منزل که هیچ حتی وظیفه انجام دادن امور منزل را هم ندارد و بر عهده مرد است که از انجام این امور بر آید یا خدمتکار استخدام کند و .. و بحث نفقه و .... هم خود مبین استقلال مالی بانوی خانواده است
بانویی که امروزه کارش بجایی رسیده که بقول ویلدورانت همچون پسران فراری از مدرسه می خواهد با یک پک سیگار روز تعطیل ، مردانگی خود را ثابت کنند.
آری زن این بردگی جدید را با وجد و شادی پذیرفت



اما خانم خانه‌دار هم بايد مهارت استفاده از وقت و انرژي‌شان را بياموزند و آن را در راه درست صرف کنند در غير اين صورت ممکن است بي‌برنامگي به کانون خانواده ضرر برساند. گذراندن ساعات طولاني پاي تلفن، عامل ايجاد اختلال در روابط دوستي و خانوادگي است و بدتر از آن پاي تلويزيون بودن و تماشاي اين سريال‌هاي داخلي و ماهواره‌اي واقعا آسيب‌زننده است. وقت‌گذراني در پاساژها براي پر کردن وقت، وسوسه‌ شدن براي خريدهاي غيرضروري و تجملي هم بخشي از اين آسيب‌هاست.


اگر مادر به‌خصوص در سال‌هاي ابتدايي زندگي کودکش چاره‌انديشي کند و او را به‌طور موقت به شغل و کارش اولويت دهد


خوب یکم اب یخ بریزم روم اروم شم [negaran]
در طرف دیگر چه شد که به اینجا رسیدیم بماند که قصه سر دراز دارد
یه رونوشت از این مطلب رو برا منبع اصلی ارسال کردم
ببخشید اگه جایی تند رفتم ، [shaad]

[شهلا گ]

با سلام

باسلام و تشکر از شما بابت درج این مطلب ، اما لازم میبینم مسئله ای را در باره این موضوع مطرح کنم



واقعیت امر در مطلوب بودن کار زنان در کنار مردان از نظر گردانندگان جامعه تنها و تنها ارزان بودن نیروی کار در بانوان هست و بس و دلیلی که شاید از نظر شما پنهان مانده نادیده گرفته شدن و بی ارزش دانستن کار زنان در خانه بود که آنها را به عرصه جامعه کشاند تا شاید با مزدی اندک از کار آنان نیز قدردانی شود
،خصوصا در کشوری که مردان جوان اون با اماری بشدت بالا بیکار اند عنوان استفاده از نیروی کار 100درصدی جکی بیش نیست ، و درد اور تر این اتفاق ،پیشینه این اتفاق است، اگر به تاریخ اغاز فعالیت بانوان بصورت این چنینی که هست نگاه کنیم ،
به نظر من تاریخ آغاز فالیت زنان بر می گردد به عصر ما قبل تاریخ که مردان به شکار رفتند و زنان به کشاورزی پرداختند و هنوز هم جوامع کوچک و بزرگ زیادی هستند ک هزنان پا به پای مردان کشاورزی و دامداری می کنند تا به امرار معاش خانواده کمک کنند


تغریبا مصادف هست با انقلاب صنعتی در اروپا دقیقا همان زمانی که برای اولین بار مسئله اشتغال زنان مطرح شد گر چه قبل از آن هم زنان شاغل بودند

و نیاز به کارگر ارزان قیمت ، که با دسیسه و جو سازی با علم کردن برابری حقوق مساوی بین زن و مرد و جریان فمنیسم (البته انچه که مسلم هست در گذشته و حتی حال هیچ ارزشی برای بانوان مخصوصا در اروپای قدیم غائل نبودند و نیستند )
بیش از این از خودم چیزی نمیگم و بهتر میبینم تقیما به تاریخ رجوع کنیم که جای ابهام نباشه :

ویل‌ دورانت آزادی‌ زن در اروپا‌ را به‌طور کلی‌ در انقلاب‌ صنعتی‌ و رشد سرمایه‌داری‌ و تأمین‌ منافع‌ کارخانه‌داران‌ ریشه‌یابی‌ می‌کند. از این‌ تاریخ‌ شعار آزادی‌ زنان‌ باب‌ شد. و البته در حد همین شعار ماند . .
«اصالت‌ فرد» و گستره‌ آن، میادین‌ سیاست‌ و اقتصاد و انعکاس‌ عملی‌ آن‌ در اخلاق، پیوند نهایی‌ این‌ اصل‌ را با «اصالت‌ سود» نشان‌ می دهد.در این‌ فرایند، زنان‌ به‌ بردگی‌ سرمایه‌داران‌ فرا خوانده‌ شدند. در پژوهش‌های‌ ویل‌ دورانت در موج‌ جدید آزادی‌ زنان، مردان‌ از مسؤ‌لیت‌ها شانه‌ خالی‌ کردند و زنان‌ تن‌ به‌ بردگی‌ نابودکننده‌ می دهند . در بردگی‌ نو، مسائلی‌ چون‌ بی‌بندوباری‌ افراطی، انحرافات‌ و ابتذالهای‌ اخلاقی‌ فوق‌ تصور، سقط‌ جنین‌ و... غرقابهایی‌ بود که‌ زنان‌ را به‌کام‌ خود کشید. اما در مقابل به سود گروههای‌ سودجوی‌ قدرت‌ طلب‌ تمام‌ شد تا هرچه‌ بیشتر زن‌ را به‌ بیگاری‌ و از خود بیگانگی‌ بکشاند.
ویل دورانت در فصل نهم از کتاب لذات فلسفه پس از نقل برخى نظریات تحقیر آمیز نسبت‏به زن از ارسطو و نیچه و شوپنهاور و برخى کتب مقدس یهود و اشاره به اینکه در انقلاب فرانسه با آنکه سخن از آزادى زن هم بود اما عملا هیچ تغییرى رخ نداد، مى‏گوید:«تا حدود سال 1900 زن به سختى داراى حقى بود که مرد ناگزیر باشد از روى قانون آن را محترم بدارد».
ویل دورانت‏ در لذات فلسفه صفحه 158 بحثی تحت عنوان‏«علل‏»باز کرده است و در آنجا علل آزادی زن را در اروپا شرح می‏دهد: « این واژگونی سریع عادات و رسوم محترم و قدیمتر از تاریخ مسیحیت را چگونه تعلیل کنیم؟علت عمومی این تغییر،فراوانی و تعدد ماشین آلات است . آزادی‏ زن از عوارض انقلاب صنعتی است... زنان کارگران ارزانترى بودند و کارفرمایان آنان را بر مردان سرکش سنگین قیمت ترجیح مى‏دادند. یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن بر مردان دشوار گشت.اما اعلانها از آنان می‏خواست که زنان و کودکان خود را به کارخانه‏ها بفرستند.کارفرمایان باید در اندیشه سود و سهام خود باشند و نباید خاطر خود را با اخلاق و رسوم حکومت ها آشفته سازند .کسانی که ناآگاه بر«خانه براندازی‏»توطئه کردند کارخانه‏داران وطن دوست قرن نوزدهم انگلستان بودند. نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون 1882 بود.به موجب این قانون، زنان بریتانیای کبیر از آن پس از امتیاز بی‏سابقه‏ای برخوردار می‏شدند و آن اینکه پولی را که به دست می‏آوردند حق داشتند برای خود نگه دارند.این قانون اخلاقی عالی و مسیحی را کارخانه‏داران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانه‏ها بکشانند.از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومت ناپذیری آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده،گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرده است .» (لذات فلسفه،ص 155-159.) چنانکه ملاحظه می‏ نمایید در حقیقت سرمایه‏داران و کارخانه‏داران انگلستان بودند که به خاطر منافع مادی این قدم را به نفع زن برداشتند.
ویل دورانت درباره همین دوران اشاره جالبی می کند : « زنان نخستین مزد خود را با همان غرور و خوشحالی گرفتند که پسران فراری از مدرسه می خواهند با یک پک سیگار روز تعطیل ، مردانگی خود را ثابت کنند. زن این بردگی جدید را با وجد و شادی پذیرفت. »( ویل دورانت / « لذات فلسفه » : ۱۵۲) و یا جای دیگری می گوید : « اروپا به زن آزادی داد تا او را برده‌ مرد بسازد و از او در کارخانه کار بکشد ، همین ! » ( همان : ۱۵۱ )
و زن هم پذیرفت چون در خانه هیچ مزدی به جز (( صبح تا شب تو خونه چیکار کردی مگه )) نداشت


اما غم انگیز تر داستان ماست که جایگاه رفیع زن و مادر که در فرهنگ ما چون ملکه ایست که کار فیزیکی و سخت بیرون از منزل که هیچ حتی وظیفه انجام دادن امور منزل را هم ندارد و بر عهده مرد است که از انجام این امور بر آید یا خدمتکار استخدام کند و .. و بحث نفقه و .... هم خود مبین استقلال مالی بانوی خانواده است
و تعجب بر انگیز ترین جای این تفکر اینجاست که تا زمانی که جامعه ما صنعتی نشده بود و نیاز شدید به نیروی فیزیکی زن در مزارع و . . . احساس می شد هیچ کس به فکرش نرسید که زن و مادر در فرهنگ ما همچون ملکه ایست که کارهای مشقت بار آن دوران (آن هم همراه با بار فرزند آوری و فرزند پروری ) وظیفه او نیست و بر عهده مرد است و هیچکس به فکرش نرسید اگر یک زن به عنوان یک کارگر در بیرون از خانه این همه کار میکرد خیلی بیشتر از این ها عایدش می شد
بانویی که امروزه کارش بجایی رسیده که بقول ویلدورانت همچون پسران فراری از مدرسه می خواهد با یک پک سیگار روز تعطیل ، مردانگی خود را ثابت کنند. کاش ویل دورانت نگاهی هم به زنان قبل از انقلاب صنعتی می انداخت و می گفت همچون . . . فقط میخواهند زنده بودنشان را ثابت کنند
آری زن این بردگی جدید را با وجد و شادی پذیرفت
مسئله بردگی که سر جایش بوده و هست وجد و شادیش هم مال تنوعیه که تجربه کردیم

اری امروز تمام مردان دست به دست هم داده اند تا آزادی زن را ثابت کنند آن هم زمانی که زن جایی برای فرار از بردگی پیدا کره گرچه شاید به قول شما بردگی جدیدی باشد

چه دنیای قشنگی ! ! !






خوب یکم اب یخ بریزم روم اروم شم [negaran]
در طرف دیگر چه شد که به اینجا رسیدیم بماند که قصه سر دراز دارد
یه رونوشت از این مطلب رو برا منبع اصلی ارسال کردم
ببخشید اگه جایی تند رفتم ، [shaad]

[zoh_reh]

با تشکر از دوستان و کاربران نکته بین که به مطالب دقیق نگاه می کنن و از کنارش بی تفاوت رد نمیشن[golrooz]

هر چند تاپیک فوق فقط در مورد اشتغال بحث نمیکنه ولی نقطه نظرات دوستان رو این نقطعه معطوف شده لذا باید در این مورد مطالبی گفته بشه ،

تعریف از آزادی زن در جوامع مختلف حتی در هر خانه ای ممکن است تعریف خاص خودشو داشته باشه،

ولی انچه معنی ازادی را به انحراف می کشونه برخورد و نگرش ما از آزادیه،

اگر به زن در یک مقطع زمانی با ندیده گرفتن زحماتش در منزل ظلم شده است ، دلیل بر این نیست که در همون مقطع هیچ زن دیگری در منزلش از آزادی و قدردانی برخوردار نبوده است،

عرف، فرهنگ، اطلاعات و دانش روزمره ، نگرش دینی و اقتصادی و خیلی عوامل دیگر در رساندن هر فر در جایگاهی که هست نقش دارد،

نیاز به اشتغال زن در خارج از خانه دلایل مختلفی داره : نیاز مالی، سرگرمی، بهره برداری از تحصیلات، ....

از آنجائیکه زن نقش کلیدی در خانه و تحکیم خانواده دارد لذا تر ک خانه برای انجام هر کاری نباید شیرازه آن خانه متزلزل گردد،

اگر در خانه ای احساس می شود که عدم حضور زن موجب سردی و ایجاد فاصله میشود باید اولویت به حضور در منزل داده شود،

این مورد فقط به حضور فرزند بستگی نداره چرا که روابط میان فردی زن و شوهر نیز مهم است چرا که پایه زندگی برای فرزندان میباشند،

مگر در مواقعی که زن خانه مجبور به امرار معاش میباشد ،

خانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغلند ولی وظایف اصلی خانه روی زمین نمانده و چرخ خانواده به صورت طبیعی میچرخه،هم هستند.

[plarak12]

با سلام
سلام و درود ، بخاطر کثرت مطالب نخواستم نظر خودمو بیشتر بیان کنم و شاید موجب سوء تعبیر شده باشه


و دلیلی که شاید از نظر شما پنهان مانده نادیده گرفته شدن و بی ارزش دانستن کار زنان در خانه بود که آنها را به عرصه جامعه کشاند تا شاید با مزدی اندک از کار آنان نیز قدردانی شود
دقیقا مشکل فعلی همین بی ارزش خواندن وظیفه مادریست که تنها از عهده خود مادر برمیاد نه مهد و ... وظیفه و شغلی که اگر درست و اصولی و علمی باشه باید هر ساله شاهد حسابی ها و ابن سینا ها و ... البته این تنها یه وجه از جنبه کاری بانوان هست، برخی مشاغل هست که باید خانم ها توش وارد شنند ، اما برخی کارها ، ذره ای با طبیعت و فیزیک زن سازگاری نداره ، همانطور که برای مرد هم صادقه
به این مستند بصورت گذرا نگاه کنید (حجمش زیاد ببینید بهتره تا دان کنید) شاید ذره ای بیشتر به ارزش شغل مادری یا به اصطلاح غلط امروز خانه داری پی ببریم (خانه ای که بزرگترین شاهراه فرهنگی هر جامعه ای است ، خانه ای که تایین کننده سرنوشت اون جامعست ، بلی همین خانه و خانه داری ، که امروزه بی ارزش و بی کلاس شده است)
http://www.aparat.com/v/M3ZDE (http://www.aparat.com/v/M3ZDE)



و زن هم پذیرفت چون در خانه هیچ مزدی به جز (( صبح تا شب تو خونه چیکار کردی مگه )) نداشت
بله خانه ای که سبک زندگی ، ان خارج دایره فطرت باشد ، خانه ای که جامعه ان در پی سودجویی و منفعت طلبی ست ، و جامعه ای که پیشرفت خود را تنها در مادیات و ... می بیند



و تعجب بر انگیز ترین جای این تفکر اینجاست که تا زمانی که جامعه ما صنعتی نشده بود و نیاز شدید به نیروی فیزیکی زن در مزارع و . . . احساس می شد هیچ کس به فکرش نرسید که زن و مادر در فرهنگ ما همچون ملکه ایست که کارهای مشقت بار آن دوران (آن هم همراه با بار فرزند آوری و فرزند پروری ) وظیفه او نیست و بر عهده مرد است و هیچکس به فکرش نرسید اگر یک زن به عنوان یک کارگر در بیرون از خانه این همه کار میکرد خیلی بیشتر از این ها عایدش می شد
اتفاقا این قائده 1400 و اندی ساله که برقراره و حتی قبل از اون هم در ادیان دیگه با کیفیتی دیگر بوده ، و اینکه در جوامع عرف نیست بحثی دیگر است ، که البته خود من این قائده رو در خیلی از خانواده چه در گذشته های دور و چه حال میبینم (خانواده ای که از سبک و روش فکری زندگی برخوردار باشه ) ، و غفلت جوامع از این حقیقت ب خود اون اجتماع برمیگرده ،جنبه دیگر هم است حتی مادران ما بخاطر محبت و پاکی که در وجودشان بوده در برخی خرده فرهنگ ها دوشا دوش همسرانشون و حتی بیشتر از اونها کار میکردند ، اما این وظیفه نبوده و نیست ،
بحث وظایف مرد و زن در اسلام کاملا واضحه اما متاسفانه بسیاری از ما تنها بر دین پدرانمون هستیم و باید روزی بخاطر این جهالت مدرن جواب پس بدیم (منظورم با خودمه ، اساعه ادب نشه [shaad] )




کاش ویل دورانت نگاهی هم به زنان قبل از انقلاب صنعتی می انداخت و می گفت همچون . . . فقط میخواهند زنده بودنشان را ثابت کنند
گفته دیگه بنده خدااا[cheshmak] ( البته ما با اون کاری نداریم صرفا جهت منبعی بود از تشریح وضع نابسامان حقوق زنان در گذشته که حتی حق رای هم نداشتند ، درواقع حق زندگی هم نداشتند ، حال چنین تمئنی با چنین پیشینه ای دایه دار ازادیست ، (کاری به وضع خودمون ندارم و در جای خودش خودم اویل منتقد به وضع اینجا بوده و هستم ، پس مسائل باهم قاطی نشه یوقت [negaran]) ،


ویل دورانت در فصل نهم از کتاب لذات فلسفه پس از نقل برخى نظریات تحقیر آمیز نسبت‏به زن از ارسطو و نیچه و شوپنهاور و برخى کتب مقدس یهود و اشاره به اینکه در انقلاب فرانسه با آنکه سخن از آزادى زن هم بود اما عملا هیچ تغییرى رخ نداد، مى‏گوید:«تا حدود سال 1900 زن به سختى داراى حقى بود که مرد ناگزیر باشد از روى قانون آن را محترم بدارد».

اری امروز تمام مردان دست به دست هم داده اند تا آزادی زن را ثابت کنند آن هم زمانی که زن جایی برای فرار از بردگی پیدا کره گرچه شاید به قول شما بردگی جدیدی باشد

چه دنیای قشنگی ! ! !
[/QUOTE]

من که چیزی نمیگم [nishkhand] و حتی از بیشتر خانم هایی که شاغلند ، پرسیدم ایا از کار بیرون راضی اند ؟؟ جوابشون کار کردن از روی نیاز مالی و ناچاریه... که عموما این نیاز های مالی از نوع کاذب اند(البته در برخی از اقشار که سطح زندگی نرمال به بالا دارند و باز کار میکنند) و خیلی از اونها این رو عنوان میکنند که ، کیه که دوست نداشته باشه تمام وقت پیش فرزند و خانوادش باشه ، حتی بعضی هاشون میگن دیگه داره خاطره میشه یبار غذا رو با ارامش و عشق بپزیم و دور هم بخوریم و ... اگر ازادی به اینه که زن خودشو به مشقت بندازه و از لذت های حقیقی زندگی خودشو محروم کنه ، بنظر نمیشه اسمشو ازادی گذاشت (البته کاری به سبک های زندگی اشتباه ندارم که زن خانواده توش عین خدمتکار و ... بوده و هست ، میشناسم مردانی رو که بعد کار وضو میگیرند و مین تو اشپزخونه و توالت تا تمیز کاری کنند ، دیدم کسایی رو که حقیقتا اون جایگاه زن به عنوان ملکه رو در خانواده ثابت کردند و میکنند ، اما در بیشتر موارد خود خانم ها بخاطر محبت و روحیه خاصشون این جایگاه خودشونو نادیده میگیرند و کارهایی که وظیفشون نیست رو انجام میدن ، )
البته معدود خانم هایی هم هستند که با وجود کار بیرون با مدریت و ... تونستند خانواده ای رو بسازند که موجب تعالی جامعست ، و نه موجب سقوط اون ،
در مجموع عموم مردم و سبک زندگی هاشون برمیگرده به فرمایشات شما که متاسفانه بخاطر عدم داشتن سبک فکری و زندگی در بین ماهاست[golrooz]