Only Math
7th August 2009, 02:15 PM
کلستاتوما
به رويش پوست در يک محل غير عادی يعنی پشت پرده گوش در گوش ميانی کلستاتوما گفته می شود. آن معمولاً ناشی از عفونتهای مکرری است که موجب رشد پوست از پرده گوش به سمت داخل می شود. کلستاتوما اغلب به شکل يک کيست و يا کيسه هايی هستند که درون پوست قبلی پوشاننده گوش داخلی جای ميگيرند. کلستاتوما به مرور می تواند بزرگ شود و استخوانهای ظريف و حساس گوش ميانی را از بين ببرد. از بين رفتن شنوائی، سر گيجه و فلج ماهيچه های صورت نادر هستند ولی می توانند در اثر تداوم رشد کلستاتوما ايجاد شوند.
کلستاتوما معمولاً بعلت ضعف عملکرد شيپور استاش و همچنين عفونت گوش ميانی پديد می آيد. شيپور استاش هوا را از پشت بينی به سمت گوش ميانی انتقال می دهد تا فشار درون گوش را يکنواخت سازد. وقتی شيپور استاش بعلت حساسيت، سرماخوردگی يا سينوزيت ضعيف عمل می کند هوا در گوش ميانی جذب شده و يک خلاء نسبی در گوش بوجود می آيد. فشار خلاء ايجاد شده فضاهای کيسه يا ساک مانندی را بهمراه کشيدگی پرده گوش بوجود می آورد؛ بويژه در نقاطی که به دليل عفونتهای قبلی تضعيف شده اند. اين کيسه ها اغلب به کلستاتوما تبديل می شوند. اين عارضه به ندرت می تواند مادر زادی بوده (از بدو تولد) و در گوش ميانی و يا نقاط ديگر مثل استخوانهای جمجمه وجود داشته باشد. در هر حال، شايعترين نوع اين عارضه، نوعی است که با عفونتهای گوش همراه است.
در ابتدا گوش ممکن است ترشح داشته باشد که بعضی وقتها اين ترشح بوی نا مطبوعی هم به همراه دارد. بزرگ شدن کيسه يا ساک کلستاتوما، می تواند موجب احساس پر شدن و فشار در گوش، به همراه کم شنوائی شود.(درد در پشت يا داخل گوش، به خصوص شبها ممکن است سبب نارحتی زيادی بشود). سرگيجه، يا ضعف ماهيچه های يکطرف صورت (در سمتی که گوش عفونی شده است) می تواند بر اثر اين عارضه رخ دهد. بعضی و يا همه اين موارد، دلائل کافی برای ارزيابيهای پزشکی هستند.
کلستاتومای گوش می تواند خطرناک باشد و هيچ وقت نبايد ناديده گرفته شود. خوردگی استخوان می تواند موجب گسترش يافتن عفونت در اطراف اين فضا شامل گوش داخلی و مغز شود. اگر اين بيماری درمان نشود، ناشنوائی، آبسه مغزی، مننژيت (التهاب پرده های مغز) و به ندرت مرگ رخ می دهد.
معاينه بوسيله يک جراح گوش و حلق و بينی – سروگردن می تواند وجود کلستاتوما را تائيد کند. درمان اوليه ممکن است شامل تميز کردن دقيق گوش، مصرف آنتی بيوتیک و قطره های گوشی باشد. هدف از درمان جلوگيری ازترشح گوش بوسيله کنترل عفونت است. وسعت و يا مشخصات رشد کلستاتوما نيز بايد ارزيابی وسنجيده شود.
در موارد بزرگ و عارضه دار کلستاتوما بمنظور محافظت بيمار از عوارض جدی معمولاً نياز به عمل جراحی می باشد. آزمونهای شنوائی وتعادلی، عکسبرداری معمولی از استخوان ماستوئيد (قسمتی از استخوان گيجگاه که در پشت گوش قراردارد) وعکسبرداری 3 بعدی با اشعه x ممکن است ضروری باشد. اين آزمايشات برای تعيين ميزان شنوائی باقی مانده در گوش و وسعت تخريب حاصل از کلستاتوما انجام می گيرند.
در اغلب موارد عمل جراحی تحت بيهوشی کامل انجام ميگيرد.اهداف اوليه عمل جراحی برداشتن کلستاتوما وعفونت و داشتن يک گوش بدون عفونت و خشک (بدون ترشح) می باشد. حفظ شنوائی موجود و يا بهبود آن دومين هدف می باشد. در موارد شديد آسيب و تخريب گوش، ممکن است ترميم ونوسازی مقدور نباشد. عمل جراحی ترميمی عصب صورت و روشهای درمانی کنترل سرگيجه به ندرت لازم می شوند. نوسازی وترميم گوش ميانی هميشه در طی يک عمل جراحی ممکن نيست، و به همين علت ممکن است جراحی دوم حدود 6 تا 12 ماه بعد انجام شود. جراحی دوم به قصد بهبود شنوائی و بررسی همزمان فضای گوش ميانی و استخوان ماستوئيد از نظر بازبينی باقيمانده های کلستاتوما از عمل جراحی قبلی انجام می شود.
پذيرش در بيمارستان معمولاً در همان صبح روزعمل انجام می گيرد واگر عمل جراحی زود تمام شود ممکن است بيمار همان روز مرخص شود. برای برخی بيماران يک شب ماندن در بيمارستان ضروری است. در موارد نادری از عفونتهای جدی بستری طولانی مدت به منظور انجام درمان آنتی بيوتيکی ضروری می باشد و بدين منظور حدود 1 تا 2 هفته زمان لازم می باشد.
پيگيری معاينات در مطب بعد از درمان جراحی لازم ومهم می باشد چون اين بيماری بعضی وقتها عود ميکند. در مواردی که حفره های خالی استخوان ماستوئيد در اثر اين عمل ايجاد شده است، معاينات سرپايی در مطب بمنظور تميز کردن حفره ها و پيشگيری از عفونتهای جديد، هر چند ماه يکبار لازم می باشد. در بعضی بيماران اين معاينات دوره ای بايد به صورت مادام العمر انجام گيرند.
به رويش پوست در يک محل غير عادی يعنی پشت پرده گوش در گوش ميانی کلستاتوما گفته می شود. آن معمولاً ناشی از عفونتهای مکرری است که موجب رشد پوست از پرده گوش به سمت داخل می شود. کلستاتوما اغلب به شکل يک کيست و يا کيسه هايی هستند که درون پوست قبلی پوشاننده گوش داخلی جای ميگيرند. کلستاتوما به مرور می تواند بزرگ شود و استخوانهای ظريف و حساس گوش ميانی را از بين ببرد. از بين رفتن شنوائی، سر گيجه و فلج ماهيچه های صورت نادر هستند ولی می توانند در اثر تداوم رشد کلستاتوما ايجاد شوند.
کلستاتوما معمولاً بعلت ضعف عملکرد شيپور استاش و همچنين عفونت گوش ميانی پديد می آيد. شيپور استاش هوا را از پشت بينی به سمت گوش ميانی انتقال می دهد تا فشار درون گوش را يکنواخت سازد. وقتی شيپور استاش بعلت حساسيت، سرماخوردگی يا سينوزيت ضعيف عمل می کند هوا در گوش ميانی جذب شده و يک خلاء نسبی در گوش بوجود می آيد. فشار خلاء ايجاد شده فضاهای کيسه يا ساک مانندی را بهمراه کشيدگی پرده گوش بوجود می آورد؛ بويژه در نقاطی که به دليل عفونتهای قبلی تضعيف شده اند. اين کيسه ها اغلب به کلستاتوما تبديل می شوند. اين عارضه به ندرت می تواند مادر زادی بوده (از بدو تولد) و در گوش ميانی و يا نقاط ديگر مثل استخوانهای جمجمه وجود داشته باشد. در هر حال، شايعترين نوع اين عارضه، نوعی است که با عفونتهای گوش همراه است.
در ابتدا گوش ممکن است ترشح داشته باشد که بعضی وقتها اين ترشح بوی نا مطبوعی هم به همراه دارد. بزرگ شدن کيسه يا ساک کلستاتوما، می تواند موجب احساس پر شدن و فشار در گوش، به همراه کم شنوائی شود.(درد در پشت يا داخل گوش، به خصوص شبها ممکن است سبب نارحتی زيادی بشود). سرگيجه، يا ضعف ماهيچه های يکطرف صورت (در سمتی که گوش عفونی شده است) می تواند بر اثر اين عارضه رخ دهد. بعضی و يا همه اين موارد، دلائل کافی برای ارزيابيهای پزشکی هستند.
کلستاتومای گوش می تواند خطرناک باشد و هيچ وقت نبايد ناديده گرفته شود. خوردگی استخوان می تواند موجب گسترش يافتن عفونت در اطراف اين فضا شامل گوش داخلی و مغز شود. اگر اين بيماری درمان نشود، ناشنوائی، آبسه مغزی، مننژيت (التهاب پرده های مغز) و به ندرت مرگ رخ می دهد.
معاينه بوسيله يک جراح گوش و حلق و بينی – سروگردن می تواند وجود کلستاتوما را تائيد کند. درمان اوليه ممکن است شامل تميز کردن دقيق گوش، مصرف آنتی بيوتیک و قطره های گوشی باشد. هدف از درمان جلوگيری ازترشح گوش بوسيله کنترل عفونت است. وسعت و يا مشخصات رشد کلستاتوما نيز بايد ارزيابی وسنجيده شود.
در موارد بزرگ و عارضه دار کلستاتوما بمنظور محافظت بيمار از عوارض جدی معمولاً نياز به عمل جراحی می باشد. آزمونهای شنوائی وتعادلی، عکسبرداری معمولی از استخوان ماستوئيد (قسمتی از استخوان گيجگاه که در پشت گوش قراردارد) وعکسبرداری 3 بعدی با اشعه x ممکن است ضروری باشد. اين آزمايشات برای تعيين ميزان شنوائی باقی مانده در گوش و وسعت تخريب حاصل از کلستاتوما انجام می گيرند.
در اغلب موارد عمل جراحی تحت بيهوشی کامل انجام ميگيرد.اهداف اوليه عمل جراحی برداشتن کلستاتوما وعفونت و داشتن يک گوش بدون عفونت و خشک (بدون ترشح) می باشد. حفظ شنوائی موجود و يا بهبود آن دومين هدف می باشد. در موارد شديد آسيب و تخريب گوش، ممکن است ترميم ونوسازی مقدور نباشد. عمل جراحی ترميمی عصب صورت و روشهای درمانی کنترل سرگيجه به ندرت لازم می شوند. نوسازی وترميم گوش ميانی هميشه در طی يک عمل جراحی ممکن نيست، و به همين علت ممکن است جراحی دوم حدود 6 تا 12 ماه بعد انجام شود. جراحی دوم به قصد بهبود شنوائی و بررسی همزمان فضای گوش ميانی و استخوان ماستوئيد از نظر بازبينی باقيمانده های کلستاتوما از عمل جراحی قبلی انجام می شود.
پذيرش در بيمارستان معمولاً در همان صبح روزعمل انجام می گيرد واگر عمل جراحی زود تمام شود ممکن است بيمار همان روز مرخص شود. برای برخی بيماران يک شب ماندن در بيمارستان ضروری است. در موارد نادری از عفونتهای جدی بستری طولانی مدت به منظور انجام درمان آنتی بيوتيکی ضروری می باشد و بدين منظور حدود 1 تا 2 هفته زمان لازم می باشد.
پيگيری معاينات در مطب بعد از درمان جراحی لازم ومهم می باشد چون اين بيماری بعضی وقتها عود ميکند. در مواردی که حفره های خالی استخوان ماستوئيد در اثر اين عمل ايجاد شده است، معاينات سرپايی در مطب بمنظور تميز کردن حفره ها و پيشگيری از عفونتهای جديد، هر چند ماه يکبار لازم می باشد. در بعضی بيماران اين معاينات دوره ای بايد به صورت مادام العمر انجام گيرند.