PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چگونگی شکل گیری شهرهای ایرانی



ЛίL∞F∆R
22nd September 2008, 09:06 AM
چگونگی شکل گیری شهرهای ایرانی(1)
مقدمه ای بر شهرهای ایرانی در دوران پیش از اسلام(ساسانی)

پیش از ورود به مبحث اصلی،نخست باید به دوران ساسانی و شهر ساسانی بپردازیم.چرا که همین شهرهای ساسانی با تغییراتی که در خود پذیرفتند، در دوران اسلامی به مهمترین شهرهای آن دوران ایران تبدیل شدند.

برای تبیین شهر ساسانی، دانسته ایم که جامعه ساسانی در آن دوران به 4 گروه کاملاً متمایز تقسیم میشدند:

1- پادشاهان وشاهزادگان ودرباریان

2-روحانیون و موبدان ذرتشتی

3- دیوانسالاران ودبیران و پزشکان و نظامیان

4- دهقانان و پیشه وران


چنین تقسیم بندی اجتماعی که به صورت یک هرم طراحی شده بود، در راس هرم ،پادشاه را نشان میداد و در قاعده این هرم دهقانان و پیشه وران قرار میگرفتند. هر کدام از این 4 طبقه در واقع، دارای امتیازاتی بودند که هر چقدر به قاعده این هرم نزدیک میشدیم، از امتیازات و امکانات کاسته و به محرومیت ها افزوده میشد.به عنوان مثال، طبقه چهارم که همانا پیشه وران و دهقانان باشند، علی رغم اینکه در بعضی مواقع دارای تمکن مالی بودند، از آموختن سواد محروم بودند که فردوسی توسی در شاهنامه، در داستان انوشیروان، این مسئله را به خوبی برای ما روشن ساخته است.

این چنین تقسیم بندی، در شکل گیری شهر ساسانی نیز موثر افتاد و شهر ساسانی کاملاً متاثر از این تقسیم بندی بود. در واقع شهر ساسانی از 3 لایه اصلی یا 3 شهر درون یکدیگر تشکیل میشد:

1- لایه اول یا کهن دژ که در دوران اسلامی به قهندز معروف گردید که مجموعه ای بود مرکب از کاخهای شاهی، آتشکده اصلی(آتشکده پادشاه یا فرمانروای شهر)،دیوانها، سربازخانه ها(برای حفاظت از شهر و فرمانروا)، خزانه و انبارهای آذوقه که این دژ در بالاترین نقطه شهر و مهمترین نقطه سوق الجیشی، ساخنه شده و با دیوارهای سنگین محافظت میگردید.

فردوسی توسی در شاهنامه آورده:

به پارس اندرون شارسانی بلند برآورد پاکیزه و سودمند

کهن دژ به شهر نشاپور کرد که گویند با داد شاپور کرد



چنین نمونه های را میتوانیم در شهر کهن بم و نیز بیشاپور و نیز بافت کهن شهر باکو(içəri Şəhər) مشاهده نمود.



در الگوی دیگری که نمونه ها و آثار آن را در بسیاری از شهرهای ایران و به ویژه در دوران اسلامی میتوان مشاهده نمود، این است که کهندژ یا ارگ را در یک سمت شارستان و به نحوی احداث میکردند که حداقل یک جبهه از کهندژ در امتداد حصار بیرونی قرار میگرفت و غالباً دروازه ای نیز از این جبهه به سمت بیرون شهر و بیابان برای کهندژ قرار میدادند تا امکان ارتباط بین ساکنان کهندژ یا ارگ و به ویژه گروه های نظامی یا افراد خاص با شهرهای دیگر با نواحی بیرون از شهر بدون عبور از معابر و فضاهای درونی شهر وجود داشته باشد تا در موارد ضروری بتوانند از آن استفاده کنند.موقعیت ارگ تهران در دوره صفویه و اوایل دوره قاجار را میتوان نمونه ای از این الگو به شمار آورد.



2- شار میانی یا شارستان که مجموعه است از محلات خاص برای استقرار طبقات ممتاز اجتماعی( دبیران، پزشکان،دهقانان(( مزرعه داران و ملاکان)) و پیشه وران).فضای شارستان به عرصه هایی کوچکتر موسوم به کوی و برزن تقسیم میشد.به نظر میرسد که این تقسیم بندی، بیشتر برای تنظیم نحوه استقرار و همجواری گروه های گوناگون اجتماعی و به منظور تسهیل اداره امور اجتماعی وشهری صورت میگرفت. این بخش در دوران ساسانی ،عملاً به وسیله دیواری سنگین با چهار دروازه به چهارسوی عالم محصور شده است و بخشی از بازار شهر را در خود دارد.

فردوسی توسی در شاهنامه آورده است:

در مورد ایجاد شهر خرّه اردشیر؛

یکی شارسان کرد پر کاخ و باغ بدو اندرون چشمه و دشت و راغ

که اکنون گرانمایه دهقان پیر همی خواندش خرّه اردشیر

یکی چشمه بد بیکران اندر وی فراوان از آن چشمه بگشاد جوی



یا در جای دیگر؛

یکی شارسانی برآورد شاه پر از برزن و کوی و بازارگاه

بهر برزنی جای جشن سده همه گرد بر گرد آتشکده



نمونه بارز چنین مسئله ای را میتوان در همان شهر کهن بم جستجو کرد.



3- شار بیرونی که در دوران اسلامی سواد یا ربض نام گرفت. در اینجا محلات، خانه ها و بازارها و باغات و مزارع پراکنده در اطراف شارستان قرار میگفتند. شار بیرونی محل استقرار کسانی بود که در چهارطبقه ممتاز ساسانی قرار نگرفته بودند. کشاورزان بدون زمین، کارگران، اصناف فراری و ...در یک کلام حاشیه نشینان و به قول فراتس فانون "دوزخیان روی زمین" ،در این بخش جای داشتند و بنابر این در دولت ساسانی، نقشی نداشتند و تنها نقش آنها تامین سرباز برای شرکت و قربانی شدن در جنگها، بود.این بخش به علت حاشیه قرارگرفتن در دولت ساسانی، در فروپاشی آن به هنگام هجوم اعراب نقش اساسی بازی کرد.ناگفته نماند که بازار اصلی شهر در این بخش از شهر قرار گرفته بود.

شار بیرونی یا ربض دارای دروازه نبود و مستقیماً به روستاها و مزارع اطراف متصل میشد.

با تبیین ساختار شهر ساسانی، در اینجا باید از دو عنصر فضایی که در دوران اسلامی، نقش بسیار پررنگی یافتند، سخن بگوییم. بازار و میدان:



1- بازار: عنصر با معنای کالبدی که ما میشناسیم، در دوران ساسانی با نام پاژار نمود پیدا میکند.با اینکه دولت ساسانی بر محوریت نظامی گری، تشکیل یافته است، ولی قرار گرفتن در مسیر کاروانهای جاده ابریشم و نیز تمرکز دولت ساسانی و حضور همه جانبه آن در صنعت و حرف و بازرگانی با هند و چین و حبشه و حجاز و رم شرقی در آن روزگاران، موجب پیدایش این عنصر فضایی به عنوان ستون فقرات شهر از دل شارستان شده که در نهایت دامنه خویش را به شار بیرونی می گستراند. به نحوی که در بسیاری از اوقات،بیرون دروازه های شارستان(جایی که ربض از آنجا شروع میشود)،به عنوان محل داد و ستد مورد استفاده قرار میگیرد.سنتی که تا اوان تشکیل حکومت پهلوی،ادامه یافت. به عنوان مثال؛ از دروازه قزوین در تهران، در دوران قاجار میتوان نام برد.



2- میدان: در واقع همان گستره وسیعی است که در جلوی دروازه های شارستان و در شار بیرونی ساخته میشود. این میدان نه کارکرد آگورای یونانی را دارد و نه فوروم رمی، بلکه مکانی است که بازارها بدان باز میشود و تظاهرات اقتصادی-اجتماعی درهم می آمیزد و محلی است برای اعلان فرمانهای حکومتی و هنوز از دیدگاه ریخت شناسی، فضایی خاص را موجب نمیشود.



ورود اسلام و تغییرات وسیع ایدئولوژیک و سیاسی و اقتصادی و اثرات آن در شکل گیری ساختار فضایی شهرها و پیدایش شهر اسلامی



اسلام درحدود سال 650 میلادی وارد ایران شد.البته در ابتدا عربها به صورت نظامی-سیاسی ایران را فتح کردند و به تدریج در درازای 5 قرن، بیشتر ایرانیان به اسلام گرویدند.اعراب مسلمان ابتدا با شعار برابری و برادری وارد ایران شدند.مسئله ای که برای ساکنان شارستان بیرونی( و بعدها ربض) بسیار جذابیت داشت و آنها را وادار می کرد تا با یاری رساندن به سپاه اعراب، سقوط هر چه سریعتر نظام ساسانی را فراهم کنند. ماجرای معروف بازکردن دروازه های تیسفون و فریاد الله اکبر توسط ایرانیان ساکن آن شهر، از همین مسئله نشات میگیردهمین مسئله موجب شد که اعراب فاتح به اهالی ایرانی ساکن ربض به عنوان یک پایگاه داخلی خویش نگاه کنند.البته این مورد در همه جا مصداق نداشت.چنان که تاریخ نشان میدهد اهالی آذربایجان و خراسان و مازندران سرسختانه ترین مقاومت ممکن را سامان دادند.چنانکه ابن مقفع در خراسان، مازیار در مازندران و نیز بابک خرمدین در آذربایجان با تکیه بر همین افراد فقیر و کم درآمد جامعه ایرانی آن روز و نیز روستاییان، قیامهای خویش بر علیه حکومت اعراب را هدایت و رهبری کردند که در جای خود بدانها خواهیم پرداخت.البته فرمانروایان عرب به درستی، حتی به ایرانیان مسلمان شده نیز اعتماد نداشتند و برای تداوم حکومت خویش بر ایران، از همان روزهای نخست کوچ دادن قبایل عرب به داخل ایران آن روز را سامان دادند. در تداوم چنین سیاستی بود که شهر کوفه به عنوان نخستین شهر اسلامی در ایران آن روز( که عراق امروزین نیز جزء سرزمین ایران آن دوران به شمار میرفت)،به دست اعراب فاتح بنیان گذاری شد.کوفه نخست به عنوان پایگاه و یک قلعه نظامی برای ادامه و تداوم حملات به داخل ایران به شمار میرفت که پس از فتح کامل ایران و مهاجرت چند قبیله عرب به داخل آن، تبدیل به یک شهر اسلامی شد. باید در اینجا از تغییرات شدید اجتماعی شهرهای ایران پس از اسلام نیز یادی بکنیم.در جامعه اسلامی، دیگر طبقات پیشین وجود نداشت و شهر-قدرت( همچون تیسفون و یا بیشاپور) و شهر-معبد(همچون شیز و استخر)، معنای خویش را از دست داد. در اینجا دیگر فقط امت را داریم ؛امت اسلامی و اجتماع مومنان صرف نظر از آن که در کجا زندگی میکنند، فقط با توجه به اعتقادشان نسبت به جهان بینی اسلام، نسبت به دیگران(غیر مسلمانان)،برتری دارند و همگی فقط و فقط تابع خلیفه و یا نمایندگان آنها هستند(یکی شدن طبقات اجتماعی).بنابر این شهر دارای زندگی مستقل و خاص با مقررات و امتیاز متفاوت نیست و بدین قرار،تفاوتی بین شهر و روستا(جز تفاوتهای کالبدی ناشی از جمعیت، استقرار دیوانها،جامع و ...) وجود ندارد. وجود شهر در دولت اسلامی،امری است ضروری.چرا که در شهر است که قوانین دولت اسلامی و عدالت اسلامی امکان تبلور یافتن و تجلی یافتن پیدا میکند.وظیفه ای که نخست مدینه النبی به عهده داشت.البته این مسئله موجب نمیشود که شهر امتیازی نسبت به جامعه روستایی و یا ایلیاتی پیدا کند و همان امتیازات و محرومیتهای روا داشته شده در مورد دو جامعه فوق الذکر، درمورد جامعه شهری نیز روا داشته میشد.

با ذکر این مقدمه تاریخی، به تغییراتی در ساختار شهرهای ایرانی میپردازیم که در اثر تغییرات شدید عقیدتی، سیاسی و اجتماعی در ایران پس از اسلام به وجود آمدند.

ЛίL∞F∆R
22nd September 2008, 09:15 AM
چگونگی شکل گیری شهرهای ایرانی(2)
عوامل تغییر ساختار فضایی و کالبدی شهرهای ایرانی در دوره اسلامی


1- گسترش ربض و ایجاد شهرهای جدید در دوره اسلامی بر اساس سیاستها و باورهای جدید و نیازهای حکومت اسلامی



همانگونه در مقدمه گفته شد،حکومتهای اسلامی، ساکنان ربض را به عنوان پایگاه داخلی حکومت خویش مطمع نظر خویش قرار دادند واز طرف دیگر با توجه به اینکه ساکنان شارستان با توجه به اینکه بسیاری از امتیازات کهن خویش را با سقوط حکومت ساسانی،از دست داده بودند و از مخالفین حکومت اعراب بر ایران به شمار میرفتند،تلاش کردند تا به موازات اهمیت بخشیدن به ربض و گسترش سریع و آبادان شدن آن(به ویژه با مهاجرت دادن قبایل عرب به داخل ربض)، شارستان را هرچه بیشتر ضعیف و یا مهجور گردانند. این مهمترین سیاستی بود که دولت اسلامی در دوران متقدم(قرن اول تا سوم هجری )، از آن پیروی میکند.بازسازی ری، اصفهان و نیشابور در این دوران، نشات گرفته از چنین سیاستی میباشد.

اما در ادامه چنین سیاستی، برپانمودن شهرهای نوبنیاد در کنار شهر کهن، برای از رونق انداختن شهر قدیم و ساکن نمودن اعراب مهاجر و سپاهیان عرب، میباشد. اشاره به وجود ویرانه های شارستان در جوار شهر که در نزد مورخین دوره متقدم اسلامی، دیده میشود، ناشی از هیمن نکته است. بغداد، کوفه، نیشابور،اصفهان و ری اسلامی شاهدین روشنی بر این مدعا هستند.

از طرف دیگر فرمانروایان مسلمان به چهار دلیل روشن، تلاش میکردند تا سپاهیان خود را در جایی نزدیک شهر کهن مستقر کنند که خود موجب ایجاد شهرهای جدید میشد، این چهار دلیل عبارت بود از:

- عدم تحریک مردم سرزمین های فتح شده: چرا که وجود سپاهیان عرب درداخل شهرها ممکن بود موجب تحریک مردم و حمله آنان به سپاهیان شود.

- سرکوب مردم: با حضور سپاهیان در بیرون از شهر، فرمانروایان به راحتی میتوانستند سپاه را به داخل شهر هدایت کرده و مردم را سرکوب نمایند.چرا که وجود سپاهیان در داخل شهر هنگام شورش میتوانست موجبات غافلگیر شدن و محاصره شدن آنان توسط مردم را فراهم آورد.



- عدم تعرض سربازان به مردم: نداشتن تماس مستقیم سربازان با مردم و ممانعت از تعرض و دست درازی احتمالی آنان به جان و مال و ناموس ساکنان شهر کهن، خود میتوانست، موجبات آرام نگداشتن مردم و حکومت بر آنان را فراهم آورد.ازاین رو با جدا نگهداشتن سپاهیان در خارج از شهر کهن، تلاش میکردند تا به این مهم دست یابند.



- نزدیکی با مردم ربض: فرمانروایان عرب با برپاکردن شهرهای جدید و نگاه داشتن سپاهیان خود در آنجا تلاش میکردند تا هرچه بیشتر به مردم ربض نزدیک شوند.چرا که بر خلاف ساکنان شارستان کهن، مردم ربض پایگاه اجتماعی فرمانروایان عرب، به شمار میرفتند و نزدیکی سپاه با مردم ربض و ترکیب شدن آنان با یکدیگر،خود موجب تشکیل قشر جدیدی از مردمان در تقابل با مردم شهر کهن میشد.

برای مثال میتوان از کتاب مختصر البلدان نام برد که ابن واضح یعقوبی آورده است که چون عبداله طاهر در درون شهر،استقرار یافت و خبر از تعدی سپاهیانش نسبت به مردم شنید، بیرون از شهر سکنی گزید و به سپاهیانش ندا داد که هرکس در نیشابور بخوابد، خونش حلال است.سپاهیان در اطراف قصر بیرون از شهر طاهر،ساختمانها بنا کردند و آنجا معمور و آباد گشت و بعدها بقیه شهر ویران گشت و نیشابور همان است که مانده(شهر ساخته شده به دست طاهر).



2- ظهور فضای جدید عبادی- سیاسی و فردی- جمعی به نام مسجد

مسجد را باید مهمترین عنصر فضایی نامید که در دوران اسلامی در شهرهای ایران پدید آمد و به تدریج تغییرات گسترده ای در کالبد شهرهای کهن به وجود آورد.نخستین مکانی که به هنگام فتح یک شهر ساخته میشد، مسجد بود.به ویژه مسجد جامع در این میان نقش پررنگ تری داشت و مکانی شهر تلقی میشد که دارای مسجد جامع باشد.

مسجد جامع افزون بر نقش مذهبی خویش، داری نقش سیاسی – اجتماعی بسیار پررنگی نیز بود، چرا که به نوعی نقش تریبون سیاسی و رسمی دولت اسلامی با مردم را بازی میکند.تا جایی که احکام انتصاب و با عزل یک فرمانروا در منابر خوانده میشود و با خطبه خواندن به نام یک فرمانروا،حکومت وی رسمیت میافت.

حتی مردم نیز رضایت یا عدم رضایت خویش را از حکومت با شرکت یا عدم شرکت در نمازجمعه اعلام میکردند.

نقش دیگر مساجد، نقش پررنگ آن در آموزش و نیز قضاوت بوده است.

تاریخ تحول کالبد مساجد به نوعی بیانگر تاریخ تحول شهرها و نیز تحول حکومتهای اسلامی نیز میباشد.چرا که حکومتهای اسلامی با مفاهیمی چون برابری و برادری و نفی هرگونه تمایزات اجتماعی آغاز گشتند و در نهایت به سازمانی دیوانی و قاهر؛پر از تمایزات و تفاوتهای اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی-سیاسی منجر گشتند.این دگرگونی خود را در چهار دوره مشخص آشکار میکند.



- دوره نخست که بسیار کوتاه در صدراسلام بود.دراین دوره معماری مساجد به تاسی از مسجدالنبی بسیار ساده و بی پیرایه است.مسجد مکان استقرار دولت اسلامی نیز میباشد.درشهرهای تسخیر گشته این مساجد یا در معابد قدیمی یا در کنار میدان شار پارسی،آگورای یونانی و فوروم رمی، در پر آمد و شد ترین نقطه شهر بنا میگردد.این نخستین دگرگونی است که در سازمان کالبدی و فضایی شهر اسلامی رخ میدهد.

- دوره دوم عمدتا شامل حکومت بنی امیه میشود که در این دوران، دارالاماره ها در کنار مساجد و با فاصله ای اندک و در بیشتر موارد مرتبط با آن از طریق فضاهای سرپوشیده ،شکل میگیرند.شکل گیری نخستین مدارس اسلامی در کنار این مساجد،علاوه بر نشانی از جدایی مذهب رسمی با مذهب مردم، منجر به تغییرات بعدی ناشی از حضور مساجد درساختار فضایی شهر میشود.

- دوره سوم که عمدتا مربوط به دوره خلافت عباسیان میشود.دراین دوران دیوان ساسانی دوباره با شکلی نو در حکومت ساسانی رخ مینماید و قدرت سیاسی دولت از قدرت مذهبی آن جدا گشته و بر آن برتری پیدا میکند. در این دوران با توجه به بازگشت مفاهیم حکومت در دولت ساسانی، مفاهیم فضایی کهن دژ،شارستان و ربض با مفاهیم زمانی وفق داده شده و از نو زنده میشوند.از ویژگیهای چنین دورانی بازگشت شاهزادگان و اشراف و صاحبان ثروت و قدرت در دوران ساسانی بر سریر قدرت،منتها اینبار با ظاهر اسلامی میباشد.نفوذ خاندان برمکی در دربار عباسی از آن جمله است.در قیام بابک خرمدین بر ضد عباسیان، ما شکاف طبقاتی و تفاوت بینش بین بابک خرمدین ومردم تحت استثمار عباسیان را از طرفی و بازگشتگان به قدرت به ظاهر ایرانی را از طرف دیگر به خوبی میبینیم(کسانی که دیوان حکومت عباسی را شکل دادند).آنجایی که افشین، مردی از سلاله شاهزادگان ساسانی که درخدمت خلیفه عباسی است، به بابک پیشنهاد مصالحه و توطئه علیه خلیفه و نشاندن یک شاهزاده پیر ساسانی بر سریر قدرت و بازگرداندن حکومت ساسانیان را پیشنهاد میکند که با مخالفت شدید بابک و دفاع او از مردم تحت ستم و یکی دانستن محتوای ساسانیان و عباسیان از طرف وی مواجه میشود. از دیگر ویژگیهای این دوران تکوین فرهنگ اسلامی در ایران و شکل گیری مذهب شیعه در این سرزمین است.مسجد جامع در چنین دورانی به طور کامل از دارالاماره جدا میگردد،هرچند که از صورت ساده و بی پیرایه دوره اول و تا حدی دوم خارج شده و از دیدگاه شکلی، خود را ازبافت ساخته شده پیرامون خویش جدا میسازد.

- دوره چهارم که عمدتاً به ظهور حکومتهای قدرتمند محلی در دل امپراطوری عباسی باز میگردد.

در این دوره شریعت اسلامی بنا به مصالح حکومتهای محلی و منطقه ای، تغییرات عمده میابد.در شکل و توزیع مساجد نیز تغییرات بنیادی آشکار میشود.مساجد جامع و سپس دیگر مساجد، بیش از آنکه محلی برای عبادت باشند،مکانی جهت خودنمایی حکومتها میگردند.ظاهر پرشکوه ومعماریهای یادمانی درساخت مساجد،نقش اساسی می یابند. نمونه چنین مسئله ای را ما به آشکارا در طراحی و ساخت مسجد جامع اصفهان شاهدیم.

در این دوره مسجد به عنوان مرکز عقیدتی-سیاسی نقش عمده ای پیدا کرده و در جوار خویش مدارس و مکاتب عمده ای را ایجاد میکند.از جامعه الازهر در قاهره تا جامعه الزیتون تا مدارس نظامیه در ایران و....همه و همه مکانهایی میگردند برای تبلیغ و ترویج تفاسیر متفاوتی که دولتهای محلی و متفکرین وابسته به آنها از شریعت اسلامی دارند.در همین مدارس و مکاتب است که برای اولین بار دول اسلامی به نظریه پردازی و مشروعیت بخشیدن به خود میپردازند.





3- گسترش بازار و نقش کلیدی آن در شکل گیری شهرهای اسلامی



در بخش ساسانی از پیدایش فضایی به نام پاژار نام بردیم که در دوره اسلامی، معرب گشته و نام بازار به خود میگیرد.بازار در دوران اسلامی به علل زیر گسترشی خیره کننده در تمام ابعاد اقتصادی-اجتماعی و نیز فرهنگی-سیاسی پیدا کرده و به عنوان ستون فقرات شهر اسلامی عمل میکند.علل گسترش تجارت ومکانهای مورد نیاز آن( بازار) در دوران اسلامی به قرار زیر میباشد:

- گستردگی امپراطوری از اسپانیا تا سرحدات چین و نیز وجود قوانین گسترده و پیچیده تجاری و هماهنگ کردن این قوانین با شریعت اسلامی و یک کاسه کردن آنها و ایجاد یک قانون تجاری یکسان در پهنه ای گسترده.

- وجود قوانین و مقررات تجاری و بازرگانی منبعث از شریعت و نیز مستحب شمرده شدن و پسندیده بودن تجارت حلال در دین اسلام.

- وجود امنیت نسبی در پهنه امپراطوری اسلامی.

- اهمیت دادن حکومت اسلامی به تجارت و نقش اساسی آن در انجام تجارت؛به ویژه در دوران عباسی،موجب میشود که حکومت ضمن گسترش هرچه بیشتر تجارت(چرا که سهیم در آن است و سود خویش را درآن میبیند)، نظارت شدیدی بر سازمانهای صنفی داشته و از این رو مانع قدرت گرفتن و تاثیرگذاری سیاسی آنان شود.نظارت بر امور اصناف بر عهده دیوان حسبت گذاشته شد و بدین ترتیب اصناف از استقلال کامل،به معنای اروپایی آن در قرون وسطی(گیلدها)، بی بهره میگردند.گیلدها، اصناف اروپایی در شهرهای قرون وسطایی در اروپا بودند که دارای قوانین و استقلال خاص خویش بودند و میتوانستند از حقوق هم صنفان خویش در مقابل فئودالیته حاکم دفاع کنند.

- وجود داد و ستد گسترده با کشورهای همسایه امپراطوری اسلامی همچون هند،چین،آفریقا(به ویژه زنگبار)،رم شرقی و خزرها. برای مثال میتوان به گلستان سعدی استناد نمود که سعدی در آنجا از گفتگوی خود با بازرگانی یاد میکند که برای تجارت خویش آرزوهای دور ودرازی دارد و می خواهد که داد و ستدهای خویش را در گستره ای از هند تا یمن و پارس و...انجام دهد که سعدی در طعنه به او چنین می سراید: چشم تنگ دنیا دوست را/یا قناعت پرکند یا خاک گور. همین ادبیات نشان از وجود یک تجارت گسترده در پهنای دنیای آن روز اسلام بود.

بازار در دوران پس از اسلام،به تاسی از یک سنت به جامانده از شهر ساسانی از کنار میدان اصلی شهر(مقر حکومت) به سوی دیوار و باروی شهر کشیده میشود.بزرگترین تغییر را در سازمان کالبدی بازار و تنظیم فضایی آن را وجود مسجد جامع ایجاد میکند.بازار به دور مسجد و مدرسه می چرخد و آن را دربرمیگیرد(به دلیل اعتقادات و باورهای دینی در مورد تجارت و رابطه آن با شریعت)؛ بازار چون مسجد از اشکال بسیار ساده آغاز کرده و در تحول خود،به پیچیدگی فضایی و انتظام کامل دست یافته است.بازار نیز چون مساجد،محلی میگردد برای خودنمایی حکومتهای محلی و منطقه ای،چه در مقابل حکومتهای رقیب و چه در مقابل دولت مرکزی واقع در بغداد.

شهر دوران اسلامی در تحول خویش، به دور بازارها تنیده می شود و در گسترش خود،بازارهای جدید را ایجاد میکند.شواهدی بسیار از کرمان و یزد گرفته تا لاهیجان و تبریز،از دزفول و شوشتر گرفته تا مشهد و نیشابورو... وجود دارند که نشان میدهند که قبل از اینکه محله ای ساخته شود و بخشی نو برپا گردد،نخست بازار و میدان ساخته میشدند و سپس مردمان به گونه ای کاملاً آزاد به دور آنها سکنی میگرفتند و محله ای جدید برپا میشد. به همین اعتبار است که می توان از بازار به عنوان ستون فقرات شهر اسلامی نام برد.اگر شهر دوره اسلامی،جایی است که مومنان در آن جمع هستند و بیان فضایی جهان بینی اسلامی، بی تردید با تفسیر سیاسی زمان آن است، به همان اندازه، شهر دوره اسلامی مکان تبلور کالبدی-فضایی روابط تولیدی در معنای گسترده است.وجود بازارهای مملو از کالاها و مردمان نشان از قدرت اقتصادی شهر دوره اسلامی دارد.

دولت اسلامی خود یکی از بنیان گذاران و تقویت کنندگان بازار است.نه بدان علت که به چرخش کالا و سرمایه مردمان تابعه خویش نیاز دارد،بلکه بدان علت که خود صاحب اصلی سرمایه و کالاست.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد