PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوگواران کوچک / چگونه مرگ اطرافيان را به کودکان توضيح دهيم؟



zoh_reh
25th August 2014, 02:49 PM
سوگواران کوچک / چگونه مرگ اطرافيان را به کودکان توضيح دهيم؟




سئوال/ مادر همسرم فوت کرده است و من نمي دانم اين واقعه را چگونه به پسر 8ساله ام که ارتباط صميمانه اي با مادربزرگش داشت توضيح دهم. لطفاً راهنمايي ام کنيد.






http://www.migna.ir/images/docs/000025/n00025278-b.jpg




از دست دادن افرادي که براي کودک از اهميت ويژه اي برخوردار هستند، تجربه سختي در زندگي او محسوب مي شود. به طور کلي فشار ناشي از مرگ عزيزان در زمره دشوارترين و استرس زا ترين مسائلي است که يک انسان با آن مواجه مي شود. اما زماني که يک کودک، فقدان عزيزي را تجربه مي کند اين موقعيت چالش هاي بيشتري را ايجاد مي کند زيرا کودک با محدوديت هاي شناختي فراواني روبه رو است که درک موضوع مرگ را براي او دشوارتر و پيچيده تر مي سازد. در ادامه ضمن ارائه پاسخ به سوال شما مخاطب گرامي، به سوالات متداول ديگر در اين باره نيز پاسخ مي دهيم:



آيا بايد کودک را مطلع کرد؟
در پاسخ به اين سوال که آيا کودک را در جريان مرگ عزيزانش قرار دهيم بايد گفت: کودک در نهايت بايد بداند که فردي را از دست داده است و آن شخص ديگر پيش او باز نخواهد گشت. بنابراين بايد موضوع فوت شخص را به اطلاع او رساند؛ اما نحوه گفتن اين واقعه اهميت بسزايي دارد. بنابراين براي توضيح فوت يک فرد به او اطلاعات دقيق و درستي ارائه دهيد اما در نظر داشته باشيد که اين اطلاعات بايد در سطح درک او از واقعه باشد. مثلاً بيان اين که مرگ از نظر پزشکي چگونه روي مي دهد يا بر مبناي اعتقادات ارزشي ما مسلمانان، سرانجام فردي که فوت مي کند چيست، مي تواند در ايجاد درک صحيح اين موضوع بسيار کمک کننده باشد. همچنين اهميت بسزايي دارد که از گفتن دروغ و داستان هاي غير واقعي در توضيح اين موضوع پرهيز شود. از دادن وعده هايي مبني بر بازگشت فرد، نيز حتماً اجتناب کنيد. به عنوان مثال نبايد گفت مادربزرگت به مسافرت رفته است، زيرا در چنين شرايطي کودک همواره به اميد بازگشتن او از سفر خواهد بود.


چه کسي اين واقعه را به کودک بگويد؟
براي گفتن ماجرا به کودک مهم است که شخصي مورد اعتماد و دوست داشتني از نظر کودک که با او احساس راحتي دارد و در عين حال به او اطمينان دارد اين خبر را به کودک بدهد. در خصوص زمان هايي که خود کودک نيز در فرآيند فوت شخص حضور داشته است مثلاً در موقعيت تصادف حتي مي توان از کادر پزشکي براي توضيح موضوع به کودک کمک گرفت.


آيا بردن کودک به مزار متوفي کار صحيحي است؟
مسئله و موضوع چالش برانگيز ديگري که در اين باره مطرح است، بردن کودک به مزار فرد متوفي است، اين موضوع به سن کودک و نسبت او با فرد فوت شده بستگي دارد. با اين حال بعد از 9 سالگي زمان مناسب تري است که کودک بر مزار فرد فوت شده حاضر شود. اما با مراعات حال کودک، ايجاد جو حمايتي و آمادگي ارائه پاسخ هاي حقيقي و علمي به پرسش هاي کودک.


آيا طبيعي است اگر کودک غمگين باشد گريه کند و يا به متوفي فکر کند؟
کودکان نيز مانند بزرگسالان در مواجهه با فقدان عزيزان خود غمگين مي شوند و براي سازگاري با اين موقعيت جديد نيازمند درک و پذيرش فقدان هستند بنابراين آن ها به گذشت زمان احتياج دارند. با اين حال واکنش هاي کودکان با بزرگسالان اندکي متفاوت است. ممکن است آن ها در مواجهه با فقدان بلافاصله واکنشي بروز ندهند و عزاداري يا غمگيني آشکاري نداشته باشند. از اين رو، نبايد تصور شود که کودک غمگين نيست يا متوجه از دست دادن آن شخص نيست.

همچنين کودک نيز مي تواند مانند بزرگسالان در مراسم ترحيم شرکت کند، در کنار ديگران آيين هاي سوگواري را تجربه کند تا او نيز از اين شيوه هاي تخليه هيجاني بهره مند شود. خصوصاً اينکه کودک با مشاهده سوگواري و اشک ريختن ديگران مي تواند درک کند که ديگران نيز براي آن فرد ارزش قائل هستند و براي او دلتنگ هستند هرچند که اگر اين مراسم در کنار ارائه توضيحاتي به کودک باشد مناسب تر است تا بهتر درک کند که فرد را دوست داشتيم و داريم اما ديگر نمي توان او را ديد و از اين بابت غمگين هستيم. به علاوه اگر کودک خواست گريه کند نبايد مانعش شويم بلکه بهتر است محيط امن و حمايت گرانه را برايش ايجاد کنيم تا از اين لحاظ در آرامش باشد.

با اين حال شرکت در مراسمي که برخي افراد براي نشان دادن احساسات خود از رفتارهايي مانند شيون يا آسيب زدن به خود استفاده مي کنند که موجب وحشت کودک مي شود اصلاً توصيه نمي شود. همچنين طبيعي است که کودک بارها سوال هايي در اين زمينه بپرسد و يا سوگواري خود را با تحريک پذيري يا گوشه گيري نشان دهد. به طور کلي در مواجهه با فقدان يک شخص، اغلب، مراحلي که براي همه عموميت دارد طي مي شود که شامل شوک، ناباوري، خشم، غمگيني و در نهايت سازگاري با واقعه است. اين فرآيند احتمال دارد که بين 6ماه تا 2 سال به طول انجامد با اين حال رفتارهاي افراطي که کارکرد روزمره فرد را به شدت مختل سازد طبيعي نيست و بايد براي ممانعت از آسيب هاي احتمالي در چنين شرايطي از راهنمايي يک روان شناس کمک گرفته شود.


بايدها و نبايدهاي رفتار با کودکان داغدار
او را در فرصت هاي مناسب همراه با سکوت در آغوش بگيريد: اين کار براي تقويت حس همدردي و همدلي موثر است. همراه با کودک نقاشي کنيد: اين که شما همراه با کودک داغدار مشغول نقاشي کردن شويد به دليل بيان احساساتش درباره افرادي که تصويرشان را نقاشي مي کند مي تواند موثر باشد.

همراه با او آلبوم عکس هاي خانوادگي و آلبوم خودش را مرور کنيد: اين کار باعث مي شود خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنيد. هرگز از او نخواهيد که عزيز از دست رفته اش را فراموش کند: اين کار ممکن است در او احساس گناه ايجاد کند.

همدردي را به کودک بياموزيد: کودک بايد بفهمد که او تنها کسي نيست که عزيزي را از دست داده است و افراد ديگري هم سوگوارند و او مي تواند براي آن ها نقش حمايتي ايفا کند. به سوالات او پاسخ دهيد: کودک درباره فرد از دست رفته سوال خواهد کرد. بهتر است به سوال هايش پاسخ داده شود. کودک مي خواهد بداند چه اتفاقي افتاده است. از دادن جواب هايي با جمله هاي کوتاه بپرهيزيد.

نگوييد: «مادربزرگت مرده و ديگه نيست.» فکر نکنيد چون کودک است نمي فهمد. موقعيتي را براي صحبت با او فراهم کنيد. برايش توضيح دهيد فردي که فوت کرده، ديگر در کنار او نيست و نمي تواند برگردد و کسي هم نمي تواند در اين باره کاري انجام بدهد.

از جملات کليشه اي استفاده نکنيد: برخي با جمله هاي کليشه اي سعي مي کنند کودک را آرام کنند. مثلا مي گويند «هميشه خدا اونايي که خيلي خوب هستند رو پيش خودش مي بره.» گفتن چنين جمله اي، دنيايي از اضطراب را براي کودک به همراه خواهد داشت يعني کساني که الان هستند و نمرده اند خوب نيستند؟ يا افراد خوبي که هستند و او خيلي دوستشان دارد هم به زودي خواهند مرد؟ همچنين اگر کودک سن بسيار کمي دارد به او نگوييد که مثلا: «خدا مادربزرگت را پيش خودش برده» چرا که ممکن است با اين جمله اين تصور اشتباه در کودک به وجود بيايد که خدا عزيزانش را به ناحق از او گرفته است.
میگنا (http://www.migna.ir/vdcdjx0x.yt0k56a22y.html)

zoh_reh
25th August 2014, 02:54 PM
چگونه کودک را از مرگ نزدیکان با خبر کنیم؟





کودکان در سنین 6 تا 10 سال کم کم به معنی مرگ پی می‌برند، گرچه هنوز درک نمی‌کنند که این پدیده برای همه اتفاق می‌افتد. در این سنین نیز ضروری است به کودک یادآور شویم دیگر نمی‌تواند در آینده متوفی را ببیند.






مرگ پدیده‌ای طبیعی است که بر اساس آن رفتن متوفی بار عاطفی برای بازماندگان دارد که می‌تواند عملکرد شغلی و اجتماعی آن‌ها را مختل کند.

کودکان اما،‌ در این میان آسیب پذیری بیشتری نسبت به بزرگترها نشان می‌دهند. مصاحبه تفصیلی فارس با فرامرز آسنجرانی، مدرس دانشگاه آزاد به بررسی این موضوع و عکس‌العمل کودکان و نوجوانان با مرگ عزیزان مربوط می‌شود.


کودکان در چه سنی معنی مرگ را می‌فهمند؟

آسنجرانی: کودکان در سنین 6 تا 10 سال کم کم به معنی مرگ پی می‌برند گر چه هنوز درک نمی‌کنند که این پدیده برای همه اتفاق می‌افتد.


آیا در این سنین ضروری است به کودک بگوییم دیگر نمی تواند عزیز از دست رفته را ببیند؟

آسنجرانی: بله. کودک باید با واقعیت آشنا شود،‌ اما با زبان و شیوه‌ای که مختص سن اوست.


واکنش کودکان نسبت به مرگ عزیزان چگونه است؟

آسنجرانی: واکنش کودکان نسبت به فقدان بر اساس سن، میزان قرابت و نوع روابط عاطفی آنها با متوفی متفاوت است.


با این تفاسیر چگونگی توضیح والدین درباره علت و ماهیت مرگ در واکنش‌های کودکان اثرگذار است.

آسنجرانی: کاملاً.


معمولاً مرگ پدربزرگ و مادربزرگ برای نوه‌ها بسیار غم انگیز و تأثیر گذار است. قطع این رابطه چه تأثیری بر کودکان دارد؟

آسنجرانی: مرگ پدربزرگ یا مادربزرگ یکی از اولین تجارب یا حتی اولین تجربه‌ای است که کودک از مرگ در خانواده دارد. معمولاً ارتباط بین نوه‌ها و والدین بزرگ یک رابطه عمیق و دوستانه است که ناگهان با مرگ آنها این رابطه قطع می‌شود.


اگر رابطه والدین با پدربزرگ و مادربزرگ خوب نباشد،‌ آیا مرگ آنها می‌تواند موجب اختلال در روابط کودک با والدینش شود؟

آسنجرانی: سوگواری کودکان در قبال مرگ پدربزرگ و مادربزرگ با توجه به نوع ارتباط آنها (والدین بزرگ) با فرزندشان (پدرشان) قابل بررسی است. چنانچه والدین با والدین بزرگ جور نباشند و بین آنها مشکل وجود داشته باشد این امر ممکن است منجر به یکی شدن و اتحاد بین پدربزرگ یا مادربزرگ با نوه و کنارگذاشتن والدین گردد.


در مورد مرگ خواهر یا برادر چطور است؟

آسنجرانی: از دست دادن خواهر و برادر ممکن است موجب سردرگمی نوجوان شود. چنانچه او نتواند حقیقت مرگ را درک کند ممکن است امید بازگشت او را انتظار بکشد. از طرفی اگر برادر یا خواهر فوت شده دچار بیماری سخت و طولانی مدتی باشد ممکن است تمام توجه والدین را به خود جلب کرده و امکان توجه والدین به نیازهای سایر فرزندان خانواده را کاهش دهد.


البته بعد از مرگ کودک بیمار،‌ این موضوع جنبه معکوس پیدا می‌کند.

آسنجرانی: همچنین ممکن است این اتفاق پیش آید که پس از مرگ خواهر یا برادر میزان توجه و محبت والدین نسبت به فرزند دیگری که زنده است به صورت افراطی افزایش یابد و میزان مراقبتی که قبلاً برای دو فرزند ارائه می‌شد همه بر روی یک فرزند متمرکز گردد.


میزان ناراحتی کودک بازمانده به چه چیزهایی بستگی دارد؟

آسنجرانی: خواهر و برادر بزرگتر ممکن است در ارتباط با مرگ خواهر یا برادر از دست رفته دچار اندوه شود. این به سن او و میزان ارتباطش با متوفی بستگی دارد. چنانچه قبل از مرگ وی با یکدیگر درگیری و اختلاف داشته باشند ممکن است به دلیل اینکه نتوانسته‌اند اختلافشان را حل کنند دچار آزردگی و احساس گناه شوند. به عبارت دیگر مرگ قریب‌الوقوع می‌تواند خواهر و برادرهایی که با هم خوب نبوده‌اند را به هم نزدیک کند.


در مورد دوقلوها، آیا تأثیرش از دیگر خواهر و برادرها بیشتر است؟

آسنجرانی: مرگ در بین دو قلوها یا چندقلوها در هر سنی که باشند دارای ویژگی خاصی است. این باور وجود دارد که دوقلوها و سه قلوها بیشتر از خواهر و برادرهایی که از نظر سنی فاصله دارند از نظر احساس و عاطفی با هم مشترک هستند. آنها احساس می‌کنند که نه تنها خواهر یا برادرشان بلکه بخشی از وجودشان را از دست داده‌اند.


بهترین عکس العمل والدین در برابر سوگ کودکان چیست؟

آسنجرانی: گاهی ممکن است تأثیر فقدان یکی از والدین بر کودک از سوی سایر اعضای خانواده به فراموشی سپرده شود. واکنش فرزند نسبت به مرگ یکی از والدین بستگی به سن، جو عاطفی
خانواده و نوع روابط بین کودک و والد از دست رفته دارد.


اگر این اتفاق در سن نوجوانی رخ دهد چه؟

آسنجرانی: اگر چنین فقدانی در سن نوجوانی رخ دهد، ممکن است ضربه فقدان با اضطراب و سردی عاطفی والد باقیمانده ترکیب شده و بر وخامت اوضاع بیفزاید. تحقیقات نشان داده است که مرگ خواهر و برادر تا سالها پس از آن هم می‌تواند غم‌انگیز باشد و ممکن است به اختلال عملکردی در روابط خانواده منجر شود.


برخی والدین از پاسخ به سوالات کودک طفره می‌روند. آیا این واکنش درست است؟

آسنجرانی: با کودک خود صادق باشید و از او بخواهید اگر سوالی از شما دارد، مطرح کند. ممکن است از آنجایی که تمام سوالات او جواب داده نمی شوند احساس خوشایندی نداشته باشد، اما مهم آن است که محیطی سرشار از امنیت را در او ترغیب کنید. صحبت در مورد مرگ و ماهیت آن به سن کودک بستگی دارد اما می توان به برخی نکات مشترک اشاره کرد.


پدیده مرگ را چگونه باید تبیین کرد؟

آسنجرانی: کودکان 5 یا 6 سال به جهان دید مادی دارند. بنابراین سعی کنید مفهوم مرگ را برای آنها با دید مادی بیان کنید. می توانید مفهوم مرگ را با بهره گیری از وقایع طبیعی برای او توضیح دهید. مثلاً مفهوم مرگ را به گیاهی تشبیه کنید. حتی از او بخواهید تا گلی را بکارد و مراحل رشد آن را بیند.


برخی والدین از مسافرت برای توضیح اتفاق پیش‌آمده استفاده می‌کنند. آیا این می‌تواند کودک را به بازگشت فرد از دست رفته امیدوار کند؟

آسنجرانی: یکی از اشتباهات والدین در این سن آن است که از مسافرت استفاده کرده و کودک را به بازگشت متوفی امیدوار می‌کنند. کودک را نیز در فرایند سوگواری شرکت دهید. والدین معمولاً پس از سوگواری خود، کودک را وارد محیط سوگواری می کنند یعنی درست زمانی همه اطرافیان سوگواری خود را به پایان رسانده و اکنون ادامه روند سوگواری از دید خانواده ناپسند است.


استفاده از استعاره‌های مذهبی موثر است؟

آسنجرانی: بله،‌ فقط استعاره‌های خود را به نحوی استفاده نکنید که کودک تصور کند خداوند موجودی بوده که سبب شده متوفی او را ترک کند.


اگر نکته‌ای مانده لطفاً بفرمائید.

آسنجرانی: همانطور که بزرگتر ها سوگواری می‌کنند، کودکان نیز از فکر ندیدن متوفی غمگین می‌شوند. این امر طبیعی است و نباید با دروغ و تشبیهات نادرست حقیقت مرگ را از کودک پنهان کنیم.

گفت و گو از ژیلا آهنگرزاده / فارس

میگنا (http://www.migna.ir/vdcefo8w.jh8wni9bbj.html)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد