نامه به هر کس که خواستی...

[مهشاد ولی]

سلام
بعضی وقتها دلت میگیره و دوست داری برای یک نفر نامه بنویسی
به مادر به پدر خواهر یا برادر
به خدا
به عشقت
یا به همسر
به فرزند یا دوست یا...
فقط بنویس تا خالی بشی...

[مهشاد ولی]

نامه ی من به خاله ام

نوستم چون میدانم کسی دردی دارد که درمان همی ندارد
نوشتم که شاید روزی برسد به خاک پایت همانطور که نوشتم چه نامه ها به امید انکه شاید...
برای تو مینویسم که تنهاییت را هیچ کس و هیچ چیز پر نخواهد کرد...
زندگی ات را خدا با گریه نوشته و با گریه هم به پایان رسانده ولی بدان همان اول هم زندگی با گریستن اغاز میشود...
نیک میدانم که دلت شکسته و نیک تر میدانم که دل شکسته ات مرهمی ندارد...
ولی بدان خدا فقط و فقط و فقط در دل توست چون دلهای شکسته جایگاه والای اوست...
خدا عاشق باغ های شیشه ایست که با سنگ های بزرگ شکسته میشود باغ شیشه ای ات مملو از غم شده...
و تو چه خوبی چه خوبی که حتی حاضر نیستی اسیبی بر کسی که به تو اسیب وارد کرده برسد...
تو مادر منی اگر چه تا به حال فرزندی نزاییدی...
می دانم هیچ کس نمیتواند جای فرزند واقعی را یرای تو پر کند اما تو مانند مادر خود منی از کودکی در کنار تو بودم با زمزمه ی اشعار تو شخصیتم شکل گرفت با نگاه مادرانه ات از خطرات حفظ شده ام...
مادر...
این کلمه لایق توست هر چند که مادری نبودی
این کلمه ثناگوی زیبایی های توست و هیچ مادری به اندازه ی تو لایق نام گرفتن مادر نیست حتی حوا...
تو برای من و خواهر و برادرم برای دختر خاله ها و پسر خاله هایم و برای پسر دایی هایم مادری کردی...
با گریه هایمان گریه ها و با خنده هایمان خنده ها کردی...
اگر مادرم و خاله های دیگرم و دایی ها هر کدام چند فرزند دارند تو 13 فرزند داری هر چند فرزندانت لایق نبودند سپاس گوی الطاف فراوان تو باشند ولی با این حال باز هم میگویم که تو مادر منی...
اگر12 فرزند داری که زبانشان به سپاس از مادرشان نمی چرخد چرخش زبان من خوب است و با زبان بی زبانی و با وجود دوری بی اندازه از تو میگویم دوستت دارم
میدانم از من دوری میدانم که دل شکسته ای میدانم عشق به داشتن فرزند داری ولی زندگی فقط مادر بودن نیست زندگی فقط داشتن فرزند نیست زندگی زیبا زیستن است اینجا خانه ی ابدی ما نیست بهشت زیر پای مادرانی نیست که اسان دل میشکنند که اسان به تو میگویند من دو تا بچه دارم اما تو نازایی که بر داشتن فرزند میبالند و دل دیگری را میشکنند زیر پای مادرانیست که مادر نبودند اما حق مادری را برای دیگران بجا اوردند
رنج مخور اگر از من که فرزند تو هستم دور افتاده ای ولی بدان همیشه قلبش به یاد تو و به برکت وجود تو میتپد...
قلبش با هر زنش 2 چیز میگوید...
میگوید من دو مادر دارم و ان دو را بسیار دوست دارم...
بنگر که امروز روز تولد توست و امسال با روز مادر مصادف شده است...
میگویند اجاقت کور است ولی میتوان بدون اجاق هم فرزند داشت همانطور که بی اجاق میتوان غذایی داشت...
تو هم میتوانی بدون زایمان مرا داشته باشی...
اگر فکر میکنی چند سال دیگر در اسایشگاه سالمندانی سخت در اشتباهی تو را هرگز رها نخواهم کرد...
مثل مادر خودم میتوانی فحش بدهی نفرینم کنی و حتی شیر نداده ات را حلالم نکنی...
دیگر کافیست فقط بدان اگر فرزندی نداری جز به مصلحتت نیست مصلحت را تنها خدا داند و بس...


تقدیم به خاله ی عزیزم و انهایی که هیچگاه مادر نمیشوند...