نارون1
16th August 2014, 06:51 PM
شفقنا زندگی- با توجه به افزایش انواع آسیب های اجتماعی در جامعه، ضروری است تمامی نهادهای اجتماعی هر کدام به نوبه خود با بکار گرفتن سازوکارهایی این آسیب ها را به حداقل برساند که در این میان آموزش و پرورش به عنوان یک پدیده فراگیر و موثر اجتماعی، نقش بسیار مفیدی می تواند در این زمینه ایفا کند.
در واقع القای الگوهای فرهنگی، حفظ ارزشهای اجتماعی، گسترش و ترویج دانش، مهارت و فنون، انتقال، حفظ میراث فرهنگی و آداب و رسوم، انسان سازی و تربیت اخلاقی افراد برای هر جامعهای از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است که توسط سیستم آموزشی آن جامعه اتفاق می افتد.
اما با توجه به اهداف و وظایفی که در نظام آموزش و پرورش تمام جوامع دنبال میشود این سؤال مطرح است که آیا آموزش و پرورش در کشور ما بهعنوان یک نهاد رسمی که از جایگاه و اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار است تاکنون توانسته است به اهداف مورد نظر برسد؟ و این نهاد چه اندازه در کاهش میزان آسیبهای اجتماعی، ناهنجاریها و همچنین جرائم که یکی از زیرمجموعههای اهداف تربیتی به شمار میرود نقش داشته است؟
دکتر لیلا ارشد در گفت وگو با خبرنگار شفقنا زندگی، با تاکید بر اینکه پیشگیری های اولیه کاهش آسیب های اجتماعی و توانمند شدن کودکان و نوجوانان در نظام آموزشی و خانواده صورت نمی گیرد افزود: برای کاهش میزان آسیب های اجتماعی در جامعه باید پیشگیری نوع اول در خانواده ومدرسه اتفاق بیفتد که یک بخش این پیشگیری به آموزش شیوه های فرزندپروری برای جوانان تاکید دارد و بخش دیگری از آن باید توسط سیستم آموزشی کشور صورت بگیرد که متاسفانه این پیشگیری ها در هر دو بخش بسیار ضعیف و ناموفق است.
ناآگاهی خانواده ها نسبت به شیوه های فرزندپروری در جامعه
وی در ادامه به ضرورت آموزش شیوه های فرزندپروری توسط نهادهای مربوطه مثل آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: متاسفانه در جامعه ما پدر و مادرها با شیوه های فرزندپروری آشنایی بسیار محدودی دارند و در این زمینه نیز آموزش های لازم را ندیده اند و تکنیک های فرزندپروری در خانواده های ایرانی معمولا از والدین و گذشتگان به ارث رسیده است و کارآمد نیست.
به همین دلیل لازم است دوره ها و مراکزی در نظر گرفته شود که والدین این نوع آموزش ها و آگاهی ها را یاد بگیرند تا بتوانند فرزندان خود را به تکنیک ها وابزاری مصلح کنند تا آنها در مواجهه با دوستان وهمسالان و در برابر پیشنهادات و برخورد با مسایل بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند.
ارشد همچنین با بیان اینکه آموزش و پرورش می تواند با آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی میزان بروز آسیب های اجتماعی در جامعه را به حداقل برساند تصریح کرد: بسیاری از آسیب هایی که امروزه در جامعه روی می دهد به این دلیل است که افراد در دوران کودکی و نوجوانی مهارت های زندگی و اجتماعی نظیر مسوولیت پذیری، توانایی تصمیم گیری، کنترل خشم، مقابله با ترس، قدرت نه گفتن در مواقع ضرورت، تکنیک های برقراری ارتباط های فردی و جمعی، توانایی انجام فعالیت های گروهی و غیره را در آموزش و پرورش یاد نگرفته اند و به همین دلیل در بزرگسالی در مواجه با ناکامی ها، آسیب ها ومشکلات تسلیم شده و خود آسیب خورده و ناتوان می شوند.
چرا نهادهای مدنی مجوز آموزش رایگان در سیستم آموزشی کشور را ندارند؟
این مددکار اجتماعی همچنین خاطر نشان کرد: همانطور که اشاره شد شیوه های آموزش مهارت های زندگی به دلایل مختلف در سیستم آموزشی کشور اتفاق نمی افتد. این در حالی است که آموزش و پرورش می تواند با باز کردن راه های ورود تشکل های غیردولتی، افراد متخصص به مسائل اجتماعی و سایر نهادهای مدنی به مدارس این نوع آموزش ها را به دانش آموزان ارائه دهد. در واقع بسیاری از افراد در نهادهای مردمی متخصص هستند که رایگان و بدون دریافت هزینه زمانی را برای ارائه این آموزش ها در مدارس صرف می کنند.
جای خالی حضور روانشناسان و مددکاران اجتماعی در آموزش و پرورش
وی در ادامه استقرار نیروهای متخصص نظیر روانشناس و مددکار اجتماعی در مدارس را ضروری دانست و افزود: متاسفانه در حال حاضر نیروی متخصص به مسائل اجتماعی نظیر روانشناس و مددکار اجتماعی، که بتواند مورد اعتماد بچه ها بوده و در مواقع مورد نیاز مداخلات لازم را انجام دهد و دانش آموزان را به انواع تکنیک های مهارتی مجهز کند در مدارس کشور وجود ندارد و حتی ضرورت حضور آن نیز احساس نمی شود.
و تنها در مقطع دبیرستان از افرادی به عنوان مشاور استفاده می کنند که فقط دوره های عمومی و روتین 4 ساله مشاوره را در مراکز آموزش عالی گذرانده و در مواجهه با گروهها، سنین، جنسیت و آسیب های مختلف آموزش تخصصی ندیده اند. بنابراین مشاوره هایی را که انجام می دهند عمدتا ناموفق و ناکارآمد است.
ضرورت آموزش مهارت های اجتماعی از دوران مهدکودکی تا مقاطع آموزشی عالی
به گفته ارشد، همانطور که عنوان شد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی باید از همان دوران مهد کودک، پیش دبستانی، مدارس ابتدایی شروع و بعد در مقاطع بالاتر تحصیلی نیز ادامه داشته باشد و در سیستم آموزشی کشورهای توسعه یافته این مهارت ها از همان سنین کودکی آموزش داده می شود و آنها یاد می گیرند در مواجه با موقعیت های مختلف چه نوع رفتار و برخوردی از خود بروز دهند، این در حالی است که در سیستم آموزشی ما تنها در مقطع دبیرستان ضرورت حضور مشاور را احساس می کنند، بنابراین افزایش رفتارهای نابهنجار و تهدیدآمیز همراه با خشونت در جامعه ما به دلیل همین بی توجهی ها افزایش یافته است.کادر آموزشی در مدارس نیاز دارند تا آموزش ببینند و به روز باشند واز حساسیت و دقت کافی نیز برخوردار شوند.
تعلیم و انتقال دانش بدون پشتوانه تربیتی بی فایده است
این مددکار اجتماعی در پایان توجه و سرمایه گذاری برای تعلیم بدون تربیت و پرورش را بی فایده ارزیابی کرد و گفت: در سیستم آموزشی کشور تلاش می شود یک سری معلومات و دانش تئوری به دانش آموزان انتقال داده شود، بدون اینکه به نقش و اهیمت تربیت و همچین ارائه مهارت ها زندگی توجهی شود، این در حالی است که یادگیری مهارت های زندگی و اجتماعی به عنوان ابزاری است که به افراد جهت می دهد که چگونه از آموزه های تئوری خود بصورت کارآمد و عملی استفاده کند تا بعد از فارغ التحصیلی بتوانند مسیر زندگی خود را تعیین کنند. از زندگی لذت ببرند واحساس خوبی نسبت به خود داشته باشند.
در واقع القای الگوهای فرهنگی، حفظ ارزشهای اجتماعی، گسترش و ترویج دانش، مهارت و فنون، انتقال، حفظ میراث فرهنگی و آداب و رسوم، انسان سازی و تربیت اخلاقی افراد برای هر جامعهای از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است که توسط سیستم آموزشی آن جامعه اتفاق می افتد.
اما با توجه به اهداف و وظایفی که در نظام آموزش و پرورش تمام جوامع دنبال میشود این سؤال مطرح است که آیا آموزش و پرورش در کشور ما بهعنوان یک نهاد رسمی که از جایگاه و اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار است تاکنون توانسته است به اهداف مورد نظر برسد؟ و این نهاد چه اندازه در کاهش میزان آسیبهای اجتماعی، ناهنجاریها و همچنین جرائم که یکی از زیرمجموعههای اهداف تربیتی به شمار میرود نقش داشته است؟
دکتر لیلا ارشد در گفت وگو با خبرنگار شفقنا زندگی، با تاکید بر اینکه پیشگیری های اولیه کاهش آسیب های اجتماعی و توانمند شدن کودکان و نوجوانان در نظام آموزشی و خانواده صورت نمی گیرد افزود: برای کاهش میزان آسیب های اجتماعی در جامعه باید پیشگیری نوع اول در خانواده ومدرسه اتفاق بیفتد که یک بخش این پیشگیری به آموزش شیوه های فرزندپروری برای جوانان تاکید دارد و بخش دیگری از آن باید توسط سیستم آموزشی کشور صورت بگیرد که متاسفانه این پیشگیری ها در هر دو بخش بسیار ضعیف و ناموفق است.
ناآگاهی خانواده ها نسبت به شیوه های فرزندپروری در جامعه
وی در ادامه به ضرورت آموزش شیوه های فرزندپروری توسط نهادهای مربوطه مثل آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: متاسفانه در جامعه ما پدر و مادرها با شیوه های فرزندپروری آشنایی بسیار محدودی دارند و در این زمینه نیز آموزش های لازم را ندیده اند و تکنیک های فرزندپروری در خانواده های ایرانی معمولا از والدین و گذشتگان به ارث رسیده است و کارآمد نیست.
به همین دلیل لازم است دوره ها و مراکزی در نظر گرفته شود که والدین این نوع آموزش ها و آگاهی ها را یاد بگیرند تا بتوانند فرزندان خود را به تکنیک ها وابزاری مصلح کنند تا آنها در مواجهه با دوستان وهمسالان و در برابر پیشنهادات و برخورد با مسایل بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند.
ارشد همچنین با بیان اینکه آموزش و پرورش می تواند با آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی میزان بروز آسیب های اجتماعی در جامعه را به حداقل برساند تصریح کرد: بسیاری از آسیب هایی که امروزه در جامعه روی می دهد به این دلیل است که افراد در دوران کودکی و نوجوانی مهارت های زندگی و اجتماعی نظیر مسوولیت پذیری، توانایی تصمیم گیری، کنترل خشم، مقابله با ترس، قدرت نه گفتن در مواقع ضرورت، تکنیک های برقراری ارتباط های فردی و جمعی، توانایی انجام فعالیت های گروهی و غیره را در آموزش و پرورش یاد نگرفته اند و به همین دلیل در بزرگسالی در مواجه با ناکامی ها، آسیب ها ومشکلات تسلیم شده و خود آسیب خورده و ناتوان می شوند.
چرا نهادهای مدنی مجوز آموزش رایگان در سیستم آموزشی کشور را ندارند؟
این مددکار اجتماعی همچنین خاطر نشان کرد: همانطور که اشاره شد شیوه های آموزش مهارت های زندگی به دلایل مختلف در سیستم آموزشی کشور اتفاق نمی افتد. این در حالی است که آموزش و پرورش می تواند با باز کردن راه های ورود تشکل های غیردولتی، افراد متخصص به مسائل اجتماعی و سایر نهادهای مدنی به مدارس این نوع آموزش ها را به دانش آموزان ارائه دهد. در واقع بسیاری از افراد در نهادهای مردمی متخصص هستند که رایگان و بدون دریافت هزینه زمانی را برای ارائه این آموزش ها در مدارس صرف می کنند.
جای خالی حضور روانشناسان و مددکاران اجتماعی در آموزش و پرورش
وی در ادامه استقرار نیروهای متخصص نظیر روانشناس و مددکار اجتماعی در مدارس را ضروری دانست و افزود: متاسفانه در حال حاضر نیروی متخصص به مسائل اجتماعی نظیر روانشناس و مددکار اجتماعی، که بتواند مورد اعتماد بچه ها بوده و در مواقع مورد نیاز مداخلات لازم را انجام دهد و دانش آموزان را به انواع تکنیک های مهارتی مجهز کند در مدارس کشور وجود ندارد و حتی ضرورت حضور آن نیز احساس نمی شود.
و تنها در مقطع دبیرستان از افرادی به عنوان مشاور استفاده می کنند که فقط دوره های عمومی و روتین 4 ساله مشاوره را در مراکز آموزش عالی گذرانده و در مواجهه با گروهها، سنین، جنسیت و آسیب های مختلف آموزش تخصصی ندیده اند. بنابراین مشاوره هایی را که انجام می دهند عمدتا ناموفق و ناکارآمد است.
ضرورت آموزش مهارت های اجتماعی از دوران مهدکودکی تا مقاطع آموزشی عالی
به گفته ارشد، همانطور که عنوان شد آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی باید از همان دوران مهد کودک، پیش دبستانی، مدارس ابتدایی شروع و بعد در مقاطع بالاتر تحصیلی نیز ادامه داشته باشد و در سیستم آموزشی کشورهای توسعه یافته این مهارت ها از همان سنین کودکی آموزش داده می شود و آنها یاد می گیرند در مواجه با موقعیت های مختلف چه نوع رفتار و برخوردی از خود بروز دهند، این در حالی است که در سیستم آموزشی ما تنها در مقطع دبیرستان ضرورت حضور مشاور را احساس می کنند، بنابراین افزایش رفتارهای نابهنجار و تهدیدآمیز همراه با خشونت در جامعه ما به دلیل همین بی توجهی ها افزایش یافته است.کادر آموزشی در مدارس نیاز دارند تا آموزش ببینند و به روز باشند واز حساسیت و دقت کافی نیز برخوردار شوند.
تعلیم و انتقال دانش بدون پشتوانه تربیتی بی فایده است
این مددکار اجتماعی در پایان توجه و سرمایه گذاری برای تعلیم بدون تربیت و پرورش را بی فایده ارزیابی کرد و گفت: در سیستم آموزشی کشور تلاش می شود یک سری معلومات و دانش تئوری به دانش آموزان انتقال داده شود، بدون اینکه به نقش و اهیمت تربیت و همچین ارائه مهارت ها زندگی توجهی شود، این در حالی است که یادگیری مهارت های زندگی و اجتماعی به عنوان ابزاری است که به افراد جهت می دهد که چگونه از آموزه های تئوری خود بصورت کارآمد و عملی استفاده کند تا بعد از فارغ التحصیلی بتوانند مسیر زندگی خود را تعیین کنند. از زندگی لذت ببرند واحساس خوبی نسبت به خود داشته باشند.