PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : راهبرد های ترمیمی برای نوشتن



*خانم معلم *
16th August 2014, 09:20 AM
باور همگان بر این است که بیشتر مردم در امر نوشتن کاهلند و اغلب اموری را ترجیح می دهند که خالی از تکلیف نوشتن باشد می توان گفت شکل نوشتاری زبان عالی ترین و پیچیده ترین شکل ارتباط است. در سلسله مراتب مهارتی زبان، نوشتن آخرین مرحله ای است که آموخته می شود، آموخته های بنیادی و تجارب مفید مهارتهای زبانی در گوش دادن، سخن گفتن، خواندن در واقع پیش نیازی برای نوشتن محسوب می شوند، باید افزود که برای داشتن پایه ای محکم در مهارتهای شنودی و تبحر در کاربرد زبان نوشتاری مهارتهای دیگری نیز لازم است، توانایی نگهداری اندیشه و یا سخن در مغز حافظه ی شنیداری تبدیل آن اندیشه و سخن به کلمات و الگو دادن نحوی مناسب ، طراحی فرم صحیح ترسیمی هر یک از حروف و کلمات در ذهن حافظه ی دیداری و به کارگیری مطلوب ابزار نوشتاری در ترسیم اشکال حروف، و یگانه سازی روابط پیچیده چشم و دست حافظه ی بصری و مهارتهای حرکتی کافی همه و همه از ضروریات امر کتابت یا عمل نوشتن است.

دست نویسی


دست نویسی یا خط، ملموس ترین صورت مهارتهای ارتباطی است. مثلاً دست خط کودک را می توان مستقیماً دید، ارزیابی کرد، و نگه داشت ،خط متفاوت از مهارت دریافتی خواندن است چرا که سنجش مهارت فهم خواندن اساساً به طور غیر مستقیم، یعنی از راه پرسش حاصل می گردد و کودک باید فهم خود را از موضوع را به صورت کلام در آورد تا بتوان درباره ی آنچه او خوانده است آگاهی یافت. دست نویسی همین طور با مهارت بیانی سخن گفتن نیز تفاوت دارد بدین معنی که سخن گفتن از نظر برون داد حالت ثابتی دارد در حالیکه نوشتن مستلزم مهارتهای بینایی و حرکتی است.


معمولاً اشکال در دست نویسی با نام مشکلات دیداری و حرکتی و نارسانویسی و اصطلاح دیس گرافی خوانده بروز می کند و این نقیصه بازگو کننده ی بسیاری از اختلالاتی است که در وراء آن وجود دارد. کودکان دارای مشکل دست نویسی ممکن است قادر به انجام کارآمد اعمال حرکتی مورد نیز یا رونویسی اشکال و حروف نباشند و همین طور نتوانند اطلاعات درون داد بینایی را تبدیل به اعمال حرکتی ظریف ، برون داد نمایند و ممکن است در سایر کارکردهای بینایی- حرکتی دچار ضعف باشند و نیز در فعالیتهایی که مورد نیاز برای تشخیص فضایی و واکنشهای حرکتی است واپس مانده باشند.


هیلدرث (1947) درباره ی ارتباط فراگرد روانی – حرکتی با دست نویسی گفته است، یادگیری نوشتن پاسخ بازتابی از نوع مکانیکی و یا فروددین نیست بلکه فراگردی فکری است آنچنان که متضمن فعالیت اعصاب نواحی مختلف مغزی است هماهنگی حرکتی متناسب چشم و دست، کنترل بازو و دست ، عضلات انگشتان در فراگرد یادگیری نوشتن و به ویژه در خوانانویسی ضرورت تام دارد. یادگیری نوشتن همچنین مستلزم نضج و هماهنگی کامل برای ادراک دقیق انواع نمادهاست.


نوشتن از حافظه مستلزم دارا بودن تصاویر ذهنی بازمانده از تجربیات بصری و حسی حرکتی است. آنسان که فرد بتواند اطلاعاتی را که از راه حواس دریافت کرده نه تنها در زمان حال بلکه برای هر وقتی بخواهد مورد استفاده قرار دهد. استعداد بیان ترسیمی نظیر نوشتن وابسته به عمل حرکتی انگشتان و هماهنگی آن با حرکات چشم است.

مقدمات نوروپسیکولوژی

فرایند نوشتن مراتب ظاهری با رونگاری طرحهای آزمون بندرد دارد مورد توجه روان شناسانی مانند کوریا قرار گرفته است لوریا ساز و کار این فرآیند را تا حد زیادی از لحاظ عصب ، روان شناسی روشن ساخته است.


او می گوید که عمل نوشتن با تجزیه و تحلیل آغاز واجها یا قراین شنیداری آغاز می شود. مسئولیت تشخیص واجها را مناطق دوم سمت چپ قطعه گیجگاهی که با سایر قسمتهای ناحیه گفتار مغز، دارای ارتباطی نزدیک است بر عهده دارد. البته پیش از نوشتن هر کلمه ای ناآشنا افراد سعی می کنند معمولاً آن را تلفظ یا هجی کنند تلفظ شمرده اصوات به روشن ساختن ساختار شنیداری کلمه، کمک می کند، ناحیه جداگانه ای از قشر مخ ، در منطقه مرکزی(حرکتی) نیمکره چپ، تلفظ شمرده اصوات گفتار را کنترل می کند پس از ارزیابی اصوات گفتار و تشخیص کلمه گام دوم برای نوشتن کلمه ، رمز گذاری واحدهای صوتی، به صورت واحدهای نوشتاری است در این گام سایر قسمتهای قشر مخ در مناطق بینایی و فضایی نیز به فعالیت می پردازند.

بیمارانی که در قطعات پس سری و آهیانه ای آنان ضایعه وجود دارد در تجزیه و تحلیل اصوات گفتاری، از توانایی عادی برخوردارند اما در تشخیص و شکل بخشی حروف نوشتاری اشکالی جدی دارند، بعد باید این حروف، در زنجیره ی مناسبی قرار گیرند تا کلمه ای را پدید بیاورند این توانایی ها به فعالیت قسمت پیشین قطعه پیشانی مربوط می شود اگر ضایعه ای به این نواحی وارد شود حرکتهای موزون بدن و نوشتن حروف با ترتیب در سمت مختل می شود و بالاخره شرط کلی دیگری نیز برای لازم است که همه دستگاه قطعه سوم یا قطعه پیشانی را در بر می گیرد همان طور که لوریا به خوبی توضیح داده است برای موفقیت در ترسیم کارتها، بخشهای مختلفی از مغز از جمله قطعه چپ گیجگاهی منطقه مرکزی حرکتی در نیمکره چپ قسمتهای قشر مخ در مناطق بینایی و فضایی و مناطق پس سری آهیانه ای و منطقه پیشانی در این فرآیند نقش دارند.



عوامل بدخط نویسی (نارسا نویس)

هیلدرث برخی از ضعفهای اساسی که در کار نوشتن اختلال به وجود می آورد را به این صورت بیان می کند:
1- ضعف در مهارتهای حرکتی ظریف که برای نوشتن ضروری است.
2- بی قراری و تند خوئی
3- خطا در ادراک بصری حروف و کلمات که این کودکان در آزمونهای ادراک بصری نمره پایین می آورند و معمولاً حروف را روی هم می گذارند – وارونه می نویسند و یا فاصله زیادی بین حروف می گذارد.
4- دشواری در نگهداشت تجارب و تأثرات بینایی (حافظه ی بصری)
5- مشکل در تبدیل و انتقال ادراک حس به حس از بینایی به حرکتی می باشد (دیداری ـ حرکتی)
6- چپ دستی
7- فقر آموزش و عدم تسلط معلم به شیوه های آموزشی مطلوب به هنگام تعلیم کتاب می تواند موجب ضعف و نارسایی فراگیر در کسب مهارت نوشتن گردد.
8- تن آگاهی و مفاهیم جهت ها


با توجه به عوامل بد خط نویسی نارسانویسی که ذکر گردید می توان به مهارتهای مورد نیاز برای خوانا نویسی را زیر گروه بندی و طبقه بندی نمود و راهبردهای درمانی برای هر گروه در نظر گرفت.

1- مهارتهایی که مربوط به فرآیندهای پایه ذهنی می باشد حافظه ی بینایی و ادراک بینایی و تن آگاهی و موقعیت و روابط فضایی
2- مهارتهای پیش از نوشتن: درک رابطه های بدن چون بالا و پایین ، رو، زیر ، جلو، عقب، و بازشناسی و مدل برداری از اندازه ها و شکلهای گوناگون درست گرفتن مداد، وضعیت کاغذ، طرز قرار گرفتن بدن از دیگر مهارتهای پیش از نوشتن است.


هماهنگی حرکتی ظریف برای درست نوشتن باید به حد کافی رشد کرده باشد در شماری از کودکان ناتوان در یادگیری برای رشد عضله های ظریف دست و انگشتان فاقد تجربه ی کارکردن، چرخاندن ، گرفتن، درست فشردن، یا فشار آوردن بر اجسام هستند از این رو کار کردن با مداد و ماژیک برای این کودکان نومید کننده و دشوار است. برخی مداد را بیش از حد محکم به دست می گیرند در حالی که برخی دیگر بسیار شل .


برخی مداد را مشت می کنند و برخی آن را با دو دست می گیرند. بسیاری از این کودکان باید چگونگی صحیح به دست گرفتن مداد و یا ماژیک را گام به گام آموزش ببینند. ناتوانی نسخه برداری از شکل های هندسی واحد، کاستی دیگر پیش از نوشتن است جوردن (1977) اظهار می دارد یکی از کاستی هایی که اغلب هنگام نسخه برداری از اجسام در این کودکان مشاهده می شود تمایل به ترسیم گوشه هایی در گوشه دایره ، مربع یا مثلث است.



ادامه دارد ...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد