zoh_reh
12th August 2014, 04:38 PM
همزبانی کافی نیست، همدل باش
می نشینی کنارش. می خواهی درد دل کنی. می خواهی که گوش بدهد. اول دلش برایت می سوزد و یک شوخی بی مزه می کند. بعد می پرد وسط حرفت، نصیحت ات می کند، در موردت قضاوت می کند، تجربه های خودش را می گوید و آخرکار هم حس می کند که خیلی کمکت کرده است!
http://img1.tebyan.net/big/1393/05/5223161572172211831904922214861341130143.jpg
بالاخره تو راهنمایی می خواسته ای و او هم تجربه های گرانبارش را در اختیارت گذاشته. فکر می کنی چرا رفتارش به دلت ننشست، مگر دوست نزدیکت نبود؟ مگر با هم همکلاس و همسن و همشهری و... دیگر نبودید؟ مشکل از جای دیگر است؛ او با شما همدل نبوده است...
به قول مولانا:
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوش تر است
همدلی مثل این است که با کفشهای فرد دیگر راه بروید، احساسات و ارزشهای فرد دیگر را در هر لحظه درک کنید، فرایند همدلی با یک انتخاب درونی آغاز میشود که بخواهید از منظر دیگری موضوع را نگاه کنید، تا بتوانید زاویه دید آن طرف را به داستان درک کنید، حضور کامل برای احساسات و نیازهای یکدیگر است. همدلی موافقت نیست، بلکه تمایل برای درک کامل وقایع از دید فرد دیگر است. برای خلق این ارتباط نباید دقیقاً نیاز شما در همان موقعیت، نیاز فردی باشد که شما او را میشنوید، بطور مثال اگر شما بچه ندارید به این معنی نیست که نمی توانید با پدر و مادرها همدلی کنید.
همدلی حاضر بودن برای چیزی است که فرد در همین لحظه یا در حال حاضر تجربهاش میکند، نه تحریک شدن بوسیله آن، و یا حتی درست کردن آن. وقتی ما اجازه میدهیم فردی که روبرویمان است به سادگی خودش باشد بدون اینکه ارزشها، قضاوت ها و یا تصمیمات ما فراتر از او قرار بگیرند ما خودمان را در جایگاهی قرار میدهیم که برخی عشق نامشروط مینامند.
همدلی، همدردی نیست!
همدردی مستلزم کیفیتی از حمایت است که درجه ای از موافقت را با نقطه نظر طرف مقابل میطلبد. همدلی یعنی ما کاملا وارد آن چیزی می شویم که فرد دیگر بیان می کند بدون اینکه موافق یا مخالف محتوای گفته شده باشیم. پس تلاشی است برای درک کردن، نه موافق یا مخالف بودن.
همدلی مهربان و خوب بودن نیست!
اگر با خوب بودن ما منظورمان مودب بودن، رفتار مناسب ارائه دادن باشد، همدلی میتواند کاملا نقطه مخالف خوب بودن باشد. همدلی صداقت ما را میطلبد، که آنچه را غالبا با کلمات خوب و مودبانه پنهان می شود تشخیص دهیم و موضوعات ناخوشایند را به خط اول بیاوریم.
همدلی ساده لوحی نیست
همدلی دقیقا متضاد ساده لوحی است، همدلی ساده لوحی را پایان می دهد. چگونه؟ چون وقتی ما طرف مقابل را به صورت کامل دریافت کنیم، تلاش می کنیم تا حداکثر اطلاعاتی که مطرح شده بفهمیم، این به این معنی است که وقتی ما به نیاز طرف آگاه میشویم این امکان را مییابیم که بر اساس اطلاعات دقیق و در عمیق ترین درجه از اعتماد و پذیرش در جهت بیشترین امکان ترمیم اقدام کنیم. انجام این کار ما را از این فکر ساده لوحانه رها میسازد که برخی مشکلات غیر قابل حل میباشند، یا خشونت مخالفت غیر قابل اجتناب است.
و اما راهكارهای تقویت همدلی
شنونده خوب بودن: به سخنان طرف مقابل كاملاً گوش داده و به او اطمینان بدید كه سعی دارید مثل او به مشكل نگاه كنید.
بیان احساس: هنگام همدلی احساس تان را بگویید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری بکند.
خودآگاهی و خودشناسی بیشتر: چون همدلی بر پایه خودآگاهی و خودشناسی است، هر چه بیشتر از احساسات خودتان باخبر باشید بهتر میتوانید احساس های افراد دیگر را درك کنید.
http://img1.tebyan.net/big/1393/05/2391681974011660817913694221215211236191168.jpg
پایداری در همدلی: در ابتدای شروع همدلی ممكن است کمی مقاومت بخصوص از طرف نوجوانان وجود داشته باشد. بهویژه هنگامی كه روابط دلسرد كننده و بدون احساس است. در برابر افرادی كه موجب دلسردی میشوند و یا احساسات همدلانه را جدی نمیگیرند مقاومت كنید. ممكن است به کمی زمان لازم باشد تا طرف مقابل روابط نامناسب قبلی را كنار بزند و بتواند وارد یك رابطه همدلانه بشود.
صادق بودن: تظاهر به همدلی نكنید. نقش بازی كردن یا استفاده ابزاری برای نیل به هدفهای خود از رفتار همدلانه موجب دلسردی و بیاعتمادی می شود... هرگز از همدلی برای این مقاصد استفاده نكنید.
توجه و درك زبان بدن: به غیر روابط كلامی ما انسانها با زبان تن هم با هم ارتباط برقرار میكنیم. این زبان كه با انواع و اقسام حركتهای بدنی و چهرهای همراه
است میتواند پیامها را انتقال بدهد.
احترام گذاردن: بادرك احساسات طرف مقابل بهش او بفهمانید كه برایش اهمیت و ارزش و احترام قایل هستید.
روشن كردن مرزهای همدلی: همدلی از طرف دوستان دارای حد و اندازه است و افراط در آن امكان سوء استفاده را فراهم می کند.
پرهیز از بهتر بودن: دستور دادن ، قضاوت كردن، نصیحت كردن و سرزنش كردن احساس همدلی را از بین می برد. بهطور جدی از این موارد پرهیز كنید.
سعی كنید در همدلی راه حل ارائه ندهید چون طرف مقابل دلش میخواهد فقط ناراحتی خودش را با كسی در میان بگذارد و از طرف او درك بشود. در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نكنید. نگویید وای بیچاره تو چهقدر مصیبت كشیده ای و یا فكر نمیكردم چنین مشكل بزرگی داشته باشی!
تبیان (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=282810)
می نشینی کنارش. می خواهی درد دل کنی. می خواهی که گوش بدهد. اول دلش برایت می سوزد و یک شوخی بی مزه می کند. بعد می پرد وسط حرفت، نصیحت ات می کند، در موردت قضاوت می کند، تجربه های خودش را می گوید و آخرکار هم حس می کند که خیلی کمکت کرده است!
http://img1.tebyan.net/big/1393/05/5223161572172211831904922214861341130143.jpg
بالاخره تو راهنمایی می خواسته ای و او هم تجربه های گرانبارش را در اختیارت گذاشته. فکر می کنی چرا رفتارش به دلت ننشست، مگر دوست نزدیکت نبود؟ مگر با هم همکلاس و همسن و همشهری و... دیگر نبودید؟ مشکل از جای دیگر است؛ او با شما همدل نبوده است...
به قول مولانا:
ای بسا هندو و ترک همزبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است
همدلی از همزبانی خوش تر است
همدلی مثل این است که با کفشهای فرد دیگر راه بروید، احساسات و ارزشهای فرد دیگر را در هر لحظه درک کنید، فرایند همدلی با یک انتخاب درونی آغاز میشود که بخواهید از منظر دیگری موضوع را نگاه کنید، تا بتوانید زاویه دید آن طرف را به داستان درک کنید، حضور کامل برای احساسات و نیازهای یکدیگر است. همدلی موافقت نیست، بلکه تمایل برای درک کامل وقایع از دید فرد دیگر است. برای خلق این ارتباط نباید دقیقاً نیاز شما در همان موقعیت، نیاز فردی باشد که شما او را میشنوید، بطور مثال اگر شما بچه ندارید به این معنی نیست که نمی توانید با پدر و مادرها همدلی کنید.
همدلی حاضر بودن برای چیزی است که فرد در همین لحظه یا در حال حاضر تجربهاش میکند، نه تحریک شدن بوسیله آن، و یا حتی درست کردن آن. وقتی ما اجازه میدهیم فردی که روبرویمان است به سادگی خودش باشد بدون اینکه ارزشها، قضاوت ها و یا تصمیمات ما فراتر از او قرار بگیرند ما خودمان را در جایگاهی قرار میدهیم که برخی عشق نامشروط مینامند.
همدلی، همدردی نیست!
همدردی مستلزم کیفیتی از حمایت است که درجه ای از موافقت را با نقطه نظر طرف مقابل میطلبد. همدلی یعنی ما کاملا وارد آن چیزی می شویم که فرد دیگر بیان می کند بدون اینکه موافق یا مخالف محتوای گفته شده باشیم. پس تلاشی است برای درک کردن، نه موافق یا مخالف بودن.
همدلی مهربان و خوب بودن نیست!
اگر با خوب بودن ما منظورمان مودب بودن، رفتار مناسب ارائه دادن باشد، همدلی میتواند کاملا نقطه مخالف خوب بودن باشد. همدلی صداقت ما را میطلبد، که آنچه را غالبا با کلمات خوب و مودبانه پنهان می شود تشخیص دهیم و موضوعات ناخوشایند را به خط اول بیاوریم.
همدلی ساده لوحی نیست
همدلی دقیقا متضاد ساده لوحی است، همدلی ساده لوحی را پایان می دهد. چگونه؟ چون وقتی ما طرف مقابل را به صورت کامل دریافت کنیم، تلاش می کنیم تا حداکثر اطلاعاتی که مطرح شده بفهمیم، این به این معنی است که وقتی ما به نیاز طرف آگاه میشویم این امکان را مییابیم که بر اساس اطلاعات دقیق و در عمیق ترین درجه از اعتماد و پذیرش در جهت بیشترین امکان ترمیم اقدام کنیم. انجام این کار ما را از این فکر ساده لوحانه رها میسازد که برخی مشکلات غیر قابل حل میباشند، یا خشونت مخالفت غیر قابل اجتناب است.
و اما راهكارهای تقویت همدلی
شنونده خوب بودن: به سخنان طرف مقابل كاملاً گوش داده و به او اطمینان بدید كه سعی دارید مثل او به مشكل نگاه كنید.
بیان احساس: هنگام همدلی احساس تان را بگویید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری بکند.
خودآگاهی و خودشناسی بیشتر: چون همدلی بر پایه خودآگاهی و خودشناسی است، هر چه بیشتر از احساسات خودتان باخبر باشید بهتر میتوانید احساس های افراد دیگر را درك کنید.
http://img1.tebyan.net/big/1393/05/2391681974011660817913694221215211236191168.jpg
پایداری در همدلی: در ابتدای شروع همدلی ممكن است کمی مقاومت بخصوص از طرف نوجوانان وجود داشته باشد. بهویژه هنگامی كه روابط دلسرد كننده و بدون احساس است. در برابر افرادی كه موجب دلسردی میشوند و یا احساسات همدلانه را جدی نمیگیرند مقاومت كنید. ممكن است به کمی زمان لازم باشد تا طرف مقابل روابط نامناسب قبلی را كنار بزند و بتواند وارد یك رابطه همدلانه بشود.
صادق بودن: تظاهر به همدلی نكنید. نقش بازی كردن یا استفاده ابزاری برای نیل به هدفهای خود از رفتار همدلانه موجب دلسردی و بیاعتمادی می شود... هرگز از همدلی برای این مقاصد استفاده نكنید.
توجه و درك زبان بدن: به غیر روابط كلامی ما انسانها با زبان تن هم با هم ارتباط برقرار میكنیم. این زبان كه با انواع و اقسام حركتهای بدنی و چهرهای همراه
است میتواند پیامها را انتقال بدهد.
احترام گذاردن: بادرك احساسات طرف مقابل بهش او بفهمانید كه برایش اهمیت و ارزش و احترام قایل هستید.
روشن كردن مرزهای همدلی: همدلی از طرف دوستان دارای حد و اندازه است و افراط در آن امكان سوء استفاده را فراهم می کند.
پرهیز از بهتر بودن: دستور دادن ، قضاوت كردن، نصیحت كردن و سرزنش كردن احساس همدلی را از بین می برد. بهطور جدی از این موارد پرهیز كنید.
سعی كنید در همدلی راه حل ارائه ندهید چون طرف مقابل دلش میخواهد فقط ناراحتی خودش را با كسی در میان بگذارد و از طرف او درك بشود. در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نكنید. نگویید وای بیچاره تو چهقدر مصیبت كشیده ای و یا فكر نمیكردم چنین مشكل بزرگی داشته باشی!
تبیان (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=282810)