ستاره آسمون شب
4th August 2014, 05:20 PM
تا سال 1945 میلادی غالب جنگها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوك شرق و بلوك غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریكا و شوروی سابق آغاز شد كه به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد تركیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود كه طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یكدیگر پرهیز میكردند.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد كارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند كه می شود با هزینه كمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر كشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت كه در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
http://img.ir/VMTc.jpg
جنگ نرم
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاكنون ادامه داشته و متكی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریكایی ها با استفده از این نوع جنگ تاكنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در كشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی كه در چندین كشور بلوك شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریكایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در كشورهایی چون لهستان،گرجستان، چك اسلواكی، قرقیزستان، اكراین و تاجیكستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تكیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاكم مشروعیتزدایی گردید و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
جنگ نرم در قالبهای مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانهای، با استفاده از ابزار رسانهای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از كشورها ـ مانند اوكراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.
تعریف جنگ نرم
مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی كه مورد پذیرش همگان باشد ندارد.
«جان كالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فكری دشمن با توسل به شیوه هایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
ارتش ایالات متحده آمریكا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است كه منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی كه برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریكایی در حوزه “قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله “سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانایی شكل دهی ترجیحات دیگران” تعریف كرد. تعریفی كه قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره كرده بود. با این وجود مهمترین كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.
بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشكال جنگ نرم است .
به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره كرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترك تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
در یك تعریف كامل تر می توان گفت، جنگ نرم یك اقدام پیچیده و پنهان متشكل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در كشورهای هدف است.
دلایل استفاده از جنگ نرم
انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریهپرداز آمریكایی تحت عنوان «قدرت نرم« power Soft در فصلنامه آمریكایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه كرد كه براساس آن ایالات متحده به جای آن كه از طریق بكارگیری آنچه كه قدرت سخت می نامند به انجام كودتای نظامی در كشورهای رقیب اقدام كند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در كشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمركز می كند.
براین اساس آمریكا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام كند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «كاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت كه تكمیل كننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.
در مقاله مذكور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به كارگیری دیپلماسی عمومی در كنار بكارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح كرد. بعدها نظرات او تكمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریكا تحت عنوان بكارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریكا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف كمك می كند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی كه توسط كارشناسان اطلاعاتی آمریكا نظیر دكتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، كارآمدترین و كم هزینه ترین و درعین حال خطرناك ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یك كشور است، چون می توان با كمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یكی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می كند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می كند، فروپاشی روانی یك ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یك كشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون كشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می كنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است كه دیگران را جذب كند. بنابراین جنگ نرم از یك سو توانایی كسب آنچه كه می خواهید از طریق جذب كردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد كارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند كه می شود با هزینه كمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر كشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت كه در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.
http://img.ir/VMTc.jpg
جنگ نرم
این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاكنون ادامه داشته و متكی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریكایی ها با استفده از این نوع جنگ تاكنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در كشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی كه در چندین كشور بلوك شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریكایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در كشورهایی چون لهستان،گرجستان، چك اسلواكی، قرقیزستان، اكراین و تاجیكستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تكیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاكم مشروعیتزدایی گردید و از طریق جنبشهای مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.
جنگ نرم در قالبهای مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانهای، با استفاده از ابزار رسانهای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از كشورها ـ مانند اوكراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.
تعریف جنگ نرم
مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی كه مورد پذیرش همگان باشد ندارد.
«جان كالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فكری دشمن با توسل به شیوه هایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
ارتش ایالات متحده آمریكا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است كه منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی كه برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریكایی در حوزه “قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله “سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانایی شكل دهی ترجیحات دیگران” تعریف كرد. تعریفی كه قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره كرده بود. با این وجود مهمترین كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.
بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشكال جنگ نرم است .
به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره كرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترك تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
در یك تعریف كامل تر می توان گفت، جنگ نرم یك اقدام پیچیده و پنهان متشكل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در كشورهای هدف است.
دلایل استفاده از جنگ نرم
انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریهپرداز آمریكایی تحت عنوان «قدرت نرم« power Soft در فصلنامه آمریكایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه كرد كه براساس آن ایالات متحده به جای آن كه از طریق بكارگیری آنچه كه قدرت سخت می نامند به انجام كودتای نظامی در كشورهای رقیب اقدام كند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در كشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمركز می كند.
براین اساس آمریكا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام كند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «كاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت كه تكمیل كننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.
در مقاله مذكور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به كارگیری دیپلماسی عمومی در كنار بكارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح كرد. بعدها نظرات او تكمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریكا تحت عنوان بكارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریكا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف كمك می كند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی كه توسط كارشناسان اطلاعاتی آمریكا نظیر دكتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.
بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، كارآمدترین و كم هزینه ترین و درعین حال خطرناك ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یك كشور است، چون می توان با كمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یكی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می كند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می كند، فروپاشی روانی یك ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یك كشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون كشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می كنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است كه دیگران را جذب كند. بنابراین جنگ نرم از یك سو توانایی كسب آنچه كه می خواهید از طریق جذب كردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.