مه دوست
3rd August 2014, 05:43 PM
23 ساله بود، مهندسی شیمی خونده بود، خوشگل و مهربون با یه نگاه معصوم و نگران.تازه عقد کرده بود که متوجه شد سرطان خون گرفته. به نامزدش گفت که اگه دوست داری، میتونی بری سراغ یکی دیگه، من مشکلی ندارم. ولی ایشون مثل یه مرد وایساده بود و گفت که تا تهش هستم.
می گفت : مریضیش مثل یه خواب بوده ولی الان بیداره...
بعد از یک دوره شیمی درمانی حالش خوب خوب شده بود (البته به قول خودش) و هیچ مشکلی هم نداشت، دکترا گفته بودن که پیوند مغز استخوان براش حیاتیه و هرچه زودتر باید انجام بشه، ولی هیچکدوم ازخواهر و برادراش باهاش تطبیق ژنی نداشتن. قرار بود از بانک جهانی که توی آلمان هست براش سلول بنیادی بیارن، اونم با تطبیق 90٪ و نه100%
اما کار یه گره کور داشت و به دست هرکسی باز نمیشد، اونم هزینه این کار بود و حداقل 100 میلیون ناقابل لازم داشت، تازه این فقط هزینه حاضر کردنش و فرستادنش از آلمان بود، دیگه بماند هزینه های بستریش و چکاپ های دوره ای بعدیش ... .
بعد از چند ماه، دوباره بیماریش عود کرد و باز همون شیمی درمانی نفرت انگیز شروع شد، ولی امید داشت و میگفت میخوام پیوند بگیرم.
هدیه همچنان در انتظار یه امداد از غیب ...
خانوادش میگفتن به هر موسسه خیریه ای که فکرشو بکنید سپردیم، هر جا 500 تومن ، 200تومن، در همین حد کمک تونستن بکنن.
و هدیه هنوز در انتظار ...
تا جایی که انگار داشتن به زور شیمی درمانی هدیه رو از مرگ حتمی نجات میدادن، بازم بیماریش رفته بود تو فاز بهبودی و این اتفاق همه رو خوشحال کرده بود، ولی نمیدونم ناغافل چی شد که بهبود هم انگار دیگه خاصیت خودشو از دست داد و هدیه در بین بی باوری آدمها در اردیبهشت تا بهشت پرواز کرد.
و حالا هدیه دیگه منتظر نیست.
ما ایرانی ها فقط پنج هزار نفر اهدا کننده داریم ولی آلمانی ها چند میلیوننفر اهدا کننده دارن !!!
اگه توی خود ایران کسی پیدا میشد که با سپیده تطبیق ژنی داشت ، نیازی نبود که از اون سر دنیا براش سلول بیارن و ... .
هدیه از بیماری نرفت ، از بیخبری و بی مهری بود که رفت.
.
.
.
از فرد داوطلب در ابتدا نمونه خون گرفته شده و آزمايش تعيينHLA انجام ميشود. نتيجه آزمايش براي بررسي سازگاري با فرد بيمار نيازمند احتمالي استفاده خواهد شد. بعد از تاييد توسط آزمايشات مبنی بر مناسب بودن شما براي اهدا، سلولهاي بنيادي براي پيوند به بيمار نيازمند از شما دريافت خواهد شد.
اطلاعات بیشتر درمورد اهدای سلول بنیادی
http://www.iscdp.org/
می گفت : مریضیش مثل یه خواب بوده ولی الان بیداره...
بعد از یک دوره شیمی درمانی حالش خوب خوب شده بود (البته به قول خودش) و هیچ مشکلی هم نداشت، دکترا گفته بودن که پیوند مغز استخوان براش حیاتیه و هرچه زودتر باید انجام بشه، ولی هیچکدوم ازخواهر و برادراش باهاش تطبیق ژنی نداشتن. قرار بود از بانک جهانی که توی آلمان هست براش سلول بنیادی بیارن، اونم با تطبیق 90٪ و نه100%
اما کار یه گره کور داشت و به دست هرکسی باز نمیشد، اونم هزینه این کار بود و حداقل 100 میلیون ناقابل لازم داشت، تازه این فقط هزینه حاضر کردنش و فرستادنش از آلمان بود، دیگه بماند هزینه های بستریش و چکاپ های دوره ای بعدیش ... .
بعد از چند ماه، دوباره بیماریش عود کرد و باز همون شیمی درمانی نفرت انگیز شروع شد، ولی امید داشت و میگفت میخوام پیوند بگیرم.
هدیه همچنان در انتظار یه امداد از غیب ...
خانوادش میگفتن به هر موسسه خیریه ای که فکرشو بکنید سپردیم، هر جا 500 تومن ، 200تومن، در همین حد کمک تونستن بکنن.
و هدیه هنوز در انتظار ...
تا جایی که انگار داشتن به زور شیمی درمانی هدیه رو از مرگ حتمی نجات میدادن، بازم بیماریش رفته بود تو فاز بهبودی و این اتفاق همه رو خوشحال کرده بود، ولی نمیدونم ناغافل چی شد که بهبود هم انگار دیگه خاصیت خودشو از دست داد و هدیه در بین بی باوری آدمها در اردیبهشت تا بهشت پرواز کرد.
و حالا هدیه دیگه منتظر نیست.
ما ایرانی ها فقط پنج هزار نفر اهدا کننده داریم ولی آلمانی ها چند میلیوننفر اهدا کننده دارن !!!
اگه توی خود ایران کسی پیدا میشد که با سپیده تطبیق ژنی داشت ، نیازی نبود که از اون سر دنیا براش سلول بیارن و ... .
هدیه از بیماری نرفت ، از بیخبری و بی مهری بود که رفت.
.
.
.
از فرد داوطلب در ابتدا نمونه خون گرفته شده و آزمايش تعيينHLA انجام ميشود. نتيجه آزمايش براي بررسي سازگاري با فرد بيمار نيازمند احتمالي استفاده خواهد شد. بعد از تاييد توسط آزمايشات مبنی بر مناسب بودن شما براي اهدا، سلولهاي بنيادي براي پيوند به بيمار نيازمند از شما دريافت خواهد شد.
اطلاعات بیشتر درمورد اهدای سلول بنیادی
http://www.iscdp.org/