faridbensaeed
10th July 2014, 07:06 PM
رشد
سريع تعداد رقباي پيچيده و جديد، حس بياعتمادي نسبت به روشهاي سنتي در مديريت
شركتها، خروج جمعي از بهترين و درخشانترين كارمندان از شركت جهت تبديل شدن به
كارآفرينان كوچك، رقابت بينالمللي، كوچك كردن شركتهاي بزرگ و ميل عمومي به بالا
بردن بازدهي و بهرهوري.
نخستين
اين مشكلات كه رقابت است اينك عرصه را بر كارهاي تجاري تنگ كرده است. اقتصاد كنوني
كه از فناوري بالايي بهرهبرداري مينمايد تعداد به مراتب بيشتري از رقبا را در
عرصه فعاليت شركتها وارد نموده است. بر خلاف دهههاي
گذشته، اكنون تغييرات، نوآوريها و بهبود در بازار كار بسيار متداولندسازمان ها
بايد نوآوري به خرج دهند يا از دور خارج شوند.
مشكل ديگر، يعني از دست دادن افراد
برجسته، در نتيجه توسعه دو موضوع عمده رو به فزوني است. نخست اينكه كارآفريني از
لحاظ وضعيت، محبوبيت و اقبال در حال توسعه است. اين افزايش باعث جذب كارمندان جوان
و كارمندان با تجربه ميشود. دوم اينكه در سالهاي اخير، سرمايهگذاري به صنعتي
عظيم تبديل شده است كه قادر به تخصيص سرمايه براي تعداد بيشتري پروژههاي اقتصادي
نسبت به گذشته ميباشد. بازار سرمايهگذاري سالم، كارآفرينان جديد را قادر ميسازد
تا پروژههاي خود را به مرحله اجرا درآورند. اين توسعه، افرادي را كه داراي فكرهاي
نو هستند، تشويق ميكند تا سازمان های بزرگ را ترك كنند و روي پاي خود بايستند.
بنابراين سازمان ها وادار ميشوند تا به دنبال راههايي براي توسعه كارآفريني در
درون خود باشند. در غير اين صورت بايد منتظر بيهودگي، از دست دادن پرسنل و ركود
باشند .كارآفريني سازماني كه موجد گرايشات و فعاليتهاي كارآفرينانه در سطح سازمان است
عنصر مهمي در توسعه اقتصادي و سازماني، ايجاد ثروت و بهبود عملكرد تشخيص داده شده
است. كارآفريني سازماني ميتواند براي حيات مجدد و ارتقاء عملكرد شركتها با اهميت
باشد.
کارآفرینی
در دوره ای که در حال گذر است یکی از جالب ترین و در عین حال مشکل ترین واژه ای است
که برای پیشبرد اهداف در پیچیده ترین سازمان ها مورد استفاده قرار میگیرد.همواره
کارآفرینی با خلاقیت همراه بوده و بسیاری این دو واژه را به جای یکدیگر در سازمان
به کار میبرند.هرچند
کارآفرینی و خلاقیت لازم و ملزوم یکدیگرند اما از لحاظ ساختاری تفاوت های فراوانی
با یکدیگر داشته و دارند.
شرکت
مایکروسافت به عنوان یکی از بهترین شرکت های کار آفرین که در عرصه ی نرم افزار کار
می کند شناخته میشود.کارکنان این شرکت بنا به علاقه ی خویش و خلاقیت و کارآفرینی
توانسته اند محیط اداری که همه ما از آن به عنوان یک محیط کسل کننده یاد می کنیم
دوری جسته و توانسته اند محیط های اداری که مطابق میل خودشان است را طراحی کنند.
امروزه
سازمان ها نمی توانند با تعداد اندکی از افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح
کوچک بر مشکلات سازمانی غلبه نمایند.آنها باید شرایطی را فراهم نمایند تا تمامی افراد
در درون سازمان روحیه کارآفرینی داشته باشند.برای رسیدن و تحقق این هدف در درون
سازمان باید بخشی جداگانه و تخصصی در درون سازمان که مهارت و توانایی خاصی در مورد
کارآفرینی را دارند ایجاد شود.
بر
اساس تحقیقی که در سازمان های فرهنگی شهر تهران انجام شده نشان می دهد که این
سازمان ها و مدیران آن کارآفرینی خاصی را در داخل سازمان خود به وجود نیاورده
اند.بیشتر توجه آنها به طرف منابع اقتصادی بوده و اهدافشان را در این قسمت متمرکز
ساخته اند.بعضی از این سازمان ها عبارتند از سازمان حج و زیارت سازمانهای توریستی
و گردشگری و...........
در
ایران چگونگی ایجاد و راه اندازی کارآفرینی بیشتر در میان افراد بوجود آمده تا در
میان سازمان ها.اغلب آنها انگیزه ی اقتصادی را پیرو اهدافشان قرار داده اند .
خلاقیت در میان آنها کمتر بوجود می آید.در صورتی که کارآفرینی هیچ منافاتی با
منافع اقتصادی ندارد و اگر تمام برنامه ریزی های لازم و آزمون و خطاهای موجود
بررسی شود این کارآفرینی می باشد که می تواند تحول عظیم را در سازمان بوجود آورد.
شاید
مهم ترین مشکلات در مورد کارآفرینی در سازمان های ایرانی ساختار اداری بسیار خشک و
آمرانه,قوانین اداری دست و پا گیر,نظارت بیش از حد به زیر دستان و...... باشد
برای
ایجاد کارآفرینی در این کشور عظیم که دارای سرمایه های ملی بسیاری می باشد باید
جهشی ملی صورت پذیرد تا بتوان راه را برای پیشرفت هر چه سریعترآن آماده ساخته تا
نسل های بعد از این فرصت ها استفاده کافی را برده و آن را سر مشق خود برای زندگی
پیش رو قرار بدهند.
سريع تعداد رقباي پيچيده و جديد، حس بياعتمادي نسبت به روشهاي سنتي در مديريت
شركتها، خروج جمعي از بهترين و درخشانترين كارمندان از شركت جهت تبديل شدن به
كارآفرينان كوچك، رقابت بينالمللي، كوچك كردن شركتهاي بزرگ و ميل عمومي به بالا
بردن بازدهي و بهرهوري.
نخستين
اين مشكلات كه رقابت است اينك عرصه را بر كارهاي تجاري تنگ كرده است. اقتصاد كنوني
كه از فناوري بالايي بهرهبرداري مينمايد تعداد به مراتب بيشتري از رقبا را در
عرصه فعاليت شركتها وارد نموده است. بر خلاف دهههاي
گذشته، اكنون تغييرات، نوآوريها و بهبود در بازار كار بسيار متداولندسازمان ها
بايد نوآوري به خرج دهند يا از دور خارج شوند.
مشكل ديگر، يعني از دست دادن افراد
برجسته، در نتيجه توسعه دو موضوع عمده رو به فزوني است. نخست اينكه كارآفريني از
لحاظ وضعيت، محبوبيت و اقبال در حال توسعه است. اين افزايش باعث جذب كارمندان جوان
و كارمندان با تجربه ميشود. دوم اينكه در سالهاي اخير، سرمايهگذاري به صنعتي
عظيم تبديل شده است كه قادر به تخصيص سرمايه براي تعداد بيشتري پروژههاي اقتصادي
نسبت به گذشته ميباشد. بازار سرمايهگذاري سالم، كارآفرينان جديد را قادر ميسازد
تا پروژههاي خود را به مرحله اجرا درآورند. اين توسعه، افرادي را كه داراي فكرهاي
نو هستند، تشويق ميكند تا سازمان های بزرگ را ترك كنند و روي پاي خود بايستند.
بنابراين سازمان ها وادار ميشوند تا به دنبال راههايي براي توسعه كارآفريني در
درون خود باشند. در غير اين صورت بايد منتظر بيهودگي، از دست دادن پرسنل و ركود
باشند .كارآفريني سازماني كه موجد گرايشات و فعاليتهاي كارآفرينانه در سطح سازمان است
عنصر مهمي در توسعه اقتصادي و سازماني، ايجاد ثروت و بهبود عملكرد تشخيص داده شده
است. كارآفريني سازماني ميتواند براي حيات مجدد و ارتقاء عملكرد شركتها با اهميت
باشد.
کارآفرینی
در دوره ای که در حال گذر است یکی از جالب ترین و در عین حال مشکل ترین واژه ای است
که برای پیشبرد اهداف در پیچیده ترین سازمان ها مورد استفاده قرار میگیرد.همواره
کارآفرینی با خلاقیت همراه بوده و بسیاری این دو واژه را به جای یکدیگر در سازمان
به کار میبرند.هرچند
کارآفرینی و خلاقیت لازم و ملزوم یکدیگرند اما از لحاظ ساختاری تفاوت های فراوانی
با یکدیگر داشته و دارند.
شرکت
مایکروسافت به عنوان یکی از بهترین شرکت های کار آفرین که در عرصه ی نرم افزار کار
می کند شناخته میشود.کارکنان این شرکت بنا به علاقه ی خویش و خلاقیت و کارآفرینی
توانسته اند محیط اداری که همه ما از آن به عنوان یک محیط کسل کننده یاد می کنیم
دوری جسته و توانسته اند محیط های اداری که مطابق میل خودشان است را طراحی کنند.
امروزه
سازمان ها نمی توانند با تعداد اندکی از افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح
کوچک بر مشکلات سازمانی غلبه نمایند.آنها باید شرایطی را فراهم نمایند تا تمامی افراد
در درون سازمان روحیه کارآفرینی داشته باشند.برای رسیدن و تحقق این هدف در درون
سازمان باید بخشی جداگانه و تخصصی در درون سازمان که مهارت و توانایی خاصی در مورد
کارآفرینی را دارند ایجاد شود.
بر
اساس تحقیقی که در سازمان های فرهنگی شهر تهران انجام شده نشان می دهد که این
سازمان ها و مدیران آن کارآفرینی خاصی را در داخل سازمان خود به وجود نیاورده
اند.بیشتر توجه آنها به طرف منابع اقتصادی بوده و اهدافشان را در این قسمت متمرکز
ساخته اند.بعضی از این سازمان ها عبارتند از سازمان حج و زیارت سازمانهای توریستی
و گردشگری و...........
در
ایران چگونگی ایجاد و راه اندازی کارآفرینی بیشتر در میان افراد بوجود آمده تا در
میان سازمان ها.اغلب آنها انگیزه ی اقتصادی را پیرو اهدافشان قرار داده اند .
خلاقیت در میان آنها کمتر بوجود می آید.در صورتی که کارآفرینی هیچ منافاتی با
منافع اقتصادی ندارد و اگر تمام برنامه ریزی های لازم و آزمون و خطاهای موجود
بررسی شود این کارآفرینی می باشد که می تواند تحول عظیم را در سازمان بوجود آورد.
شاید
مهم ترین مشکلات در مورد کارآفرینی در سازمان های ایرانی ساختار اداری بسیار خشک و
آمرانه,قوانین اداری دست و پا گیر,نظارت بیش از حد به زیر دستان و...... باشد
برای
ایجاد کارآفرینی در این کشور عظیم که دارای سرمایه های ملی بسیاری می باشد باید
جهشی ملی صورت پذیرد تا بتوان راه را برای پیشرفت هر چه سریعترآن آماده ساخته تا
نسل های بعد از این فرصت ها استفاده کافی را برده و آن را سر مشق خود برای زندگی
پیش رو قرار بدهند.