سیدپویا
3rd April 2014, 02:00 AM
به نام خدایی که تنهاست ولی تنهایم نمی گزارد !
تازه با هم آشنا شده بودیم ! من و فاطمه و لیلا ...
داشتیم با هم قدم می زدیم و از خانواده هامون می گفتیم ! من گفتم ! لیلا گفت !
به فاطمه که رسید چند تا پسر با تیپ های عجیب غریب از کنارمون رد شدن و
چند تا تیکه انداختند ، لیلا اومد جواب بده گفتم :
ول کن بابا این "موجی"ها رو ! خدا خودش شفا بده !
برگشتیم به حرفامون ! فاطمه ولی ساکت مونده بود ! سرش پایین بود !
گفتم چی شد فاطمه جون ! داشتی از پدرت می گفتی !
سرشو اورد بالا ! تو چشمام نگاه کرد گفت :
پدرم ! پدرم شهید شده ! جانباز بود ! جانباز ِ موجی ...
دل نوشت: دیگر هیچ برایم نماند ...نه سری برای بالا گرفتن نه زبانی برای توضیح!
دل نوشت: خدایا راستی دل ها ! دل تو ... امام زمان ... شهدا و ...از ما راضیست؟!
راضی بدار یا که نگه دار !
تازه با هم آشنا شده بودیم ! من و فاطمه و لیلا ...
داشتیم با هم قدم می زدیم و از خانواده هامون می گفتیم ! من گفتم ! لیلا گفت !
به فاطمه که رسید چند تا پسر با تیپ های عجیب غریب از کنارمون رد شدن و
چند تا تیکه انداختند ، لیلا اومد جواب بده گفتم :
ول کن بابا این "موجی"ها رو ! خدا خودش شفا بده !
برگشتیم به حرفامون ! فاطمه ولی ساکت مونده بود ! سرش پایین بود !
گفتم چی شد فاطمه جون ! داشتی از پدرت می گفتی !
سرشو اورد بالا ! تو چشمام نگاه کرد گفت :
پدرم ! پدرم شهید شده ! جانباز بود ! جانباز ِ موجی ...
دل نوشت: دیگر هیچ برایم نماند ...نه سری برای بالا گرفتن نه زبانی برای توضیح!
دل نوشت: خدایا راستی دل ها ! دل تو ... امام زمان ... شهدا و ...از ما راضیست؟!
راضی بدار یا که نگه دار !