mahnaz174
28th February 2014, 10:06 PM
محبوب و عزيز بودن در بين مردم نياز طبيعي و فطري هر انساني است. هر كس دوست دارد او را دوست بدارند و از منفور و مبغوض بودن گريزان است. انسانها معمولاً دوست دارند محبوب ديگران باشند و اين امري است طبيعي. مهم اين است كه براي محبوبيت, از راههاي شرعي و موافق با اخلاق, استفاده كنيم.
يكي از مهمترين راههاي رسيدن به اين مقصود اين است كه: عقل را چراغ راه خويش قرار دهيم. انسانها همه رفتار و كردار خويش را با عقل سنجيده, در تاريكيها و ظلمتها براي تشخيص راه از چاه از نور عقل كمك ميگيرند و از مهالك بسياري نجات مييابند؛ لذا گفتار, رفتار, حركات و سكنات انسان عاقل مورد توجه ديگران قرار گرفته , قلبهاي زيادي را به سوي خويش جذب مي كند ؛ چرا كه همه افراد به صورت فطري كمال طلبند و مجذوب انسانهائي ميشوند كه نواقص را از خود دور كرده و داراي كمالات و زيبائيها هستند.
در زيارت امين الله كه از بهترين و معتبرترين زيارات شيعه و از زبان حضرت سجاد(عليه السلام )است آمده است : «واجعلني … محبوبه في ارضك و سمائك ؛خدايا ! مرا در زمين و آسمانت، محبوب ودوست داشتني قرار ده .» از آيات قرآني استفاده مي شود كه ثمره ايمان و عمل صالح محبوب شدن در دل ها ي مردم است :« ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا ؛ كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند رحمان محبت آنا را در دل ها مي افكند . »
دليل اين امر اين است كه ايمان و عمل صالح جاذبه و كشش فوق العاده اي دارد ؛ اعتقاد به يگانگي خدا و دعوت پيامبران، باز تابش در روح و و فكر و گفتار و كردار انسان به صورت اخلاق عاليه انساني ، تقوا و پاكي و درستي و امانت و شجاعت و ايثار و گذشت تجلي مي كند و همچون نيروي مغناطيس جذب كننده و جلب كننده است . در واقع اين آيه راه واقعي محبوب شدن را معرفي مي كند و بيان مي كند كه محبوبيتي كه از راه تظاهر و تبليغات دروغين و ارائه چهره اي غير واقعي و فريب دادن مردم به دست مي آيد ناپايدار و غير اصيل و سطحي و غير قابل اعتماد است . در واقع محبوبيت حقيقي از آن كساني است كه به دنبال محبوب شدن و مطرح شدن در ميان خلق نمي باشند و تنها به دنبال بندگي خدا و كسب رضاي او و انجام عمل صالح هستند .
اينان محبوب بودن در نزد خداوند را وجهه همت خود قرار داده اند ولي نتيجه و ثمره چنين اعتقادات و اعمالي اين است كه خداوندي كه مالك قلب ها و دل ها است محبت آنها را در دل ها مي افكند و آنها در نزد مردم محبوب و مورد علاقه قرار مي دهد . آن چه مهم و اساسي است محبوب بودن در نزد خداوند است و به دنبال آن محبوب بودن در نزد بندگان خاص او يعني انبيا واوليا و سپس بندگان صالح و شايسته او.
اما محبوب بودن در نزد افراد غير مذهبي اگر براي انسان حاصل گردد امر مطلوبي است زيرا انسان مي تواند از اين محبوبيت در راه هدايت و ارشاد آنها و دعوت آنها به دين و اسلام و معنويات استفاده كند و اين خود توفيقي از طرف خداوند براي هدايت بندگانش مي باشد ولي بايد اين محبوبيت را از راه عمل به دستورات دين و پايبندي عملي و الگو و اسوه بودن براي اين افراد به دست آورد.
«تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي شيء قدير؛ هر كس را بخواهى، عزت مى دهى و هر كه را بخواهى خوار مى كنى. تمام خوبيها به دست توست تو بر هر چيزى قادرى.» (آل عمران:26)
بي شك اگر كسي چنين كند , خداوند در او جذابيتي قرار مي دهد كه دلهاي مردم به سوي او كشيده شود ؛ چرا كه خداوند صاحب قلبهاست و اوست كه مقلب القلوب است .
يكي از مهمترين راههاي رسيدن به اين مقصود اين است كه: عقل را چراغ راه خويش قرار دهيم. انسانها همه رفتار و كردار خويش را با عقل سنجيده, در تاريكيها و ظلمتها براي تشخيص راه از چاه از نور عقل كمك ميگيرند و از مهالك بسياري نجات مييابند؛ لذا گفتار, رفتار, حركات و سكنات انسان عاقل مورد توجه ديگران قرار گرفته , قلبهاي زيادي را به سوي خويش جذب مي كند ؛ چرا كه همه افراد به صورت فطري كمال طلبند و مجذوب انسانهائي ميشوند كه نواقص را از خود دور كرده و داراي كمالات و زيبائيها هستند.
در زيارت امين الله كه از بهترين و معتبرترين زيارات شيعه و از زبان حضرت سجاد(عليه السلام )است آمده است : «واجعلني … محبوبه في ارضك و سمائك ؛خدايا ! مرا در زمين و آسمانت، محبوب ودوست داشتني قرار ده .» از آيات قرآني استفاده مي شود كه ثمره ايمان و عمل صالح محبوب شدن در دل ها ي مردم است :« ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا ؛ كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند خداوند رحمان محبت آنا را در دل ها مي افكند . »
دليل اين امر اين است كه ايمان و عمل صالح جاذبه و كشش فوق العاده اي دارد ؛ اعتقاد به يگانگي خدا و دعوت پيامبران، باز تابش در روح و و فكر و گفتار و كردار انسان به صورت اخلاق عاليه انساني ، تقوا و پاكي و درستي و امانت و شجاعت و ايثار و گذشت تجلي مي كند و همچون نيروي مغناطيس جذب كننده و جلب كننده است . در واقع اين آيه راه واقعي محبوب شدن را معرفي مي كند و بيان مي كند كه محبوبيتي كه از راه تظاهر و تبليغات دروغين و ارائه چهره اي غير واقعي و فريب دادن مردم به دست مي آيد ناپايدار و غير اصيل و سطحي و غير قابل اعتماد است . در واقع محبوبيت حقيقي از آن كساني است كه به دنبال محبوب شدن و مطرح شدن در ميان خلق نمي باشند و تنها به دنبال بندگي خدا و كسب رضاي او و انجام عمل صالح هستند .
اينان محبوب بودن در نزد خداوند را وجهه همت خود قرار داده اند ولي نتيجه و ثمره چنين اعتقادات و اعمالي اين است كه خداوندي كه مالك قلب ها و دل ها است محبت آنها را در دل ها مي افكند و آنها در نزد مردم محبوب و مورد علاقه قرار مي دهد . آن چه مهم و اساسي است محبوب بودن در نزد خداوند است و به دنبال آن محبوب بودن در نزد بندگان خاص او يعني انبيا واوليا و سپس بندگان صالح و شايسته او.
اما محبوب بودن در نزد افراد غير مذهبي اگر براي انسان حاصل گردد امر مطلوبي است زيرا انسان مي تواند از اين محبوبيت در راه هدايت و ارشاد آنها و دعوت آنها به دين و اسلام و معنويات استفاده كند و اين خود توفيقي از طرف خداوند براي هدايت بندگانش مي باشد ولي بايد اين محبوبيت را از راه عمل به دستورات دين و پايبندي عملي و الگو و اسوه بودن براي اين افراد به دست آورد.
«تعز من تشاء و تذل من تشاء بيدك الخير انك علي شيء قدير؛ هر كس را بخواهى، عزت مى دهى و هر كه را بخواهى خوار مى كنى. تمام خوبيها به دست توست تو بر هر چيزى قادرى.» (آل عمران:26)
بي شك اگر كسي چنين كند , خداوند در او جذابيتي قرار مي دهد كه دلهاي مردم به سوي او كشيده شود ؛ چرا كه خداوند صاحب قلبهاست و اوست كه مقلب القلوب است .