PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اوستا



Capitan Totti
23rd February 2014, 03:10 AM
اوستا (http://parskoroosh.blogfa.com/post/1027)



نسکهای گاسانیک در دانش و کار مینوی.

نسکهای داتیک در دانش و کار جهانی.

نسکهای هاتک مانسریک در آگاهی از کردارهای میانِ جهانِ مینوی و جهانِ خاکی

اوستای امروزی شامل بخش‌های زیر است:

یسنا، گاهان بخشی از یسن است.

ویسپرد

وندیداد

یشتها

خرده اوستا.

سروده‌های «یشت» (که به زرتشت نسبت داده می‌شوند، اما تقریبا به طور قطع می‌توان گفت که وی آنها را نسروده‌است) در اوستای جدید قرار دارند و گمان می‌رود که مربوط به دوره هخامنشی (۶۴۸ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) هستند. «وندیداد» نیز که در اوستای جدید قرار دارد، احتمالاً دیرتر و در زمان پارت‌ها (۱۴۱ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی) سروده شده‌است. «ویسپرد» حاوی جدیدترین بخش اوستاست که به زبان فارسی میانه نوشته شده و به زمان عصر ساسانی (۲۲۶ تا ۶۵۱) میلادی) بر می‌گردد. دست‌به‌دست‌شدن اولیه گمان می‌رود که برخی از متون اوستا قبل از نوشته شدن قرن‌ها به صورت شفاهی نگاه داشته شده‌اند. «کتاب ارداویراف» که در قرن ۳ یا ۴ پس از میلاد تالیف شد، بیان می‌کند که گات‌ها و برخی از دیگر متون موجود در اوستا قبلا در کتابخانه سلطنتی شاهان هخامنشی (۶۴۸ تا ۳۳۰ قبل از میلاد) موجود بوده‌اند. طبق نظر «شاترویهای آیران» کتابخانه کاخ در یک آتش سوزی توسط اسکندر مقدونی ویران شد. با این وجود، هیچ یک از این ادعاها را نمی‌توان تایید کرد؛ چرا که اگر این متون وجود داشته‌اند اکنون هیچ اثری از آنها نیست. اما راسموس کریستین راسک نتیجه گیری کرد که این متون باید باقیمانده یک ادبیات بسیار بزرگ باشند، همان گونه که پلینی بزرگ در اثر خود به نام «تاریخ طبیعی (پلینی)» یک موبد ازمیری را توصیف می‌کند که در قرن سوم قبل از میلاد «دو میلیون از قطعه سروده‌های زرتشت را تفسیر می‌کرد». همان طور که پیتر کلارک در «دین زرتشت، آشنایی با یک مکتب باستانی» (۱۹۹۸، برایتون) خاطر نشان می‌سازد که اگر «گات‌ها» و متون کهن تر «یسنا» فقط به طور شفاهی دست به دست می‌شده‌اند، احتمال حفظ کیفیت زبان قدیمی آنها وجود نداشته‌است. ویرایش بعدی طبق «دینکرد» که یک اثر نیمه مذهبی مربوط به قرن ۹ است، شاه ولخش (گمان می‌رود که ولگاسس چهارم شاه پارتی بوده که در سال‌های ۱۴۷ تا ۱۹۱ میلادی حکومت می‌کرده) تلاش کرد که متون مقدس را گرد آوری و تنظیم کند. چیزی از نتایج این کار (در صورت انجان شدن) باقی نمانده‌است. در قرن سوم میلادی امپراتور ساسانیان با نام اردشیر اول (۲۲۶ تا ۲۴۱ میلادی) به موبد بزرگ خود تنسر فرمان داد که متون دینی را جمع آوری کند. طبق نظر دینکرد نتایج کار تنسر یک مجموعه ۲۱ جلدی به زبان اوستایی (نه به زبان اوستایی گاتایی اصلی) به نام «نسک»ها بود که از ۳۴۸ فصل و تقریبا ۵/۳ میلیون کلمه تشکیل می‌شد. آخرین ویرایش در زمان شاپوردوم (۳۰۹ تا ۳۷۹) انجام شد. متفکران اروپایی متون اوستا نسبتاً دیر به دست متفکران اروپایی رسید. آبراهام آنکوئتیل – دوپرون در سال ۱۷۵۵ به شرق هند سفر کرد و این متون را در جوامع پارسی بدست آورد. او در سال ۱۷۷۱ این متون را براساس یک ترجمه به زبان فارسی مدرن توسط یک موبد پارسی به زبان فرانسوی منتشر کرد. راسموس راسک در دیدار از بمبئی (مومبای کنونی) در سال ۱۸۲۰ چندین دست نوشته از اوستا را جمع آوری کرد و برای اولین بار با بررسی زبان اوستایی به این نتیجه رسید که این متون باید باقیمانده یک مجموعه بزرگ از متون مقدس پارس باستان و بلخ (تازی‌ها) باشند. متونی که راسک آن را جمع آوری کرد، اکنون در کتابخانه دانشگاه کپنهاک قرار دارند. دست نوشته‌های دیگر در خانه هند شرقی و موزه بریتانیا در لندن، کتابخانه بودلیان در آکسفورد و در کتابخانه دانشگاه‌های مختلف پاریس نگهداری می‌شوند. زند واژه «زند» (به معنای «تفسیر» یا «ترجمه») به آخرین متمم‌های متون پهلوی به زبان فارسی میانه و پازند اطلاق می‌شود. این تفسیرها که مربوط به اوایل دوره ساسانیان هستند، برای استفاده متون مذهبی نوشته نشدند؛ بلکه برای آموزش‌های مذهبی به عموم (که به زبان اوستایی تکلم نمی‌کردند) مورد استفاده قرار گرفتند. در مقابل متون اوستا به عنوان متون مقدس باقی ماندند و به زبان اوستایی (که یک زبان مقدس تلقی می‌شد) خوانده می‌شدند. استفاده از عبارت «زند–اوستا» برای اشاره به اوستا یا بکار گیری واژه «زند» به عنوان نام یک زبان یا متن، اشتباهاتی هستند که اخیرا متداول شده‌اند. در سال ۱۷۵۹ آنکوئتیل – دوپرون گزارش داد که به او گفته شده که «زند» نام زبان نوشته‌های باستانی تر است. سر ویلیام جونز در سومین اثر برجسته خود که در سال ۱۷۸۹ منتشر شد از گفتگویی با یک کشیش هندو یاد می‌کند که به او گفته بود: «زند، نام متون مقدس و اوستا، نام زبان است » این سرگشتگی در بین متفکران غربی بسیار رایج شد و «زند – اوستا» هنوز هم در مواردی به متون کهن تر اطلاق می‌شود (هرچند نادرست است). اثر اولیه راسک با عنوان «بحثی درباره اعتبار زبان زند» (بمبئی، ۱۸۲۱) در این سرگشتگی نقش دارد. کتاب وسترگارد با عنوان «زنداوستا یا کتاب‌های مذهبی زرتشتیان» (کپنهاک ۵۴- ۱۸۲۵) فقط این اشتباه را ترویج کرد. ساختار و محتوا اوستای امروزی از منابع مختلفی گرد آوری شده‌است و بخش‌های مختلف آن مربوط به زمان‌های مختلفی است و ویژگی‌های آنها تفاوت زیادی با هم دارد. «نسک»های ۲۱ گانه منعکس کننده ساختار ۲۱ کلمه‌ای نیایش «آهونا وایریا» هستند: هریک از سه خط این مناجات از هفت کلمه تشکیل شده‌است. براین اساس «نسک»ها به سه گروه تقسیم می‌شوند که هر گروه هفت جلد دارد. برای هر جلد یکی از کلمات نیایش در نظر گرفته شده بود که موقعیت نسبی آن را نسبت به جلدهای دیگر نشان می‌داد. امروزه چیزی در حدود یک چهارم متن «نسک»ها باقی مانده‌است. محتوای اوستا (یعنی محتوای «نسک»ها به همراه متمم‌هایی از دیگر متون (نیمه مذهبی) به طور کلی به پنج دسته تقسیم می‌شود. این تقسیم بندی موضوعی است (گرچه سازماندهی «نسک»ها اینگونه نیست) و اصلاً ثابت یا استاندارد نمی‌باشد. برخی از متفکرین ترجیح می‌دهند که این پنج دسته را در دو گروه عبادی و عمومی قرار دهند. این متون به دوزبان نوشته شده‌اند: متون کهن تر به زبان اوستایی (کهن‌ترین زبانی که به عنوان زبان هندو- ایرانی ذکر شده و با سانسکریت ارتباط نزدیکی دارد) و متون جدیدتر به زبان پارسی میانه و خط پهلوی. یسنا «یسنا» (عبادت، خیرات) مجموعه عبادی اصلی است. این مجموعه از ۷۲ قسمت به نام «هات» یا «ها» تشکیل شده‌است. ۷۲نخ از پشم گوسفند در «کستی» (نخ مقدس که زرتشتیان آن را می‌پوشند) نشان دهنده این قسمت‌ها هستند.«یسنا» شامل همه ۲۱ «نسک» است (جلد هفتم و آخر در گروه سوم و آخر) که به نوبه خود شامل «گات‌ها» (کهن‌ترین و مقدس‌ترین بخش اوستا) است و گمان می‌رود که توسط خود زرتشت سروده شده‌است. ساختار «گات‌ها» توسط «یسناهپتانگ هات» («یسنا» «هفت فصل») قطع شده که فصل‌های ۳۵ تا ۴۲ «یسنا» را تشکیل می‌دهد و تقریبا عمر آن به اندازه «گات‌ها» است و شامل نیایش وسروده‌هایی در مدح خدای اعلی، اهورامزدا، فرشتگان، آتش، آب و زمین است. گرچه «یسنا» به صورت منثور نوشته شده‌است، ساختار آن زمانی موزون بوده‌است. شش «نسک» از اولین گروه «نسک»ها نیز که تفسیر «گات‌ها» است، به دسته «یسنا» تعلق دارد. ویسپرد «ویسپرد» (همه پروردگاران) مجموعه‌ای از متمم‌های «یسنا» است. «ویسپرد» به ۲۳ «کردا» (قسمت‌ها، مفرد: کردو) تقسیم می‌شود که به توصیف فرشتگان و عبادت آنها می‌پردازد. یشت «یشت»ها (عبادت با ستایش) که ۷۲ تا هستند، سروده‌هایی در ستایش مزدا اهورا و ایزدان(فرشتگان موکل مزدا بر امور جهان) مختلف هستند. این سروده‌ها منبع مهمی برای اسطوره‌شناسی فارسی به شمار می‌روند و فردوسی در شاهنامه خود ازآنها به بزرگی یاد کرده‌است. از میان ایزدانی که «یشت»های خاصی به آن اختصاص یافته می‌توان به «اردویسورا آناهیتا» (ایزد موکل بر آب‌ها)، «تیشتریا» (ایزد باران)، «میترا» (ایزد موکل بر عهد و پیمان)، «فروهر - فراوشی» (روح‌های نیکان)، «ورثرغنه» (ایزد جنگاوری و پیروزی) اشاره کرد. ساختار بخش اعظم «یشت»ها موزون است و برخی از سروده‌ها ویژگی‌های ادبی قابل توجهی دارند که در دیگر متون اوستا رایج نیست. وندیداد «وندیداد» (علیه شیاطین) جلوهای مختلف ارواح شیطانی و راه‌های غلبه بر آنها را برمی شمرد. «وندیداد» شامل همه ۱۹ «نسک» است و تنها «نسکی» است که به طور کامل از زمان ساسانیان باقی مانده‌است. این متن شامل ۲۲ «فرگرد» است که به صورت بحث بین اهورامزدا و زرتشت سازماندهی شده‌اند. اولین «فرگرد» یک دوگانه اعتقاد به وجود است که پس از آن توصیف یک زمستان ویرانگر برروی خطوط سیل اسطوره‌شناسی آمده‌است. «فرگرد» دوم افسانه «ییما» (جمشید) را بازگو می‌کند. «فرگرد»های دیگر بیشتر به بهداشت (به ویژه پرهیز از مرده) (فرگرد ۳، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۶، ۱۷، ۱۹) و نیز بیماری‌ها و راه‌های مقابله با آن‌ها (فرگرد ۷، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۲۰، ۲۱، ۲۲) می‌پردازند. «فرگرد»های ۴ و ۵ درباره شأن ثروت، کمک به دیگران، ازدواج و کارکردن و قبح رفتار غیر قابل قبول اجتماعی مانند اهانت و عهدشکنی بحث می‌کنند و کفاره‌های لازم برای پیمان‌شکنی و گناهان دیگر را مشخص می‌نمایند. «وندیداد» یک مجموعه از احکام و فرامین حکومتی است (نه دستور العمل عبادی) و در احکام آن تا حدودی نسبیت اخلاقی دیده می‌شود. بخش‌های مختلف «وندیداد» ویژگی‌ها و عمر بسیار متفاوتی دارند. بخشی از بخش‌ها جوان ترند، اما بخش اعظم آن بسیار کهن است و به عقیدهٔ بسیاری، جزو منابع کهن پیش از زمان زرتشت می‌باشد که در هزاره‌های بعد و در زمان اشکانیان یا ساسانیان به مجموعه کتب مقدس مذهبی به اشتباه افزوده شد و پس از اسلام رفته رفته از اهمیت آن کاسته شد تا آنجا که دیگر نمی‌توان آنرا از کتب مذهبی زرتشتی شمرد و از باب اسطوره‌شناسی و تاریخی فقط می‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد. محتویات دیگر همه محتویات اوستا که در چهار دسته فوق بیان نشدند، در پنج دسته دیگر قرار می‌گیرند. این دسته بندی دارای نام نیست و عموماً شامل متون و مناجات‌های کوتاه تر (مانند «خرده اوستا»، «پنج نیایش» (عبادت و ستایش خورشید، ماه، میترا، آب و آتش)، «سی روزه» و «آفرینگان» (دعاهای خیر) است. خرده‌اوستا «خرده اوستا» (به معنای «اوستای خلاصه شده» یا «گلچینی از دعاهای اوستا») گزیده‌ای از متون «یسنا»، «ویسپرد»، «یشت» و متن‌های کوتاه و دعاهای مختصری مانند پنج «نیایش» است. این مجموعه به عنوان کتاب دعا برای استفاده روزانه در نظر گرفته شده‌است. باور بر آنست که این رساله را موبد آذر پاد ماراسپندان در زمان ساسانیان به عنوان رساله‌ای مذهبی به نگارش در آورد.شامل مجموعه‌ای از ادعیه‌است. گویش اوستا زبانی که اوستا به آن نوشته شده به سببِ وجودِ نامِ اوستا، زبان اوستایی نامیده شده‌است. اوستا به دو گویش نوشته شده‌است. گویشی که گاهان یعنی سخنان خود زرتشت بدان نوشته‌شده و گویشی که بخش‌های دیگر اوستا را بدان نوشته‌اند. گویش نخست را گویش گاهانی و گویش دوم را گویش جدید نامیده‌اند. اوستای امروزی حدود یک سوم اوستای دورهٔ ساسانی است. اوستای دورهٔ ساسانی بیست‌ویک نسک داشته‌است. اوستای کهن کتاب اوستایی که به امروز رسیده‌است، از نظر زمانی به سه بخش متفاوت تقسیم می‌شود: - بخش یکم شامل «اوستای کهن» که مضامین آن از نظر زمانی متعلق به روزگار پیش از زرتشت (پیش از حدود دو هزار و هشتصد سال پیش) است؛ اما نگارش آن متعلق به عصرهای پس از زرتشت است و هنگام این نگارش و بازنویسی دگرباره، تا اندازه‌ای مضامین و باورهای جدیدتر را به متن‌های کهن اضافه کرده‌اند. - بخش دومِ اوستا از نظر زمانی شامل «گات‌ها» است که سروده‌های مینوی شخص زرتشت به شمار می‌رود که هر چند از نظر مضمون پس از اوستای کهن سروده شده است؛ اما از نگاه زبان و نگارش، کهن‌ترین بخش اوستای موجود است. - بخش سوم اوستا از نظر زمانی شامل یسنا، یشت‌های جدید، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا است که همگی جزو اوستای نو به حساب می‌آیند. اما بسیاری از مضامین همین بخش‌های جدید نیز برگرفته و اقتباس شده از باورها و نوشتارهای کهن است؛ اما این آمیختگی به حدی است که امکان تفکیک را امکان‌پذیر نمی‌سازد. به عنوان نمونه می‌توان از داستان جمشید در وندیداد نام برد که یکی از کهن‌ترین داستان‌ها و باورها و نوشتارهای ایرانیان است، اما شکل نگارشی کهن آن کاملا دگرگون شده و تغییر اساسی یافته‌است. منابع

اوستا، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه

اوستای کهن (متن کامل)، گزارش و پژوهش رضا مرادی غیاث آبادی، چاپ ۱۳۸۲

کتاب زبان فارسی و سرگذشت آن، نوشتهٔ دکتر محسن ابوالقاسمی

دایره‌المعارف کاتولیک

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد