Capitan Totti
23rd February 2014, 02:05 AM
شگفتیهای اندیشه اشوزرتشت (http://parskoroosh.blogfa.com/post/1382)
موبد اردشیر خورشیدیان: از آنجا که «اندیشهها»ی بشری بنیانگزار باورهای انسانها هستند و «باورهای» بشری است که وجدان فطری انسانها را تعریف میکنند، خلق وخو و اخلاق میشود. و«اخلاق» است که «قانون» را مینویسد و حدوحدود، حق وحقوق و آزادیهای فردی واجتماعی را بهدقت تعریف میکند و درنتیجه «امنیت» و«عدالت» در فرد و جامعه ایجاد میکند. تنها چنانچه اندیشههای بشری انسانی باشد، میتواند باورهای انسانی، اخلاق، قانون، امنیت وعدالت انسانی بهباورآورد و تعالیبخش و فروهرساز باشد. وگرنه فرد و جامعه را به بیراهه میکشاند.
در روز خورداد ازماه فروردین ۱۷۶۸ سال پیش ازمیلاد در سرزمین «ایرانویج» که هنوزآریاییان درجهان پراکنده نشده و با زندگی دامدا ری و انجام ییلاق و قشلاق، روزگار میگذرانیدند و بیسوادی و نادانی درجهان فراگیر بود و سران و پیشوایان، با باور به طبیعتپرستی و خدایان پنداری ازروی ناآگاهی و نادانی و برای نگهداری منافع و مصالح خویش، فرهنگ تسلیمشدن به سرنوشت و خرافات را در میان مردم گسترش میدادند. در شهر «رگه» در کنار دریاچهی « چیچَست»، کودکی پای به گیتی نهاد که پدرش «پُوروشَسب» و مادرش «دُغدو» ازخانواده «اسپیتمان»، نام او را «زرتشت» نهادند. و در کودکی به استادی اندیشمند بهنام «بُرزین» سپرده شد تا دانش زمان بیاموزد. اشوزرتشت در کودکی بسیار پرسشگر بود و تا پاسخ منطقی پرسش خود را نمییافت، از پای نمینشست. اندیشهی پژوهشگرِ او، وی را برآن داشت که به همه باورهای نیاکانی و اوضاع اجتماعی زمانه خویش تردید به دل راه دهد و راه و روشهایی را که مردمان زمان او که آیین «مهری» و «زروانیسم» و «هوشنگی» داشتند و پیشوایانشان «کرپن» و«اوسیجها»، آنها را پاسداری و تبلیغ میکردند و کاویها(پادشاهان کیانی) با همهی توان از آنها دفاع مینمودند، را نابخردانه یافت. آیینهایی که بر پایهی ترس از خدایان پنداری استوار بود و دروغ و ناراستی میپراکند و بر خشم وکین می افزودند وجهان را به تباهی میکشاند(گاتها).
زرتشت درسن ۲۰ سالگی برای فروشدن در اندیشههای خویش و یافتن پاسخی راستین در حل دشواریها به کوه «اُشیدَرنه» پناه برد وبه مدت ده سال با خدای خود خلوت گزید و به دروننگری پرداخت،(همهی بندهای یسنا۲۸). اوپرسشهای بیشمار خویش را بهوسیله «وهومن»(نیک اندیشی) با اهورامزدا(دانای بزرگهستی بخش) درمیان نهاد و پس از برگزیده شدن به پیامبری درسن سی سالگی با کتاب آسمانی «گاتها» به میان مردم بازگشته، انسانها را به دریافت و پذیرش و پیروی از دین «مزدهیسنی» ومبارزه منطقی و خردمندانه با آیینهای «دیویسنی» تبلیغ نمود.
خوشبختانه امروزه کتاب آسمانی زرتشتیان «گاتها» با تلاش و کوشش و گذشت و فداکاری نیاکان بهدین بهویژه موبدان، بهگونهای بسیار دقیق و کامل مانده است و توسط اوستاشناسان با دقت برگردان شده است و هر انسانی خود میتواند با بازگشت به این کتاب، به ریزهکاریهای اندیشهها و باورهای پیامبر ایران زمین، اشوزرتشت پیببرد.
موبد اردشیر خورشیدیان: از آنجا که «اندیشهها»ی بشری بنیانگزار باورهای انسانها هستند و «باورهای» بشری است که وجدان فطری انسانها را تعریف میکنند، خلق وخو و اخلاق میشود. و«اخلاق» است که «قانون» را مینویسد و حدوحدود، حق وحقوق و آزادیهای فردی واجتماعی را بهدقت تعریف میکند و درنتیجه «امنیت» و«عدالت» در فرد و جامعه ایجاد میکند. تنها چنانچه اندیشههای بشری انسانی باشد، میتواند باورهای انسانی، اخلاق، قانون، امنیت وعدالت انسانی بهباورآورد و تعالیبخش و فروهرساز باشد. وگرنه فرد و جامعه را به بیراهه میکشاند.
در روز خورداد ازماه فروردین ۱۷۶۸ سال پیش ازمیلاد در سرزمین «ایرانویج» که هنوزآریاییان درجهان پراکنده نشده و با زندگی دامدا ری و انجام ییلاق و قشلاق، روزگار میگذرانیدند و بیسوادی و نادانی درجهان فراگیر بود و سران و پیشوایان، با باور به طبیعتپرستی و خدایان پنداری ازروی ناآگاهی و نادانی و برای نگهداری منافع و مصالح خویش، فرهنگ تسلیمشدن به سرنوشت و خرافات را در میان مردم گسترش میدادند. در شهر «رگه» در کنار دریاچهی « چیچَست»، کودکی پای به گیتی نهاد که پدرش «پُوروشَسب» و مادرش «دُغدو» ازخانواده «اسپیتمان»، نام او را «زرتشت» نهادند. و در کودکی به استادی اندیشمند بهنام «بُرزین» سپرده شد تا دانش زمان بیاموزد. اشوزرتشت در کودکی بسیار پرسشگر بود و تا پاسخ منطقی پرسش خود را نمییافت، از پای نمینشست. اندیشهی پژوهشگرِ او، وی را برآن داشت که به همه باورهای نیاکانی و اوضاع اجتماعی زمانه خویش تردید به دل راه دهد و راه و روشهایی را که مردمان زمان او که آیین «مهری» و «زروانیسم» و «هوشنگی» داشتند و پیشوایانشان «کرپن» و«اوسیجها»، آنها را پاسداری و تبلیغ میکردند و کاویها(پادشاهان کیانی) با همهی توان از آنها دفاع مینمودند، را نابخردانه یافت. آیینهایی که بر پایهی ترس از خدایان پنداری استوار بود و دروغ و ناراستی میپراکند و بر خشم وکین می افزودند وجهان را به تباهی میکشاند(گاتها).
زرتشت درسن ۲۰ سالگی برای فروشدن در اندیشههای خویش و یافتن پاسخی راستین در حل دشواریها به کوه «اُشیدَرنه» پناه برد وبه مدت ده سال با خدای خود خلوت گزید و به دروننگری پرداخت،(همهی بندهای یسنا۲۸). اوپرسشهای بیشمار خویش را بهوسیله «وهومن»(نیک اندیشی) با اهورامزدا(دانای بزرگهستی بخش) درمیان نهاد و پس از برگزیده شدن به پیامبری درسن سی سالگی با کتاب آسمانی «گاتها» به میان مردم بازگشته، انسانها را به دریافت و پذیرش و پیروی از دین «مزدهیسنی» ومبارزه منطقی و خردمندانه با آیینهای «دیویسنی» تبلیغ نمود.
خوشبختانه امروزه کتاب آسمانی زرتشتیان «گاتها» با تلاش و کوشش و گذشت و فداکاری نیاکان بهدین بهویژه موبدان، بهگونهای بسیار دقیق و کامل مانده است و توسط اوستاشناسان با دقت برگردان شده است و هر انسانی خود میتواند با بازگشت به این کتاب، به ریزهکاریهای اندیشهها و باورهای پیامبر ایران زمین، اشوزرتشت پیببرد.