zoh_reh
26th January 2014, 08:20 PM
جامعه و افزایش خرافه!
خرافه را در لغتنامهها سخن بیهوده و یاوه و باطل معنی کردهاند و در واقع به آن دسته اعمال و رفتار و اعتقاداتی گفته میشود که به طور غیرمنطقی به توجیه و تشریح یک پدیده بپردازد. این عقیده به خرافات، در فرهنگها و آداب و رسوم مختلف با یکدیگر متفاوت است و همینطور سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میشود و چه بسا در این بین، دستخوش تغییرات عجیب و غریبی نیز بشود.
http://img1.tebyan.net/big/1391/11/1622411721292342215715816315824165988077179.jpg
این ساختههای ذهنی و غیرواقعی، در زندگی خیلیها چنان اهمیتی پیدا کرده که حاضر نیستند ریسک رعایت نکردنش را به جان بخرند و بدون اینکه دلیل هیچ یک از رفتار و عقایدشان را بدانند، به این ساختههای ذهنی دامن میزنند و آن را به دیگران نیز منتقل میکنند.
ارتباط بین جارو کردن بچه و آمدن مهمان رودربایستیدار!
وقتی از بیرون به قضیه نگاه میکنی، خندهات میگیرد! ارتباط دو چیز بسیار دور از هم خندهدار هم هست. خرافاتیها برای هر چیزی، قوانین خودشان را دارند. مثلاً معتقدند نباید قیچی را به هم زد چون دعوا راه میافتد. یا اگر بچه جارو دست بگیرد و خانه را جارو کند، همان موقع مهمانی که با او رودربایستی داری میآید. اگر اول صبح گربه سیاه ببینی آن روز، روز خوبی برایت نیست. بعضی اعداد مثل 13 بدشگون هستند و بعضی دیگر خوشیمن. اگر میخواهی لباس بدوزی چهارشنبه این کار را بکن چون از آن به بعد دیگر چهارتا چهارتا برایت این اتفاق میافتد! دیده شدن تفاله چای در حالی که روی سطح چای شناور است نشانه آمدن یک غریبه به خانه است. عطسه نشانه این است که نباید در کار عجله کرد. شب نباید ناخن گرفت و هزار قانون و مقرراتی که هیچکس هیچوقت دلیلشان را نپرسیده است.
خرافاتیها چه کسانی هستند؟
کارشناسان معتقدند اعتقاد به خرافه با توسعهیافتگی نسبت عکس دارد. یعنی در هر منطقهای که سطح توسعهیافتگی در زمینههای مختلف مثل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پایین باشد، شیوع خرافات و موهومات در آنجا بیشتر است.
به طور کلی علم، با هرگونه مطلب و عقیده متافیزیکی موهوم که ریشه عقلی ندارد مقابله کرده و آن را رد میکند. پس هر جامعهای که از سطح علمی و فرهنگی پایینتری برخوردار باشد، خرافات در آن بیشتر جا باز خواهد کرد.
البته نظر بالا را گروهی دیگر از کارشناسان قبول ندارند و برای اثبات مدعایشان، جوامع پیشرفتهای مثل آمریکا را مثال میزنند که در عین توسعهیافتگی، باز هم معتقد به اصولی هستند که مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنها معتقدند این پدیده مصنوع دست بشر، تنها معضلی است که با وجود تغییر و تحولات رشد و توسعه جوامع هنوز به حیات خود ادامه میدهد و اتفاقاً بر طرفدارانش افزوده شده و فقط شاید شکل آن کمی تغییر کرده باشد. اما آنچه اکثر کارشناسان بر آن تأکید دارند این است که خرافات، به دلیل جهل نسبت به ناشناختهها و نادیدهها ایجاد شده است. وقتی انسان خودش را در برابر توضیح یک مسئله ناتوان میبیند و نمیتواند برای آن دلیلی پیدا کند، دچار خرافات میشود.
http://img1.tebyan.net/big/1390/02/578030123198124214228153999419447170213.jpg
از نظر روانشناسان، خرافات در مواقع حساس و لحظههای عدم اطمینان و اعتماد بر آینده ایجاد میشود. به این معنا که خرافاتیها برای آن که از نظر روحی احساس آرامش کنند، به برخی اصول و اعتقادات متوسل میشوند و با این کار میخواهند اضطراب ناشی از پدیدههای ناشناخته را در وجود خود کم کنند.
خرافات در دین
نه فقط در دین ما، که در همه ادیان بحث نفوذ خرافات همیشه مطرح بوده و موجب نگرانیهایی شده است. اینکه از اجدادمان یک سری اصول بیپایه و اساس را بگیریم و آن را بدون چون و چرا و بدون ریشه دینی اجرا کنیم، نه تنها به اصل دین ضربه میزند که حواشی دین را به متن آن میکشاند.
در قرآن در آیات بسیاری پیروی کورکورانه از اعمال و رفتار نیاکان و پدران مذموم شمرده شده و خداوند همه را از این کار نهی کرده است.
بزرگان دین و مراجع نیز بارها و بارها از نفوذ این خرافات در دین ابراز نگرانی کرده، آن را بدعت در دین دانسته و خواستار دور انداختن افکار موهوم و خرافی وارد شده به دین که هیچ پایه و اساس دینی ندارند، شدهاند.
شاید هیچکس هیچوقت نداند چرا عدد 13 نحس است؛ چرا باید بعد از عطسه کردن، کاری که میخواهی انجام بدهی را به تأخیر بیندازی؛ چرا به هم زدن قیچی موجب دعوا راه افتادن میشود اما این موارد هنوز هم رعایت میشود و ترس از عقوبت رعایت نکردنش، همچنان در دل خیلیهایمان باقی است.
تبیان
خرافه را در لغتنامهها سخن بیهوده و یاوه و باطل معنی کردهاند و در واقع به آن دسته اعمال و رفتار و اعتقاداتی گفته میشود که به طور غیرمنطقی به توجیه و تشریح یک پدیده بپردازد. این عقیده به خرافات، در فرهنگها و آداب و رسوم مختلف با یکدیگر متفاوت است و همینطور سینه به سینه و نسل به نسل منتقل میشود و چه بسا در این بین، دستخوش تغییرات عجیب و غریبی نیز بشود.
http://img1.tebyan.net/big/1391/11/1622411721292342215715816315824165988077179.jpg
این ساختههای ذهنی و غیرواقعی، در زندگی خیلیها چنان اهمیتی پیدا کرده که حاضر نیستند ریسک رعایت نکردنش را به جان بخرند و بدون اینکه دلیل هیچ یک از رفتار و عقایدشان را بدانند، به این ساختههای ذهنی دامن میزنند و آن را به دیگران نیز منتقل میکنند.
ارتباط بین جارو کردن بچه و آمدن مهمان رودربایستیدار!
وقتی از بیرون به قضیه نگاه میکنی، خندهات میگیرد! ارتباط دو چیز بسیار دور از هم خندهدار هم هست. خرافاتیها برای هر چیزی، قوانین خودشان را دارند. مثلاً معتقدند نباید قیچی را به هم زد چون دعوا راه میافتد. یا اگر بچه جارو دست بگیرد و خانه را جارو کند، همان موقع مهمانی که با او رودربایستی داری میآید. اگر اول صبح گربه سیاه ببینی آن روز، روز خوبی برایت نیست. بعضی اعداد مثل 13 بدشگون هستند و بعضی دیگر خوشیمن. اگر میخواهی لباس بدوزی چهارشنبه این کار را بکن چون از آن به بعد دیگر چهارتا چهارتا برایت این اتفاق میافتد! دیده شدن تفاله چای در حالی که روی سطح چای شناور است نشانه آمدن یک غریبه به خانه است. عطسه نشانه این است که نباید در کار عجله کرد. شب نباید ناخن گرفت و هزار قانون و مقرراتی که هیچکس هیچوقت دلیلشان را نپرسیده است.
خرافاتیها چه کسانی هستند؟
کارشناسان معتقدند اعتقاد به خرافه با توسعهیافتگی نسبت عکس دارد. یعنی در هر منطقهای که سطح توسعهیافتگی در زمینههای مختلف مثل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پایین باشد، شیوع خرافات و موهومات در آنجا بیشتر است.
به طور کلی علم، با هرگونه مطلب و عقیده متافیزیکی موهوم که ریشه عقلی ندارد مقابله کرده و آن را رد میکند. پس هر جامعهای که از سطح علمی و فرهنگی پایینتری برخوردار باشد، خرافات در آن بیشتر جا باز خواهد کرد.
البته نظر بالا را گروهی دیگر از کارشناسان قبول ندارند و برای اثبات مدعایشان، جوامع پیشرفتهای مثل آمریکا را مثال میزنند که در عین توسعهیافتگی، باز هم معتقد به اصولی هستند که مبنای عقلی و منطقی ندارد. آنها معتقدند این پدیده مصنوع دست بشر، تنها معضلی است که با وجود تغییر و تحولات رشد و توسعه جوامع هنوز به حیات خود ادامه میدهد و اتفاقاً بر طرفدارانش افزوده شده و فقط شاید شکل آن کمی تغییر کرده باشد. اما آنچه اکثر کارشناسان بر آن تأکید دارند این است که خرافات، به دلیل جهل نسبت به ناشناختهها و نادیدهها ایجاد شده است. وقتی انسان خودش را در برابر توضیح یک مسئله ناتوان میبیند و نمیتواند برای آن دلیلی پیدا کند، دچار خرافات میشود.
http://img1.tebyan.net/big/1390/02/578030123198124214228153999419447170213.jpg
از نظر روانشناسان، خرافات در مواقع حساس و لحظههای عدم اطمینان و اعتماد بر آینده ایجاد میشود. به این معنا که خرافاتیها برای آن که از نظر روحی احساس آرامش کنند، به برخی اصول و اعتقادات متوسل میشوند و با این کار میخواهند اضطراب ناشی از پدیدههای ناشناخته را در وجود خود کم کنند.
خرافات در دین
نه فقط در دین ما، که در همه ادیان بحث نفوذ خرافات همیشه مطرح بوده و موجب نگرانیهایی شده است. اینکه از اجدادمان یک سری اصول بیپایه و اساس را بگیریم و آن را بدون چون و چرا و بدون ریشه دینی اجرا کنیم، نه تنها به اصل دین ضربه میزند که حواشی دین را به متن آن میکشاند.
در قرآن در آیات بسیاری پیروی کورکورانه از اعمال و رفتار نیاکان و پدران مذموم شمرده شده و خداوند همه را از این کار نهی کرده است.
بزرگان دین و مراجع نیز بارها و بارها از نفوذ این خرافات در دین ابراز نگرانی کرده، آن را بدعت در دین دانسته و خواستار دور انداختن افکار موهوم و خرافی وارد شده به دین که هیچ پایه و اساس دینی ندارند، شدهاند.
شاید هیچکس هیچوقت نداند چرا عدد 13 نحس است؛ چرا باید بعد از عطسه کردن، کاری که میخواهی انجام بدهی را به تأخیر بیندازی؛ چرا به هم زدن قیچی موجب دعوا راه افتادن میشود اما این موارد هنوز هم رعایت میشود و ترس از عقوبت رعایت نکردنش، همچنان در دل خیلیهایمان باقی است.
تبیان