MR_Jentelman
17th July 2009, 12:48 PM
نام اصلي اين منطقه رام اردشير بوده و بنای اوليه آن به اردشير ساسانی نسبت داده مي شود. استان بوشهر در جنوب ايران واقع شده و بين 27 درجه و 14 دقيقه پهناي شمالی و 50 درجه و 6 دقيقه تا 52 درجه و 58 دقيقه درازاي خاوري از نيم روز گرينويچ قرار گرفته است. دسترسي به استان بوشهر از سه طريق هوايي, زميني و دريايي امكان پذير است. كشاورزی استان از نظر نوع محصولات توليدی و روش های توليد به دو قسمت محصولات زراعی و محصولات درختی تقسيم می شوند. مهم ترين محصولات زراعی را گندم، جو آبی و ديم، تنباكو، پياز، كنجد، سبزی، صيفی و نباتات علوفه ای تشكيل می دهد. صنايع استان بوشهر به دو بخش صنايع دستی و صنايع ماشينی تقسيم می شود. صنايع جديد استان؛ اغلب متوسط كوچك و عموما تبديلی هستند و صنايع دستي بيش تر توسط زنان و دختران بوشهري در روستاها و شهرهاي كوچك تهيه مي شوند. استان بوشهر از جمله استان های مهم جنوب ايران است که از نظر تاريخی, طبيعی, فرهنگي و اجتماعي دارای جاذبه های متعددی است. تالاب حله كه يكی از تالاب های مشهور سراسر قلمرو جنوبی ايران محسوب می شود, به همراه منطقه حفاظت شده نای بند که از نظر تنوع جانوران وحشی منحصر به فرد است, مهم ترين جاذبه هاي طبيعي منطقه هستند. بناهای تاريخی و قديمی زيادی که در سراسر استان وجود دارند، به همراه زندگي اجتماعي و آداب و رسوم موجود؛ باعث غناي جاذبه هاي استان بوشهر شده اند.
مکان های دیدنی و تاریخی
استان بوشهر از جمله استان های مهم جنوب ايران است که از نظر تاريخی, طبيعی, اجتماعي و فرهنگي دارای جاذبه های متعددی است. تالاب حله يكی از تالاب های مشهور سراسر قلمرو جنوبی ايران محسوب می شود که فضای سرسبز و دل پذيری در اطراف خود دارد. منطقه حفاظت شده نای بند که در شهرستان بوشهر واقع شده، از نظر تنوع جانوران وحشی منحصر به فرد است. غار چهل خانه در شمال سعدآباد دشتستان، مجموعه بسيار زيبايی را دردل کوه تشکيل داده و يکی از جلوه های زيبای طبيعی استان محسوب می شود. رودخانه های متعددی نيز در اين استان جريان دارند که سواحل آن ها را می توان جزو جاذبه های طبيعی و مهم استان به شمار آورد. علاوه بر اين موارد می توان از چشمه های آب گرم استان نيز به عنوان مکان های جالب توجه استان نام برد که در اين ميان چشمه آب گرم نيلو و چشمه آب گرم گنويه اهميت بيش تری دارند. جزيره خارک که در شهرستان گناوه واقع شده است از مهم ترين جاذبه های طبيعی منطقه و يکی از جزاير زيبای خليج فارس به شمار مي آيد. اين جزيره از مناطق بسيار قديمی منطقه بوده و دارای آثار تاريخی متعددی است.
بناهای تاريخی و قديمی زيادی که در سراسر استان وجود دارند، باعث رونق جهانگردی در اين منطقه شده اند. اين بناها شامل مساجد، کليساها و عمارت های قديمی هستند که بيش تر درمرکز شهرستان قرار گرفته اند. مسجد توحيد (مسجد برازجانی ها) از قديمی ترين مساجد بوشهر است. امام زاده عبدالمهيمن در شهر بوشهر واقع شده و كليسای بوشهر نيز متعلق به ارامنه گريگوری است. قدمت آثار كشف شده در برخی از مناطق قديمی استان به هزاره اول تا سوم پيش از ميلاد می رسد. وجود تپه های تاريخی قديمی مانند تل خندق و تل مرو حاکی از قدمت طولانی منطقه است. ازميان بناهای قديمی که در استان بوشهر وجود دارند کاخ کوروش و کاخ سنگ سياه دارای اهميت بيش تری هستند. منطقه كوشک اردشير يکی از بناهای شهرستان دشتی است که بنای آن بسيار شبيه به كاخ اردشير در فيروزآباد است. برج قلعه خورموج نيز يكی از آثار شكوه مند تاريخی است که بقايای قلعه عظيم خورموج است و در مجموع جاذبه هاي متعدد استان بوشهر را تشكيل مي دهند.
صنايع و معادن
اقتصاد استان بوشهر به بخش های كشاورزی، دام داری، شيلات و تا حدودی به صنعت متكی است. صنايع استان بوشهر به دو بخش صنايع دستی و صنايع ماشينی تقسيم می شود. صنايع جديد استان؛ غالبا متوسط كوچك و عموما تبديلی هستند. درصنايع متوسط بوشهر و دشتستان و در صنايع كوچك ابتدا شهرستان دشتستان و سپس بوشهر و شهرستان های دشتی و گناوه به ترتيب دارای اهميت هستند. به غيرازشركت ملی صنايع دريايی و نيروگاه اتمی، مالكيت صنايع استان؛ بيش تر به بخش خصوصی تعلق دارد. اين واحدهای صنعتی شامل صنايع غذايی و دارويی، شيميايی، كانی غير فلزی، برق و الكترونيك، فلزی و ريخته گری، ماشين سازی، تجهيزات خودرو، نيروی محركه و لوازم و ابزار صيادی است كه عمده ترين آن ها را صنايع غذايی و دارويی و ماشين سازی تجهيزات تشكيل می دهند.
صنايع دستی از گذشته های دور نقش مهمی در زندگی و معيشت روستاييان داشته است. صنايع دستی استان بوشهر در حال حاضر بيش تر تأمين كننده نيازهای بومی منطقه است. مهم ترين صنايع دستی منطقه عبارتند از: كشتی و لنج سازی، توربافی، قالی بافی، گبه بافی، گليم، نمد، كوزه، سفال، حصير بافی، سوزن دوزی، گيوه دوزی، زنبيل و سبدبافی، جارو (پيش وينگی)، سفال گری، نوعی قليان به نام چليم، غشك، نوعی مشك مخروطی شكل سه پايه برای نگه داری آب بنام دولچه و نوعی شيرينی مخصوص بوشهر به نام مسقطی.
کشاورزی و دام داری
كشاورزی استان از نظر نوع محصولات توليدی و روش های توليد به دو قسمت محصولات زراعی و محصولات درختی تقسيم می شوند. مهم ترين محصولات زراعی را گندم، جو آبی و ديم، تنباكو، پياز، كنجد، سبزی، صيفی و نباتات علوفه ای تشكيل می دهد. درزمينه باغ داری استان بوشهر امكانات زيادی ندارد. بيش ترين باغ های منطقه را نخلستان ها تشكيل می دهند، هم چنين باغ های محدود و كوچك مركبات نيز به طور پراكنده به چشم می خورند. شهرستان دشتستان ازلحاظ توليد سالانه خرما و مركبات مقام اول و دوم را در استان كسب كرده اند. ميزان توليد خرما در حدود هشتاد هزار تن و ميزان توليد مركبات حدود ده هزار تن است.
امكانات دام داری استان بوشهر ازنظر تأمين خوراك و علوفه دام اندك است. دام داری در اين منطقه به شيوه سنتی انجام می گيرد، درنتيجه توليد گوشت و شير آن ها قابل توجه نيست. بيش ترين دام های استان را بز، گوسفند و گاو و شتر تشكيل می دهد. پرورش زنبور عسل نيز در اين استان از اهميت نسبی برخوردار است و در حدود 1500 كندوی جديد و 1000 كندوی سنتی در استان وجود دارد. يكی از مهم ترين فعاليت های اقتصادی استان بوشهر صيد ماهی است. ولی به واسطه استفاده از وسايل قديمی و روش های سنتی صيادان، امر صيد ماهی كه يك منبع مهم اقتصادی به شمار می رود، نقش واقعی خود را باز نيافته است. البته شركت شيلات ايران اقدام به صيد صنعتي در اين منطقه مي نمايد و به همين سبب كارخانه ها و مشاغل جنبي نيز در اين منطقه تشكيل شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
بنای بوشهر به اردشير ساسانی نسبت داده مي شود كه نام اصلی آن ‹‹رام اردشير›› بود. گفته می شود كه ‹‹رام اردشير›› به مرور زمان به ‹‹ريشهر›› تبديل شد. به نظر می رسد كه بوشهر تحريف شده ريشهر ـ همان شهر قديمی ـ است. به طوری كه از اسناد و اطلاعات بر می آيد، اين منطقه به علت موقعيت مناسب برای احداث پايگاه دريايی و بندرگاه، مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار می گرفته است. در زمان هخامنشيان كه كشورايران به بيست ساتراپ نشين (استان) تقسيم می شد، سرزمين بوشهر جزء ساتراپ نشين پارس بود.
داريوش فرمان داد تا کانالی از خليج فارس به دريای سرخ حفر کنند. اين كانال محققا راهی بود كه به جای كانال سوئز امروز می توانست خليج فارس و دريای عمان را از طريق دريای سرخ مستقيما به مصر و مديترانه اتصال دهد. مقابر كنده شده بر سطح سنگی جزيره خارك دليل بر حضور سربازان هخامنشی در استان بوشهر است كه برای نگهبانی از چنين راه طولانی تدارك شده بود.
خليج فارس به دليل موقعيت سوق الجيشی و به لحاظ اهميت اقتصادی و بازرگانی، در طول تاريخ همواره از سوی كشورها و دولت ها برای تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت مورد توجه قرار گرفته است. اولين يورش دولت های اروپايی به سواحل خليج فارس در سال 1506 ميلادی با حمله پرتغالی ها تحت عنوان محافظت و حراست از منافع پرتغال در برابر تجار مصری و ونيزی صورت گرفت. در سال 1031 هجری قمری شاه عباس با انگليسی ها متحد شد و دست پرتغالی ها را از خليج فارس كوتاه كرد. از سال 1148 هجری قمری نادر شاه بوشهر را كه آن زمان دهكده ای بيش نبود مورد توجه قرار داد و مشغول آماده كردن بوشهر به عنوان يك بندر و اسكله كشتی سازی با استفاده از چوب جنگل مازندران شد. هم چنين برای تامين ارتباط جزاير و سواحل خليج فارس در صدد تاسيس نيروی دريايی برآمد. در سال 1149 هجری قمری لطيف خان را به ايالت دشتستان و ناخدايی كل سواحل خليج فارس انتخاب و اعزام كرد. اين شخص برای تهيه ناوگانی در خليج فارس، بوشهر را مركز دريايی خود قرار داد. در اواخر سلطنت نادرشاه ايران 23 تا 25 فروند كشتی جنگی در خليج فارس داشت. بدين ترتيب از زمان نادر شاه بوشهر روی به پيشرفت نهاد و حتی مدتی بندر عباس را نيز تحت الشعاع خود قرار داد.
پس از قتل نادرشاه در اثر هرج و مرجی كه در ايران پديد آمد، كشتی های جنگی توسط حكم رانان و شيوخ اطراف خليج فارس ضبط شد. هم چنين بندر بوشهر و بندرعباس نيز اهميت سابق خود را از دست دادند. تجار هلندی كه در سال 1623 ميلادی روابط تجاری خود را با ايران شروع كرده بودند, پس از قتل نادر شاه ايران را ترك كردند و بصره را مركز تجارت خود قرار دادند.
اما پس از مدتی در اثر دسيسه رقبای انگليسی و به منظور نزديكی بيش تر با دهانه خليج فارس، تاسيسات تجاری خود را به خارك منتقل كردند و در عين حال از پرداخت اجاره بهای خارك به ميرمهنا حاکم بندر ريگ و جزيره خارک خودداری نمودند. مير مهنا در سال 1756 به تاسيسات هلندی ها حمله برد، دژ آن ها را تسخير كرد، و آن ها را از جزيره بيرون راند. اما به سبب اين كه در دفعات متعدد بنای سركشی و تمرد از دستورات كريم خان زند را گذاشت و آرامش خليج فارس را برهم زد، کريم خان او را شكست داد و جزيره خارك و بندر ريگ را تصرف كرد. درهمين زمان نفوذ انگليسی ها در سواحل و جزاير خليج فارس و به خصوص سرزمين بوشهر رو به گسترش نهاده موفق شدند اجازه تاسيس تجارت خانه ای را در بوشهر با امتيازات فوق العاده به دست آورند. سلسله قاجاريه كه پس از زنديه روی كار آمد چندان نفوذی در خليج فارس نداشت. در زمان ناصرالدين شاه ارتش ايران هرات را اشغال كرد و به دنبال آن حالت جنگی بين ايران و انگليس به وجود آمد. به دنبال اين مسأله ناوگان انگليس در خليج فارس مركب از هشت كشتی جنگی و تعدادی ناوگان بخاری و بادی به ايران حمله كردند و جزيره خارك را متصرف شدند.
پنج روز پس از آن قوای انگليسی در حوالی بوشهر در خاك ايران پياده شدند و شروع به پيش روی به سوی برازجان كردند. قوای ايران برازجان را تخليه و عقب نشينی كرده بود. بنابراين قوای انگليس انبار اسلحه و مهمات برازجان را منفجر كرد و سپس به بوشهر بازگشت. سرانجام در نبردی كه در نهم ژانويه 1857 ميلادی در خوشاب بين ايران و انگليس رخ داد، انگليسی ها موفق شدند سپاه ايران را شكست دهند. پيش از جنگ اول جهانی بار ديگر دولت انگليس منطقه بوشهر را مورد تجاوز قرار داد و در سال 1913 ميلادی جنگ سختی بين نيروی انگليس و دليران دلواری در گرفت. درجريان اين جنگ رييس علی دلواری و مردم تنگستان و دشتستان نقش برجسته ای ايفا كردند. رييس علی در سال 1327 هـ . ق با كمك تفنگ چی های تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمد علی شاه پاك كرد و اداره گمرگ و انتظامات و ديگر ادارات را تسخير كرد. اين كار دليران تنگستان بر انگليسی ها كه اداره گمرك را در اجاره داشتند، گران آمد و آنان برای تضعيف مشروطه خواهان و استمرار سلطه بر حيات اقتصادی و سياسی جنوب ايران به جنگ با دليران تنگستانی پرداختند و در اين راه از ديگر خوانين جنوب ايران ياری جستند. جنگ بين رييس علی و دليران تنگستان از يك طرف و انگليسی ها و خوانين متحد آنان از سوی ديگر به طور متوالی و پراكنده تا شوال 1333 هـ . ق ادامه يافت و انگليسی ها نتوانستند بر رييس علی و يارانش تفوق يابند. تا اين كه در گير و دار حمله انگليسی ها به بوشهر در شب 23 شوال 1333 هـ . ق ( سوم سپتامبر 1915 م ) هنگامی كه رييس علی در محلی به نام «تنگك صفر» قصد شبيخون به قوای انگليسی ها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله يكی از هم راهان خاين قرار گرفت و در دم به شهادت رسيد. بوشهر در زمان جنگ تحميلي عراق به ايران نيز ايفاگر نقش هاي اقتصادي و استراتژيكي مهمي بود و هم اكنو ن از نظر استراتژيكي, اقتصادي و گردشگري براي ايران داراي اهميت بسياري است. استان بوشهر در سال 1352 به استاني مستقل تبديل شد كه با دربرگرفتن شهرستان ها, شهرها و روستاهاي متعدد از جمله مناطق مهم جنوب ايران است.
مشخصات جغرافيايي
استان بوشهر در جنوب ايران واقع شده و بين 27 درجه و 14 دقيقه پهناي شمالی و 50 درجه و 6 دقيقه تا 52 درجه و 58 دقيقه درازاي خاوري از نيم روز گرينويچ قرار گرفته است. اين استان از شمال به استان های خوزستان و كهگيلويه و بوير احمد، از جنوب به خليج فارس و قسمتی از استان هرمزگان، از خاور به استان فارس و از باختر به خليج فارس محدود است. استان بوشهر با خليج فارس بيش از 600 كيلومتر مرز آبی دارد و از اهميت سوق الجيشی, اقتصادی و گردشگري قابل توجهی برخوردار است. به طور كلی آب و هوای بوشهر در نواحی ساحلی گرم و مرطوب و در قسمت های داخلی گرم و خشك صحرايی است. در استان بوشهر دو فصل محسوس وجود دارد: زمستان نسبتا خنك، شامل ماه های آذر، دی، بهمن، اسفند و تابستان گرم و خشك و طولانی. پاييز و بهار اين استان نيز بسيار زودگذر است. شهرستان های استان بوشهر عبارتند از: بندر بوشهر, بندر ديلم, بندر گناوه, تنگستان(اهرم), دشتستان(برازجان), دشتی (خورموج), بندردير, بندر كنگان. اين منطقه به واسطه كمی ارتفاع از دريا- شهر بوشهر از سطح دريای آزاد تنها پنج متر بالاتر است - و نزديكی به خط استوا و دريای گرم، سرزمين گرم و مرطوبی است. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن در سال 1375، جمعيت استان بوشهر 727373 نفر بوده است. دسترسي به استان بوشهر از سه طريق هوايي, زميني و دريايي امكان پذير است. مسيرهاي زميني دسترسي به اين راه ها عبارتند از:
راه آسفالته بوشهر – برازجان به سمت شمال خاوري به درازاي 70 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – برازجان – گناوه به سمت شمال باختري به درازاي 158 كيلومتر
راه آسفالته اصلی گناوه – بندر ماه شهر به درازاي 201 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بندر ماه شهر – اهواز به درازاي 153 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – برازجان – گناوه – بندر ماه شهر – اهواز به درازاي 512 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – كازرون به سمت شمال خاوري به درازاي 162 كيلومتر
راه ارتباطی بين بوشهر – بندر گناوه 72 كيلومتر
راه اصلی گناوه – بندر ديلم به سمت شمال باختري به درازاي 67 كيلومتر
راه خورموج تا شهر اهرم به سمت شمال باختري به درازاي 30 كيلومتر و از همين راه به درازاي 52 كيلومتر تا بندر بوشهر ادامه دارد. در ميان شهرهاي استان؛ شهر بوشهر(مرکز استان) دارای فرودگاهی بين المللی است و پروازهاي گوناگوني در آن انجام مي شود. هم چنين از طريق لنج ها و كشتي ها از راه دريا نيز امكان دسترسي به اين منطقه وجود دارد.
جاذبه های طبیعی استان بوشهر
استان بوشهر یکی از مهم ترین مناطق گردشگری طبیعی ایران به شمار می آید که پنج ماه از سال، زمانی که بیش تر قسمت های ایران در سرما و یخ بندان به سر می برند، از آب و هوایی مطلوب، سواحلی آفتابی و چشم اندازهایی کم نظیر برخوردار است. هوای معتدل پاییز و زمستان، چشمه های آب معدنی، دریای مشهور و زیبای خلیج فارس، جزیره های متعدد، تالاب های کم نظیر و ارزشمند، ویژگی های ژئومورفولوژی و زمین شناسی منحصر به فرد، پوشش گیاهی نواحی گرمسیری، جانوران خاص مناطق خشکی و دریایی در این منطقه؛ همگی دست به دست هم داده و یکی از پرجاذبه ترین نواحی طبیعی جمهوری اسلامی ایران را به وجود آورده است. جاذبه های طبیعی استان بوشهر همواره تعداد زیادی از دوست داران طبیعیت را به سوی خود جذب می کند و نقش ارزنده ای در صنعت گردشگری کشور ایفا می نماید.
جاذبه های تاریخی و معماری استان بوشهر
ستان بوشهر افزون بر جاذبه های طبیعی، فرهنگی و اجتماعی به سبب دارا بودن پيشينه تاريخی و سابقه کهن فرهنگی دارای اماکن تاريخی، مذهبی و فرهنگی با ارزشی است که از قابلیت های تاریخی و معماری این منطقه حکایت دارند. استان بوشهر از مهم ترين مناطق جنوبی ايران است که بيش تر شهرستان های آن از بناهای ديدنی و مکان های تاريخی برخوردارند.بناهای تاریخی و معماری استان بوشهر؛ شامل مسجدها و مراکز عبادی اسلامی، باغ ها و عمارت های دیدنی و برج ها و قلعه های قدیمی می شوند. آثار و بناهای تاریخی منطقه؛ ردپای تاریخی از دوره های باستانی ایران، دوره های اسلامی و معاصر در بردارند که هر یک به نوبه خود برای گردشگران جذاب و دیدنی است.
تپه های تاريخی زيادی از جمله تل خندق با معماری مربوط به دوره ساسانی و تل مرو واقع در نزديکی کاخ هخامنشی در منطقه بوشهر وجود دارند که برای باستان شناسان و دانشجویان باستان شناسی قابل توجه است. از ميان بناهای قديمی منطقه؛ کاخ کورش مربوط به دوره کورش (بنيان گذار سلسله هخامنشی) و کاخ سنگ سياه که آن هم از بناهای دوره هخامنشی است از اهميت بيش تری برخوردار هستند. گوردختر - که گفته می شود آرامگاه دختر يا خواهر كوروش است- نیز از آرامگاه های مهم منطقه است.
كوشک اردشير يکی ديگر از بناهای شهرستان دشتی است که بنای آن بسيار شبيه به كاخ اردشير در فيروزآباد بوده و برج قلعه خورموج يكی از آثار شكوهمند تاريخی است که بقايای قلعه عظيم خورموج به شمار می آید. سبک معماری اين بنا سلجوقی بوده و متاثر از سبک قلعه سازی دوره ساسانی بنا شده است. گورستان باستانی خارک نيز در تنگستان قرار دارد و به زرتشتيان منسوب است. پل مشير که بر روی رودخانه دالکی بنا شده مربوط به عهد قاجاريه است.
مسجد توحيد (مسجد برازجانی ها)؛ از قديمی ترين مساجد بوشهراست که بنای درخور توجهی دارد. امام زاده عبدالمهيمن نيز در شهر بوشهر واقع شده و گنبد آن از گچ بری های زيبايی برخوردار است. تزيينات درب و پنجره و شيشه های رنگی هشتی آن بر تلطيف نور و زيبايی بنا افزوده است. از ميان اماکن متبرکه شهرستان دشتستان، بقعه شيخ منصور خزايی را که مربوط به دوره تيموريان است را می توان نام برد و بنای امام زاده مير ارم از مهم ترين بناهای تاريخی شهرستان دشتی به شمار می آید. مسجد بردستان که گمان می رود از بناهای قرون اوليه اسلامی باشد و امام زاده شاه محمد که در چند فرسخی شمال باختری دير نزديک محلی معروف به نام بردخون قرار گرفته؛ جزو بناهای مهم شهرستان دير هستند. کليسای بوشهر هم از اماکن زيبای استان است که متعلق به ارامنه گريگوری است.
خانه ها و عمارت های قديمی بسياری در استان بوشهر وجود دارند که برخی از آن ها عبارتند از: عمارت ملک که به صورت يک مجموعه ساختمانی و متعلق به يک قرن پیش است. عمارت گلشن که قدمت آن 170 سال بوده و مجموعه حاج رييس که از پنج ساختمان تو در تو تشکيل شده و در اواسط دوره قاجاريه ساخته شده است. ازميان جاذبه های تاريخی تنگستان، خانه رييس علی دلواری در شهرستان تنگستان يادآور خاطرات فراموش نشدنی مبارزات آزادی خواهی هشتاد سال پيش است. قلعه نصوری را می توان مهم ترين جاذبه تاريخی شهرستان کنگان به حساب آورد. اين بنا در بندر طاهری در کرانه خليج فارس قرار داشته و متعلق به اوايل قاجاريه است. (جزییات توضیحی در مورد تمام بناهای یادشده به علاوه بناهای دیگر در هر شهرستان به صورت آیتم های جداگانه ای جهت اطلاع علاقه مندان آورده شده است
جشن ها و آیین های استان بوشهر
در تاريخ فرهنگ و تمدن ايرانی، جشنها و روزهای عيد، ريشه در تاريخ افسانهای ايران باستان؛ يعنی دوره سلسله پيشدادی دارند. جشن ها و آیین های استان بوشهر به جشن های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می شوند. جشن های بزرگ مذهبی در استان بوشهر شامل: جشن ميلاد حضرت محمد(ص)، جشن ميلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن های بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت علی(ع) به جانشينی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن های مذهبی مهم استان بوشهر به شمار می آيند. جشن بزرگ عيد فطر در استان بوشهر؛ عید تلخک یا عید مرده ها نامیده می شود. در اين روز كسانی كه عزيز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار می كنند و مردم برای تسليت به ديدن آن ها می روند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عيد فطر، مردم به زيارت اهل قبور می روند و بر قبر مرده های خود سفره می چينند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عيد خوانده می شود.
در میان جشن های ملی؛ جشن های عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن ها به شمار می آیند. نخستين جشن ايرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشيد مرسوم شد و در زمان های بعد، جشنها و آيينهای ديگری چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته می شوند. اقليت های مذهبی استان بوشهر نيز می توانند جشن های مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشن های ملی؛ آیین های ویژه عید نوروز مهم ترین جشن ها به شمار می آیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، اين عيد ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار می كنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
اين مراسم در ميان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام می شود. در عين حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نيک می گيرند و چند روز به تحويل سال نو مانده نوعی شيرينی تهیه می کنند که به شيرين بيب گلی معروف است. بيش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شيرينی بيب گلی و شيرينی قراپيچ، شیرینی های دیگری نیز ار بازار تهیه می کنند و در تمام ایام جشن های نوروزی از مهمانان با انواع شیرینی ها پذیرایی می شود.
آیین های شب چهارشنبه سوری پیش از شروع جشن های نوروزی برگزار می شوند. در گذشته در بوشهر؛ آخرين شب چهارشنبه ماه صفر هر سال قمری را به منزله چهارشنبه سوری می دانسته اند. (به دليل اين كه ماه صفر و به ويژه روز 13 آن را بسيار سنگين و بلاخيز قلمداد می كرده اند) بنابراين برای جان سالم به در بردن از نحوست ماه صفر و مخصوصا به خاطر آن كه نحوست آن ماه به ماه های بعد منتقل نشود و به همان ماه ختم شود به گونه زير عمل می كرده اند:
در آخرين سه شنبه ماه صفر سه شنبه شب) به كنار دريا می رفته اند و پاهای خود را تا ساق در آب می زدند و ضمن اين كه چند عدد سنگ به دورن آب پرتاب می كردند؛ می گفتند: درد و غمم در بيشو تو آو دريه بيشو
درد و غم من بيرون برود در آب دريا برود
مضمون اين خواسته با اعمال چهارشنبه سوری آخر سال خورشيدی كه آتش برافروخته می شود و از روی آن می پرند؛ می گويند: سرخی تواز من ... زردی من از تو یکی است.
هر گاه چهارشنبه سوری با فصل تابستان تقارن پيدا کند؛ معمولا" نوجوانان پسر و دختر در صبح چهارشنبه سوری راهی دريا می شوند و مراسم چهارشنبه سوری خود را با شنا كردن در آب دريا به جای می آورده اند.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم اين ديار است. بر اساس رسم آن ها شب چهارشنبه سوری نبايد نفرينی صورت گيرد زيرا بر اين باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا 1999 قضا و بلا نازل می شود كه فقط 999تای آن در اين شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو يا كهنه ای را به خانه يا زمين می زنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور می ریزد.
مراسم زار(ليوا) که از آیین های شب چهارشنبه سوری است ريشه افريقايی دارد و گويا از طريق حبشه به اين منطقه راه يافته است و برای فرد بيمار برگزار می شود. اين رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار می شود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص می پوشند و عطر مخصوص اين مراسم را نيز به خود می زنند و خود را برای مراسم آماده می كنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گياهان : كندرک،ريحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ(نوعی گياه) تهيه می کنند و بيمار را دور از چشم زنان و يا بالعكس اگر مريض زن باشد دور از چشم مردان نگه می دارند و از اين معجون برتن بيمار می مالند و مقداری نيز به خورد او می دهند. اين مراسم چندين شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بيماری بايد هميشه لباس تميز و سفيد بپوشد و خود را مرتب بشويد و معطر كند. در ضمن می نيز نبايد بنوشد و هيچ كار خلافی انجام ندهد و به اين صورت او برای هميشه در جرگه اهل هوا در می آيد.
جشن های ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیین های خاص خود است. در حال حاضر برخی از آن ها از بين رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی ديگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ريش سفيد و يا بزرگ خانواده پدر يا مادر داماد انجام میشود. در اين زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهايی را می دهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بيش تر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آينده خويش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه اين كه دختر را برای فاميل يا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ريش سفيد خانواده داماد پيش پدر عروس می آيند و بدين ترتيب شرايط نهايی طرفين مطرح می شود. در اين نشست مهريه حاضر و غايب تعيين میشود. در گذشته ها مهريه پوست پياز و يا بال پشه تعيين می شد. چون امكان جمعآوری اين اقلام غير ممكن بود، بدين ترتييب طلاق غير ممكن می شد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شير يا شير بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعيين اين شرايط نوبت به نامزدی میرسد. بدين صورت يک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پيچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نيز به مراسم بريدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون می گويند.خانواده داماد بعد از اين كه لباس های عروس را تهيه كرده يک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (ع) يا شب های جمعه را تعيين كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس می برند. بردن لباسها معمولاً يك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آن ها را داشته باشد. دايه يا زن خياط لباسها را يكیيكی به مهمانان نشان میدهد در عوض اين كار به وی هدايايی تقديم میشود. قيچی زدن لباس عروس را بايد يک زن خوشبخت و دولتمند (يعنی اين كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سينی چيده و روی آن را روسری سبزی می كشيدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر ديلم لباسهای داماد را نيز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد می برند و به اين كار تشريف میگويند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک يا دايه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت می گيرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ريخته و نقل و نبات نيز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حرير سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خير و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی می نمايد. به اين عمل طلبون نيز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشيدن لباس نو در حجلهای كه وسط حياط داماد درست شده مینشيند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع می شوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد می بندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نيز پول و شيرينی روی سر داماد میريزند که به این مرام سرتراشون می گویند. هنگام سرتراشون دعايی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در اين مراسم مردم با شربت و شيرينی و آجيل پذيرايی می شوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً يك شب قبل از عروسی انجام می دهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با يک پارچه حرير سبز رنگ می بندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسيقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پيچ با نان محلی كه كنجد روی آن ماليده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طريقه پخش حلوا به اين صورت است كه حلواها را در كاسه و يا بشقاب چيده و در سينی بزرگی قرار می دهند، يكی از بستگان عروس و يا داماد سينی را روی سر گذاشته و به خانههای همسايه و فاميل میرود و حلوا را تقسيم میكنند. اين حلوا را صبح عروسی نيز پخش میكند.امروزه مراسم حنابندان به اين صورت است كه يك برگ سبز درخت نارنج و يا يک اسكناس هزارتومانی را در دست های عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا می گذارند. هنگام حنابندان اين شعر خوانده میشود: "عروس حنا میبنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا می بنده"
دومارويی رسم دیگری است که در مراسم های عروسی انجام می شود. در روستاهايی كه كنار روخانه و يا دريا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر می گردانند و سرتراشون انجام می شود. در نقاط ديگر داماد را برای زيارت به پابوسی پير يا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد می آوردند (در قديم كه عروس را با اسب می آوردند) عروس تا هديه ای نمی گرفت از اسب پياده نمی شد که به این رسم پااندازون گفته می شود. امروزه آوردن عروس با اتومبيل انجام میشود در اين شرايط نيز عروس تا هديه نگيرد از اتومبيل پياده نمی شود. هدايا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و يا قطعهای زمين باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظير بندر ريگ و بندر گناوه و ديلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به ديدن عروس می روند و هديه مورد نظر خود را تقديم میكنند. در منزل عروس با شيرينی و آجيل و شربت از مهمانان پذيرايی میشود. آجيل را در دستمال كوچكی می پيچنانند و ميهمانان آن را با خود به منزل می برند. يزله خوانی و خيام خوانی از جمله آداب موسيقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آيينهای طلب باران از جمله آیین های محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخير روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آيينها و مناسكی را برای تسخير اين عنصر طبيعی انجام میدهند. برخی از این آیین ها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلين (gal galin): هنگام غروب مردم محله در يک كوچه جمع شده و يک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهيه شده با گونی می پوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به اين فرد گلی میگويند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب می ريزند. گلی به درب خانهها می رود و طلب هديهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذايی از قبيل گندم، جو، حبوبات و يا پول میدهد. عده ای به ويژه كودكان نيز پشت سر گلی به راه می افتند و اشعاری میخوانند" نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)"
اگر صاحب خانه به آن ها هديهای بدهد میگويند: "خونه گچی پر همه چی" اگر صاحب خانه به آن ها چيزی ندهد؛ میگويند: "خونه گدا هيچی ندا"
هنگام عبور از كوچه اين اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
"گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجيم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجيم كهنه تون"
از هديه های جمع آورده شده، شله يا حليم درست میكنند. يک دانه مهره يا ريگ در آش می اندازند. سپس آش را بين حضار تقسيم میكنند. در سهميه آش هر كس ريگ ديده شد، او را كتک می زنند.در اين موقع يک نفر ريش سفيد و يا سيد محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگويد من ضامن اين فرد هستم تا چند روز ديگر باران خواهد آمد. اگر باران نيامد او را بزنيد. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (يعنی امام زاده يا پيری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادی هايی كه كنار ساحل هستند به سمت دريا كه در جهت مغرب است می روند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم ديگر میخوانند: "قبله دعا میشينيم سی او خدا میشينيم"
وقتی مردم به سوی پير يا امام زاده حركت می كنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران می نمايند.
مراسم تک تكو tek teku نیز از آيينهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبيز يا الک را در دست گرفته و با ريگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند يا چای می دهد. چيزهايی را كه جمع شده است به سر پير يا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. اين كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهدباريد.
مراسم آفتاب خواهی(بند آمدن باران):به همان اندازه كه باران برای مناطق گرم ضروری است، اگر زياد ببارد، سيل راه میافتد در اين شرايط مردم به روش های بند آمدن باران هستند، تا از ايجاد سيل و ويرانی خانههايشان در امان باشند. به اين منظور مهری را كه باآن نماز میخوانند، در زير باران می اندازند، آن ها معتقدند با اين كار باران شرمش میشود و بند می آيد. هم چنين آرد و نمک را(كه مقدس هستند) توی باران میپاشند تا باران بند بيايد. وياچوبی را آتشزده سرخ كه شد آن را در دست گرفته در زير باران میگردانند.
دم دم سحری در ماه رمضان: در ماه مبارک رمضان هنگام سحر برای بيدار كردن مردم دو نفر در حالی كه يكی چراغ فانوسی به دست دارد و ديگری دمامی را به دوش می كشد به در يک به يک خانه ها رفتند و با كوبيدن سه بار چوب بر دمام آن ها را از خواب بيدار می كنند تابرای خوردن سحری آماده شوند اين دونفر هنگام كوبيدن طبل اين اشعار را می خوانند "خداوندا توستاری همه خوابند توبيداری به حق لا اله الا الله همه عالم نگه داری"
پس از پايان ماه مبارک رمضان بعداز خواندن نماز عيد فطر اين دونفر طبل را به دست گرفته و سركوچه ها به درب منازل می روند وبرای گرفتن پاداش صاحب خانه را خبر می دهند. صاحب خانه به آن ها مقداری پول می دهد.
به سبب ساحلی بودن استان بوشهر و محدود بودن كشاورزی و دام داری، ماهی و میگو سهم عمده ای در خوراک مردم استان بوشهر دارند. غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند. تقريبا همه خوراک هایی که در اين استان تهيه و طبخ می شوند، ریشه در طبع محلی مردمان بوشهری دارد. انواع قلیه رایج ترین غذای محلی استان بوشهر به شمار می آیند. قلیه يک واژه عربی است و مفهوم عام آن نوعی خوراک است كه از گوشت درست می كنند. در نواحی ساحلی منظور از قليه؛ خورش ماهی و ميگو است. قليه انواع مختلفی دارد که قليه اسفناج، بادنجان، كدو ترش، برنج، به، هويج، پيتی، سغدی، قليه ماهی، قليه ميگو، كباب ميگو، آبگوشت ماهی، شينسيل ميگو، دم پخت ماهی، ماهی شكم گرفته، كباب ماهی، ماهی شور پلو، عرق گير ماهی، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، ماموسه و پاكوره از جمله برخی از آن ها هستند. برخی دیگر از انواع غذاها چون: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سيب زمينی، خوراک فاسوليا، گنمه، دم پخت ماش، خورشت جگر، خورشت گل كلم، خورش كلم پيچ، خورش لوبيا سبز، خورش بادمجان، دال عدس، حلوای عسلی و ... از دیگر غذاهای محلی این منطقه به شمار می آیند.
تنداز ماهی (TANDAZ): غذایی است که ماهی را سرخ كرده و همراه پياز و سبزی (گشتيز و شويد) درلا به لای برنجی كه می خواهند دم بياورند؛ قرار می دهند و مصرف می کنند.
گمنه GEMNE يا للکLELEK: گمنه از بلغور گندم تهيه میشد. ابتدا پياز داغ درست كرده بعد به آن آب میزنند. بعد از جوش آمدن گندم را كه قبلاً بو دادهاند به آن میافزايند و مانند برنج دم میكنند. اين غذا بیش تر در دشتی تهیه می شود و در این شهرستان خوراک گمنه؛ غذای دايمی سفره هاست.
رشته: رشته را نيز مانند برنج پخته و آن را دم میكنند و بعد و با بادمجان سرخ كرده يا ماهی مصرف می کنند.
در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است: يكی در تنور و ديگری روی تابه.
نان تنوری ضخيم و به گروه مشهور است و روی آن را كنجد میپاشند و در تنور میپزند.
نان نازک را با ابزاری به نام تير روی صفحه تختهای به نام خون xun پهن می كنند. سپس آن را روی تابه می پزند. این نوع نان نازک و خشک بوده و تا ماهها قابل نگه داری است. روی تابه؛ نان نرم و كوچک تری به نام مشتک يا بلبل نيز تهيه میشود كه بیش تر جهت صبحانه صرف میشود. انوان نانهای ديگری به نام نان شيرين، قراپيچ و پادرازک نيز تهيه میشود.
نان پوشی نذر بسيار ساده ای است كه آن را در مسجد يا قدمگاه های ديگر به جای می آورند. اين رسم بيش تر برای خردسالان و گاهی نوجوانان انجام می شود. در این رسم بيمار را در گوشه مسجد می خوابانند و سر تا پای او را با نان می پوشانند. افراد شركت كننده در اين مراسم را زنان و دختران تشكيل می دهند. اين كار با سلام و صلوات به حضرت پيامبر(ص) صورت می گيرد و بعد از تکه تکه کردن نان ها مسقطی يا حلوای ديگری در آن قرار می دهند و به حاضرين می دهند و درخواست دعا برای شفای بیمار می کنند.
در استان بوشهر به سبب وجود خرمای فراوان غذاها و شيرينی هايی كه با خرما درست می شود از رواج زیادی برخوردار است. برخی از انواع شیرینی های این منطقه که از جمله سوغاتی های خوشمزه نیز محسوب می شوند، عبارتند از:
رنگینک: هسته خرمای درشت را در می آورند و به جای آن مغز گردو می گذارند و به صورت سربالا در بشقاب چيده مقداری آرد در روغن بو داده و سپس كمی هل و دارچين را هم مخلوط كرده و همه را روی خرماها می ريزند.
حلوا خرمايی: خرما را با كمی آرد بو داده در روغن مخلوط کرده و مصرف می كنند.
چنگال: مقدار كمی خرما به اندازه يک چنگ را با كمی آرد مخلوط كرده و آن را ورز داده و مصرف می كنند.
خارک پخته:كمی قبل از برداشت خرما، خرماهايی كه قابليت رسيده شدن ندارند را در ظرفی بزرگ می جوشانند و سپس آن را مدتی جلوی آفتاب قرار می دهند تا خشک شود و آن گاه به مصرف می رسانند.
زنان خانهدار با پختن نان های مخصوص به استقبال عيد ميروند. انواع نانهای شيرين در اندازههای مختلف طبخ ميكنند. يک نوع نان گرد و كوچک به نام پادرازک كه پر از هل و گلاب است در شمال استان بوشهر در تنور میپزند. هم چنين نان شيرين ديگری كه دارچين روی آن ميپاشند نان را روی تابه پخته سپس آن را لوله میكنند؛ نیز به قراپيچ مشهور است. نان شيرين با طعم های مختلف در بیش تر شهرها و روستاها پخته میشود
ویژگی های مردم نگاری استان بوشهر
مردم استان بوشهر از نظر نژادی اختلاطی از نژاد آريايی، سامی، افريقايی و نژاد خاصی كه اصطلاحا" به بوشهری معروف است، هستند. پيش از ورود و استقرار آريایيان در بوشهر، نژادهادی بومی در اين منطقه می زيسته اند و مداركی كه از عصرحجر و برنز (مفرغ ) باقی مانده بر اين قضيه گــواهی می دهد كه علاوه بر نژاد مديترانه ای نژادهای ديگر مانند:دراويدی ، سياه پوست، سامی، عيلامی و عرب نیز در این سرزمين سكونت داشته اند.
ساكنان استان بوشهر مسلمان و شيعه مذهب بوده و فرقه های شيعه اخباری و شيخيه نیز زياد دیده می شود. اقلیت های دینی؛ مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نیز به تعداد کم در این استان زندگی می کنند. خانواده در بوشهر از مقام و احترام خاصی برخوردار است و زنان بوشهر نيز در اين بين سهم شایانی دارند و نمونه عفت و پاک دامنی و كار و بردباری هستند. بيش تر مردم اين ديار به عقايد دينی و مذهبی خود متعصب هستند و به پيشوايان دينی احترام می گذارند. مردم استان بوشهر متدين، زود آشنا، مهمان نواز و بسیار مهربان و غریب نوازند. در آیین های مخصوص سوگواری آداب خاص خود را دارند. به هنگام فوت شخصی نزديكان او جمع شده پس از مراسم تغسيل او را به گورستان می برندو سرودهای مذهبی می خوانند كه فقط در اين ديار رايج است.
در ماه محرم و ديگر ايام سوگواری مردم به سينه زنی و عزاداری می پردازند و سينه زن ها به شكل خاصی به صورت دايره در می آيند و نوحه خوان ها نوحه می خوانند و همراه با آن طبل و سنج و شيپور هم می زنند كه معروف ترين آلت موسيقی رايج در اين استان دمام است. در ماه های سوگواری به هیچ روی در این منطقه مراسم های شادی و عروسی صورت نمی پذیرد.
جاذبه های فرهنگی استان بوشهر
اذبه های فرهنگی استان بوشهر امروزه به یکی از مهم ترین ابزارهای این منطقه در جلب گردشگران مختلف ایرانی و خارجی تبدیل شده است. صنایع دستی استان بوشهر از زیباترین و جالب ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می آیند که در همه نقاط شهری و روستایی تهیه می شوند. موسيقی استان بوشهر از قدمت طولانی برخوردار بوده و استعداد لازم برای تبديل شدن به يک قطب موسيقی را دارد. با توجه به اشتياق جامعه هنری داخلی و خارجی به شناخت ملودی های اصيل و بكر بومی و سازهای سنتی، از اين هنر می توان در برنامه ريزی توريسم استفاده های شايانی کرد. به علت موقعيت بندری، ساحلی و شرجی بودن هوا در استان بوشهر؛ بيش تر مردم از لباس های نخی و سفید استفاده می كنند. لباس های محلی اهالی استان بوشهر نیز یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می رود که در بین گردشگران از جاذبه های خاص خود برخوردار است.
صنایع دستی استان بوشهر
صنایع دستی استان بوشهر از زیباترین و جالب ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می آیند که در همه نقاط شهری و روستایی تهیه می شوند. مهم ترین صنایع این استان را سوزن دوزی، قالی بافی، گليم بافی، گبه بافی (خرسک بافی)، نمد مالی، گيوه دوزی، زنبيل بافی، سفالگری، انواع مشک آب، قايق سازی، لنج سازی، حصير بافی، جاجیم بافی و منبت سازی تشکیل می دهند. نوعی قليان به نام چليم، عبابافی، غشک، توربافی، دََولچه سازی و نوعی شيرينی مخصوص بوشهر به نام مسقطی نیز از جمله دیگر صنایع دستی منطقه به شمار می آیند.
گبه بافی (خرسک)از مهم ترين صنايع دستی استان بوشهر بوده و در بيش تر نقاط شهری و روستايی بافته می شود. گبه بافی به صورت ذهنی باف و بدون نقشه قبلی صورت می گيرد و نقش های به كار رفته در بافت گبه از قدمت زيادی برخوردار است كه الهام گرفته از طبيعت و حيات وحش و پرندگان و ...است. نقش ها ممكن است به صورت طرح بندی باشد، يعنی يک قطعه از طرح در سرتاسر فرش چه در طول چه در عرض تكرار شده باشد. طرح هندسی هم در بافته ها يشان ديده می شود. گبــه های امروزی با استفاده از طـرح ها و نقش هایی كه به بافندگان داده می شود؛ آماده می شوند و طرح ها اصالت ديرين را ندارند. در گذشته همه گبه ها به رنگ خود پشم بافته می شد و رنگ ديگری نداشت.
منبع:روزنامه تفاهم
مکان های دیدنی و تاریخی
استان بوشهر از جمله استان های مهم جنوب ايران است که از نظر تاريخی, طبيعی, اجتماعي و فرهنگي دارای جاذبه های متعددی است. تالاب حله يكی از تالاب های مشهور سراسر قلمرو جنوبی ايران محسوب می شود که فضای سرسبز و دل پذيری در اطراف خود دارد. منطقه حفاظت شده نای بند که در شهرستان بوشهر واقع شده، از نظر تنوع جانوران وحشی منحصر به فرد است. غار چهل خانه در شمال سعدآباد دشتستان، مجموعه بسيار زيبايی را دردل کوه تشکيل داده و يکی از جلوه های زيبای طبيعی استان محسوب می شود. رودخانه های متعددی نيز در اين استان جريان دارند که سواحل آن ها را می توان جزو جاذبه های طبيعی و مهم استان به شمار آورد. علاوه بر اين موارد می توان از چشمه های آب گرم استان نيز به عنوان مکان های جالب توجه استان نام برد که در اين ميان چشمه آب گرم نيلو و چشمه آب گرم گنويه اهميت بيش تری دارند. جزيره خارک که در شهرستان گناوه واقع شده است از مهم ترين جاذبه های طبيعی منطقه و يکی از جزاير زيبای خليج فارس به شمار مي آيد. اين جزيره از مناطق بسيار قديمی منطقه بوده و دارای آثار تاريخی متعددی است.
بناهای تاريخی و قديمی زيادی که در سراسر استان وجود دارند، باعث رونق جهانگردی در اين منطقه شده اند. اين بناها شامل مساجد، کليساها و عمارت های قديمی هستند که بيش تر درمرکز شهرستان قرار گرفته اند. مسجد توحيد (مسجد برازجانی ها) از قديمی ترين مساجد بوشهر است. امام زاده عبدالمهيمن در شهر بوشهر واقع شده و كليسای بوشهر نيز متعلق به ارامنه گريگوری است. قدمت آثار كشف شده در برخی از مناطق قديمی استان به هزاره اول تا سوم پيش از ميلاد می رسد. وجود تپه های تاريخی قديمی مانند تل خندق و تل مرو حاکی از قدمت طولانی منطقه است. ازميان بناهای قديمی که در استان بوشهر وجود دارند کاخ کوروش و کاخ سنگ سياه دارای اهميت بيش تری هستند. منطقه كوشک اردشير يکی از بناهای شهرستان دشتی است که بنای آن بسيار شبيه به كاخ اردشير در فيروزآباد است. برج قلعه خورموج نيز يكی از آثار شكوه مند تاريخی است که بقايای قلعه عظيم خورموج است و در مجموع جاذبه هاي متعدد استان بوشهر را تشكيل مي دهند.
صنايع و معادن
اقتصاد استان بوشهر به بخش های كشاورزی، دام داری، شيلات و تا حدودی به صنعت متكی است. صنايع استان بوشهر به دو بخش صنايع دستی و صنايع ماشينی تقسيم می شود. صنايع جديد استان؛ غالبا متوسط كوچك و عموما تبديلی هستند. درصنايع متوسط بوشهر و دشتستان و در صنايع كوچك ابتدا شهرستان دشتستان و سپس بوشهر و شهرستان های دشتی و گناوه به ترتيب دارای اهميت هستند. به غيرازشركت ملی صنايع دريايی و نيروگاه اتمی، مالكيت صنايع استان؛ بيش تر به بخش خصوصی تعلق دارد. اين واحدهای صنعتی شامل صنايع غذايی و دارويی، شيميايی، كانی غير فلزی، برق و الكترونيك، فلزی و ريخته گری، ماشين سازی، تجهيزات خودرو، نيروی محركه و لوازم و ابزار صيادی است كه عمده ترين آن ها را صنايع غذايی و دارويی و ماشين سازی تجهيزات تشكيل می دهند.
صنايع دستی از گذشته های دور نقش مهمی در زندگی و معيشت روستاييان داشته است. صنايع دستی استان بوشهر در حال حاضر بيش تر تأمين كننده نيازهای بومی منطقه است. مهم ترين صنايع دستی منطقه عبارتند از: كشتی و لنج سازی، توربافی، قالی بافی، گبه بافی، گليم، نمد، كوزه، سفال، حصير بافی، سوزن دوزی، گيوه دوزی، زنبيل و سبدبافی، جارو (پيش وينگی)، سفال گری، نوعی قليان به نام چليم، غشك، نوعی مشك مخروطی شكل سه پايه برای نگه داری آب بنام دولچه و نوعی شيرينی مخصوص بوشهر به نام مسقطی.
کشاورزی و دام داری
كشاورزی استان از نظر نوع محصولات توليدی و روش های توليد به دو قسمت محصولات زراعی و محصولات درختی تقسيم می شوند. مهم ترين محصولات زراعی را گندم، جو آبی و ديم، تنباكو، پياز، كنجد، سبزی، صيفی و نباتات علوفه ای تشكيل می دهد. درزمينه باغ داری استان بوشهر امكانات زيادی ندارد. بيش ترين باغ های منطقه را نخلستان ها تشكيل می دهند، هم چنين باغ های محدود و كوچك مركبات نيز به طور پراكنده به چشم می خورند. شهرستان دشتستان ازلحاظ توليد سالانه خرما و مركبات مقام اول و دوم را در استان كسب كرده اند. ميزان توليد خرما در حدود هشتاد هزار تن و ميزان توليد مركبات حدود ده هزار تن است.
امكانات دام داری استان بوشهر ازنظر تأمين خوراك و علوفه دام اندك است. دام داری در اين منطقه به شيوه سنتی انجام می گيرد، درنتيجه توليد گوشت و شير آن ها قابل توجه نيست. بيش ترين دام های استان را بز، گوسفند و گاو و شتر تشكيل می دهد. پرورش زنبور عسل نيز در اين استان از اهميت نسبی برخوردار است و در حدود 1500 كندوی جديد و 1000 كندوی سنتی در استان وجود دارد. يكی از مهم ترين فعاليت های اقتصادی استان بوشهر صيد ماهی است. ولی به واسطه استفاده از وسايل قديمی و روش های سنتی صيادان، امر صيد ماهی كه يك منبع مهم اقتصادی به شمار می رود، نقش واقعی خود را باز نيافته است. البته شركت شيلات ايران اقدام به صيد صنعتي در اين منطقه مي نمايد و به همين سبب كارخانه ها و مشاغل جنبي نيز در اين منطقه تشكيل شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
بنای بوشهر به اردشير ساسانی نسبت داده مي شود كه نام اصلی آن ‹‹رام اردشير›› بود. گفته می شود كه ‹‹رام اردشير›› به مرور زمان به ‹‹ريشهر›› تبديل شد. به نظر می رسد كه بوشهر تحريف شده ريشهر ـ همان شهر قديمی ـ است. به طوری كه از اسناد و اطلاعات بر می آيد، اين منطقه به علت موقعيت مناسب برای احداث پايگاه دريايی و بندرگاه، مورد استفاده پادشاهان عيلام قرار می گرفته است. در زمان هخامنشيان كه كشورايران به بيست ساتراپ نشين (استان) تقسيم می شد، سرزمين بوشهر جزء ساتراپ نشين پارس بود.
داريوش فرمان داد تا کانالی از خليج فارس به دريای سرخ حفر کنند. اين كانال محققا راهی بود كه به جای كانال سوئز امروز می توانست خليج فارس و دريای عمان را از طريق دريای سرخ مستقيما به مصر و مديترانه اتصال دهد. مقابر كنده شده بر سطح سنگی جزيره خارك دليل بر حضور سربازان هخامنشی در استان بوشهر است كه برای نگهبانی از چنين راه طولانی تدارك شده بود.
خليج فارس به دليل موقعيت سوق الجيشی و به لحاظ اهميت اقتصادی و بازرگانی، در طول تاريخ همواره از سوی كشورها و دولت ها برای تبادل علم و ثروت و گسترش قدرت مورد توجه قرار گرفته است. اولين يورش دولت های اروپايی به سواحل خليج فارس در سال 1506 ميلادی با حمله پرتغالی ها تحت عنوان محافظت و حراست از منافع پرتغال در برابر تجار مصری و ونيزی صورت گرفت. در سال 1031 هجری قمری شاه عباس با انگليسی ها متحد شد و دست پرتغالی ها را از خليج فارس كوتاه كرد. از سال 1148 هجری قمری نادر شاه بوشهر را كه آن زمان دهكده ای بيش نبود مورد توجه قرار داد و مشغول آماده كردن بوشهر به عنوان يك بندر و اسكله كشتی سازی با استفاده از چوب جنگل مازندران شد. هم چنين برای تامين ارتباط جزاير و سواحل خليج فارس در صدد تاسيس نيروی دريايی برآمد. در سال 1149 هجری قمری لطيف خان را به ايالت دشتستان و ناخدايی كل سواحل خليج فارس انتخاب و اعزام كرد. اين شخص برای تهيه ناوگانی در خليج فارس، بوشهر را مركز دريايی خود قرار داد. در اواخر سلطنت نادرشاه ايران 23 تا 25 فروند كشتی جنگی در خليج فارس داشت. بدين ترتيب از زمان نادر شاه بوشهر روی به پيشرفت نهاد و حتی مدتی بندر عباس را نيز تحت الشعاع خود قرار داد.
پس از قتل نادرشاه در اثر هرج و مرجی كه در ايران پديد آمد، كشتی های جنگی توسط حكم رانان و شيوخ اطراف خليج فارس ضبط شد. هم چنين بندر بوشهر و بندرعباس نيز اهميت سابق خود را از دست دادند. تجار هلندی كه در سال 1623 ميلادی روابط تجاری خود را با ايران شروع كرده بودند, پس از قتل نادر شاه ايران را ترك كردند و بصره را مركز تجارت خود قرار دادند.
اما پس از مدتی در اثر دسيسه رقبای انگليسی و به منظور نزديكی بيش تر با دهانه خليج فارس، تاسيسات تجاری خود را به خارك منتقل كردند و در عين حال از پرداخت اجاره بهای خارك به ميرمهنا حاکم بندر ريگ و جزيره خارک خودداری نمودند. مير مهنا در سال 1756 به تاسيسات هلندی ها حمله برد، دژ آن ها را تسخير كرد، و آن ها را از جزيره بيرون راند. اما به سبب اين كه در دفعات متعدد بنای سركشی و تمرد از دستورات كريم خان زند را گذاشت و آرامش خليج فارس را برهم زد، کريم خان او را شكست داد و جزيره خارك و بندر ريگ را تصرف كرد. درهمين زمان نفوذ انگليسی ها در سواحل و جزاير خليج فارس و به خصوص سرزمين بوشهر رو به گسترش نهاده موفق شدند اجازه تاسيس تجارت خانه ای را در بوشهر با امتيازات فوق العاده به دست آورند. سلسله قاجاريه كه پس از زنديه روی كار آمد چندان نفوذی در خليج فارس نداشت. در زمان ناصرالدين شاه ارتش ايران هرات را اشغال كرد و به دنبال آن حالت جنگی بين ايران و انگليس به وجود آمد. به دنبال اين مسأله ناوگان انگليس در خليج فارس مركب از هشت كشتی جنگی و تعدادی ناوگان بخاری و بادی به ايران حمله كردند و جزيره خارك را متصرف شدند.
پنج روز پس از آن قوای انگليسی در حوالی بوشهر در خاك ايران پياده شدند و شروع به پيش روی به سوی برازجان كردند. قوای ايران برازجان را تخليه و عقب نشينی كرده بود. بنابراين قوای انگليس انبار اسلحه و مهمات برازجان را منفجر كرد و سپس به بوشهر بازگشت. سرانجام در نبردی كه در نهم ژانويه 1857 ميلادی در خوشاب بين ايران و انگليس رخ داد، انگليسی ها موفق شدند سپاه ايران را شكست دهند. پيش از جنگ اول جهانی بار ديگر دولت انگليس منطقه بوشهر را مورد تجاوز قرار داد و در سال 1913 ميلادی جنگ سختی بين نيروی انگليس و دليران دلواری در گرفت. درجريان اين جنگ رييس علی دلواری و مردم تنگستان و دشتستان نقش برجسته ای ايفا كردند. رييس علی در سال 1327 هـ . ق با كمك تفنگ چی های تنگستانی، بوشهر را از عناصر مستبد وابسته به دربار محمد علی شاه پاك كرد و اداره گمرگ و انتظامات و ديگر ادارات را تسخير كرد. اين كار دليران تنگستان بر انگليسی ها كه اداره گمرك را در اجاره داشتند، گران آمد و آنان برای تضعيف مشروطه خواهان و استمرار سلطه بر حيات اقتصادی و سياسی جنوب ايران به جنگ با دليران تنگستانی پرداختند و در اين راه از ديگر خوانين جنوب ايران ياری جستند. جنگ بين رييس علی و دليران تنگستان از يك طرف و انگليسی ها و خوانين متحد آنان از سوی ديگر به طور متوالی و پراكنده تا شوال 1333 هـ . ق ادامه يافت و انگليسی ها نتوانستند بر رييس علی و يارانش تفوق يابند. تا اين كه در گير و دار حمله انگليسی ها به بوشهر در شب 23 شوال 1333 هـ . ق ( سوم سپتامبر 1915 م ) هنگامی كه رييس علی در محلی به نام «تنگك صفر» قصد شبيخون به قوای انگليسی ها را داشت، از پشت مورد هدف گلوله يكی از هم راهان خاين قرار گرفت و در دم به شهادت رسيد. بوشهر در زمان جنگ تحميلي عراق به ايران نيز ايفاگر نقش هاي اقتصادي و استراتژيكي مهمي بود و هم اكنو ن از نظر استراتژيكي, اقتصادي و گردشگري براي ايران داراي اهميت بسياري است. استان بوشهر در سال 1352 به استاني مستقل تبديل شد كه با دربرگرفتن شهرستان ها, شهرها و روستاهاي متعدد از جمله مناطق مهم جنوب ايران است.
مشخصات جغرافيايي
استان بوشهر در جنوب ايران واقع شده و بين 27 درجه و 14 دقيقه پهناي شمالی و 50 درجه و 6 دقيقه تا 52 درجه و 58 دقيقه درازاي خاوري از نيم روز گرينويچ قرار گرفته است. اين استان از شمال به استان های خوزستان و كهگيلويه و بوير احمد، از جنوب به خليج فارس و قسمتی از استان هرمزگان، از خاور به استان فارس و از باختر به خليج فارس محدود است. استان بوشهر با خليج فارس بيش از 600 كيلومتر مرز آبی دارد و از اهميت سوق الجيشی, اقتصادی و گردشگري قابل توجهی برخوردار است. به طور كلی آب و هوای بوشهر در نواحی ساحلی گرم و مرطوب و در قسمت های داخلی گرم و خشك صحرايی است. در استان بوشهر دو فصل محسوس وجود دارد: زمستان نسبتا خنك، شامل ماه های آذر، دی، بهمن، اسفند و تابستان گرم و خشك و طولانی. پاييز و بهار اين استان نيز بسيار زودگذر است. شهرستان های استان بوشهر عبارتند از: بندر بوشهر, بندر ديلم, بندر گناوه, تنگستان(اهرم), دشتستان(برازجان), دشتی (خورموج), بندردير, بندر كنگان. اين منطقه به واسطه كمی ارتفاع از دريا- شهر بوشهر از سطح دريای آزاد تنها پنج متر بالاتر است - و نزديكی به خط استوا و دريای گرم، سرزمين گرم و مرطوبی است. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن در سال 1375، جمعيت استان بوشهر 727373 نفر بوده است. دسترسي به استان بوشهر از سه طريق هوايي, زميني و دريايي امكان پذير است. مسيرهاي زميني دسترسي به اين راه ها عبارتند از:
راه آسفالته بوشهر – برازجان به سمت شمال خاوري به درازاي 70 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – برازجان – گناوه به سمت شمال باختري به درازاي 158 كيلومتر
راه آسفالته اصلی گناوه – بندر ماه شهر به درازاي 201 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بندر ماه شهر – اهواز به درازاي 153 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – برازجان – گناوه – بندر ماه شهر – اهواز به درازاي 512 كيلومتر
راه آسفالته اصلی بوشهر – كازرون به سمت شمال خاوري به درازاي 162 كيلومتر
راه ارتباطی بين بوشهر – بندر گناوه 72 كيلومتر
راه اصلی گناوه – بندر ديلم به سمت شمال باختري به درازاي 67 كيلومتر
راه خورموج تا شهر اهرم به سمت شمال باختري به درازاي 30 كيلومتر و از همين راه به درازاي 52 كيلومتر تا بندر بوشهر ادامه دارد. در ميان شهرهاي استان؛ شهر بوشهر(مرکز استان) دارای فرودگاهی بين المللی است و پروازهاي گوناگوني در آن انجام مي شود. هم چنين از طريق لنج ها و كشتي ها از راه دريا نيز امكان دسترسي به اين منطقه وجود دارد.
جاذبه های طبیعی استان بوشهر
استان بوشهر یکی از مهم ترین مناطق گردشگری طبیعی ایران به شمار می آید که پنج ماه از سال، زمانی که بیش تر قسمت های ایران در سرما و یخ بندان به سر می برند، از آب و هوایی مطلوب، سواحلی آفتابی و چشم اندازهایی کم نظیر برخوردار است. هوای معتدل پاییز و زمستان، چشمه های آب معدنی، دریای مشهور و زیبای خلیج فارس، جزیره های متعدد، تالاب های کم نظیر و ارزشمند، ویژگی های ژئومورفولوژی و زمین شناسی منحصر به فرد، پوشش گیاهی نواحی گرمسیری، جانوران خاص مناطق خشکی و دریایی در این منطقه؛ همگی دست به دست هم داده و یکی از پرجاذبه ترین نواحی طبیعی جمهوری اسلامی ایران را به وجود آورده است. جاذبه های طبیعی استان بوشهر همواره تعداد زیادی از دوست داران طبیعیت را به سوی خود جذب می کند و نقش ارزنده ای در صنعت گردشگری کشور ایفا می نماید.
جاذبه های تاریخی و معماری استان بوشهر
ستان بوشهر افزون بر جاذبه های طبیعی، فرهنگی و اجتماعی به سبب دارا بودن پيشينه تاريخی و سابقه کهن فرهنگی دارای اماکن تاريخی، مذهبی و فرهنگی با ارزشی است که از قابلیت های تاریخی و معماری این منطقه حکایت دارند. استان بوشهر از مهم ترين مناطق جنوبی ايران است که بيش تر شهرستان های آن از بناهای ديدنی و مکان های تاريخی برخوردارند.بناهای تاریخی و معماری استان بوشهر؛ شامل مسجدها و مراکز عبادی اسلامی، باغ ها و عمارت های دیدنی و برج ها و قلعه های قدیمی می شوند. آثار و بناهای تاریخی منطقه؛ ردپای تاریخی از دوره های باستانی ایران، دوره های اسلامی و معاصر در بردارند که هر یک به نوبه خود برای گردشگران جذاب و دیدنی است.
تپه های تاريخی زيادی از جمله تل خندق با معماری مربوط به دوره ساسانی و تل مرو واقع در نزديکی کاخ هخامنشی در منطقه بوشهر وجود دارند که برای باستان شناسان و دانشجویان باستان شناسی قابل توجه است. از ميان بناهای قديمی منطقه؛ کاخ کورش مربوط به دوره کورش (بنيان گذار سلسله هخامنشی) و کاخ سنگ سياه که آن هم از بناهای دوره هخامنشی است از اهميت بيش تری برخوردار هستند. گوردختر - که گفته می شود آرامگاه دختر يا خواهر كوروش است- نیز از آرامگاه های مهم منطقه است.
كوشک اردشير يکی ديگر از بناهای شهرستان دشتی است که بنای آن بسيار شبيه به كاخ اردشير در فيروزآباد بوده و برج قلعه خورموج يكی از آثار شكوهمند تاريخی است که بقايای قلعه عظيم خورموج به شمار می آید. سبک معماری اين بنا سلجوقی بوده و متاثر از سبک قلعه سازی دوره ساسانی بنا شده است. گورستان باستانی خارک نيز در تنگستان قرار دارد و به زرتشتيان منسوب است. پل مشير که بر روی رودخانه دالکی بنا شده مربوط به عهد قاجاريه است.
مسجد توحيد (مسجد برازجانی ها)؛ از قديمی ترين مساجد بوشهراست که بنای درخور توجهی دارد. امام زاده عبدالمهيمن نيز در شهر بوشهر واقع شده و گنبد آن از گچ بری های زيبايی برخوردار است. تزيينات درب و پنجره و شيشه های رنگی هشتی آن بر تلطيف نور و زيبايی بنا افزوده است. از ميان اماکن متبرکه شهرستان دشتستان، بقعه شيخ منصور خزايی را که مربوط به دوره تيموريان است را می توان نام برد و بنای امام زاده مير ارم از مهم ترين بناهای تاريخی شهرستان دشتی به شمار می آید. مسجد بردستان که گمان می رود از بناهای قرون اوليه اسلامی باشد و امام زاده شاه محمد که در چند فرسخی شمال باختری دير نزديک محلی معروف به نام بردخون قرار گرفته؛ جزو بناهای مهم شهرستان دير هستند. کليسای بوشهر هم از اماکن زيبای استان است که متعلق به ارامنه گريگوری است.
خانه ها و عمارت های قديمی بسياری در استان بوشهر وجود دارند که برخی از آن ها عبارتند از: عمارت ملک که به صورت يک مجموعه ساختمانی و متعلق به يک قرن پیش است. عمارت گلشن که قدمت آن 170 سال بوده و مجموعه حاج رييس که از پنج ساختمان تو در تو تشکيل شده و در اواسط دوره قاجاريه ساخته شده است. ازميان جاذبه های تاريخی تنگستان، خانه رييس علی دلواری در شهرستان تنگستان يادآور خاطرات فراموش نشدنی مبارزات آزادی خواهی هشتاد سال پيش است. قلعه نصوری را می توان مهم ترين جاذبه تاريخی شهرستان کنگان به حساب آورد. اين بنا در بندر طاهری در کرانه خليج فارس قرار داشته و متعلق به اوايل قاجاريه است. (جزییات توضیحی در مورد تمام بناهای یادشده به علاوه بناهای دیگر در هر شهرستان به صورت آیتم های جداگانه ای جهت اطلاع علاقه مندان آورده شده است
جشن ها و آیین های استان بوشهر
در تاريخ فرهنگ و تمدن ايرانی، جشنها و روزهای عيد، ريشه در تاريخ افسانهای ايران باستان؛ يعنی دوره سلسله پيشدادی دارند. جشن ها و آیین های استان بوشهر به جشن های مذهبی، ملی و محلی تقسیم می شوند. جشن های بزرگ مذهبی در استان بوشهر شامل: جشن ميلاد حضرت محمد(ص)، جشن ميلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن ميلاد حضرت على (ع)( روز پدر)، جشن های بزرگ نيمه شعبان، روز ميلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسم های آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عيد قربان، جشن بزرگ غدير خم و تعيين حضرت علی(ع) به جانشينی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن ميلاد ديگر امامان معصوم (ع) از جمله جشن های مذهبی مهم استان بوشهر به شمار می آيند. جشن بزرگ عيد فطر در استان بوشهر؛ عید تلخک یا عید مرده ها نامیده می شود. در اين روز كسانی كه عزيز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار می كنند و مردم برای تسليت به ديدن آن ها می روند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عيد فطر، مردم به زيارت اهل قبور می روند و بر قبر مرده های خود سفره می چينند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عيد خوانده می شود.
در میان جشن های ملی؛ جشن های عید نوروز مهم ترین و بزرگ ترین جشن ها به شمار می آیند. نخستين جشن ايرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشيد مرسوم شد و در زمان های بعد، جشنها و آيينهای ديگری چون تيرگان، مهرگان، سده و غيره در فرهنگ ايران پديد آمدند. اعياد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته می شوند. اقليت های مذهبی استان بوشهر نيز می توانند جشن های مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشن های ملی؛ آیین های ویژه عید نوروز مهم ترین جشن ها به شمار می آیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، اين عيد ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار می كنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
اين مراسم در ميان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام می شود. در عين حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نيک می گيرند و چند روز به تحويل سال نو مانده نوعی شيرينی تهیه می کنند که به شيرين بيب گلی معروف است. بيش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شيرينی بيب گلی و شيرينی قراپيچ، شیرینی های دیگری نیز ار بازار تهیه می کنند و در تمام ایام جشن های نوروزی از مهمانان با انواع شیرینی ها پذیرایی می شود.
آیین های شب چهارشنبه سوری پیش از شروع جشن های نوروزی برگزار می شوند. در گذشته در بوشهر؛ آخرين شب چهارشنبه ماه صفر هر سال قمری را به منزله چهارشنبه سوری می دانسته اند. (به دليل اين كه ماه صفر و به ويژه روز 13 آن را بسيار سنگين و بلاخيز قلمداد می كرده اند) بنابراين برای جان سالم به در بردن از نحوست ماه صفر و مخصوصا به خاطر آن كه نحوست آن ماه به ماه های بعد منتقل نشود و به همان ماه ختم شود به گونه زير عمل می كرده اند:
در آخرين سه شنبه ماه صفر سه شنبه شب) به كنار دريا می رفته اند و پاهای خود را تا ساق در آب می زدند و ضمن اين كه چند عدد سنگ به دورن آب پرتاب می كردند؛ می گفتند: درد و غمم در بيشو تو آو دريه بيشو
درد و غم من بيرون برود در آب دريا برود
مضمون اين خواسته با اعمال چهارشنبه سوری آخر سال خورشيدی كه آتش برافروخته می شود و از روی آن می پرند؛ می گويند: سرخی تواز من ... زردی من از تو یکی است.
هر گاه چهارشنبه سوری با فصل تابستان تقارن پيدا کند؛ معمولا" نوجوانان پسر و دختر در صبح چهارشنبه سوری راهی دريا می شوند و مراسم چهارشنبه سوری خود را با شنا كردن در آب دريا به جای می آورده اند.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار می شود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم اين ديار است. بر اساس رسم آن ها شب چهارشنبه سوری نبايد نفرينی صورت گيرد زيرا بر اين باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا 1999 قضا و بلا نازل می شود كه فقط 999تای آن در اين شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو يا كهنه ای را به خانه يا زمين می زنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور می ریزد.
مراسم زار(ليوا) که از آیین های شب چهارشنبه سوری است ريشه افريقايی دارد و گويا از طريق حبشه به اين منطقه راه يافته است و برای فرد بيمار برگزار می شود. اين رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار می شود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص می پوشند و عطر مخصوص اين مراسم را نيز به خود می زنند و خود را برای مراسم آماده می كنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گياهان : كندرک،ريحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ(نوعی گياه) تهيه می کنند و بيمار را دور از چشم زنان و يا بالعكس اگر مريض زن باشد دور از چشم مردان نگه می دارند و از اين معجون برتن بيمار می مالند و مقداری نيز به خورد او می دهند. اين مراسم چندين شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بيماری بايد هميشه لباس تميز و سفيد بپوشد و خود را مرتب بشويد و معطر كند. در ضمن می نيز نبايد بنوشد و هيچ كار خلافی انجام ندهد و به اين صورت او برای هميشه در جرگه اهل هوا در می آيد.
جشن های ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیین های خاص خود است. در حال حاضر برخی از آن ها از بين رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی ديگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ريش سفيد و يا بزرگ خانواده پدر يا مادر داماد انجام میشود. در اين زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهايی را می دهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بيش تر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آينده خويش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه اين كه دختر را برای فاميل يا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ريش سفيد خانواده داماد پيش پدر عروس می آيند و بدين ترتيب شرايط نهايی طرفين مطرح می شود. در اين نشست مهريه حاضر و غايب تعيين میشود. در گذشته ها مهريه پوست پياز و يا بال پشه تعيين می شد. چون امكان جمعآوری اين اقلام غير ممكن بود، بدين ترتييب طلاق غير ممكن می شد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شير يا شير بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعيين اين شرايط نوبت به نامزدی میرسد. بدين صورت يک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پيچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نيز به مراسم بريدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون می گويند.خانواده داماد بعد از اين كه لباس های عروس را تهيه كرده يک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (ع) يا شب های جمعه را تعيين كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس می برند. بردن لباسها معمولاً يك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آن ها را داشته باشد. دايه يا زن خياط لباسها را يكیيكی به مهمانان نشان میدهد در عوض اين كار به وی هدايايی تقديم میشود. قيچی زدن لباس عروس را بايد يک زن خوشبخت و دولتمند (يعنی اين كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سينی چيده و روی آن را روسری سبزی می كشيدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر ديلم لباسهای داماد را نيز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد می برند و به اين كار تشريف میگويند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک يا دايه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت می گيرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ريخته و نقل و نبات نيز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حرير سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خير و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی می نمايد. به اين عمل طلبون نيز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشيدن لباس نو در حجلهای كه وسط حياط داماد درست شده مینشيند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع می شوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد می بندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نيز پول و شيرينی روی سر داماد میريزند که به این مرام سرتراشون می گویند. هنگام سرتراشون دعايی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در اين مراسم مردم با شربت و شيرينی و آجيل پذيرايی می شوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً يك شب قبل از عروسی انجام می دهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با يک پارچه حرير سبز رنگ می بندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسيقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پيچ با نان محلی كه كنجد روی آن ماليده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طريقه پخش حلوا به اين صورت است كه حلواها را در كاسه و يا بشقاب چيده و در سينی بزرگی قرار می دهند، يكی از بستگان عروس و يا داماد سينی را روی سر گذاشته و به خانههای همسايه و فاميل میرود و حلوا را تقسيم میكنند. اين حلوا را صبح عروسی نيز پخش میكند.امروزه مراسم حنابندان به اين صورت است كه يك برگ سبز درخت نارنج و يا يک اسكناس هزارتومانی را در دست های عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا می گذارند. هنگام حنابندان اين شعر خوانده میشود: "عروس حنا میبنده، طوق طلا می بنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا می بنده"
دومارويی رسم دیگری است که در مراسم های عروسی انجام می شود. در روستاهايی كه كنار روخانه و يا دريا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر می گردانند و سرتراشون انجام می شود. در نقاط ديگر داماد را برای زيارت به پابوسی پير يا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد می آوردند (در قديم كه عروس را با اسب می آوردند) عروس تا هديه ای نمی گرفت از اسب پياده نمی شد که به این رسم پااندازون گفته می شود. امروزه آوردن عروس با اتومبيل انجام میشود در اين شرايط نيز عروس تا هديه نگيرد از اتومبيل پياده نمی شود. هدايا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و يا قطعهای زمين باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظير بندر ريگ و بندر گناوه و ديلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به ديدن عروس می روند و هديه مورد نظر خود را تقديم میكنند. در منزل عروس با شيرينی و آجيل و شربت از مهمانان پذيرايی میشود. آجيل را در دستمال كوچكی می پيچنانند و ميهمانان آن را با خود به منزل می برند. يزله خوانی و خيام خوانی از جمله آداب موسيقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آيينهای طلب باران از جمله آیین های محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخير روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آيينها و مناسكی را برای تسخير اين عنصر طبيعی انجام میدهند. برخی از این آیین ها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلين (gal galin): هنگام غروب مردم محله در يک كوچه جمع شده و يک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهيه شده با گونی می پوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به اين فرد گلی میگويند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب می ريزند. گلی به درب خانهها می رود و طلب هديهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذايی از قبيل گندم، جو، حبوبات و يا پول میدهد. عده ای به ويژه كودكان نيز پشت سر گلی به راه می افتند و اشعاری میخوانند" نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)"
اگر صاحب خانه به آن ها هديهای بدهد میگويند: "خونه گچی پر همه چی" اگر صاحب خانه به آن ها چيزی ندهد؛ میگويند: "خونه گدا هيچی ندا"
هنگام عبور از كوچه اين اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
"گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجيم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجيم كهنه تون"
از هديه های جمع آورده شده، شله يا حليم درست میكنند. يک دانه مهره يا ريگ در آش می اندازند. سپس آش را بين حضار تقسيم میكنند. در سهميه آش هر كس ريگ ديده شد، او را كتک می زنند.در اين موقع يک نفر ريش سفيد و يا سيد محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگويد من ضامن اين فرد هستم تا چند روز ديگر باران خواهد آمد. اگر باران نيامد او را بزنيد. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (يعنی امام زاده يا پيری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادی هايی كه كنار ساحل هستند به سمت دريا كه در جهت مغرب است می روند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم ديگر میخوانند: "قبله دعا میشينيم سی او خدا میشينيم"
وقتی مردم به سوی پير يا امام زاده حركت می كنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران می نمايند.
مراسم تک تكو tek teku نیز از آيينهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبيز يا الک را در دست گرفته و با ريگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند يا چای می دهد. چيزهايی را كه جمع شده است به سر پير يا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. اين كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهدباريد.
مراسم آفتاب خواهی(بند آمدن باران):به همان اندازه كه باران برای مناطق گرم ضروری است، اگر زياد ببارد، سيل راه میافتد در اين شرايط مردم به روش های بند آمدن باران هستند، تا از ايجاد سيل و ويرانی خانههايشان در امان باشند. به اين منظور مهری را كه باآن نماز میخوانند، در زير باران می اندازند، آن ها معتقدند با اين كار باران شرمش میشود و بند می آيد. هم چنين آرد و نمک را(كه مقدس هستند) توی باران میپاشند تا باران بند بيايد. وياچوبی را آتشزده سرخ كه شد آن را در دست گرفته در زير باران میگردانند.
دم دم سحری در ماه رمضان: در ماه مبارک رمضان هنگام سحر برای بيدار كردن مردم دو نفر در حالی كه يكی چراغ فانوسی به دست دارد و ديگری دمامی را به دوش می كشد به در يک به يک خانه ها رفتند و با كوبيدن سه بار چوب بر دمام آن ها را از خواب بيدار می كنند تابرای خوردن سحری آماده شوند اين دونفر هنگام كوبيدن طبل اين اشعار را می خوانند "خداوندا توستاری همه خوابند توبيداری به حق لا اله الا الله همه عالم نگه داری"
پس از پايان ماه مبارک رمضان بعداز خواندن نماز عيد فطر اين دونفر طبل را به دست گرفته و سركوچه ها به درب منازل می روند وبرای گرفتن پاداش صاحب خانه را خبر می دهند. صاحب خانه به آن ها مقداری پول می دهد.
به سبب ساحلی بودن استان بوشهر و محدود بودن كشاورزی و دام داری، ماهی و میگو سهم عمده ای در خوراک مردم استان بوشهر دارند. غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند. تقريبا همه خوراک هایی که در اين استان تهيه و طبخ می شوند، ریشه در طبع محلی مردمان بوشهری دارد. انواع قلیه رایج ترین غذای محلی استان بوشهر به شمار می آیند. قلیه يک واژه عربی است و مفهوم عام آن نوعی خوراک است كه از گوشت درست می كنند. در نواحی ساحلی منظور از قليه؛ خورش ماهی و ميگو است. قليه انواع مختلفی دارد که قليه اسفناج، بادنجان، كدو ترش، برنج، به، هويج، پيتی، سغدی، قليه ماهی، قليه ميگو، كباب ميگو، آبگوشت ماهی، شينسيل ميگو، دم پخت ماهی، ماهی شكم گرفته، كباب ماهی، ماهی شور پلو، عرق گير ماهی، پلو ماهی، حواری ماهی، ماهی تنوری، ماموسه و پاكوره از جمله برخی از آن ها هستند. برخی دیگر از انواع غذاها چون: دلمه برنج، دلمه برگ مو، خوراک چغندر، خوراک سيب زمينی، خوراک فاسوليا، گنمه، دم پخت ماش، خورشت جگر، خورشت گل كلم، خورش كلم پيچ، خورش لوبيا سبز، خورش بادمجان، دال عدس، حلوای عسلی و ... از دیگر غذاهای محلی این منطقه به شمار می آیند.
تنداز ماهی (TANDAZ): غذایی است که ماهی را سرخ كرده و همراه پياز و سبزی (گشتيز و شويد) درلا به لای برنجی كه می خواهند دم بياورند؛ قرار می دهند و مصرف می کنند.
گمنه GEMNE يا للکLELEK: گمنه از بلغور گندم تهيه میشد. ابتدا پياز داغ درست كرده بعد به آن آب میزنند. بعد از جوش آمدن گندم را كه قبلاً بو دادهاند به آن میافزايند و مانند برنج دم میكنند. اين غذا بیش تر در دشتی تهیه می شود و در این شهرستان خوراک گمنه؛ غذای دايمی سفره هاست.
رشته: رشته را نيز مانند برنج پخته و آن را دم میكنند و بعد و با بادمجان سرخ كرده يا ماهی مصرف می کنند.
در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است: يكی در تنور و ديگری روی تابه.
نان تنوری ضخيم و به گروه مشهور است و روی آن را كنجد میپاشند و در تنور میپزند.
نان نازک را با ابزاری به نام تير روی صفحه تختهای به نام خون xun پهن می كنند. سپس آن را روی تابه می پزند. این نوع نان نازک و خشک بوده و تا ماهها قابل نگه داری است. روی تابه؛ نان نرم و كوچک تری به نام مشتک يا بلبل نيز تهيه میشود كه بیش تر جهت صبحانه صرف میشود. انوان نانهای ديگری به نام نان شيرين، قراپيچ و پادرازک نيز تهيه میشود.
نان پوشی نذر بسيار ساده ای است كه آن را در مسجد يا قدمگاه های ديگر به جای می آورند. اين رسم بيش تر برای خردسالان و گاهی نوجوانان انجام می شود. در این رسم بيمار را در گوشه مسجد می خوابانند و سر تا پای او را با نان می پوشانند. افراد شركت كننده در اين مراسم را زنان و دختران تشكيل می دهند. اين كار با سلام و صلوات به حضرت پيامبر(ص) صورت می گيرد و بعد از تکه تکه کردن نان ها مسقطی يا حلوای ديگری در آن قرار می دهند و به حاضرين می دهند و درخواست دعا برای شفای بیمار می کنند.
در استان بوشهر به سبب وجود خرمای فراوان غذاها و شيرينی هايی كه با خرما درست می شود از رواج زیادی برخوردار است. برخی از انواع شیرینی های این منطقه که از جمله سوغاتی های خوشمزه نیز محسوب می شوند، عبارتند از:
رنگینک: هسته خرمای درشت را در می آورند و به جای آن مغز گردو می گذارند و به صورت سربالا در بشقاب چيده مقداری آرد در روغن بو داده و سپس كمی هل و دارچين را هم مخلوط كرده و همه را روی خرماها می ريزند.
حلوا خرمايی: خرما را با كمی آرد بو داده در روغن مخلوط کرده و مصرف می كنند.
چنگال: مقدار كمی خرما به اندازه يک چنگ را با كمی آرد مخلوط كرده و آن را ورز داده و مصرف می كنند.
خارک پخته:كمی قبل از برداشت خرما، خرماهايی كه قابليت رسيده شدن ندارند را در ظرفی بزرگ می جوشانند و سپس آن را مدتی جلوی آفتاب قرار می دهند تا خشک شود و آن گاه به مصرف می رسانند.
زنان خانهدار با پختن نان های مخصوص به استقبال عيد ميروند. انواع نانهای شيرين در اندازههای مختلف طبخ ميكنند. يک نوع نان گرد و كوچک به نام پادرازک كه پر از هل و گلاب است در شمال استان بوشهر در تنور میپزند. هم چنين نان شيرين ديگری كه دارچين روی آن ميپاشند نان را روی تابه پخته سپس آن را لوله میكنند؛ نیز به قراپيچ مشهور است. نان شيرين با طعم های مختلف در بیش تر شهرها و روستاها پخته میشود
ویژگی های مردم نگاری استان بوشهر
مردم استان بوشهر از نظر نژادی اختلاطی از نژاد آريايی، سامی، افريقايی و نژاد خاصی كه اصطلاحا" به بوشهری معروف است، هستند. پيش از ورود و استقرار آريایيان در بوشهر، نژادهادی بومی در اين منطقه می زيسته اند و مداركی كه از عصرحجر و برنز (مفرغ ) باقی مانده بر اين قضيه گــواهی می دهد كه علاوه بر نژاد مديترانه ای نژادهای ديگر مانند:دراويدی ، سياه پوست، سامی، عيلامی و عرب نیز در این سرزمين سكونت داشته اند.
ساكنان استان بوشهر مسلمان و شيعه مذهب بوده و فرقه های شيعه اخباری و شيخيه نیز زياد دیده می شود. اقلیت های دینی؛ مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان نیز به تعداد کم در این استان زندگی می کنند. خانواده در بوشهر از مقام و احترام خاصی برخوردار است و زنان بوشهر نيز در اين بين سهم شایانی دارند و نمونه عفت و پاک دامنی و كار و بردباری هستند. بيش تر مردم اين ديار به عقايد دينی و مذهبی خود متعصب هستند و به پيشوايان دينی احترام می گذارند. مردم استان بوشهر متدين، زود آشنا، مهمان نواز و بسیار مهربان و غریب نوازند. در آیین های مخصوص سوگواری آداب خاص خود را دارند. به هنگام فوت شخصی نزديكان او جمع شده پس از مراسم تغسيل او را به گورستان می برندو سرودهای مذهبی می خوانند كه فقط در اين ديار رايج است.
در ماه محرم و ديگر ايام سوگواری مردم به سينه زنی و عزاداری می پردازند و سينه زن ها به شكل خاصی به صورت دايره در می آيند و نوحه خوان ها نوحه می خوانند و همراه با آن طبل و سنج و شيپور هم می زنند كه معروف ترين آلت موسيقی رايج در اين استان دمام است. در ماه های سوگواری به هیچ روی در این منطقه مراسم های شادی و عروسی صورت نمی پذیرد.
جاذبه های فرهنگی استان بوشهر
اذبه های فرهنگی استان بوشهر امروزه به یکی از مهم ترین ابزارهای این منطقه در جلب گردشگران مختلف ایرانی و خارجی تبدیل شده است. صنایع دستی استان بوشهر از زیباترین و جالب ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می آیند که در همه نقاط شهری و روستایی تهیه می شوند. موسيقی استان بوشهر از قدمت طولانی برخوردار بوده و استعداد لازم برای تبديل شدن به يک قطب موسيقی را دارد. با توجه به اشتياق جامعه هنری داخلی و خارجی به شناخت ملودی های اصيل و بكر بومی و سازهای سنتی، از اين هنر می توان در برنامه ريزی توريسم استفاده های شايانی کرد. به علت موقعيت بندری، ساحلی و شرجی بودن هوا در استان بوشهر؛ بيش تر مردم از لباس های نخی و سفید استفاده می كنند. لباس های محلی اهالی استان بوشهر نیز یکی از مهم ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می رود که در بین گردشگران از جاذبه های خاص خود برخوردار است.
صنایع دستی استان بوشهر
صنایع دستی استان بوشهر از زیباترین و جالب ترین جاذبه های فرهنگی این منطقه به شمار می آیند که در همه نقاط شهری و روستایی تهیه می شوند. مهم ترین صنایع این استان را سوزن دوزی، قالی بافی، گليم بافی، گبه بافی (خرسک بافی)، نمد مالی، گيوه دوزی، زنبيل بافی، سفالگری، انواع مشک آب، قايق سازی، لنج سازی، حصير بافی، جاجیم بافی و منبت سازی تشکیل می دهند. نوعی قليان به نام چليم، عبابافی، غشک، توربافی، دََولچه سازی و نوعی شيرينی مخصوص بوشهر به نام مسقطی نیز از جمله دیگر صنایع دستی منطقه به شمار می آیند.
گبه بافی (خرسک)از مهم ترين صنايع دستی استان بوشهر بوده و در بيش تر نقاط شهری و روستايی بافته می شود. گبه بافی به صورت ذهنی باف و بدون نقشه قبلی صورت می گيرد و نقش های به كار رفته در بافت گبه از قدمت زيادی برخوردار است كه الهام گرفته از طبيعت و حيات وحش و پرندگان و ...است. نقش ها ممكن است به صورت طرح بندی باشد، يعنی يک قطعه از طرح در سرتاسر فرش چه در طول چه در عرض تكرار شده باشد. طرح هندسی هم در بافته ها يشان ديده می شود. گبــه های امروزی با استفاده از طـرح ها و نقش هایی كه به بافندگان داده می شود؛ آماده می شوند و طرح ها اصالت ديرين را ندارند. در گذشته همه گبه ها به رنگ خود پشم بافته می شد و رنگ ديگری نداشت.
منبع:روزنامه تفاهم