نارون1
10th January 2014, 10:18 PM
مطالعات جدید نشان میدهد ۲۱ درصد جمعیت هر کشوری به انواع بیماریهای روانی مبتلا هستند و از این تعداد حدود ۳ درصد بیماری شدید و مزمن دارند و از طرفی هزینههای درمان این بیماران بسیار سرسامآور است.
به گزارش زیست آنلاین به نقل از روزنامه ایران ؛ در نظام سلامت، هزینههای بالای رواندرمانی و روانپزشکی در بخشهای خصوصی، تحت پوشش بیمه نبودن مشاورههای درمانی این بیماران، نبود حمایت بیمهای از سوی بیمه های تکمیلی، پایین بودن سقف بیمه هتلینگ و بستری این بیماران و از همه مهمتر کمبود 11 هزار نیروی متخصص روانپزشک در کشور و کمبود 43 هزار تخت برای بیماران روانی در بیمارستانهای کشور، دلایل کافی هستند برای این واقعیت که بیماران روانی در نظام سلامت جایی ندارند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این حوزه روانپزشکی در ایران نسبت به گذشته بهبود چشمگیری یافته است، به نحوی که در حال حاضر هزار و 400 روانپزشک در کشور فعالیت میکنند و سالانه 100 پزشک به این جامعه اضافه میشوند و در مجموع 9 هزار تخت روانپزشکی در کل کشور فعال است.
اما به گفته دکتر فربد فدایی، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی متأسفانه هنوز با ایدهآل فاصله زیادی داریم به طوری که کشور ما برای نزدیک شدن به استانداردهای جهانی براساس جمعیت موجود، به 11 هزار نیروی متخصص روانپزشکی و 50 هزار نفر روانپزشک نیاز دارد.
وی با اشاره به ضرورت حمایت بیمهای خدمات روانپزشکی در کشور میگوید: نیازهای این بیماران بسیار گسترده و متنوع است، از اینرو باید متناسب با تقاضا برای این افراد پوشش بیمهای تعریف شود.
به اعتقاد دکتر فدایی مشکلات داخلی و جراحی بیماران در هر بخش، ناشی از مشکلات و مسائل روانپزشکی است و عامل اصلی تصادفات رانندگی که بیشترین آمار مرگ و میر، صدمات جسمی و جراحتهای جبرانناپذیر را در جوامع مختلف به خود اختصاص داده است، مشکلات روانشناختی و شخصیتی بیماران است.
علاوه بر آن بسیاری از آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد، طلاق، کودکان فراری، جرم و جنایت در صورتی که امکانات روانپزشکی کافی برای درمان بیماران وجود داشته باشد ظاهر نخواهد شد.
بنابراین ضرورت دارد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در رفع موانع موجود بر سر راه پیشگیری و درمان بیماران روانی سریعتر عمل کند. امروزه ثابت شده است که در صورت وجود تختهای روانپزشکی به میزان مورد نیاز، تعداد زندانیان کاهش خواهد یافت،
به دلیل این که بسیاری از بیماران روانی که درمان نشده و جا و مکان برای گذران زندگی ندارند، ممکن است مرتکب جرم و جنایت و در نهایت استقرار در زندان شوند.
براساس قانونی که در سال 78 به تصویب رسید، بیمارستانهای دولتی باید 10 درصد از تختهای بیمارستانی را به بیماران روانی اختصاص دهند که هدف از این قانون انگزدایی از بیماران روانی است.
اما این قانون با وجود گذشت 14 سال هنوز اجرا نشده و بسیاری از بیمارستانها از اجرای این قانون سرباز میزنند. اتفاقی که مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی علت تحقق نیافتن آن را نبود آگاهی کامل مسئولان وزارت بهداشت در مورد اهمیت بستری بیماران روانی دانسته و میافزاید:
10 درصد تختهای بیمارستانی باید به بیماران روانی اختصاص مییافت، اما این موضوع به هیچ عنوان تاکنون محقق نشده است و آثار زیانبار آن را در سرگردانی بیماران روانی در کوچه و خیابان و زیرزمینها شاهد هستیم که بیتردید به دلیل محرومیت از درمان مناسب به این روز افتادهاند.
کمبود تختهای روانپزشکی در بیمارستانهای دولتی موضوعی است که دکتر احمد حاجبی رئیس مرکز اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت نهتنها آن را تأیید میکند،
بلکه با اشاره به سیاستهای وزارت بهداشت برای افزایش تختهای روانی میگوید: کمبود تخت روانی در بیمارستانها مشکلی از پایه و اساس است، بدین معنا که به طور کلی ما با کمبود تختهای بیمارستانی در کشور روبهرو هستیم، هر چند این کمبود در سطح کشور یکسان نیست.
برآورد نیاز به افزایش تختهای روانپزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی در سال 93 و 94 موضوعی است که دکتر حاجبی به آن پرداخته و درباره آن میگوید: یکی از اولویتهای معاونت درمان وزارت بهداشت در سال جاری این است که در زمینه ارتقای کمی و افزایش تعداد تختهای بیمارستانی کار شود.
اگر بشود میخواهیم این موضوع را به عنوان فاکتوری قرار دهیم برای ارزش گذاری سیستم دانشگاهی پزشکی کشور، به طوری که مانند اهرمی برای تمایل دانشگاههای علوم پزشکی برای تأمین تختهای روانی بیمارستانی مورد توجه قرار گیرد.
بیمعنایی سقف پوشش بیمهای برای بیماران روان متوسط بستری بیماران شدید روانی در هر نوبت حدود یک ماه و نیم است که ممکن است در طول سال فوریت بستری برای بیمار روانی در چند نوبت اتفاق بیفتد در حالی که کمبود تختهای روانی در بیمارستانهای کشور بیداد میکند. مشکلی که بسیاری از بیماران با آن دست و پنجه نرم میکنند سقف پوشش بیمهای تعداد روزهای بستری این بیماران است.
به طوری که سازمانهای بیمهگر فقط سالانه بستری 56 روز این بیماران را حمایت میکنند در صورتی که اگر بیمار در سال نیاز به نوبتهای بیشتری برای بستری داشته باشد، هزینه آن را باید به صورت آزاد و بدون هیچ حمایتی تقبل کند. دکتر حاجبی در این باره میگوید:
بیماران روانی که وارد بخشهای روانپزشکی میشوند تا 90 درصد هزینههای بستری تحت پوشش بیمه قرار میگیرند اما موضوعی که دست ما را بسته و بیماران این بخش را با چالش جدی مواجه کرده است، سقف روزهای بستری است که تحت پوشش بیمه قرار میگیرد.
در حالی که این بیماران ممکن است در سال 2 تا 3 نوبت و یا بیشتر نیاز به بستری داشته باشند و این مشکل ایجاد کرده است. بنابراین نیاز است با حمایت سازمانهای بیمهگر سقف موجود برداشته شود و این بیماران به طور کامل تحت حمایت بیمه قرار بگیرند. وی در ادامه میافزاید: در حال حاضر بیمهها، بیماران سرپایی روانپزشکی بیمارستانهای علوم پزشکی را تحت پوشش قرار دادهاند.
هر چند این خدمات در بخش خصوصی بدون هیچ حمایتی ارائه میشود. علاوه بر آن در بحث درمان بیمار بدون دارو نیز در بخش دولتی با مشکل مواجه هستیم و خدمات این بخش به هیچ عنوان تحت پوشش بیمه نیست.
غفلت از درمان بیماران روان و تحمل هزینههای جبرانناپذیر طبق آمار جهانی 21درصد جمعیت کشورهای دنیا با نوعی از اختلالات روان دست و پنجه نرم میکنند، که 3 درصد این جمعیت را بیماران روانی مزمن دربرمیگیرد. براساس این آمار میتوان نتیجه گرفت تعداد مبتلایان به بیماریهای روانی در کشور ما با جمعیت 70 میلیونی کم نیست.
علاوه بر آن به گفته دکتر سیدمظفر روحانی متخصص اعصاب و روان و رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی، ایران از آمار جهانی سبقت گرفته است، به طوری که براساس ارزیابی وزارت بهداشت 6/21 درصد جمعیت ایران به نوعی دچار اختلالات روان، از افسردگی و بیماریهای خلقی و دوقطبی گرفته، تا بیماریهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی هستند.
از آنجایی که 3 درصد جمعیت ایران دچار بیماریهای مزمن روانیاند و سالانه نیاز به بستری در چند نوبت دارند، و از سویی نبود پوشش بیمهای این افراد برای دریافت خدمات مورد نیازشان باعث شده، بار سنگین مالی بر دوش خانوادههای آنها گذاشته شود.
رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی در این باره میگوید: به دلیل این که بیماری این افراد در عنفوان نوجوانی آغاز میشود، در بحث اشتغال دچار آسیب جدی میشوند، به طوری که همیشه به خانواده وابسته هستند. در این میان هزینههایی که برای درمان متقبل می شوند، آسیب زیادی به خانواده میزند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون برآوردی از میزان هزینه این افراد شده است، ادامه میدهد: هزینه این افراد در هر جامعه متفاوت است اما براساس آماری که در نتیجه تحقیق و بررسی در کشورهای پیشرفته ارائه شده هزینه یک بیمار روانی فقط در بخش بهداشت و درمان سالانه چیزی حدود 3 هزاردلار است که اغلب از طریق بیمهها پرداخت میشود اما به هر ترتیب این هزینهها تاکنون در ایران برآورد نشده است.
این متخصص اعصاب و روان با انتقاد از وضعیت حمایتی این بیماران در کشور میگوید: بیمههای تکمیلی امروزه در کشور ما توانستهاند بسیاری از خدمات درمانی را تحت پوشش قرار دهند، اعمال جراحی گسترده که شاید در مدت زمان کوتاه اتفاق میافتد و گاه تا سقف 20 میلیون تومان هزینه به بار میآورد اما در ارتباط با بیماران روانی با اینکه این مبالغ ممکن است هزینه 5 تا 6 سال باشد هیچ بیمهای از آنها حمایت نمیکند.
وی در ادامه میافزاید: این موضوع در حالی اتفاق میافتد که ممکن است یک بیمار روانپریش به دلیل مزمن شدن بیماری خود، دست به خودکشی بزند، رخدادی که شاید در خوشبینانهترین حالت به بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه بینجامد.
اما جالب اینجاست که هزینه بستری این فرد در بخش ویژه طی چند روز ممکن است به سقف 10 تا 12 میلیون برسد، که بیمهها این هزینه را تقبل میکنند در حالی که اگر این هزینه صرف درمان بیماری روانی این بیمار میشد، نهتنها هزینههای کمتری را در پی داشت، بلکه بیمار را برای فرار از بیماری خود به خودکشی وانمیداشت.
رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی در پاسخ به این که غفلت از درمان بیماران روانی تا چه حد عامل افزایش آمار این بیماران خواهد شد، میافزاید: اگر یک بیماری درمان نشود به سمت مزمن و کهنه شدن سوق پیدا میکند، بنابراین دیگر نمیتوان امید داشت که بهبودی کامل در این افراد حاصل شود.
از سویی قابل درمان نبودن بیماری، هزینههایی را بردوش خانواده و جامعه میگذارد که بسیار بیشتر از هزینههایی است که بیمهها در صورت تحت پوشش قرار دادن درمان این بیماری باید صرف کنند.
آیا وعدههایی همچون تشکیل کارگروه تخصصی روانی اجتماعی ذیل شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور، غربالگری، مراقبت و کاهش بار تظاهرات بیماریهای روانی، ارتقای بهرهمندی، تداوم و کیفیت مراقبت از بیماران روانپریش اورژانس و شدید در روستا و شهر و طراحی و استقرار نظام بومی ارائه خدمات سلامت روان در شهرها و حاشیه شهرها خواهد توانست به بهبود وضعیت بیماران روان در کشور کمک کند؟ آنچه مسلم است این بیماران با شرایط ویژه خود به ارائه حداقل امکانات حمایتی چشم امید بستهاند.
به هر روی آنچه از گزارش های مستند و نیز اظهار نظر کارشناسان این حوزه بر می آید ، سیاستگذاران نظام سلامت درکشور باید در پی سامان دادن به این شاخه از خدمات درمانی باشند.
معضلاتی چون کمبود تخت های بیمارستانی ، عدم پوشش کامل بیمه ای ، کمبود نیروی متخصص و... از جمله مهم ترین ارکان این ساماندهی خواهند بود. بی تردید سرمایه گذاری در عرصه بهبود وضعیت بیماران روان،اتلاف منابع نیست بلکه تمهید زیرساخت های لازم برای بهبود آتی وضعیت اجتماعی کشور است.
منبع (http://zistonline.com/news/14841/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%82%D9%87%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA)
به گزارش زیست آنلاین به نقل از روزنامه ایران ؛ در نظام سلامت، هزینههای بالای رواندرمانی و روانپزشکی در بخشهای خصوصی، تحت پوشش بیمه نبودن مشاورههای درمانی این بیماران، نبود حمایت بیمهای از سوی بیمه های تکمیلی، پایین بودن سقف بیمه هتلینگ و بستری این بیماران و از همه مهمتر کمبود 11 هزار نیروی متخصص روانپزشک در کشور و کمبود 43 هزار تخت برای بیماران روانی در بیمارستانهای کشور، دلایل کافی هستند برای این واقعیت که بیماران روانی در نظام سلامت جایی ندارند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این حوزه روانپزشکی در ایران نسبت به گذشته بهبود چشمگیری یافته است، به نحوی که در حال حاضر هزار و 400 روانپزشک در کشور فعالیت میکنند و سالانه 100 پزشک به این جامعه اضافه میشوند و در مجموع 9 هزار تخت روانپزشکی در کل کشور فعال است.
اما به گفته دکتر فربد فدایی، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی متأسفانه هنوز با ایدهآل فاصله زیادی داریم به طوری که کشور ما برای نزدیک شدن به استانداردهای جهانی براساس جمعیت موجود، به 11 هزار نیروی متخصص روانپزشکی و 50 هزار نفر روانپزشک نیاز دارد.
وی با اشاره به ضرورت حمایت بیمهای خدمات روانپزشکی در کشور میگوید: نیازهای این بیماران بسیار گسترده و متنوع است، از اینرو باید متناسب با تقاضا برای این افراد پوشش بیمهای تعریف شود.
به اعتقاد دکتر فدایی مشکلات داخلی و جراحی بیماران در هر بخش، ناشی از مشکلات و مسائل روانپزشکی است و عامل اصلی تصادفات رانندگی که بیشترین آمار مرگ و میر، صدمات جسمی و جراحتهای جبرانناپذیر را در جوامع مختلف به خود اختصاص داده است، مشکلات روانشناختی و شخصیتی بیماران است.
علاوه بر آن بسیاری از آسیبهای اجتماعی از قبیل اعتیاد، طلاق، کودکان فراری، جرم و جنایت در صورتی که امکانات روانپزشکی کافی برای درمان بیماران وجود داشته باشد ظاهر نخواهد شد.
بنابراین ضرورت دارد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در رفع موانع موجود بر سر راه پیشگیری و درمان بیماران روانی سریعتر عمل کند. امروزه ثابت شده است که در صورت وجود تختهای روانپزشکی به میزان مورد نیاز، تعداد زندانیان کاهش خواهد یافت،
به دلیل این که بسیاری از بیماران روانی که درمان نشده و جا و مکان برای گذران زندگی ندارند، ممکن است مرتکب جرم و جنایت و در نهایت استقرار در زندان شوند.
براساس قانونی که در سال 78 به تصویب رسید، بیمارستانهای دولتی باید 10 درصد از تختهای بیمارستانی را به بیماران روانی اختصاص دهند که هدف از این قانون انگزدایی از بیماران روانی است.
اما این قانون با وجود گذشت 14 سال هنوز اجرا نشده و بسیاری از بیمارستانها از اجرای این قانون سرباز میزنند. اتفاقی که مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی علت تحقق نیافتن آن را نبود آگاهی کامل مسئولان وزارت بهداشت در مورد اهمیت بستری بیماران روانی دانسته و میافزاید:
10 درصد تختهای بیمارستانی باید به بیماران روانی اختصاص مییافت، اما این موضوع به هیچ عنوان تاکنون محقق نشده است و آثار زیانبار آن را در سرگردانی بیماران روانی در کوچه و خیابان و زیرزمینها شاهد هستیم که بیتردید به دلیل محرومیت از درمان مناسب به این روز افتادهاند.
کمبود تختهای روانپزشکی در بیمارستانهای دولتی موضوعی است که دکتر احمد حاجبی رئیس مرکز اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت نهتنها آن را تأیید میکند،
بلکه با اشاره به سیاستهای وزارت بهداشت برای افزایش تختهای روانی میگوید: کمبود تخت روانی در بیمارستانها مشکلی از پایه و اساس است، بدین معنا که به طور کلی ما با کمبود تختهای بیمارستانی در کشور روبهرو هستیم، هر چند این کمبود در سطح کشور یکسان نیست.
برآورد نیاز به افزایش تختهای روانپزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی در سال 93 و 94 موضوعی است که دکتر حاجبی به آن پرداخته و درباره آن میگوید: یکی از اولویتهای معاونت درمان وزارت بهداشت در سال جاری این است که در زمینه ارتقای کمی و افزایش تعداد تختهای بیمارستانی کار شود.
اگر بشود میخواهیم این موضوع را به عنوان فاکتوری قرار دهیم برای ارزش گذاری سیستم دانشگاهی پزشکی کشور، به طوری که مانند اهرمی برای تمایل دانشگاههای علوم پزشکی برای تأمین تختهای روانی بیمارستانی مورد توجه قرار گیرد.
بیمعنایی سقف پوشش بیمهای برای بیماران روان متوسط بستری بیماران شدید روانی در هر نوبت حدود یک ماه و نیم است که ممکن است در طول سال فوریت بستری برای بیمار روانی در چند نوبت اتفاق بیفتد در حالی که کمبود تختهای روانی در بیمارستانهای کشور بیداد میکند. مشکلی که بسیاری از بیماران با آن دست و پنجه نرم میکنند سقف پوشش بیمهای تعداد روزهای بستری این بیماران است.
به طوری که سازمانهای بیمهگر فقط سالانه بستری 56 روز این بیماران را حمایت میکنند در صورتی که اگر بیمار در سال نیاز به نوبتهای بیشتری برای بستری داشته باشد، هزینه آن را باید به صورت آزاد و بدون هیچ حمایتی تقبل کند. دکتر حاجبی در این باره میگوید:
بیماران روانی که وارد بخشهای روانپزشکی میشوند تا 90 درصد هزینههای بستری تحت پوشش بیمه قرار میگیرند اما موضوعی که دست ما را بسته و بیماران این بخش را با چالش جدی مواجه کرده است، سقف روزهای بستری است که تحت پوشش بیمه قرار میگیرد.
در حالی که این بیماران ممکن است در سال 2 تا 3 نوبت و یا بیشتر نیاز به بستری داشته باشند و این مشکل ایجاد کرده است. بنابراین نیاز است با حمایت سازمانهای بیمهگر سقف موجود برداشته شود و این بیماران به طور کامل تحت حمایت بیمه قرار بگیرند. وی در ادامه میافزاید: در حال حاضر بیمهها، بیماران سرپایی روانپزشکی بیمارستانهای علوم پزشکی را تحت پوشش قرار دادهاند.
هر چند این خدمات در بخش خصوصی بدون هیچ حمایتی ارائه میشود. علاوه بر آن در بحث درمان بیمار بدون دارو نیز در بخش دولتی با مشکل مواجه هستیم و خدمات این بخش به هیچ عنوان تحت پوشش بیمه نیست.
غفلت از درمان بیماران روان و تحمل هزینههای جبرانناپذیر طبق آمار جهانی 21درصد جمعیت کشورهای دنیا با نوعی از اختلالات روان دست و پنجه نرم میکنند، که 3 درصد این جمعیت را بیماران روانی مزمن دربرمیگیرد. براساس این آمار میتوان نتیجه گرفت تعداد مبتلایان به بیماریهای روانی در کشور ما با جمعیت 70 میلیونی کم نیست.
علاوه بر آن به گفته دکتر سیدمظفر روحانی متخصص اعصاب و روان و رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی، ایران از آمار جهانی سبقت گرفته است، به طوری که براساس ارزیابی وزارت بهداشت 6/21 درصد جمعیت ایران به نوعی دچار اختلالات روان، از افسردگی و بیماریهای خلقی و دوقطبی گرفته، تا بیماریهای روانی شدید مانند اسکیزوفرنی هستند.
از آنجایی که 3 درصد جمعیت ایران دچار بیماریهای مزمن روانیاند و سالانه نیاز به بستری در چند نوبت دارند، و از سویی نبود پوشش بیمهای این افراد برای دریافت خدمات مورد نیازشان باعث شده، بار سنگین مالی بر دوش خانوادههای آنها گذاشته شود.
رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی در این باره میگوید: به دلیل این که بیماری این افراد در عنفوان نوجوانی آغاز میشود، در بحث اشتغال دچار آسیب جدی میشوند، به طوری که همیشه به خانواده وابسته هستند. در این میان هزینههایی که برای درمان متقبل می شوند، آسیب زیادی به خانواده میزند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون برآوردی از میزان هزینه این افراد شده است، ادامه میدهد: هزینه این افراد در هر جامعه متفاوت است اما براساس آماری که در نتیجه تحقیق و بررسی در کشورهای پیشرفته ارائه شده هزینه یک بیمار روانی فقط در بخش بهداشت و درمان سالانه چیزی حدود 3 هزاردلار است که اغلب از طریق بیمهها پرداخت میشود اما به هر ترتیب این هزینهها تاکنون در ایران برآورد نشده است.
این متخصص اعصاب و روان با انتقاد از وضعیت حمایتی این بیماران در کشور میگوید: بیمههای تکمیلی امروزه در کشور ما توانستهاند بسیاری از خدمات درمانی را تحت پوشش قرار دهند، اعمال جراحی گسترده که شاید در مدت زمان کوتاه اتفاق میافتد و گاه تا سقف 20 میلیون تومان هزینه به بار میآورد اما در ارتباط با بیماران روانی با اینکه این مبالغ ممکن است هزینه 5 تا 6 سال باشد هیچ بیمهای از آنها حمایت نمیکند.
وی در ادامه میافزاید: این موضوع در حالی اتفاق میافتد که ممکن است یک بیمار روانپریش به دلیل مزمن شدن بیماری خود، دست به خودکشی بزند، رخدادی که شاید در خوشبینانهترین حالت به بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه بینجامد.
اما جالب اینجاست که هزینه بستری این فرد در بخش ویژه طی چند روز ممکن است به سقف 10 تا 12 میلیون برسد، که بیمهها این هزینه را تقبل میکنند در حالی که اگر این هزینه صرف درمان بیماری روانی این بیمار میشد، نهتنها هزینههای کمتری را در پی داشت، بلکه بیمار را برای فرار از بیماری خود به خودکشی وانمیداشت.
رئیس انجمن حمایت از بیماران اسکیزوفرنی در پاسخ به این که غفلت از درمان بیماران روانی تا چه حد عامل افزایش آمار این بیماران خواهد شد، میافزاید: اگر یک بیماری درمان نشود به سمت مزمن و کهنه شدن سوق پیدا میکند، بنابراین دیگر نمیتوان امید داشت که بهبودی کامل در این افراد حاصل شود.
از سویی قابل درمان نبودن بیماری، هزینههایی را بردوش خانواده و جامعه میگذارد که بسیار بیشتر از هزینههایی است که بیمهها در صورت تحت پوشش قرار دادن درمان این بیماری باید صرف کنند.
آیا وعدههایی همچون تشکیل کارگروه تخصصی روانی اجتماعی ذیل شورای عالی سلامت و امنیت غذایی کشور، غربالگری، مراقبت و کاهش بار تظاهرات بیماریهای روانی، ارتقای بهرهمندی، تداوم و کیفیت مراقبت از بیماران روانپریش اورژانس و شدید در روستا و شهر و طراحی و استقرار نظام بومی ارائه خدمات سلامت روان در شهرها و حاشیه شهرها خواهد توانست به بهبود وضعیت بیماران روان در کشور کمک کند؟ آنچه مسلم است این بیماران با شرایط ویژه خود به ارائه حداقل امکانات حمایتی چشم امید بستهاند.
به هر روی آنچه از گزارش های مستند و نیز اظهار نظر کارشناسان این حوزه بر می آید ، سیاستگذاران نظام سلامت درکشور باید در پی سامان دادن به این شاخه از خدمات درمانی باشند.
معضلاتی چون کمبود تخت های بیمارستانی ، عدم پوشش کامل بیمه ای ، کمبود نیروی متخصص و... از جمله مهم ترین ارکان این ساماندهی خواهند بود. بی تردید سرمایه گذاری در عرصه بهبود وضعیت بیماران روان،اتلاف منابع نیست بلکه تمهید زیرساخت های لازم برای بهبود آتی وضعیت اجتماعی کشور است.
منبع (http://zistonline.com/news/14841/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%82%D9%87%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA)