PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : يوسف‌ گمگشته دل‌هاي‌ كنعاني‌



ØÑтRдŁ§
12th July 2009, 10:03 PM
سلام به همه دوستان و عزیزان
و عاشقانه و دل باختگان به قطب عالم امکان حضرت حجه ابن الحسن العسکری امام زمان (علیه السلام)
برای آمدنش زود هم دیر است!!!!
هر روز و هر شب به امید آمدنش دست به دعا برمیداریم..
از عنوانش پیداست..
اگر شما هم مطلبی داشتید دریغ نفرمایید
متشکرم

ØÑтRдŁ§
12th July 2009, 10:03 PM
تو بهونه هر عاشق واسه زنده بودني....



از انعکاس مداوم نگاه هايم تا چشم هاي پاک آينه فاصله اي نيست. هر روز نگاه هايم را در آينه چشمانت مرور مي کنم و بلوغ انتظار را لحظه به لحظه باور مي دارم. مي گويند نگاهت آبي است؛ شايد آسمان باشد. مي گويند در چشمانت ستارگان آسمان خفته اند؛ شايد چون ستارگان اشک در چشم من باشند. مي گويند از ياس، گردنبندي داري که عطرش در تمام کوچه باغ ها منتشر ميشود. مي گويند دست هايت اسطوره بخشش است که هيچ کس در جوارت از دست هاي تهي ، لز چشم هاي ابري و از سفره هاي خالي سراغ نمي گيرد. ديگر هيچ کودکي از اضطراب شوم وحشت عروسکش را پنهان نمي کند. مي گويند در بستان پر از ياست هيچ دستي شاخه ها را نمي شکند، ديگر هيچ قانوني احساس عاشقانه را در جوار جوانه هاي گل مريم به صليب نمي کشد و هيچ انديشه اي ققنوس شعر را در آتش فرياد خاکستر نمي کند. ديگر اهريمنان پير سرزمين الهه هاي مقدس را تسخير نمي کند و پيچک هاي ترديد بر ساقه هاي ايمان نمي پيچند.



آه! چشم هايم را ببين که آشيانه شهاب هاي کهکشان نگاه توست و دست هايم که هميشه به سمت سبز دعا باز است و سجاده ام که پر از عطر اقاقي است تمام زمين را ببين که در اضطراب خاکي نگاهمان مي تپد و باغچه ها عطر مرطوب خاک هاي باران خورده را ملتمسانه انتظار مي کشند.



قداست دل ها با قانون وحشيانه بي حمي و غربت محکوم مي شوند و هر روز داغ بي عشقي مرا در آسمان هاي خونين فرياد مي کشد و در زمين که پر از برکه هاي خون لاله هاست و هوايي که از عطش آبي پر زدن پرستوهاي مهاجر پر است و از رایحه شقایق های زخم خورده لبریز است ضربه های مدام درد را تجربه می کنم.



از پشت پرچین های چشمانت ، لبخند آمدنت را انتظار می کشم. حنجرهای زخم خورده ام انتظار فریاد ترمیم گر را هر روز به ناله برمی خیزد.



پس بیا!بیا قلب تهی و خالی از عشق ما را با عطر وجودت به آتش بکش.

ØÑтRдŁ§
12th July 2009, 10:03 PM
با توام اي دشت بي پايان! سوار ما چه شد؟
يكه تاز جاده هاي انتظار ما چه شد؟
آشناي «لافتي الا علي» اينك كجاست؟
وارث «لا سيف الا ذوالفقار» ما چه شد؟
چارده قرن است چل منزل عطش پيموده ايم
التيام زخمهاي بي شمار ما چه شد؟
چشم يوسف انتظاران را كسي بينا نكرد
روشناي ديده اميدوار ما چه شد
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتي بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز اي موعود! بي تو جمعه اي ديگر گذشت
بي قراري كشت ما را، پس قرار ما چه شد؟
مي نشينم تا ظهور سرخ مردي سبزپوش
آن زمان ديگر نمي پرسم بهار ما چه شد

ØÑтRдŁ§
12th July 2009, 10:03 PM
در غم هجرانت اي گل اشك بارانم چو شمع
سوگوار و قلب چاك و سينه سوزانم چو شمع
درس شعر اموختم از مكتب عشقت بيا
در فراق روي ماهت چشم گريانم چو شمع
ديگر از اين سينه ام حرفي نمي ايد به گوش
با كه گويم درد هجران تورا اي ماه رو
با كمال اشنائي مات و حيرانم چوو شمع

ØÑтRдŁ§
13th July 2009, 04:08 PM
ای آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟

شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین

بی تو چه زود می گذرد هفته های ما

در این فراق تا که ببینی چه می کشیم

بگذار چشمهای خودت را به جای ما

موعود خانواده کی از راه می رسی

کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟

کی می شود بیایی واز پشت ابرها

خورشید های تازه بیاری برای ما

آقا اگر نیایی وبالی نیاوری

از دست میرود سفر کربلای ما

ØÑтRдŁ§
15th July 2009, 12:25 AM
اي معني انتظار
يك لحظه بايست!
ديوانه شدن به خاطرت كافي نيست.
يك لحظه بايست يك جمله بگو:
تكليفه دلي كه عاشقش كردي چيست؟

ØÑтRдŁ§
15th July 2009, 03:26 PM
جمعه یعنی یک غروب غصه دار
جمعه یعنی مهدی چشم انتظار

ØÑтRдŁ§
16th July 2009, 08:49 PM
اول وآخرعشقها خودتي
واسه من تموم دنيا خودتي
برا يوسف جايي پيدا نميشه
وقتيكه يوسف زهرا خودتي
من ازت يه خواب ببينم بسمه
توي خواب تورو ببينم بسمه
خواسته ي زياديه پيشت باشم
پاتو بگذاري رو سينه ام بسمه

ØÑтRдŁ§
16th July 2009, 08:50 PM
صحبتي شدكه خداباب نجاتي بفرست
تلخي ذايقه را شاخه نباتي بفرست

مي رسد با علم سبز امامت بردوش
ازچه خاموش نشستي صلواتي بفرست.

ØÑтRдŁ§
17th July 2009, 07:27 PM
جمعه يعني شوق يعني انتظار

جمعه يعني طاق ابروي نگار

جمعه يعني يك غروب غصه دار

جمعه يعني مهدي چشم انتظار

MR_Jentelman
17th July 2009, 07:41 PM
http://neghabebahari.googlepages.com/doa-emam-zaman.gif



اگر عنایتی بر این گدا کنی چه می شود
مس وجود جان من طلا کنی چه می شود
غم فراق و دوریت گرفته سینه مرا
اگر که عقده دلم تو وا کنی چه می شود
به زخم های جان من بنه ز لطف مرهمی
به قلب زار من اگر شفا دهی چه می شود
هر آن طبیب کآمدم فزون نمود درد من
تو دردهای من اگر دوا کنی چه می شود

AvAstiN
17th July 2009, 08:16 PM
گر پرده ز رخ باز نمايد http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifمهدي (عج) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

از خلق جهان دل بربايد http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif مهــــــدي(عج) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

اي شيعه چنان منتظر مولي باش

گويي كه همين جمعه بيايد http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifمهدي(عج) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

AvAstiN
17th July 2009, 08:17 PM
گفتم: كه روی ماهت از من چرا نهان است؟
گفتا: تو خود حجابی ور نه رخم عیان است!

گفتم: كه از كه پرسم جانا نشان كویت؟
گفتا: نشان چه پرسی آن كوی بی‌نشان است!

گفتم: مرا غم تو خوشتر ز شادمانی است
گفتا: كه در ره ما غم نیز شادمان است

گفتم: كه سوخت جانم از آتش نهانم
گفت: آن كه سوخت او را، كی ناله و فغان است!

گفتم: فراق تا كی؟ گفتا: كه تا تو هستی
گفتم: نفس همین است، گفتا: سخن همان است

گفتم: كه حاجتی هست، گفتا: بخواه از ما
گفتم: غمم بیفزا، گفتا: كه رایگان است

AvAstiN
17th July 2009, 08:18 PM
خبر آمد حبری از مهدی
خبری از من و او عهدی
خبر آمد که ندائی گوید :
( مهدی از درد جدائی گوید )

AvAstiN
17th July 2009, 08:19 PM
لالا لالا گل پونه

آقا خیلی مهربونه

اگه نیستش میون ما

ز ما غافل نمی مونه

لالا لالا گل اسپند

خدایا بر خودت سوگند

رسانی مهدی ما را

کنی ما را به دیدارش

بسی شادان بسی خرسند

الهی شام غیبت رو

تمومش کن رسون آخر

فرج را رو به راهش کن

ظهورش را رقم برزن

الهی قفل در واشه

یه باره آقا پیدا شه

بشه مهمون دلهامون

تو آیینه چشامون

گل زهراشکوفا شه

لالایی می رسه پایان

ولی قصه مشتاقی

همیشگی است و بی پایان

MR_Jentelman
17th July 2009, 08:24 PM
خواهد آمد ای دل دیوانه ام او كه نامش بالبانم آشناست

من گل نرگس برایش چیده ام خواهد آمد باورم كن باوفاست





الهم عجل لولیك الفرج

AvAstiN
17th July 2009, 08:26 PM
گیسوان حسرت


یوسف مصری نمی آید به كنعان دلم
بازسر را می گذارد غم به دامان دلم

بی حضورچتر دستانت ببین یعقوب وار
مانده ام امشب دوباره زیر باران دلم

خوب می دانی زلیخای جنون با من چه كرد
پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم

نوح من ! خاصیت عشق است امواج بلند
كشتی ات را بشكن و بنشین به طوفان دلم

كی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم
كی نگاهت می شود ای خوب مهمان دلم ؟

تا بگویی با من از عریانی اندوه خویش
تا بگویم با تو از اسرار پنهان دلم

بوی پیراهن مرا كافی است تا روشن شود
چشم تاریك و شب خاموش كنعان دلم

فاطمه تفقدی

MR_Jentelman
17th July 2009, 08:26 PM
بتي که راز جمالش هنوز سربسته است


به غارت دل سودائيان کمر بسته است


به يازده خم مي گرچه دست ما نرسيد


بده پياله که يک خم هنوز سربسته است

MR_Jentelman
17th July 2009, 08:28 PM
به نام خالق انتظار


آقا نگاهت جای آهوهاست، می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم
می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد
اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم
برگشتنت در قلب های مرده مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم
جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت
مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم
در باور کوتاه این مردم نمی گنجد
وقتی که بیایی اول دعواست ، می دانم
ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم
آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن
در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم
کی بازمیگردی ، برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم
تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم

به امید ظهور

ØÑтRдŁ§
17th July 2009, 08:32 PM
گاهي به آسمان خيالم عبور كن
سيره ما را به نيم نگاهي مرور كن
دل مرده ام قبول، تو اما مسيح باش
يك جمعه هم زيارت اهل قبور كن

MR_Jentelman
17th July 2009, 08:35 PM
پی تو در خلوت تو، شب همه شب بیدارم
ای سفر که من چشم به راهت دارم
خانه ام ابری و چشمان تو همچون خورشید
چه کنم؟ دست خودم نیست اگر می بارم
که برای من از این پنجره ها حرف بزن
من بدون تو از این پنجره ها بیزارم
جان من، هدیه ناچیزی تقدیم شما!
گرچه در شأن شما نیست، همین را دارم
کاش می شد در این حلقه، شبی از شب ها
دست در دست تو ای خوب ترین بگذارم
من که تا عشق تو باقی است، زمین گیر تو ام
لا اقل لطف کن از روی زمین بردارم

ØÑтRдŁ§
17th July 2009, 08:39 PM
چه جمعه ها که یک به یک غروب شدنیامدی
چه بغضها که درگلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن،تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ وچوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم ودل شکسته این نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
دوباره صبح وظهرنه غروب شدنیامدی

MR_Jentelman
17th July 2009, 08:41 PM
امام زمان
گاهی خیال میکنم از من بریده ای
بهتر ز من برای دلت برگزیده ای
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای
یک روز میرسد که به آغوش گیرمت
هرگز بعید نیست خدا را چه دیده ای

MR_Jentelman
18th July 2009, 11:04 PM
گل نرگس
به دنبال تو هستم
نمی دانم کجایی
سرسجاده امروز
دعا کردم بیایی
بیایی تا پرستو
بگوید نوبهار است
بیایی تا بخندد
گلی که بی قرار است
بیایی تا نیفتند
از این پس سرو و افرا
برای بره و آهو
بماند یک وجب جا
زمین از شوق نامت
دوباره داده صد گل
بیا تا من برایت
بچینم یک سبد گل
بیا تا ابر کینه
از این جا پر بگیرد
بیا تا دوستی را
جهان از سر بگیرد
سر سجاده امروز
دعا کردم بیایی
جهان چشم انتظار است
گل نرگس کجایی؟

MR_Jentelman
18th July 2009, 11:11 PM
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

MR_Jentelman
20th July 2009, 11:31 AM
از نو شکفت نرگس چشم انتظاري ام
گل کرد خار خار شب بي قراري ام
تا شد هزار پاره دل از يک نگاه تو
ديدم هزار چشم در آيينه کاري ام

گر من به شوق ديدنت از خويش مي روم
از خويش مي روم که تو با خود بياري ام
بود و نبود من همه از دست رفته است
باري مگر تو دست بر آري به ياري ام
کاري به کار غير ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاري ام
تا ساحل نگاه تو چون موج بي قرار
با رود رو به سوي تو دارم که جاري ام
با ناخنم به سنگ نوشتم : بيا , بيا
زان پيشتر که پاک شود يادگاري ام

ØÑтRдŁ§
23rd July 2009, 07:30 PM
شب به سحر رسانده‏ام، دیده به ره نشانده‏ام
گوش به زنگ مانده‏ام، جمعه عهد بسته را
این دل صاف، كم كمك شده‏ست، سطحى از تَرك
آه! شكسته‏تر مخواه آینه شكسته را

MR_Jentelman
23rd July 2009, 07:53 PM
صدای اذان
الله اکبر
و هنوز نیامدی
و هنوز من نشسته ام و چشم به در دوخته ام
بدون کاری
بدون حرکتی
حتی برای فرجت دعایی نکرده ام
فقط میخواهم تو بیایی؟
اما چرا؟
خود هم نمیدانم......
و فقط زمزمه میکنم
و گاهی از سر دلتبگی مرواریدی از گوشه چشمم
پایین میفتد و صورتم را خیس میکنم............
من خوب میدانم
که از ما تشنه تر به مایی
همانگونه که جدت (حسین) برای امر به معروف گروهی از ظالمین
از خون خود گذشت....
پس بیا
بیا و اولین گناهکار را این منتظر قرار بده........
به چه جرمی؟
به جرم ادعاااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااا

ØÑтRдŁ§
23rd July 2009, 08:00 PM
یاد باران
یاد توست
یاد هق هق های قلبم
یاد رود گونه هایم
یاد بغض بیشمارم
یاد توست....

به امید ظهور کسی که یادش با خونمون امیخته شده است...مهدی...منتظرت.....هستیم... ...

MR_Jentelman
23rd July 2009, 08:22 PM
ای یار دلنوازم رحمی بر این گدا کن
ای عشق پاکبازم بر عاشقت دعا کن


از دوریت ندانی من در چه حال و روزم
بازآ و با حضورت دل از غمی رها کن


از درد هجر گفتم یادم ز یوسف آمد
برگرد و همچو یعقوب چشم از رهی جدا کن


آخرندانی ای گل من طاقتش ندارم
گویی که خواهم آمد بنشین فقط دعا کن


می خوانمت سحر گاه هر جمعه ای که باشم
در پیش عاشقانت یک جلوه ای نما کن


ای همنشین آفتاب دل داده ام به دستت
یا بشکن این دلم را یا درد آن دوا کن


چشم و دلم ببندم بر قالی سلیمان
ارباب نازنینم لطف و کرم عطا کن


ترسم نیایی و من چشم از جهان ببندم
آنگه بیا به قبرم با عاشقت وداع کن


این بنده حقیرت خواهد فقط شفاعت
محشر به پیش زهرا مهدی منم صدا کن


جهان بخشم به یک غمزه ، اشارت
اگر خواهی نگارم ، مرا هم مبتلا کن


اللهم عجل لولیک الفرج به حق ام ابیها

ØÑтRдŁ§
23rd July 2009, 08:27 PM
شاید یه روز از اون دورا ، از اون دورا صدات بیاد
کاری نداره امتحان ، خنده به عاشقات میاد
شمایید و یه زندگی با خوبی یای بی شمار
من هستم یه آسمون ستاره های انتظار
نمیشه از یاد شما چشمای خیسمون بره
برای دیدن شما یه عالمی منتظره
هر روز جمعه که می شه می گم که روز موعوده
شما دوباره نمی یای ، همیشه اینجوری بوده
ورق ورق غزل غزل برات نوشتن شاعرا
بدجوری وامونده شدن قبیله دربدرا
مسئله بزرگمون بی سرو سامونی ماست
اگه نیای همین غما باعث ویرونی ماست

MR_Jentelman
23rd July 2009, 08:59 PM
انتـــــظار

دو سه روزه دل من بد جوري هواتو کرده...
باز دوباره هوس گرمي نگاتو کرده..
چند شبه که باز دوباره ,تو به خوابم نميايي
تو سراغ اين دل خونه خرابم نميايي...
هر جمعه دارم من با خودم ميگم که امروز تو ميايي
اما وقتي که غروب ميشه دلم ميدونه نميايي...
هر غروب جمعه من با يه سبد ياس پرپر ميشينم منتظرت تا تو بايي از سفر...

*مینا*
23rd July 2009, 09:03 PM
چه خوش است من بمیرم به ره ولای مهدی /سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی

چو مرغ شب تنهابه دامن شبها برآورم آوا غم جدایی را
نوای شیرینم صدای فرهادم طنین مجنونم ترانه لیلا

یک ثانیه از عمر همین یک شب یلدا
باعث شده تا صبح به یمنش بنشینیم

ده قرن ز عمر پسر فاطمه طی شد
یک شب نشد از هجر ظهورش بنشینیم

ØÑтRдŁ§
23rd July 2009, 09:08 PM
سرجشمه دل فرات شد مي آيي

آيينه جشم مات شد مي آيي

ديشب كه براي تو دعا مي خواندم

آقا به دلم برات شد مي آيي

MR_Jentelman
23rd July 2009, 09:33 PM
چشم الوده کجا دیدن دلدار کجا
دل سرگشته کجا وصف رخ یار کجا
قصه عشق منو زلف تو دیدن دارد
نرگس مست کجا همدمی خار کجا
سر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا این دل بیمار کجا
هر که را تو بپسندی شود خادم
تو خدمت عشق کجا نوکر سربارکجا
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا عهد گنهکار کجا

ØÑтRдŁ§
23rd July 2009, 09:51 PM
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات

بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

MR_Jentelman
23rd July 2009, 11:01 PM
تو نیستی و عید ببخشید ! عزای ما

اصلا صفا ندارد عزیزم برای ما

تو نیستی و خنده فراموشمان شده

بر عکس بی تو آنقدر اشکهای ما ...

با ما که نیست ور نه فقط گریه میکنیم

این شهر بسته است کمی دست و پای ما

چیزی شبیه مرهمی از جنس عاشقی

چیزی شبیه تذکره کربلای ما

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:51 PM
مهدی جان !

روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم ...

دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم ...

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:51 PM
اگر زديدن يوسف بريده شد انگشت* جمال يوسف زهرا هزاريوسف کشت

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:52 PM
دلم امروز گواه است کسی می آید



حتم دارم خبری هست ، گمانم باید...



فال حافظ هم هر بار که می گیرم باز
« مژده ای دل! که مسیحا نفسی...» می آید

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:52 PM
از یـاد تـو بـرنـداشـتـم دسـت هـنـوز
دل هست به یاد نرگست مست هنوز

گر حال مرا حبیب پرسد گویید
بیمار غمت را نفسی هست هنوز

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:53 PM
هركجاسلطان بود،دورش سپاه وعسكراست؛پس چرا سلطان خوبان،بي سپاه و لشكراست؛باخبرباشيد!اي چشم انتظاران ظهور؛بهترين سلطان عالم،ازهمه تنهاتر است...

ØÑтRдŁ§
24th July 2009, 10:53 PM
کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت

اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت



چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید



تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت



به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم



یواشکی من و این چشم های مانده به راهت



هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم



صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت



چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت



نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت



چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت



چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت



چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت



به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت



شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی



خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت



تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند



به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت



دعاترین دعاها همین دعای نگار است



امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

MR_Jentelman
25th July 2009, 11:47 AM
http://img.tebyan.net/big/1382/01/17975212100242575690671372149592332244.jpg

در این زمانه برادر، که فصل بیدردی است
به گرده های شرف، دشنه های نامردی است
به جاده های خطر، جای پای مردی نیست
و جاده در قرق قوم عافیت گردی است
جسارتی به زمین گل نمی کند هرگز
به چهره های همه، آیه هایی از زردی است
نمی وزد به جهان، خشم استخوانمردی
و این جهان ستمستان ناجوانمردی است
خدا کند تو بتابی، عدالت موعود (عج)
که فصل روشن تو، فصل خوب همدردی است

MR_Jentelman
25th July 2009, 11:49 AM
بگذار تا بجویمت "

http://img.tebyan.net/big/1381/11/12347101182431321131122252214415146174936.jpg
رایحه ای ببویمت، نرگس خوب روی من
بگذار تا بجویمت ، ای همه جستجوی من
راز دلم بگویمت ، ای همه گفتگوی من
غم ز دلم برون کنم ، با سخنان گرم تو
مهر تو را به جان خرم ای مه مهرپوی من
عطر محبت تو گر ، بر ورق دلم زنم
خون جگر ، خبر کند قصه مو به موی من
دل به امید تو زنم ، جان به هوای تو کنم
تا دل من شاد کنی ، راوی قصه گوی من
قصه ایی از خودت بگو یا زنسیم یا صبا

MR_Jentelman
29th July 2009, 12:16 PM
به یاد روی مه آلوده اش غزل خوانم
به فکر ماه پس ابرم و هراسانم


چقدر طول کشید انتظار ، می ترسم
به وقت آمدنت زنده ام ؟ نمی دانم


به فکر پرده کشیدن ز رویت ای ماهم
که از زمان ظهورت حدودا آگاهم


نه ، دور نیست زیاد این زمان ظهور
ببین صدای قدمت آید از ته آهم


عطش برای شرب نگاهت ببین به لب هایم
همین بس است بیا و نگو نمی آیم


برای انتظار تو آقا توانمان رفته
برای شیعه بد است آقا ، نگو که تنهایم

پس از هزار و چند قرن هنوز می نالم
که شیفته رخ ماه و خراب آن خالم


ولی همین که خوب فکر می کنم شاید من
به شاخه های درخت شکفتنت کالم


مرا نبین که به گلشن و چمن خارم
امید آمدنت را به روی گل دارم


به خاطر گلها بیا بهار گلزارم
که سیصد و سیزده گل در این چمن دارم

MR_Jentelman
29th July 2009, 12:17 PM
آقا نگاهت جای آهوهاست می دانم
دستان پاكت مثل من تنهاست می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست می دانم
برگشتنت در قلبهای مرده ی مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست می دانم
آقا اگر تو بر نمی گردی دلیل آن
در چشمهای پرگناه ماست می دانم
جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت
مانند رد باد بر شنهاست می دانم
در باور كوتاه این مردم نمی گنجی
وقتی بیایی اول دعواست می دانم
ای كاش برگردی كه بعد از این همه دوری
یكباره حس بودنت زیباست می دانم
كی باز می گردی ؟ برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست می دانم
تو باز می گردی اگر امروز نه! فردا
از آتشی كه در دلم بر پاست می دانم

ØÑтRдŁ§
29th July 2009, 09:33 PM
دلم ز هجر تو در اضطراب ميافتد
بسان زلف تو در پيچ و تاب ميافتد
شبي که بيتوام، اي ماه انجمن آرا!
دلم ز هجر تو از صبر و تاب ميافتد
تو آن مهي که اگر مِهرِ رخ برافروزي
ز چشم اهل نظر، آفتاب ميافتد
تو آن گلي که ز پاکي، طراوتي داري
که گل به پيش تو از رنگ و آب ميافتد
به ياد روي تو اي گل، عبور خاطر من
به باغ سبز غزلهاي ناب ميافتد
اگر به گوشة چشمي نظر کني، اي دوست!
دعاي خسته دلان مستجاب ميافتد

ØÑтRдŁ§
29th July 2009, 09:33 PM
ابا صالح دلــــم سامان نـــدارد مگر هجر تــو را پايـــان نـــدارد

ابا صالـــح بيـــا دردم دوا کــن مرا از ديدنـــت حاجــت روا کن

ابا صالح مـــرا با روسيــــاهی به خود راهم بده با يک نگاهی

ابا صالح فقيــــرم من فقيـــرم بده دستی که دامانت بگيـــرم

ابا صالح تو خوبی مـن بدم بــد مرا از درگهــــت ردم مکــن رد

اباصالح چه خوش زيبنده باشد کـه تو لعل لبت پر خنـده باشد

ابا صالح عزيـــــز آل ياسيـــــن بيا درجمع ما يک لحظه بنشين

MR_Jentelman
29th July 2009, 09:41 PM
اسير مانده ايم در بهانه هاي پاپتي
و ميله هاي آهنين و عشق هاي ساعتي
حوالي نگاهمان دوباره صف کشيده است
صداي تيک تاک غم , شماره هاي صنعتي !
امان از اشتباه هاي نا تماممان , همان
تفاخر هميشگي به هيچ هاي قيمتي !
ميان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق
نمانده در تسلط همان هبوط لعنتي ؟!
کسي نيامد از تبار انتظارمان ببين
که مانده ايم سخت در هجوم بي لياقتي !

MR_Jentelman
29th July 2009, 09:42 PM
از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي
کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي
خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي

MR_Jentelman
29th July 2009, 09:43 PM
از فراقت به جواني همگي پير شديم
بي تو از وادي دنيا همگي سير شديم

بي خود از حادثه ي عشق تو ديوانه و مست
عاشق کوي تو گشتيم و زمين گير شديم

تا که وصفي ز کمان و خم ابروي تو رفت...
در پي ديدن رويت همگي تير شديم

از کمان خانه ي زلفت همه بالا رفتيم
در سراشيبي ابروت سرازير شديم
گو گدايان در اين خانه بيايند که ما
از گدايي به در تو همگي مير شديم

عاشقان همچو (( رها )) در گرو بند تو اند...
جمله در حلقه ي تو در غل و زنجير شديم

:::: یا بقیه الله آجرک الله :::: اشعار امام زمان (عج) ::: یا صاحب الزمان ادرکنی ::::

ØÑтRдŁ§
6th August 2009, 01:12 PM
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن

گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم

گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن

گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن

گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن

گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان

گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن

گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم

گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن

گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان

گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن

گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم

گفتا که روز وصل را در انتظارم

ØÑтRдŁ§
6th August 2009, 01:15 PM
http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifمي ايد از دور ,مردي ســــواره http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif برمــركب عشق, چون ماهپــــــاره http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifوالشمس رويش, والليـل مويش http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif گلها همه مســــــت, از رنگ و بويش http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifعمامه بر سر, مثل پيمبـــــر (ص) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif دربازوانــش نيروي حيــــــــــــــــدر(ع) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifازپاي تاسر در شور و شين است http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif برق نگاهش مثل حســــين(ع) است http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifمي ايد از دور خوشــــبو تر از ياس http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif در چشــــم وابرو مانند عبــــــاس (ع) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gifالقصه اين مرد اميد دلهاســـــــــت http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif خوشبو تر از ياس فرزند زهراست(س) http://yoosofezahra.com/forum/Smileys/yahoo/a72.gif

ØÑтRдŁ§
6th August 2009, 01:16 PM
یوسف مصری نمی آید به كنعان دلم

بازسر را می گذارد غم به دامان دلم

بی حضورچتر دستانت ببین یعقوب وار

مانده ام امشب دوباره زیر باران دلم

خوب می دانی زلیخای جنون با من چه كرد

پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم

نوح من ! خاصیت عشق است امواج بلند

كشتی ات را بشكن و بنشین به طوفان دلم

كی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم

كی نگاهت می شود ای خوب مهمان دلم ؟

تا بگویی با من از عریانی اندوه خویش

تا بگویم با تو از اسرار پنهان دلم

بوی پیراهن مرا كافی است تا روشن شود

چشم تاریك و شب خاموش كنعان دلم

MR_Jentelman
7th August 2009, 08:51 PM
درد دل امام زمان با شيعيان



***
صاحب مال منال و جانتان



حرفها دارم بگويم با شما
تا شود محکم دل و ايمانتان



عرضه ميگردد به من حال شما
پس نظاره ميکنم در کارتان



چون ببينم نامه اعمالتان
بس تاسف ميخورم بر حالتان



ميشوم شرمنده از کار شما
از خدا خواهم فرج در کارتان



هان عزيزانم کدامين سو رويد ؟
اين منم چون کعبه آمالتان



قولتان با فعلتان همراه نيست
بر کدامين پايه است رفتارتان



عهد مي بنديد و بر هم ميزنيد
پس چرا سست است اين پيمانتان؟



آيه هاي واضح قرآن منم
پس چرا دوريد از قرآنتان



يوسف زهرا منم کو عاشقي ؟
تا بجويد از دل بازارتان



دوست دارم گفتگو با من کنيد
ميپسندم ناله هاي زارتان



شيعيانم من غريب و مضطرم
ياد من رفته چرا از يادتان



دم به دم گوئيد آقا جان بيا
پس چرا اينگونه است کردارتان



درد دل گفتم ولي با اين وجود
شاد ميگردم من از ديدارتان



منتظر باشيد با اعمال نيک
تا خداوند هم کند اکرامتان



يکزبان باشيد و فريادم کنيد
لطف و تاييد خدا همراهتان



از خدا خواهيد تعجيل فرج
تا که باز آيم شوم من يارتان



اللهم عجل لوليک الفرج

MR_Jentelman
7th August 2009, 08:54 PM
جمعه هاغروب که میشه انگارازآسموناغبارغم روی دل زمین می پاشن
جمعه هاغروب که میشه قلبای منتظرآدمامیخوادانگارازوسط دوتاشن
دنیالبریز پلیدی آقاجون دنیاسیاهه همه تشنه ی ظهورن آقاچشممون به راه
همه نیمه های شعبان حسرت ظهورآوردیم آقاجون دیگه بریدم دیگه راستش کم آوردیم
شماآبروی شیعه شماسروردودنیادیدن شمابرامون مثل خوابه مثل رویا
کنج دنج گریه هامومخمل سبزاباتون آقاجون سرت سلامت آقاجون جونم فداتون

MR_Jentelman
7th August 2009, 08:55 PM
گفتم چرا اشگم دگر بر تار زلفت گیر نیست
گفتم چرا قلبم دگربرتار زلفت گیر نیست
سربر زمین افکند و گفت:خود کرده رو تدبیر نیست
گفتم بیا در بند کش این بنده ی فرار را
گفتا اگر عاشق شوی کاریت با زنجیر نیست
گفتم که دیگرگویی وافتاده ام ازچشم تو
با غم نگاهم کردوگفت:مهدی زنوکرسیرنیست

*مینا*
7th August 2009, 09:03 PM
@};- کلاس اول خواندیم " آن مرد در باران آمد " ولی حالا می فهمیم آن مرد تا نیاید باران نمی بارد @};-

*مینا*
7th August 2009, 09:06 PM
@};- خواهد آمد ای دل دیوانه ام ******** آنکه نامش با لبانم آشناست
@};-من گل نرگس برایش چیده ام ******* باورم کن خواهد آمد با وفاست

kamanabroo
8th August 2009, 02:17 AM
نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم



الي متي احار فيك يا مولاي؟{big hug}

ØÑтRдŁ§
17th August 2009, 08:27 PM
دلم انگاری گرفته قد بغض یا کریما

عصر جمعه توی ایوون می شینم مثل قدیما

تو دلم می گم آقا جون تو مرادی من مریدم

من به اندازه ی وسعم طعم عشقتو چشیدم

کاشکی از قطره ی اشکت کمی آبرو بگیرم

یعنی تو چشمه ی چشمات با نگات وضو بگیرم

برای لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم

یه دونه هدیه ی ناچیز واسه تو کنار گذاشتم

یادم یکی بهم گفت هر کی تنهاست توی دنیا

یه دونه نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا

کاغذ نامه رو بعدش توی رودخونه بریزه

بنویسه واسه مولاش خاطرت خیلی عزیزه

خاطرت خیلی عزیزه

ØÑтRдŁ§
7th September 2009, 03:44 PM
كاش از لطف شبی یاد ز ما میكردی

یاد از عاشق افتاده ز پا میكردی

كاش بیمار فراقت كه ز پا افتاده

با نگاه ملكوتی تو دوا میكردی

كاش میآمدی با یك نظر ای نخل امید

گره از كار من زار تو وا میكردی

كاش یك شب تو برای فرجت مالك من

با دل سوخته خویش دعا میكردی

همچو باران به سر شیعه بلا میبارد

كاش میآمدی و دفع بلا میكردی

پرچم ظلم برافراشته شد در همه جا

كاش تو پرچمی از عدل بپا میكردی

كاش یك روز رضایی ز وفا

مهدی فاطمه از خود تو رضا میكردی

ØÑтRдŁ§
15th September 2009, 04:03 AM
ماتورا در چاه غیبت کرده ایم ....... باگناهان سد رحمت کرده ایم


ای تو یوسف ماهمه اخوان تو.............. میهمان سفره احسان تو

ØÑтRдŁ§
12th November 2009, 01:16 PM
خدايا!، زنده کن شوق دعا را
شبي سرشار کن از خويش ما را
ببين! چشم انتظاران بهاريم
پر از آدينه کن تقويم ها را

*مینا*
26th November 2009, 11:32 PM
ای قلم سز لریند اثر یخ ................. آشینادن بیز بیر خبر یخ

گلدی بو جمعد گدی الله ................. فاطمه یوسفینن خبر یخ

یاندی پروانه لر شمع گشدی ................. آیرلخدان اوره گانه گشدی

شان د رتبه د بی بدل سن ................. هر گزلدن آقا سن گزل سن

کیم دییر آیرلخ درد سالماز ................. عاشقین صبرینی الدن آلماز

ای گزوم یلارا باخ دارخما ................. گون همیشه بلوت آتا گالماز
یا امام زمان گل امان د


http://jamkaran.net/components/com_ponygallery/img_pictures/originals/20080603_1427899342_jamkaran29.jpg

matrix
17th December 2009, 12:17 PM
این جمعه شاید بیاید...

شاید...

مهاجر
17th March 2010, 11:46 PM
http://montazar.net/montazar-far/pic-gallary/pix/GDIRmontazar4/small/032.JPG

AvAstiN
20th June 2010, 09:48 PM
لطفی بکن دوباره ببار از شهاب ها

پایان بده به سیطره ی اضطراب ها



هرگز جهان بدون تو زیبا نمی شود

گندیده اند بی تو تمام گلاب ها



پیچیده است عطر خوشت در فضای ذهن

بی شک عبور کرده ای از کوی خواب ها



خورشید از درخشش تو شعله می کشد

پلکی بزن ببر ظلمات حجاب ها



بی تو خسوف چیره شده بر هلال ماه

برگرد پاره کن اثرات نقاب ها



تاچشم کار می کند اینجا بدون تو

تکراریند فاصله ها و سراب ها



بی شک رسیده موعد آنکه بیایی و

پایان دهی به فاصله و التهاب ها . . .




سیدمهدی نژاد هاشمی (م- شوریده)

Helix
20th June 2010, 10:35 PM
اين عشق آتشين زدلم پاك نمي شود
مجنون به غير خانه ي ليلا نمي شود
بالاي تخت يوسف كنعان نوشته اند
هريوسفي كه يوسف زهرا نمي شود

Helix
15th July 2010, 04:11 AM
شيعه يعني روزهاي انتظار
انتظار روي ماه آن نگار
شيعه يعني هر سحرگاه اين دعا
كي مي آيد حجت ما اي خدا...



خدايا اين مسافر ما ديركرده

او را برسان...

Rez@ee
29th March 2011, 08:58 PM
گنجشک زندگی دل می زند ،موعود به فریاد رس!

tarannom101
12th April 2011, 01:09 AM
نگارمن به کجای دلم گرفته بهانه

بده بده به گدایت زخانه ات تونشانه

بیابیا تو امیدم به خوبی تو ندیدم

زغیر تو چوبریدم شدم گدای شبانه

یار مایی دل ربایی یابن الزهرا کی میایی
[golrooz][golrooz][golrooz]
[golrooz]

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد