M@hdi42
9th January 2014, 02:19 PM
ناو استوار عبدالحمید بنی رشید
http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=46836&d=1376908091
هنگامی که جنگ شروع شد فقط24ساعت مرخصی گرفت تا من و سحر و ندا را از ابادان خارج کند.بعد از اینکه از جانب ما خیالش راحت شد دوباره به خدمت بازگشت و با دیگر بچه های نیروی دریایی به دفاع پرداخت.
حمید در سال 1333در ابادان متولد شد و در سال52به جمع پرسنل نیروی دریایی پیوست.برای او مهمترین مسئله دفاع از انقلاب و دستاوردهای ان بود و همیشه ما را به نماز و واجبات دعوت می کرد.گرچه او در مهرماه سال59یعنی درست روزهای اول جنگ به شهادت رسید و دیگر در میان ما نیست و در جمع گلزار شهدای ماهشهر ارمیده است اما روح زیبا و بزرگش همچنان سایه لطف خود را بر سر ما افکنده و ما را روزی معنویت و برکت می دهد.
از هوایی تنفس می کنید که بوی خون شهدا می دهد، در زمینی راه می روید که از خون شهدا گلگون است و این شهیدان بر همة اعمال شما ناظرند.
منبع:کتاب صحیفه امواج-به کوشش سید امیر معصومی
http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=46836&d=1376908091
هنگامی که جنگ شروع شد فقط24ساعت مرخصی گرفت تا من و سحر و ندا را از ابادان خارج کند.بعد از اینکه از جانب ما خیالش راحت شد دوباره به خدمت بازگشت و با دیگر بچه های نیروی دریایی به دفاع پرداخت.
حمید در سال 1333در ابادان متولد شد و در سال52به جمع پرسنل نیروی دریایی پیوست.برای او مهمترین مسئله دفاع از انقلاب و دستاوردهای ان بود و همیشه ما را به نماز و واجبات دعوت می کرد.گرچه او در مهرماه سال59یعنی درست روزهای اول جنگ به شهادت رسید و دیگر در میان ما نیست و در جمع گلزار شهدای ماهشهر ارمیده است اما روح زیبا و بزرگش همچنان سایه لطف خود را بر سر ما افکنده و ما را روزی معنویت و برکت می دهد.
از هوایی تنفس می کنید که بوی خون شهدا می دهد، در زمینی راه می روید که از خون شهدا گلگون است و این شهیدان بر همة اعمال شما ناظرند.
منبع:کتاب صحیفه امواج-به کوشش سید امیر معصومی