PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (1)



M@hdi42
9th January 2014, 11:44 AM
تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (1)
منطقه خاورمیانه ، اهمیت استراتژیکی فوق العاده ای دارد و از لحاظ نفت دارای ثروتی افسانه ای است . در این منطقه مجموعه ای از دولت های ضعیف و ملت های بی اندازه فقیر و غالبا بی سواد به سر می برند . کشور های خاورمیانه به قدری عقب مانده اند که به رغم ظاهر مستقل ، رهبرانشان عروسک هایی بیش نیستند که گاهی بر یک امپراطوری و گاهی بر یک قدرت بزرگ تکیه می کنند تا امتیازات شخصی به دست آورند و بر ثروتشان بیفزایند .

امیدی به برقراری صلح در خاورمیانه نمی توان داشت مگر اینکه سه کشور بزرگ غربی ترتیبی بدهند که همه عناصر این مسئله را در بر داشته باشد . توافق درباره امنیت منطقه یا درباره نفت خاورمیانه به تنهایی کافی نیست . باید از میان گرد و غبار و کثافت این ملت های دارای گذشته تاریخی ، امید های تازه ای به وجود آورد . در حاضر روسیه و انگلستان قادر نیستند به مردم این منطقه خون تازه تزریق کنند ... و سرمایه و کارشناسان فنی مورد نیاز کشور های خاورمیانه را تامین نمایند . اما ایالات متحده آمریکا آماده است این مسئولیت را بر عهده بگیرد .

والتر لپیمن ، روزنامه فیگارو ، 23 فوریه سال 1946


سری مقالات ایران پس از جنگ جهانی دوم :

1 - تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (1)
2 - تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (2)
3 - تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (3)
4 - روابط ایران و انگلستان پس از جنگ جهانی دوم
5 - روابط ایران و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم




************************************************** ***********************


تجزیه ایران و روابط ایران و شوروی پس از جنگ جهانی دوم (1)





پایان جنگ جهانی دوم



بنا به فشار های دول متفق به ایران ، دولت ایران در 17 شهریور 1322 به رایش آلمان اعلان جنگ داد تا بتواند در کنفرانس های صلح پس از جنگ شرکت کند . آخرین اقدام ایران به نفع متفقین هم در 9 اسفند 1323 با اعلان جنگ به ژاپن صورت گرفت .

بر طبق فصل پنجم پیمان سه جانبه ایران ، شوروی ، انگلستان مورخ 9 بهمن 1320 ، قوای متفق موظف بودند پس از آنکه کلیه مخاصمات مابین متفقین با دولت آلمان و متحدین آن به موجب یک یا چند قرار داد متارکه جنگ ، متوقف شد ، در مدت زمانی کمتر از شش ماه ، نیروهای خود را از خاک ایران بیرون کنند .

مقامات ایرانی گمان می کردند که با وجود تعهد های متفقین و با دریافت لقب (پل پیروزی) ، خواهند توانست پس از جنگ تخلیه خاک خود را از دول بیگانه خواستار شوند و اقتصاد خود را سامان دهند ، اما در عمل ، هرگز این گونه نشد .

در هشتم مه که نمایندگان نیروهای سه گانه ارتش آلمان ، سند تسلیم بلاشرط را با فرماندهان نظامی متفقین در ساختمان مدرسه ای در شهر رنس فرانسه امضا کردند ، جنگ جهانی دوم به پایان رسید ، در این هنگام کشور ما در اشغال قوای سه گانه متفقین (روس ها ، انگلیسی ها و آمریکایی ها که به دعوت انگلیسی ها در ایران حضور داشتند حمل و نقل سلاح و مهمات از خلیج فارس تا مرزهای شوروی را بدون اجازه از دولت ایران ، بر عهده داشتند) و مردم در اثر چهار سال اقامت نیروهای بیگانه و تحمل شرایط سخت زمان جنگ ، در نهایت بدبختی زندگی می کردند .

تسلیم آلمان در 18 اردیبهشت سال 1324 صورت گرفت ، دولت ایران با امید ها و آرزوهای بسیار ، پایان جنگ را جشن گرفتند و شاه به رهبران کشور های پیروز جنگ ، تلگراف های شادباش فرستاد .




http://www.forum.reich-history.com/attachments/36d1380108908-s9312_1.jpg
پایان جنگ جهانی دوم





درخواست وزارت خارجه ایران مبنی بر خروج قوای متفق



وزارت امور خارجه ایران ، طبق تصمیم هیات دولت در تاریخ 29 اردیبهشت 1324 ، نامه ای به سفرای انگلستان ، شوروی و آمریکا ارسال داشت و با تذکر به پایان جنگ در اروپا و عدم وجود ضرورت حضور قوای متفق در ایران ، از آن ها خواست که ایران را تخلیه کنند تا اوضاع ایران به حالت عادی باز گردد .

پس از ارسال این یادداشت ها ، متفقین درباره تخلیه ایران به مذاکره نشستند که ظاهرا این مذاکرات با توجه به مقاومت روس ها نتیجه بخش نبوده است ، لذا دولت های انگلیس و آمریکا تصمیم می گیرند پیش دستی کرده و نیروهای خود را از خاک ایران بیرون ببرند .

در 18 خرداد ماه سال 1323 ، آمریکا جداگانه اعلامیه ای را ارسال می دارد که قوای خود را به تدریج از ایران بیرون خواهد برد . دولت انگلستان نیز مکررا از مجاری رسمی ، ابراز تمایل خود را برای خروج نیروهایش از ایران ، به اطلاع ایران رسانده بود . بالاخره آخرین سربازان انگلیسی در مهر ماه سال 1324 ، تهران را تخلیه کردند .



شوروی نیروهایش را خارج نمی کند



روابط ایران و شوروی که از تاریخ اشغال ایران رو به سردی گذاشته بود و در سال 1323 به دنبال رد در خواست شوروی برای کسب امتیاز نفت مناطق شمال ایران توسط دولت ایران و مجلس شورای ملی تیره شده بود ، در سال های 25-1324 به دلیل خودداری اتحاد جماهیر شوروی از خروج نیروهای خود از ایران به شدت بحرانی شد . شوروی حتی پس از تسلیم بی قید و شرط ژاپن در 11 شهریور 1324 ، به درخواست وزارت خارجه ایران مبنی بر خروج نیروهای شوروی از ایران ، پاسخ رد داده بود !

شوروی ، در خصوص عدم تخلیه ایران توجیهاتی به شرح زیر ارائه می داد :

1 - اینکه جنگ در ایران هنوز تمام نشده است و این را به حضور نیروهای آمریکایی و انگلیسی در ایران مربوط می ساختند
2 - اینکه حکومت و مجلس ایران زیر نفوذ انگلیسی ها قرار دارند ، لذا خواستار تصفیه دستگاه حکومتی ایران از عوامل انگلستان بودند
3 - اینکه برای فعالیت کمونیست ها در ایران محدودیت هایی وجود دارد که برای فعالیت احزاب طرفدار انگلستان ، این محدودیت ها وجود ندارد

در واقع سه عامل درجهت گیری شوروی علیه ایران نقش داشتند :

1 - نفت
2 - آینده ایران
3 - نقش آمریکا در خاورمیانه


در 21 شهریور سال 1324 ، دولت ایران تقاضای خود را مبنی بر خروج نیروهای بیگانه از ایران ، تکرار کرد . شوروی ها دوباره به بهانه جوئی پرداختند ، تا اینکه ارنست بوین وزیر خارجه بریتانیا پیشنهاد کرد که تخلیه ایران طبق ماده پنجم پیمان سه جانبه درست شش ماه پس از جنگ ژاپن یعنی در 12 اسفند سال 1324 خاتمه پذیرد سه دولت انگلستان ، آمریکا و شوروی طی یادداشت هایی ، تصمیم خود را به مقامات ایران ابلاغ کردند .





http://www.forum.reich-history.com/attachments/35d1380108810-g45_2.jpg
ایران در اشغال متفقین






اعلام استقلال آذربایجان



در روز 12 شهریور سال 1324 ، فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشه وری با انتشار بیانیه ای که حاوی نظرات اساسی موسسان فرقه بود ، موجودیت خود را رسما اعلام داشته بودند . هنوز 24 ساعت از صدور اعلامیه کنفرانس متفقین نگذشته بود که دسته های مسلحی از عناصر فرقه دموکرات در شهر های آذربایجان ، دست به قیام مسلحانه زدند و با کمک و پشتیبانی ارتش سرخ ، ادارات دولتی و پاسگاه های ژاندارمری را اشغال کردند .

چندی بعد کنگره خلق آذربایجان تشکیل شد و اداره امور آذربایجان به هیاتی مرکب از 39 نفر واگذار گردید . انتخابات مجلس ملی آذربایجان در روزهای 7 تا 11 آذر 1324 انجام گرفت و روز 21 آذرماه ، مجلس ملی آذربایجان تشکیل شد و جعفر پیشه وری ، مامور تشکیل دولت گردید .

دولت ایران ، طی یادداشت هایی مورخ 26 آبان همان سال ، به مداخله ماموران کشوری و لشکری شوروی در امور داخلی ایران و حمایت از فرقه دموکرات اعتراض کرد و در همان حال یک تیپ پیاده همراه با یک واحد تانک برای تقویت پادگان تبریز که در محاصره دموکرات ها قرار داشتند ، فرستاد که نیروهای شوروی در حوالی قزوین ، مانع عبور آن گردیدند . یک روز پس از تشکیل دولت آذربایجان ، بیات ، نخست وزیر پیشین و استاندار آذربایجان ، مجبور شد به تهران باز گردد و در 21 آذر 1324 پادگان تبریز تسلیم شد و این به معنای پایان اقتدار دولت مرکزی در آذربایجان بود .

دولت آذربایجان ، از حمایت سازمانی و پرسنلی حزب توده نیز برخوردار بود ، تا جاییکه تشکیلات حزب توده ایران در آذربایجان ، منحل و به فرقه دموکرات الحاق شد . مطبوعات شوروی نیز از فرقه دموکرات طرفداری می کردند و دولت مرکزی ایران را ، ارتجاعی و اعضای کابینه را عوامل انگلستان می خواندند .

علت اصلی این بهانه جوئی های شوروی ، مسئله نفت شمال بود که سال قبل امتیاز آن را از دولت ایران تقاضا کرده بود ولی در نتیجه مبارزات دکتر مصدق ، با مخالفت مجلس روبرو شده بود . بدین جهت بدون اعتناء به اعتراضات ایران و متفقین غربی ، هم چنان نقشه هایش را دنبال می کرد .




http://www.forum.reich-history.com/attachments/33d1380108724-q8513_3.jpg
اعضای حزب دموکرات آذربایجان که عکس رهبرشان ، استالین را بر دست دارند





اعلام استقلال کردستان



چند روز بعد از تاسیس دولت در آذربایجان ، در 24 آذر 1324 ، قاضی محمد ، رهبر با سابقه کرد ها به تحریک روس ها و به تبعیت از پیشه وری ، تشکیل حکومت خود مختار کردستان را اعلام نمود .

حزب کومله کمونیستی کردستان تاسیس جمهوری دموکراتیک کردستان را در مهاباد اعلام کرد . قاضی محمد ، ریاست جمهوری و ملامصطفی بارزانی ، فرماندهی ارتش را بر عهده داشت که روس ها به وی درجه ژنرالی داده بودند .

افسران و سربازان کرد نیز همانند قشون آذربایجان به اونیفورم های روسی ملبس بودند . بلافاصله بین دموکرات های آذربایجان و کمونیست های کردستان عهدنامه دوستی و اتحاد ، منعقد گردید . بدین سان تجزیه ایران عملا تحقق می یافت و دولت مرکزی قادر به جلوگیری از آن نبود .





http://www.forum.reich-history.com/attachments/34d1380108742-s6144_4.jpg
سمت راست : مصطفی بارزانی و سمت چپ : قاضی محمد




پروفسور سپهر ذبیح می نویسد :

روس ها در انتخاب آذربایجان و کردستان برای آغاز یک شورش کمونیستی سه عامل را در نظر گرفته بودند :

1 - این دو استان دارای اقلیت هایی بودند که به صراحت لهجه شهرت داشتند و به دولت مرکزی معترض بودند که سهم متناسبی در دستگاه حکومتی و مجلس ندارند .
2 - این استان ها با آذربایجان شوروی مرز مشترک داشتند که در آن جا به لهجه آذری صحبت می شد ، لذا روس ها به راحتی می توانستند در این دو استا رخنه کنند .
3 - زمینه مناسبی برای شروع یک حرکت انقلابی در این دو استان موجود بود .




این مقاله ادامه دارد ...


منابع :
1 - سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی ، تالیف هوشنگ مهدی
2 - تاریخ جنگ سرد ، تالیف آندره فونتن
3 - روابط خارجی ایران 1357-1320 ، تالیف دکتر علیرضا ارغندی
4 - پنجاه سال نفت ایران ، تالیف مصطفی فاتح


نوشته بهرام چوبین
کاری از انجمن رایش

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد