توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اطلاعیه دفتر آیت الله مکارم شیرازی درباره مقاله ی ضد شیعی روزنامه بهار
kamanabroo
1st January 2014, 08:37 PM
از سوی دفتر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدّظلّه) منتشر شد:
تلاش بىحاصل در دفاع از يك گفتار باطل
http://makarem.ir/upload/Admin/News/Images/Bayanieha/bayaniyeh-3.jpg
چندى قبل مقاله موهنى از آقايى به نام غروى در روزنامه بهار بر ضدّ ولايت اميرمؤمنان على(علیه السلام) توأم با اهانتهاى زشت به شيعيان جهان منتشر شد كه مايه رنجش شيعيان در داخل و خارج كشور گرديد و سيل اعتراضات از هرگوشه سرازير گشت
مىدانيم چندى قبل مقاله موهنى از آقايى به نام غروى در روزنامه بهار بر ضدّ ولايت اميرمؤمنان على(علیه السلام) توأم با اهانتهاى زشت به شيعيان جهان منتشر شد كه مايه رنجش شيعيان در داخل و خارج كشور گرديد و سيل اعتراضات از هرگوشه سرازير گشت و حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(دامت بركاته) بنا به وظيفه شرعى در برابر آن موضع گرفتند و به دفاع از ولايت مولا(علیه السلام) پرداختند.
آقاى احمد منتظرى و همسر آقاى غروى در نامههاى جداگانهاى به محضر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(دامت بركاته) ادعا كردند كه مقاله مزبور را مكرّر مطالعه كردهاند و چيزى كه دلالت بر اهانت داشته باشد در آن نديدهاند.
لازم است به ايشان توصيه كنيم كه يك بار ديگر مقاله مزبور را مطالعه كنند و اين دو جمله را در آن مقاله بخوانند: «شيعيان به جاى اينكه كتاب (قرآن) را امام خود بدانند خود را امام كتاب (قرآن) مىدانند و برخلاف خواست او، بنده «جهالت» خود شدهاند و مدام بر حق ضايع شده على در حكومت چند روزه دنيوى مىگريند».
يعنى: اوّلا: شيعيان پيرو قرآن نيستند و قرآن را پيرو خود مىدانند. ثانياً: شيعيان بنده جهالت و نادانى خود شدهاند و بىجهت از ولايت على(علیه السلام) دفاع مىكنند.
در عبارت ديگرى مىنويسد :
«در باور چه كسى مىگنجد كه «شيعيان اين على» رسم وى و موعظه او را كه چنگ يازيدن به حبل متين الهى (قرآن) و اتّحاد مسلمانان است كنار نهادهاند و به جاى تدقيق و تفقه در آيات قرآن و عمل به آنچه خداوند در كتاب از آنان خواسته اسم «على» را با «فهم ناقص» و «ناصحيح» خود از آيات كتاب و «روايات مجعوله» درهم مىآميزند و بر آتش تفرقه و اختلاف مسلمين هيزم مىريزند و آتشبيار معركه مىشوند و در قالب حبّ و ولايت اميرالمؤمنين «بزرگترين مظالم» را در حق اهداف عاليه الهى و انسانى شريفترين و زبدهترين گوهر جهان بشريت مرتكب مىشوند و بىآنكه «كوچكترين» سنخيتى در بينش و منش و كنش ايشان با على وجود داشته باشند مفتخرند كه شيعه او هستند!!».
اين نويسنده با وقاحت تمام نسبتهاى زير را در اين عبارت خود به پيروان مولاى متقيان(علیه السلام) كه در سراسر جهان كه شامل همه علما و بزرگان و افراد عادى از زمان معصومين : تاكنون مىشود داده است :
1. شيعيان رسم و موعظه على(علیه السلام) را به فراموشى سپردهاند.
2. شيعيان به جاى عمل به دستورات الهى با فهم ناقص و ناصحيح خود از آيات و روايات معجوله راه خطا مىروند.
3. شيعيان (با قبول ولايت اميرمؤمنان(علیه السلام)) آتشبيار معركه اختلاف ميان مسلمين شدهاند.
4. شيعيان بزرگترين ظلم را در حق اهداف عاليه اميرمؤمنان(علیه السلام) كردهاند.
5. شيعيان كوچكترين سنخيتى در بينش و منش با على(علیه السلام) ندارند!
6. تمام رواياتى كه خلافت بلافصل مولا(علیه السلام) را اثبات مىكند و تمام زيارات و ادعيهاى كه در اين زمينه سخن مىگويد تمامآ «مجعول» است! (البته نقل اين عبارات زشت و بسيار موهن پسنديده نيست ولى حاميان او ما را وادار كردهاند).
آيا ديدهايد تاكنون كسى اينگونه وقيحانه درباره جهان تشيع و بزرگان اين مذهب الهى سخن بگويد.
البته مسئولين نظام جمهورى اسلامى كه مدافع مذهب تشيّع هستند نيز از اين فحاشىها بىبهره نيستند!
آيا مفهوم عبارات بالا اين نيست كه تمام شيعيان اميرمؤمنان على(علیه السلام) در طول تاريخ و همه علما و انديشمندان آنها كه خلافت على(علیه السلام) را از پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در مسأله حكومت پذيرفتهاند افرادى نادان و جاهلند كه بر اثر جهل و نادانى خلافت بلافصل على(علیه السلام) را پذيرفته و بزرگترين ظلم را در حق حضرت كرده و هيچ سنخيتى با آن حضرت ندارند و به آن افتخار مىكنند.
آيا اين جملهها به معنى نقد علمى و منطقى است؟ و نياز به پاسخ منطقى دارد؟
آيا اين است معنى آزادى قلم؟ و نويسنده آزاده؟ آرى از نوع آزادى كسانى كه قرآن را در غرب آتش زدند و بدترين اهانت را به پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) كردند و گفتند آزادى است.
آيا شيعيان عامل اختلاف در جهان اسلام هستند و راه اتّحاد آن است كه همگى تسليم اهل تسنّن شوند و عقيده آنها را بپذيرند. آيا معنى اتّحاد مسلمين همين است؟
* * *
جالب اينكه يكى از قلم به دستانى كه بر سر سفره آمريكايىها نشسته و هر روز به يكى از مقدّسات مسلّم اسلام حمله مىكند حتى بدترين اهانت را به ساحت مقدّس قرآن مجيد كرده و آن را ساخته و پرداخته پيغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مىداند (نه وحى الهى)، و در اهانت به بزرگان دين نيز گوى سبقت را ربوده، به يارى آقاى غروى برخاسته است و اهانت بسيار زشتى نسبت به حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدّظلّه) روا داشته، و گروهى از همفكران او از قلمزنان خارجنشين نيز با او همصدا شده و زشتگويى و اهانت را سردادهاند.
البته از كسانى كه سخن منطقى ندارند جاى تعجب نيست كه به دشنام و زشتگويى روى آورند.
اينگونه دفاعها از سوى اينگونه اشخاص مفهومش اين است كه نويسنده مقاله توهينآميز روزنامه بهار را با خودشان همفكر مىدانند و اين است كه كار را پيچيدهتر مىكند.
البته اگر آن گروه از افراد خارجنشين به فقيهى بزرگ از فقهاى اسلام به خاطر حمايت از ساحت مقدس اميرمؤمنان على بن ابىطالب(علیه السلام) اهانت كنند نيز عجيب نيست. عمّال بنىاميه هفتاد سال اميرمؤمنان على(علیه السلام) را برفراز منابر (العياذ بالله) لعن مىكردند ولى ذرّهاى از مقام شامخ اميرمؤمنان(علیه السلام) كاسته نشد، بلكه مخالفت آن گروه شناخته شده، عظمت او را آشكارتر ساخت.
اضافه بر اين هر نيشى در راه دفاع از مقام ولايت آن حضرت(علیه السلام) نوش است و هر زهرى نوشدارو و ذخيره يومالمعاد.
انصاف دهيد آيا آن همه نسبتهاى زشت و ناروا را به كل جهان تشيّع دادن از سوى نويسنده آن مقاله جرم محسوب نمىشود و قابل تعقيب نيست؟! آيا آنها كه به دفاع از آن برمىخيزند شريك جرم محسوب نمىشوند؟
* * *
مطالب ديگرى كه در اين مقاله آمده بود از قبيل انكار دلالت روايت متواتر غدير برخلافت اميرمؤمنان على(علیه السلام) يا انكار آيه (أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) و امثال آن، يك سلسله مطالب تكرارى است كه دهها بار به وسيله بزرگان علماى شيعه از آن پاسخ كافى و شافى داده شد و حضرت آيت الله العظمى مكارم نيز در «تفسير نمونه» كاملاً آن را روشن ساختهاند و چيزى نيست كه نياز به پاسخ مجدد داشته باشد.
اين نكته نيز شايان توجه است كه نويسنده مقاله مىگويد :
تعيين و نصب امام از سوى پيغمبر(صلی الله علیه و آله) (البته به فرمان الهى) مخالف اصل آزادگى و نوعى بردگى است عين عبارت چنين است: «نصب يا تعيين در خود، مفهوم سلب آزادى و نوعى از بندگى و بردگى را دارد».
اگر اين سخن درست باشد يعنى بعثت پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) از سوى خدا كه هم پيشواى سياسى بود (چون تشكيل حكومت داد) و هم الگوى ايمانى، نوعى بندگى و بردگى بوده كه از سوى خدا بر مردم تحميل شده است، همچنين در بسيارى از انبياى پيشين.
در قرآن مجيد در آيه 247 سوره بقره، مربوط به داستانى از بنىاسرائيل مىخوانيم: (وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً): «پيغمبر آنها به آنها فرمود: خداوند طالوت را به عنوان زمامدار شما برگزيده است».
حتى بنىاسرائيل بر اين انتخاب الهى اعتراض كردند و خود را شايستهتر براى اين مقام دانستند، اما او در جواب گفت: (إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللهُ يُؤْتِى مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ) : «خداوند او را بر شما برگزيده و او را در دانش و توانايى جسمانى فراوانى بخشيده است خداوند ملكش را به هر كس بخواهد مىبخشد و خداوند احسانى گسترده دارد و (از لياقت افراد) آگاه است».
همچنين در مورد داود و سليمان و حتى حضرت موسى آيا تمام اينها مصداق بردگى و سلب آزادى مردم بود؟ اشتباه مهم آنها در اين است كه انتخاب خدا را همچون انتخاب بندگان تصوّر كردهاند و آن را دليل بر سلب آزادگى و بردگى شمردهاند.
* * *
در پايان لازم مىدانم اين نكته را عرض كنم: از افرادى كه ايمان و عشق و علاقه به ولايت مولا على(علیه السلام) دارند تسليم دروغپردازى و غوغاطلبى اين و آن نشوند و مسائل جناحى را بر ايمان و عشق و علاقه به مولاى متقيان(علیه السلام) مقدّم ندارند و راضى نشوند كه در كشور اميرمؤمنان(علیه السلام) به اين آسانى به همه پيروانش هتك و مقام والاى آن حضرت(علیه السلام) زير سؤال رود و مراقب روز حساب خود باشند. ان ربك لبالمرصاد
مسئول بخش فرهنگى
دفتر حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدّظلّه العالى)
حجتالاسلام محمد ربّانى
1392/10/09
تاریخ انتشار : « 1392/10/11 »
http://makarem.ir/news/?typeinfo=4&lid=0&mid=318491&catid=0&start=1&PageIndex=0
ab.bb
1st January 2014, 10:04 PM
پیروان تمام ادیان خصوصا مسلمانان باید آستانه تحمل خودشون رو بالا ببرن. همونقدر که معتقدین به یک باور حق اظهار نظر دارند، منتقدین هم حق دارن.اعمال ممنوعیت و محکومیت های قرون وسطایی چهره دین و دین باوران رو خراب میکنه.
kamanabroo
1st January 2014, 10:54 PM
پیروان تمام ادیان خصوصا مسلمانان باید آستانه تحمل خودشون رو بالا ببرن. همونقدر که معتقدین به یک باور حق اظهار نظر دارند، منتقدین هم حق دارن.اعمال ممنوعیت و محکومیت های قرون وسطایی چهره دین و دین باوران رو خراب میکنه.
اینکه آستانه تحمل ها باید بالا بره درسته و یه حرفه
اینکه یه عده بخوان هر جوری که دوست دارن حرف بزنن و اعتقادات دیگران رو زیر سوال ببرن و بی حرمتی کنن یه حرف دیگه است
امیدوارم منظورتون از ممنوعیت و محکومیت قرون وسطایی بحث این اطلاعیه ی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی نباشه.
حتی اگر بنده الان بخوام اعتقادات شما رو جوری نقد کنم که در اون بی ادبی و هتاکی و بی حرمتی باشه و ا ز اون بی احترامی برداشت بشه مسلما ناراحت خواهید شد. و اگر ناراحت نشید جای تعجبه!
نقد کردن و اظهار نظر کردن در حوزه دین و اعتقادات و ادیان آداب و رسوم خاصی داره که اهل فن می دانند. اما وقتی کسی حرفی برای گفتن نداره میاد از طریق هتاکی و بی احترامی و کوچک کردن و .. این کار رو انجام میده که می طلبد مسلمانان نشان بدهند که نسبت به این حرکات بیدار هستند.
ab.bb
2nd January 2014, 12:10 AM
اینکه آستانه تحمل ها باید بالا بره درسته و یه حرفه
اینکه یه عده بخوان هر جوری که دوست دارن حرف بزنن و اعتقادات دیگران رو زیر سوال ببرن و بی حرمتی کنن یه حرف دیگه است
امیدوارم منظورتون از ممنوعیت و محکومیت قرون وسطایی بحث این اطلاعیه ی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی نباشه.
حتی اگر بنده الان بخوام اعتقادات شما رو جوری نقد کنم که در اون بی ادبی و هتاکی و بی حرمتی باشه و ا ز اون بی احترامی برداشت بشه مسلما ناراحت خواهید شد. و اگر ناراحت نشید جای تعجبه!
نقد کردن و اظهار نظر کردن در حوزه دین و اعتقادات و ادیان آداب و رسوم خاصی داره که اهل فن می دانند. اما وقتی کسی حرفی برای گفتن نداره میاد از طریق هتاکی و بی احترامی و کوچک کردن و .. این کار رو انجام میده که می طلبد مسلمانان نشان بدهند که نسبت به این حرکات بیدار هستند.
بی ادبی و بی حرمتی چیزی از ارزش دین و مقدسین کم نمیکنه.برعکس گوینده خودش رو بی حرمت میکنه.گذشته از این باید بدونید که مرز مشخصی برای توهین آمیز بودن یک کلام وجود نداره.
فرضا ، کسی میگه: «کتاب قرآن نوشته ذهن انسانه نه خدا یا اینکه کتاب تورات تحریف شده و یهودیان گمراه هستند» خب چطور میشه؛ تایین کرد این جملات توهین آمیز هست یا نه .
اگر بخواهیم، نقد کنیم؛ بدون اینکه کسی بهش بر بخوره یا اینکه فکر کنه بهش توهین شده ؛ چنین نقدی ممکن نیست.همواره میشه از یک نقد،تفسیر توهین آمیز بیرون کشید.
از طرفی ، آیا در مقالاتی که ما بر علیه بقیه مذاهب مینویسیم، نمیشه مثل همین جملاتی رو که توی این اطلاعیه توهین آمیز خونده شده؛ پیدا کرد؟
عبدالله91
2nd January 2014, 08:13 AM
بی ادبی و بی حرمتی چیزی از ارزش دین و مقدسین کم نمیکنه.برعکس گوینده خودش رو بی حرمت میکنه.گذشته از این باید بدونید که مرز مشخصی برای توهین آمیز بودن یک کلام وجود نداره.
سلام
هیچ چیزی نمیتونه از ارزش مقدسات و دین کم بکنه حتی اگه تمامی بشر کفر بورزند.
اما این به این معنی نیس که مردم بشینن و دست روی دست بگذارند و بگویند از ارزش دین و... که کم نمیشه بذار هر چی میخوان بگن؛ گوینده خودشو بی حرمت میکنه.اگه به عقاید یک فرد توهین بشه و اون فرد ساکت بشینه تاییدگر جملات گفته شده و نوشته شدۀ طرف مقابل است هر چند خدا از بشر بی نیاز هست. این دفاع از عقیده باید باشد و اگر فردی از عقایدش دفاع نکرد باید بهش شک کرد.
سند معتبر داشتن نیازی به هتاکی ندارد. عالم نیازی به توهین و اهانت ندارد مگر اینکه یه جای کارش بلنگه.
کسی میگه: «کتاب قرآن نوشته ذهن انسانه نه خدا یا اینکه کتاب تورات تحریف شده و یهودیان گمراه هستند» خب چطور میشه؛ تایین کرد این جملات توهین آمیز هست یا نه .
این چه حرفیه که میزنین؟ توهین آمیزی گفتار و جملات رو نمیشه مشخص کرد؟از ارزش چیزی کاستن نشانۀ توهین نیست؟ به عقاید یک ملت بزرگی توهین کردن اسمش چی میتونه باشه؟ اگر میگویند کتب دیگر تحریف شده دلیل و مدرک می آورند نه اینکه مثه نویسنده و حامیان این مقاله دنباله رو هوای نفسانی خود باشند.
دوست عزیز برای بحث در هر موردی باید علم و آگاهی داشت. هر کسی نمیتونه و اجازه نداره با هر نیتی دست به قلم ببره و مغشوشات ذهنی خودشو رو کاغذ بیاره.
شما دوست عزیز هم میخواهید دربارۀ چیزی حرف بزنین باید درموردش علم داشته باشین. در زمینه ای که کسی علم نداشته باشه یا باید سکوت اختیار بکنه یا دنبال علمش بره و یاد بگیره و بعد بیاد بحث بکنه.
در کتاب «شبهای پیشاور» به همه چیز پاسخ داده شده. اگه کسی سوال داره و میخواد مطلبی بنویسه باید اول چنین کتبی رو بخونه بعد. برا اثبات غیرحق بودن شیعه علمای بزرگ پیشاور با حضور عدۀ زیادی یک عاللم شیعی رو نگه داشته اند تا جلوی مردم خودشون ثابت بکنند که شیعه حق نیست و به راحتی می توانند ثابت بکنند که حق نیست. عالم شیعی با استناد به منابع اهل سنت همه چیز رو اثبات میکنه و همین بحث در روزنامه های پیشاور به چاپ رسید و قریب به 200 نفر حضورا مباحث رو یادداشت کرده اند. این عالم در خیلی جاها مباحثی داشته حتی در کشور هندوستان.
یک بند کوچک از فرمایشات ایشان رو در آغاز بحث می آورم تا شیوۀ بحث و منطق یک عالم مشخص بشه؛ کسی اگر خواست برود مطالعه بکند: ایشان وقتی حاضر به مباحثه شدند فرمودند:«با کمال میل برای اصغای کلمات و فرمایشات تان حاضرم، ولی به یک شرط که: آقایان لطفا دیدۀ تعصب و عادت را بسته و با نظر انصاف و علم و منطق، مانند دو برادر برای حل شبهات صحبت کنیم، مجادلات و تعصبات قومی رو کنار بگذاریم»{کتاب شبهای پیشاور صفحۀ 98 ؛بند3 ترجمۀ کریم فیضی تبریزی؛ نشر احتجاج ؛نوبت چاپ دوم زمستان 1386}
عالم وقتی علم دارد نیازی به توهین ندارد. اهل علم اهل بصیرتند نه اهل بی منطقی و توهین و اهانت.
اگر راست می گویند بشینند و بحث بکنند و علم و بصیرت به خرج بدهند نه آنکه توهین بکنند. آنانی که اهل بحث منطقی نیستند و فقط از دور به شیوه های یک طرفه و توهین متوصل میشوند نه تنها علم ندارند بلکه افساری بر گردنشان افکنده شده که در تاریکی جهالت خود گرفتارند و کور و کر و لال عقلی هستند.(آنانی که توهین میکنند و اهل بحث و منطق علمی نیستند)
عبدالله91
2nd January 2014, 08:23 AM
در سایت تبیان کتاب صوتی این کتاب موجود هست. کتاب بسیار جالبی است که اکثرا به منابع برادران اهل تسنن اشاره شده .
http://uc-njavan.ir/images/ueivnz5r9a8zh359pldo.jpghttp://uc-njavan.ir/images/ogvsq9b8xojwe40sjamn.jpg
ریپورتر
2nd January 2014, 09:27 AM
کار این روزنامه بسیار توهین آمیز بوده و از روی غرض.گاهی بحث انتقاد هست و توش تمسخر و بی احترامی نیست و باید به انتقاد جواب داد ولی گاهی مثل این توهین هست که باید به موضوع رسیدگی بشه و مسببینش مجازات بشن.در هیچ جای دنیا تمسخر جایزه نداره بلکه برخورد میشه چون باعث تشنج وناراحتی میشه
ab.bb
2nd January 2014, 02:10 PM
هیچ چیزی نمیتونه از ارزش مقدسات و دین کم بکنه حتی اگه تمامی بشر کفر بورزند.
اما این به این معنی نیس که مردم بشینن و دست روی دست بگذارند و بگویند از ارزش دین و... که کم نمیشه بذار هر چی میخوان بگن؛ گوینده خودشو بی حرمت میکنه.اگه به عقاید یک فرد توهین بشه و اون فرد ساکت بشینه تاییدگر جملات گفته شده و نوشته شدۀ طرف مقابل است هر چند خدا از بشر بی نیاز هست. این دفاع از عقیده باید باشد و اگر فردی از عقایدش دفاع نکرد باید بهش شک کرد.سند معتبر داشتن نیازی به هتاکی ندارد. عالم نیازی به توهین و اهانت ندارد مگر اینکه یه جای کارش بلنگه.
به نکات خوبی اشاره کردین. منتها منظور من رو درست متوجه نشدین.من نگفتم در مقابل توهین یا انتقاد سکوت کنید. بلکه از اعمال ممنوعیت و محکومیت های قرون وسطایی خوداری کنید. به عبارت بهتر اگر کتابی در نقد دین نوشته میشه؛ بجای اینکه فورا نویسنده اش رو مرتد و محکوم به اعدام و کتابش رو ممنوع کنیم. بیایم یک کتاب در جوابش بنویسیم و به تمام شبهات پاسخ بدیم.
اگر مردم از توهین یک شخصی در رسانه ناراحت شدن؛ بیان بیرون تظاهرات مصالمت آمیز داشته باشن.جواب کتاب و مقاله رو با چماق و اعدام نمیدن.
اگر با مخالفین دین، رفتار خشونت آمیز داشته باشیم؛ یعنی قبول کردیم؛ یه جای کارمون میلنگه.اگر مخالف خودمون رو تحمل کردیم؛ رفعت و محبت دینی رو نشون دادیم. وگرنه همه ادیان معتقدین خودشون رو تکریم می کنند.
این چه حرفیه که میزنین؟ توهین آمیزی گفتار و جملات رو نمیشه مشخص کرد؟از ارزش چیزی کاستن نشانۀ توهین نیست؟ به عقاید یک ملت بزرگی توهین کردن اسمش چی میتونه باشه؟
وقتی من مخالف دینی هستم؛ یعنی اون دین برای من ارزشی نداره.پس قصد دارم؛ بی ارزش بودنش رو ثابت کنم.که این یعنی ، ارزش دین رو در گفتارم کاهش میدم. اگر حرف شما رو ملاک قرار بدیم؛ هیچ کس حق نقد دینی رو نداره. چون داره از ارزش آن کم میکنه.
اگر میگویند کتب دیگر تحریف شده دلیل و مدرک می آورند نه اینکه مثه نویسنده و حامیان این مقاله دنباله رو هوای نفسانی خود باشند.
دوست عزیز برای بحث در هر موردی باید علم و آگاهی داشت. هر کسی نمیتونه و اجازه نداره با هر نیتی دست به قلم ببره و مغشوشات ذهنی خودشو رو کاغذ بیاره.
اینکه باید باعلم و آگاهی سخن گفت،کلام درستی هست. منتها شاخص علم و آگاهی چیه. آیا هرکس که مدرک حوزه و دانشگاه داره، حق صحبت درباره دین رو داره.یا اینکه هرکس که مورد تایید علمای دینی هست؛میتونه از دین حرف بزنه.آیا هرکس که در قبال صحبتش مدارک ارائه بده؛ حق صحبت داره. اگر معیار مدرک باشه؛ چرا تمام کتاب هایی که نقد به اسلام میکنن؛ ممنونه. یعنی در طول تاریخ حتی یک نفر با مدرک سخن نگفته.اصلا چه بهتر که حرفش بدون مدرک باشه. اینکه به نفع ماست؛ به راحتی مغلوبش می کنیم.
اینکه هرکسی با هر نیتی حق نوشتن ندارد؛ یعنی چه. فقط موافقین حق نوشت دارند.فقط افرادی که خلوص نیت دارند حق نوشتن دارند.فرض اینکه نیتش رد یک دین باشد.چون این نیت رو داره؛ نباید بنویسه یا بر عکس حتما حق نوشتن داره.
شخص با هر نیتی هم که نوشته باشه، مهم اینکه ما پاسخ مناسب و کامل بهش بدیم.
برای اینکه موضوع بحث مشخص باشه؛ عرض میکنم. بحث من درباره نحوه برخورد با اشخاص منتقد دینی هست. مخالف برخوردهای خشونت آمیز و به طور کلی رفتار های قرون وسطایی هستم.
عبدالله91
3rd January 2014, 04:03 PM
اینکه هرکسی با هر نیتی حق نوشتن ندارد؛ یعنی چه. فقط موافقین حق نوشت دارند.فقط افرادی که خلوص نیت دارند حق نوشتن دارند.فرض اینکه نیتش رد یک دین باشد.چون این نیت رو داره؛ نباید بنویسه یا بر عکس حتما حق نوشتن داره.
شخص با هر نیتی هم که نوشته باشه، مهم اینکه ما پاسخ مناسب و کامل بهش بدیم.
برای اینکه موضوع بحث مشخص باشه؛ عرض میکنم. بحث من درباره نحوه برخورد با اشخاص منتقد دینی هست. مخالف برخوردهای خشونت آمیز و به طور کلی رفتار های قرون وسطایی هستم.
وقتی یه دانشمند و علمایی دربارۀ یک چیز کلا بحث کردند و با دلیل و مدرک ثابت شده حالا یه نفر که در حد دانشمندان(چه شیعه و چه سنی) نباشه بیاد توهین بکنه به این میگن نقد و انتقادات؟
فردی که دارای سوادی در حد علما(چه شیعه و چه سنی) نیست بهتره بره کتبهای ایشان را مطالعه بکنه بعد اگر دلیل و مدرکی داشت بیاد حرف بزنه.
مگه علما(هر دو شیعه و سنی) و دین بازیچه دست بیسوادها و توهین کنندگان هست؟
وقتی دربارۀ موضوعی سالیان قبل بحث شده و اثبات شده و.. یه هتاک که نباید بیاد و هتاکی بکنه.
واقعا به دور از انصاف هست که کسی خلاف دانشمندان خودش حرف بزنه. ابن ابیحدید معتزلی دانشمند بزرگ سنی مذهب در کتاب شرح نهج البلاغه حرفایی رو در این باره زده که دهن هر هتاکی رو میبنده. این کم خردان حتی کتب خودشون رو مطالعه نمیکنن.
دوست عزیز میدونی چیه بعضی آدما واقعا گاهی میخوان ثابت بکنن که چقد به روز و اکروزی هستند می آیند به عقل و شعور خودشون توهین میکنند.
اول کتب معتبر از هر دو طرف رو مطالعه بکنند بعد شبهات رو بیاییند حل بکنند وقتی چنین نمیکنند با این افراد باید برخورد بشه تا شیوۀ علمی جای خودشو به هتاکی نده.
علما چرا باید وقتی کتاب و دلایلی هست دوباره بیایند و وقت بگذارند تا دوباره همونارو بنویسند اونم در مقابل یک فردی که سواد و اطلاعاتی نداره.
ab.bb
3rd January 2014, 04:15 PM
وقتی یه دانشمند و علمایی دربارۀ یک چیز کلا بحث کردند و با دلیل و مدرک ثابت شده حالا یه نفر که در حد دانشمندان(چه شیعه و چه سنی) نباشه بیاد توهین بکنه به این میگن نقد و انتقادات؟
فردی که دارای سوادی در حد علما(چه شیعه و چه سنی) نیست بهتره بره کتبهای ایشان را مطالعه بکنه بعد اگر دلیل و مدرکی داشت بیاد حرف بزنه.
مگه علما(هر دو شیعه و سنی) و دین بازیچه دست بیسوادها و توهین کنندگان هست؟
وقتی دربارۀ موضوعی سالیان قبل بحث شده و اثبات شده و.. یه هتاک که نباید بیاد و هتاکی بکنه.
واقعا به دور از انصاف هست که کسی خلاف دانشمندان خودش حرف بزنه. ابن ابیحدید معتزلی دانشمند بزرگ سنی مذهب در کتاب شرح نهج البلاغه حرفایی رو در این باره زده که دهن هر هتاکی رو میبنده. این کم خردان حتی کتب خودشون رو مطالعه نمیکنن.
دوست عزیز میدونی چیه بعضی آدما واقعا گاهی میخوان ثابت بکنن که چقد به روز و اکروزی هستند می آیند به عقل و شعور خودشون توهین میکنند.
اول کتب معتبر از هر دو طرف رو مطالعه بکنند بعد شبهات رو بیاییند حل بکنند وقتی چنین نمیکنند با این افراد باید برخورد بشه تا شیوۀ علمی جای خودشو به هتاکی نده.
علما چرا باید وقتی کتاب و دلایلی هست دوباره بیایند و وقت بگذارند تا دوباره همونارو بنویسند اونم در مقابل یک فردی که سواد و اطلاعاتی نداره.
سوالات و موضوعاتی که مطرح کردید؛ تکراری هست. در نقل قول قبلی بهشون پاسخ دادم. بهتر بود؛ اگر به هرکدوم از جملات من، نقد داشتین؛ مشخصا به همون جواب میدادین.ضمن اینکه من در آخر نقل قول، موضوع بحثم رو مشخصا اعلام کردم.اگر به اون موضوع انتقادی دارین؛ میتونیم این صحبت رو ادامه بدیم.
عبدالله91
3rd January 2014, 04:23 PM
سوالات و موضوعاتی که مطرح کردید؛ تکراری هست. در نقل قول قبلی بهشون پاسخ دادم. بهتر بود؛ اگر به هرکدوم از جملات من، نقد داشتین؛ مشخصا به همون جواب میدادین.ضمن اینکه من در آخر نقل قول، موضوع بحثم رو مشخصا اعلام کردم.اگر به اون موضوع انتقادی دارین؛ میتونیم این صحبت رو ادامه بدیم.
اول کتب معتبر از هر دو طرف رو مطالعه بکنند بعد شبهات رو بیاییند حل بکنند وقتی چنین نمیکنند با این افراد باید برخورد بشه تا شیوۀ علمی جای خودشو به هتاکی نده.
منم به اون موضوع جواب دادم.
هر کسی باید در محدوده دانش خود نقد بکنه اگه از حدود خودش پاشو فراتر بگذاره باید باهاش برخورد بشه. نقد و انتقاد اصولی داره. منظور بنده هم این بود که وقتی کسی علم نداره و با برخوردهاش نظم رو میزنه به هم و هتاکی میکنه باید باهاش برخورد بشه.
علم داشتن برا نقد لازمه اگه فقدان علم و هتاکی باشه نقدی حساب نمیاد و باید با هرکسی که باشه برخورد بشه و این برخورد طبق قوانین آن مملکت باید اجرا بشه.
ممنون
ab.bb
3rd January 2014, 05:09 PM
منم به اون موضوع جواب دادم.
هر کسی باید در محدوده دانش خود نقد بکنه اگه از حدود خودش پاشو فراتر بگذاره باید باهاش برخورد بشه. نقد و انتقاد اصولی داره. منظور بنده هم این بود که وقتی کسی علم نداره و با برخوردهاش نظم رو میزنه به هم و هتاکی میکنه باید باهاش برخورد بشه.
علم داشتن برا نقد لازمه اگه فقدان علم و هتاکی باشه نقدی حساب نمیاد و باید با هرکسی که باشه برخورد بشه و این برخورد طبق قوانین آن مملکت باید اجرا بشه.
مشکل اینجاست که به راحتی میشه به هرکسی: اتهام نداشتن علم و توهین به مقدسات زد.همونطور که گفتم: با چه معیار عالم بودن افراد رو باید سنجید؟چطور مشخص می کنید؛ یک متن توهین آمیز است؟ در آخر آیا جواب کتاب و مقاله و حرف رو باید با چماق و اعدام و ممنوعیت داد؟ البته این سوالات رو در پست قبلی مطرح کردم؛ به بعضی جواب دادین؛ منم متقابلا پاسخ دادم. ولی به پاسخ ها و سوالهای بعدی من جوابی ندادید.
«اول کتب معتبر از هر دو طرف رو مطالعه بکنند بعد شبهات رو بیاییند حل بکنند وقتی چنین نمیکنند با این افراد باید برخورد بشه تا شیوۀ علمی جای خودشو به هتاکی نده» فرض کنید اینکار کردند. ولی دلایل برای شون قانع کننده نبود یا به هر دلیل اینکارو نکردند؛ کافی مدارکمون رو باز نشر کنیم. کار روحانییون مگر چیزی جز دفاع از دین و گسترش اون هست. 1000 سال کلیسای کاتولیک مخالفین خودش رو کشت ، شکنجه داد، کتاب ها رو سانسور کرد؛ خب نتیجه اش چی شد. تونستن احترام مقدسین رو نگهدارن؟ تونست جلوی توهین و انتقاد و ... رو بگیرن.همه این 1000 سال ممنوعیتها الان چیزی جز ننگ و خفت براشون باقی نگذاشته.چرا راهی که قبلا تجربه شده رو باید دوباره تجربه کنیم.
عبدالله91
4th January 2014, 06:31 PM
با چه معیار عالم بودن افراد رو باید سنجید؟
با داشتن علم میشه فهمید که طرف عالم هست یا نه. حداقل از روی حرفا و ادعاهاش میشه فهمید که عالم هست یا نه؟ در این دنیا مدارکی جهت عالم بودن فرد داده میشه اما اگه کسی علم داشت و مدرک هم نداشت از روی حرفهاش یقینن میشه فهمید که عالم هست یا نه. اما اگه ادعاهایی برخلاف عالمان داشته باشد و مدارکی نداشته باشد به طور یقین علم ندارد بلکه قصد و غرضی دارد.
ک متن توهین آمیز است؟
تا آنجایی که بنده میدونم آن چیزی که با حقیقت یا لااقل با علم عالمان و متخصصان سازگار نباشد و دلیلی برای ادعا وجود نداشته باشد و عقیدۀ افرادی رو نشونه رفته باشد(هرسه باهم چون شاید حرفی با علم عالمان سازگار نباشد اما هتاکی حساب نشود و این مربوط به حوزه تخصصی علم می شود) از مصادیق هتاکی حساب می شود.
علوم مختلف هستند برخی علوم مثه علوم مذهبی ریشه در عقاید و فطرت بشری دارد یعنی به اعتقادات مردم مربوط می شود این علوم باید بوسیلۀ متخصص تجزیه و تحلیل شود علومی که از ریشۀ عقاید برمیخیزد خیلی حساستر از علوم دیگری مثه پزشکی است که بیشتر مثال زده میشه.
همۀ ماها میتونیم با مطالعۀ سطحی یه مقاله ای در هر زمینه بنویسیم اما در مورد علومی که به عقاید مربوط میشه حتی اون فردی که عالم هست زیاد دقت میکند تا نکند حرفش خلاف واقع باشد یا طوری باشد که به عقیدۀ حتی یه گروه کوچک توهین بکند. در این باره به مسلمانان دستور داده شده که به عقاید کافر هم توهین نشه. علوم اعتقادی خیلی حساس هستند و هر کسی اجازه ندارد در این مورد حرفی بزند.اما در مورد علوم دیگر فرقی نمیکند که یکی چه می گوید چون به عقاید فرد توهین نمی شود و ریشه در فطرت انسان ندارد.
اگر هر فردی بخواهد دست به قلم ببرد و خودشو عالم حساب بکنه و با عقاید مردم و یک ملت بازی بکند یقینن راه اشتباه می رود و باید جلوی این کار گرفته بشود اونم نه طوری که فرد باز بیاید دوباره مقاله بنویسد طوری که حساب کار هم دست خودش بیاید و هم دیگر افراد تا به نام علم و مقاله با عقاید افراد بازی نکنند.
لازمه که این علوم از هم جدا بشوند چون برخی علوم عقیدۀ فرد رو تشکیل می دهند و کوچکترین تزلزل در چنین علوم فرد رو متزلزل خواهد کرد و راه اهانت و توهین باز خواهد شد.
اما در دیگر علومی که با عقاید و فطرت عجین نشده حق با شماست نیازی به چماق و اعدام نیست.
عبدالله91
4th January 2014, 06:38 PM
سال کلیسای کاتولیک مخالفین خودش رو کشت ، شکنجه داد، کتاب ها رو سانسور کرد؛ خب نتیجه اش چی شد. تونستن احترام مقدسین رو نگهدارن؟
خب مسالۀ مهم اینجاست که این دو اصلا قابل قیاس نیستند. کلیسا مخالف تحقیق و کشف علوم بود در حالی که این دین نه تنها موافق تحقیق و بررسی بلکه مشوق تحقیق و بررسی هست و این کار رو ارزش می داند. کلیسا می گفت هر چی ما میگوییم بگویید بلی اما این دین می گوید حتی در مورد آیات قرآنی تحقیق کن تفکر بکن چشم بسته نباش. بصیرت داشته باش. این دو کلا در تضاد هم هستند. کلیسا مروج افکار بسته و دین ما مروج تحقیق و بررسی و تفحص هست اما از طریق راه درست نه با ارائۀ مقالات توهین آمیز. هر کسی از هر مذهب و نژاد و ملیتی می تواند در مورد شیعه و اسلام و ... تحقیق بکند و دین مشوق آنهاست بروند جلسات تشکیل بدهند، بررسی بکنند و... این آقایانی که چنین مقالاتی داشته اند واقعا دلایل علما را شنیده اند؟ حتی علمای خودشونو. علم رو باید از جایی یاد گرفت مخصوصا اگر در ارتباط با علوم فطری باشه طوری که شاکلۀ هر فردی بستگی به عقایدش دارد.
نتیجۀ مخالفت با تحقیق آخرش ننگی خواهد بود ما در هیچ جایی بیشتر از قرآن سراغ نداریم که توصیه به تحقیق و تفکر کرده باشد. و اونایی که تفکر نمی کنند رو مثه چهارپایانی می دانیم که هیچ نمی فهمند و فقط زنده هستند.
حقا که بدترین جنبندگان در نزد خدا مردم کر و لالی (از شنیدن و گفتن حق) هستند که نمی اندیشند. (سوره انفال آیه ۲۲)
دین ما مشوق تحقیق و تفحص است و انتخاب راه بدون تفکر و اندیشه و تحقیق را ارزش نمی پندارد.
ab.bb
4th January 2014, 07:33 PM
با چه معیار عالم بودن افراد رو باید سنجید؟
با داشتن علم میشه فهمید که طرف عالم هست یا نه. حداقل از روی حرفا و ادعاهاش میشه فهمید که عالم هست یا نه؟ در این دنیا مدارکی جهت عالم بودن فرد داده میشه اما اگه کسی علم داشت و مدرک هم نداشت از روی حرفهاش یقینن میشه فهمید که عالم هست یا نه. اما اگه ادعاهایی برخلاف عالمان داشته باشد و مدارکی نداشته باشد به طور یقین علم ندارد بلکه قصد و غرضی دارد.
_
چطور مشخص می کنید؛ یک متن توهین آمیز است؟
تا آنجایی که بنده میدونم آن چیزی که با حقیقت یا لااقل با علم عالمان و متخصصان سازگار نباشد و دلیلی برای ادعا وجود نداشته باشد و عقیدۀ افرادی رو نشونه رفته باشد(هرسه باهم چون شاید حرفی با علم عالمان سازگار نباشد اما هتاکی حساب نشود و این مربوط به حوزه تخصصی علم می شود) از مصادیق هتاکی حساب می شود.
_
اگر هر فردی بخواهد دست به قلم ببرد و خودشو عالم حساب بکنه و با عقاید مردم و یک ملت بازی بکند یقینن راه اشتباه می رود و باید جلوی این کار گرفته بشود اونم نه طوری که فرد باز بیاید دوباره مقاله بنویسد طوری که حساب کار هم دست خودش بیاید و هم دیگر افراد تا به نام علم و مقاله با عقاید افراد بازی نکنند.
_
کلیسا مروج افکار بسته و دین ما مروج تحقیق و بررسی و تفحص هست
اما این دین می گوید حتی در مورد آیات قرآنی تحقیق کن تفکر بکن چشم بسته نباش.
هنوز همون مشکلاتی که گفتم: تو پاسخ ها تون وجود داره. مواضع ای که برای توهین آمیز بودن و عالم بودن افراد گفتید؛ کاملا غیر شفاف هست.با معیار های شما هرکسی رو میشه متهم کرد.
از طرفی صحبت از آزادی تحقیق و... می کنید؛ بعد مواضع غیر شفاف برای توهین آمیز بودن مقالات و انتقاد مشخص می کنید ؛ در آخر اقدامات قرون وسطایی رو برای تنبیه افراد روا میدونید.
در این شرایطی که شما مطرح می کنید؛ هیچ منتقدی نمیتواند عواقب مقاله خودش رو پیش بینی کنه.ممکنه تنبیه بشه . ممکن هم هست ؛کسی کاریش نداشته باشه. چه بسا بعد از چند سال ناگهان کسی ادعای توهین آمیز بودن رو وسط بکشه و... .
M.A.A.H.R
4th January 2014, 10:15 PM
خندم میگیره از اینکه دنیا تو چه فکره ما تو چی فکریم اونا دارن تو مریخ دنبال زندگی جدید میگردن ما هنوز موندیم که از دینمون اینجوری دفتع کنیم عزیز من اخه این مقاله چه عیبی داشت همون مرجع عزیز برگشته گفته فیسبوک حرامه اخ من چی بگم به جای اینا برید به فکر بچه های شین اباد باشید به جای اینا برید کارتون خوابا رو پناه بدید بجای اینا برید از کشتن پلنک ها جلوگیری کنید به جای اینا برید از قطع شدن درختها جلوگیری کنید به جای اینا برید دل ادمی را شاد کنید اصلا ادامه ندم بهتره
عبدالله91
5th January 2014, 01:31 PM
هنوز همون مشکلاتی که گفتم: تو پاسخ ها تون وجود داره. مواضع ای که برای توهین آمیز بودن و عالم بودن افراد گفتید؛ کاملا غیر شفاف هست.با معیار های شما هرکسی رو میشه متهم کرد.
از طرفی صحبت از آزادی تحقیق و... می کنید؛ بعد مواضع غیر شفاف برای توهین آمیز بودن مقالات و انتقاد مشخص می کنید ؛ در آخر اقدامات قرون وسطایی رو برای تنبیه افراد روا میدونید.
در این شرایطی که شما مطرح می کنید؛ هیچ منتقدی نمیتواند عواقب مقاله خودش رو پیش بینی کنه.ممکنه تنبیه بشه . ممکن هم هست ؛کسی کاریش نداشته باشه. چه بسا بعد از چند سال ناگهان کسی ادعای توهین آمیز بودن رو وسط بکشه و... .
برای فهمیدن غیر واقع و غیرحقیقی بودن مطلبی باید علمش رو داشت. وقتی یک متخصصی یک مقاله یا مطلبی را خوند و بیان کرد که توهین است یعنی در گفته اش نمی شود شک کرد(فقط از دید علمی میگم).
برخی توهین ها واضح هستند و همه میتونن تشخیص بدهند برخی ها رو با زیرکی داخل مطالبی نویسنده مخفی میکند که متخصص تشخیص می دهد؛برخی به عقاید یه جمعی مربوط می شود؛ ممکنه یک مقاله ای از دید یه نفر توهین آمیز نباشه چون اون موضوع به عقیده اش ربطی ندارد اما برای عده ای توهین تلقی می شود چون مر بوط به عقایدش خواهد بود. حالا حمله ور شدن به عقاید یک جمعی توهین به همه نیست بلکه توهین به همون عده هست. و متخصص بیشتر از بقیه میتواند عمق توهین را درک بکند چون شناخت حقیقی با مسأله دارد.
اگر ما بخواهیم یک معیار را برای توهین انتخاب کنیم چنین موضوعی امکان ندارد چون افراد مختلف عقاید متفاوتی خواهند داشت و افراد عاقل راه علمی را بجای حمله به عده ای انتخاب می کنند.
وقتی عالمی که چندین دهه از عمرش را صرف این راه کرده و متخصص شده است می فرماید که فلانی اهانت می کند نمی شود گفت این عالم علمش را ندارد هر چند که برا افرادی که شیعه هستند و پیرو مولاعلی(ع) توهین آمیزی این مقاله به وضوح مشخص است حالا شاید بقیه شناختی از شیعه یا امامش نداشته باشند و بگویند این مقاله یک انتقاد هست و همین افراد هم قبول میکنند که بجای چنین عملی میشد راه درست را انتخاب کرد.
اگه دنبال یک معیار برای اهانت آمیز بودن چیزی باشیم این امکان ندارد. پس بجای معیار باید به عقاید احترام گذاشته شود و سبک و شیوۀ علمی در پیش گرفته شود.بهترین معیار همان احترام به عقاید ملت و افراد است.
عبدالله91
5th January 2014, 01:56 PM
خندم میگیره از اینکه دنیا تو چه فکره ما تو چی فکریم اونا دارن تو مریخ دنبال زندگی جدید میگردن ما هنوز موندیم که از دینمون اینجوری دفتع کنیم عزیز من اخه این مقاله چه عیبی داشت همون مرجع عزیز برگشته گفته فیسبوک حرامه اخ من چی بگم به جای اینا برید به فکر بچه های شین اباد باشید به جای اینا برید کارتون خوابا رو پناه بدید بجای اینا برید از کشتن پلنک ها جلوگیری کنید به جای اینا برید از قطع شدن درختها جلوگیری کنید به جای اینا برید دل ادمی را شاد کنید اصلا ادامه ندم بهتره
نمیخوام از بحث خارج بشم اما یه نکاتی رو به عرضتون برسونم :
عزیز انسانیت داره به تاراج میره. وقتی انسانیت را به تاراج می برند چه اتفاقاتی می افتد؟
پلنگها کشته می شوند؛ بچه های شین آباد وضعشون خرابتر می شود؛ کارتون خوابها و بی خانمانها زیاد می شوند و...
احترام به متخصص از بین میره.
ببین دوست من دنیا پر است از علوم متفاوت. نمی شود که یک نفر در تمامی علوم تخصص داشته باشد.
یکی فیزیکدان؛ یکی شیمیدان؛ یکی پزشک؛ یکی ریاضیدان و... و یکی متخصص علوم مذهبی و دینی می شود. حالا بنده یا شما برداریم در مورد شیمی و عناصر جدول مندلیف یه مقاله بدیم و یکی از شبه فلزها رو یا فلزها رو برداریم و بگوییم این عنصر اولا غلط کشف شده دوما جاش تو گازهای نجیب یا هالوژن بذاریم و کل جدول رو به هم بزنیم و... بعد یک متخصص بگوید اشتباه هست و اقداماتی در حد یک علم تجربی انجام بدهند اون وقت افراد آگاه از من و شما دفاع میکنند یا یک متخصص شیمیدان؟
جالب اینجاست که ما متخصصی که سالیان سال عمرش رو صرف این راه کرده رو رد میکنیم اونوقت از حرف یک نفر که حتی علم اندکی ندارد دفاع میکنیم یا میگیم حرفاش ایراد نداره.
معنی چنین کاری چی میتونه باشه؟
وقتی متخصص هست علم را به اون ارجاع می دهند. نکنه همه متخصص علوم حوزوی هستند؟ متخصص علوم حوزه وقتی به مسائل دیگه می رسند خودشون به حرفای متخصصین گوش می دهند و این نشانۀ عالم بودن حقیقی هست.
دفاع از مقالۀ یک نفر بی سواد و رد کردن حرف فرد متخصص که از دوران بچگی عمرش را در این راه صرف کرده نشونۀ بی عدالتی و بی انصافی هست و چنین قضاوتی بططور مطلق باطل خواهد بود.
بنده خودم علوم حوزوی نخوندم اما در ارتباط با علومی که مربوط به حوزه میشه مطیع متخصصش هستیم. موهاشونو تو این راه سفید کردند اون وقت ما در پی ادعاهای چه افرادی هستیم؟
راه روشن کاملا مشخص هست و در هر علمی باید از متخصصش پیروی کرد.
در مورد فیسبوک هم همۀ افراد می دانند که اونجا میرن چه کار میکنند هر چند که همه نفی میکنند و می گویند ارتباطات و علم و... و همه هم می دانند که فقط وقت تلف کردن و رد و بدل کردن چیزهای بیخودی هست . عالم وقتی میگوید حرام است یعنی وقتتو تلف نکن برو به فکر علم باش چرا عمرت را صرف چیزای بیخودی میکنی. خوده آمریکایی ها میگن فیس بوک برا کشور خودمون راه اندازی نشده.علاوه بر این اگه این مرجع را انتخاب نکردی دلیل نمیشه بگی فلان فتوارو داده و... این نشونۀ بی انصافی است.
به متخصصین تمامی علوم احترام باید گذاشت. توهین و اهانت به عالم و متخصصان دینی رو همه روا می دانند اما یک نظریۀ متخصص را عدۀکمی بهش احترام می گذارند. قرار نیست از تمامی علوم سردربیاوریم در چنین مواقعی باید به متخصص اعتماد کرد که عمرش را در این راه صرف کرده.
اول ببینید دربارۀ چه کسی حرف میزنین. یک فرد بی سواد یا متخصص؟ دفاع از فرد بیسواد در برابر متخصص و رد حرفاش نشونۀ نداشتن علم هست.
این همان تاراج انسانیت است.
M.A.A.H.R
5th January 2014, 04:15 PM
با سلام ممنون از وقت گذاشتنتون برای نوشتن و تایپ کردن به تک تک موضوعات مطذح شده شما جواب میدم
عزیز انسانیت داره به تاراج میره. وقتی انسانیت را به تاراج می برند چه اتفاقاتی می افتد؟
پلنگها کشته می شوند؛ بچه های شین آباد وضعشون خرابتر می شود؛ کارتون خوابها و بی خانمانها زیاد می شوند و...
احترام به متخصص از بین میره
مسول این اتفاقات میتونید بگشید کی هستش؟عزیز من خدا وقتی انسان رو به وجود میاره درباره بالاترین انسانش حضرت محمد میدونی چی میگه میگه «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و اله وسلم بنده خدا و فرستاده اوست.(ابن ترجمه ظاهریش هستش و تا جایی که من تحقیق کردم منظور خدا این بود که محمد اول انسان شد ) همه ما باید سعی کنیم انسان باشیم.....
یکی فیزیکدان؛ یکی شیمیدان؛ یکی پزشک؛ یکی ریاضیدان و... و یکی متخصص علوم مذهبی و دینی می شود. حالا بنده یا شما برداریم در مورد شیمی و عناصر جدول مندلیف یه مقاله بدیم و یکی از شبه فلزها رو یا فلزها رو برداریم و بگوییم این عنصر اولا غلط کشف شده دوما جاش تو گازهای نجیب یا هالوژن بذاریم و کل جدول رو به هم بزنیم و... بعد یک متخصص بگوید اشتباه هست و اقداماتی در حد یک علم تجربی انجام بدهند اون وقت افراد آگاه از من و شما دفاع میکنند یا یک متخصص شیمیدان؟
جالب اینجاست که ما متخصصی که سالیان سال عمرش رو صرف این راه کرده رو رد میکنیم اونوقت از حرف یک نفر که حتی علم اندکی ندارد دفاع میکنیم یا میگیم حرفاش ایراد نداره.
اگر اینجوری میخوای حساب کنی عمر و ابوبکر هم عمرشونو برای دین گذاشتن ایا تو قبولشون داری؟عمرا اگر قبولشون داشته باشی اگر اینجوری باشه صادق هدایت زندگیشو در راه فلسفه گذاشت ایا اون هرچی بگه تو قبول میکنی ؟ایت الله منتظری رو که میشناسی....بیشتر توضیح ندم متوجه شدی فک کنم..........قبولش داری؟به وقت گذاشتن نیست عزیز من به ریش سفید کردن هم نیست.
دفاع از مقالۀ یک نفر بی سواد و رد کردن حرف فرد متخصص که از دوران بچگی عمرش را در این راه صرف کرده نشونۀ بی عدالتی و بی انصافی هست و چنین قضاوتی بططور مطلق باطل خواهد بود.
بنده خودم علوم حوزوی نخوندم اما در ارتباط با علومی که مربوط به حوزه میشه مطیع متخصصش هستیم. موهاشونو تو این راه سفید کردند اون وقت ما در پی ادعاهای چه افرادی هستیم؟
شما از ایشون چقد شناخت دارید لطفا الان بدنبال سرچ کردن نگردید لطفا رزومشو بمن بگید تا بدونم ایشون چرا بیسوادن؟
در مورد فیسبوک هم همۀ افراد می دانند که اونجا میرن چه کار میکنند هر چند که همه نفی میکنند و می گویند ارتباطات و علم و... و همه هم می دانند که فقط وقت تلف کردن و رد و بدل کردن چیزهای بیخودی هست . عالم وقتی میگوید حرام است یعنی وقتتو تلف نکن برو به فکر علم باش چرا عمرت را صرف چیزای بیخودی میکنی. خوده آمریکایی ها میگن فیس بوک برا کشور خودمون راه اندازی نشده.علاوه بر این اگه این مرجع را انتخاب نکردی دلیل نمیشه بگی فلان فتوارو داده و... این نشونۀ بی انصافی است.
من در فیس بوک میرم میشه به من بگید من چیکار میکنم ؟ عزیز من اینترنت مثل چاقو هستش درسته چاقو کشنده هست اما کاربرد هم داره درسته؟بستگی به دیدی دهره که شما دارید در ضمن ایت الله خامنه ای و خیلی از مسولان دیگه هم در فیس بوک حساب دارن اونم بدیلی اطلاع رسانی و رساندن مواضع خود و این عامل باعث میشه تا از جنجال جلوکیری شه و حاشیه ایجاد نشود در ضمن که شما میگید فیس بوک را برای امریکاییها نساختنو و احتمالا منظورتون اینه که برای ما ساختن به این امار توجه کن باید توجه داشت که آمارهای منتشره توسط فیس بوک نشان می دهد که این شبکه اجتماعی در مصر بیش از هر کشور دیگری مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که 69 درصد از جمعیت این کشور از آن استفاده می کنند. هنگ کنگ از این لحاظ در مکان دوم ایستاده است و شمار کاربران فعال فیسبوک در این منطقه از جهان 53 درصد از کل جمعیت آن است. پس از هنگ کنگ نوبت به شیلی (52 درصد)، سنگاپور (51 درصد)، نروژ (51 درصد)، دانمارک (51 درصد)، آمریکا (50 درصد)، کانادا (49 درصد)، انگلیس (49 درصد) و سوئد (48 درصد) می رسد تا به ترتیب محبوب ترین کشورهای فیس بوکی باشن
به متخصصین تمامی علوم احترام باید گذاشت. توهین و اهانت به عالم و متخصصان دینی رو همه روا می دانند اما یک نظریۀ متخصص را عدۀکمی بهش احترام می گذارند. قرار نیست از تمامی علوم سردربیاوریم در چنین مواقعی باید به متخصص اعتماد کرد که عمرش را در این راه صرف کرده.
اول ببینید دربارۀ چه کسی حرف میزنین. یک فرد بی سواد یا متخصص؟ دفاع از فرد بیسواد در برابر متخصص و رد حرفاش نشونۀ نداشتن علم هست.
لطفا اون قسمتی رو که من بی این عزیز بی احترامی کردم رو به من نشون بدید ممنون میشم و در اخر من هرگز ادعای علم نمیکنم و خودم را یک احمق میدانم و نه بیشتر موفق باشید
عبدالله91
5th January 2014, 04:39 PM
«و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و اله وسلم بنده خدا و فرستاده اوست.(ابن ترجمه ظاهریش هستش و تا جایی که من تحقیق کردم منظور خدا این بود که محمد اول انسان شد ) همه ما باید سعی کنیم انسان باشیم.....
نه خدا نمیگه پیامبر اول انسان شد (نعوذبالله)ایشون از اول صفات ناب انسانیت رو داشتند. منظور عبد شدن هست. یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله اول عبد شد بعد از عبودیت به پیامبری رسید. معنای عبد خیلی با معنای انسانیت فرق داره.
اگر اینجوری میخوای حساب کنی عمر و ابوبکر هم عمرشونو برای دین گذاشتن ایا تو قبولشون داری؟عمرا اگر قبولشون داشته باشی اگر اینجوری باشه صادق هدایت زندگیشو در راه فلسفه گذاشت ایا اون هرچی بگه تو قبول میکنی ؟ایت الله منتظری رو که میشناسی....بیشتر توضیح ندم متوجه شدی فک کنم..........قبولش داری؟به وقت گذاشتن نیست عزیز من به ریش سفید کردن هم نیست.
بحث در مورد افراد و شخصیت هایی که برای حداقل یه گروهی عزیز هستند درست نیست مطرح بشه. این بحث جاش اینجا نیست عزیز. اگه بنده هم شروع کنم به حرف زدن میشم مثه نویسندۀ همین مقاله. این بحث رو باید عالم و کسی که شبهه داره ادامه بدهند.
اما در مورد منتظری که در ارتباط با خودمون شیعه هاست باید بگم که در مورد ایشون هم بنده علم نداشتم و زمانی پی میبرم که از علمش درست استفاده نمیکنه که چندین متخصص در سطح ایشون و و بالاتر از ایشون بگن که از علمش درست استفاده نمیکنه یا بنا به هر دلایلی الان صلاحیت نداره. باز درمورد ایشون بنده که علمم نمیرسه نمیتونم نظر بدم مگر با نظر متخصص مربوطه.
به تخصص هست و این چیزا که مطرح کردین مختص علوم انسانی و مخصوصا مذهبی است که حساستر از بقیه علوم هست برا همین هر فردی نمیتونه نظر بده.
شما از ایشون چقد شناخت دارید لطفا الان بدنبال سرچ کردن نگردید لطفا رزومشو بمن بگید تا بدونم ایشون چرا بیسوادن؟
یقین بدونین بنده دنبال سرچ نمیشم و نیستم چون وقت ندارم دنبال چنین افرادی باشم. چون انسان محدود هست و زمان به سرعت در حال گذشت اگه بخوای تمامی آدمارو بشناسی وقت کم میاری. پس بهترین کار اینه که حق را بجای شناختن آدما بشناسی.
اگه تاریخ را مطالعه کرده باشی عدۀ زیادی بعد از رسول الله و خلفا دچار گمراهی شدند.مثال در جنگ صفین و... میبینی قرآن بالای نیزه عامل گمراهی میشه. یا نمازخوندن یه عده باعث شک میشه میدونی چرا؟
چون اینجور آدما که گمراه میشن حق را با شخصیت ها میسنجن نه اینکه شخصیت ها را با حق بسنجن. پس شناخت آدما ممکن نیست بهترین راه شناخت حق است.
بغیر از این بنده به متخصصی که چندین متخصص دیگر تاییدش میکنن احترام میذارم و در ارتباط با علمش میگم ممکن نیست خطا بکنن.
عبدالله91
5th January 2014, 04:47 PM
بستگی به دیدی دهره که شما دارید در ضمن ایت الله خامنه ای و خیلی از مسولان دیگه هم در فیس بوک حساب دارن اونم بدیلی اطلاع رسانی و رساندن مواضع خود و این عامل باعث میشه تا از جنجال جلوکیری شه و حاشیه ایجاد نشود در ضمن که شما میگید فیس بوک را برای امریکاییها نساختنو و احتمالا منظورتون اینه که برای ما ساختن به این امار توجه کن
بله نباید هیچ حوزه ای خالی رها بشه.ما هم اهل فتوا دادن نیستیم. چون شما بحثی را که در ارتباط با بحث نبود رو مطرح کردین بیان کردم.
من در فیس بوک میرم میشه به من بگید من چیکار میکنم ؟ عزیز من اینترنت مثل چاقو هستش درسته چاقو کشنده هست اما کاربرد هم داره درسته؟
بحث این چیزا اینجا نیست اگه میشه فواید و بار و دستاورد علمی که براتون داشته رو بیان بکنین البته اینجا نه چون بحث در ارتباط با چیز دیگری است اگه بار علمی داره تاپیک بار علمی بزنین. فیسبوک برخی میان تا فضا خالی نمونه برا یکه تازی های برخی دیگر و الا بار چندانی نداره. ما هم در حدی نیستیم که فتوا بدیم . یه متخصصی داده باید به نظر احترام گذاشته بشه.
لطفا اون قسمتی رو که من بی این عزیز بی احترامی کردم رو به من نشون بدید ممنون میشم و در اخر من هرگز ادعای علم نمیکنم و خودم را یک احمق میدانم و نه بیشتر موفق باشید
بنده هم اشاره نکرده ام که شما بی احترامی کردین. اما خوب نیس در یه بحثی بگیم مثلا فلان چیز عیبی نداره و فلان عالم فلان چیز رو هم حرام دونستن.
ما قصد اهانت به شمارو نداریم عزیز
ab.bb
5th January 2014, 05:03 PM
برای فهمیدن غیر واقع و غیرحقیقی بودن مطلبی باید علمش رو داشت. وقتی یک متخصصی یک مقاله یا مطلبی را خوند و بیان کرد که توهین است یعنی در گفته اش نمی شود شک کرد(فقط از دید علمی میگم).
برخی توهین ها واضح هستند و همه میتونن تشخیص بدهند برخی ها رو با زیرکی داخل مطالبی نویسنده مخفی میکند که متخصص تشخیص می دهد؛برخی به عقاید یه جمعی مربوط می شود؛ ممکنه یک مقاله ای از دید یه نفر توهین آمیز نباشه چون اون موضوع به عقیده اش ربطی ندارد اما برای عده ای توهین تلقی می شود چون مر بوط به عقایدش خواهد بود. حالا حمله ور شدن به عقاید یک جمعی توهین به همه نیست بلکه توهین به همون عده هست. و متخصص بیشتر از بقیه میتواند عمق توهین را درک بکند چون شناخت حقیقی با مسأله دارد.
اگر ما بخواهیم یک معیار را برای توهین انتخاب کنیم چنین موضوعی امکان ندارد چون افراد مختلف عقاید متفاوتی خواهند داشت و افراد عاقل راه علمی را بجای حمله به عده ای انتخاب می کنند.
وقتی عالمی که چندین دهه از عمرش را صرف این راه کرده و متخصص شده است می فرماید که فلانی اهانت می کند نمی شود گفت این عالم علمش را ندارد هر چند که برا افرادی که شیعه هستند و پیرو مولاعلی(ع) توهین آمیزی این مقاله به وضوح مشخص است حالا شاید بقیه شناختی از شیعه یا امامش نداشته باشند و بگویند این مقاله یک انتقاد هست و همین افراد هم قبول میکنند که بجای چنین عملی میشد راه درست را انتخاب کرد.
اگه دنبال یک معیار برای اهانت آمیز بودن چیزی باشیم این امکان ندارد. پس بجای معیار باید به عقاید احترام گذاشته شود و سبک و شیوۀ علمی در پیش گرفته شود.بهترین معیار همان احترام به عقاید ملت و افراد است.
همین علما که سالهای عمرشون رو صرف مطالعات دینی کردن؛ بر سر خیلی از موضوعات اختلاف نظر دارند.دقیقا همون مشکل عدم شفافیت اینجا هم صادق است. یک عالمی میگه توهین نیست؛ کس دیگه میگه هست. طبعا اون عالمی که دستی هم در قدرت داره؛ میتونه حرفش رو عملی کنه. حالا این عدم شفافیت وقتی با تنبیه های قرون وسطایی همراه شد؛ باعث خفقان و ساکت شدن متفکرین جامعه میشه.یه عالمی میتونه بگه این متن توهین آمیزه؛ در برابرش هم موضع گیری کنه ، سخنرانی کنه و... اشکالی هم نداره. منتها خشونت و تنبیه های بی رحمانه هیچ توجیهی نداره.
باتوجه به اون جمله ای که به رنگ سبز مشخص کردم؛ خودتون هم قبول دارید که حکم قطعی برای یک متن نمیتوان صادر کرد.در نتیجه، برای چنین حالتی، بهتره خشونت علیه منتقدین رو متوقف کنیم.
M.A.A.H.R
5th January 2014, 05:45 PM
انشالله تا قبل 10 به شما جواب خواهم داد
عبدالله91
6th January 2014, 08:20 AM
همین علما که سالهای عمرشون رو صرف مطالعات دینی کردن؛ بر سر خیلی از موضوعات اختلاف نظر دارند.دقیقا همون مشکل عدم شفافیت اینجا هم صادق است.
اختلاف نظر یک امر بسیار عادی هست. اما همین اختلاف نظر که می فرمایین در امور مهم و کلی وجود ندارد در جزئیات وجود دارد و همین هم یکی از نشانه های منسجم بودن همین دین است چون در هیچ جایی چنین وحدت نظری را نمی شود بر سر موضوعات مهم پیدا کرد.
یک عالمی میگه توهین نیست؛ کس دیگه میگه هست.
کدوم عالمی فرموده که توهین نیست؟
حالا این عدم شفافیت وقتی با تنبیه های قرون وسطایی همراه شد
عزیز اهانت به یک مذهب را امروزی و جلوی چنین کارهایی را گرفتن شد قرون وسطایی؟
واقعا جای تعجب دارد.
اعث خفقان و ساکت شدن متفکرین جامعه میشه.یه عالمی میتونه بگه این متن توهین آمیزه؛ در برابرش هم موضع گیری کنه ، سخنرانی کنه و... اشکالی هم نداره. منتها خشونت و تنبیه های بی رحمانه هیچ توجیهی نداره.
باتوجه به اون جمله ای که به رنگ سبز مشخص کردم؛ خودتون هم قبول دارید که حکم قطعی برای یک متن نمیتوان صادر کرد.در نتیجه، برای چنین حالتی، بهتره خشونت علیه منتقدین رو متوقف کنیم.
کدام متفکرین؟ کدام منتقدین؟هتاک شده متفکر و منتقد؟
عزیز من در این دوران بصیرت کارایی خواهد داشت.
کی میگه حکم قطعی برای یک متن نمی توان صادر کرد؟ معیار واحدی را نمی توان تعیین کرد نه اینکه توهین بودن را نتوان تشخیص داد چون در موضوعات مختلف معیارها فرق خواهند کرد.
یعنی انسان نمی تواند تشخیص بدهد که به عقیده اش توهین شده یا نه؟ این چه حرفیه؟
شاید یکی با همون آقا همفکر باشد و توهین را مجاز بداند. عزیز سفسطه میکنی.
حتی یک جمله دربارۀ عقیدۀ یک نفر بگویی که به اعتقادش بخوره توهین هست.
نمی دونم چه اصراری دارین که بگین این متفکر است و منتقد هست و... در حالی که اهانت و هتاک هست.
اگر جلوی چنین افرادی گرفته نشه هر کسی دست به قلم میبره و انواع اهانتها رو به هم میکنن و وحدت جامعه رو میزنن به هم.
عزیز من اینا برنامه ها دارن. هدفشون فقط چاپ یک مقاله نبوده. اگه هدف فقط آگاهی میبود میرفتن دنبال پاسخ برای سوالشون نه اینکه هتاکی رو چاپ کنن.
هر فرد منصفی میداند که اینان هتاکی کرده اند و این احزاب های گردن شکسته حتی باورهای مردم را نشونه رفته اند.
جالب اینجاست که توهین را روا می دانید اما برخورد با توهین را قرون وسطایی.
برخورد شدید باید در برابر اقدامات شدید انجام بشه تا دوباره چنین وضعی پیش نیاید و عقیدۀ افراد مورد حمله قرار نگیرد. اما متاسفانه برخورد شدیدی هم نمیشه. یک هتاک اونقد راحت هتاکی کرده که انگار نتیجه رو میدونسته.
اگه برخورد با چنین افرادی نشه هیچ فردی امنیت خاطر نخواهد داشت.
اول کاریکاتور کشیده میشه؛ بعد توهین فیلم ساخته میشه؛ بعد قرآن سوزی و... ؛ در داخل هم ادامۀ این خط میره تا به عقاید تشیع توهین بشه، فردا چه کاری می خواهند بکنند خدا میدونه.
این کارها در پیوستار یک خط هستند و این بسیار آشکار هست.
باید از چنین اقداماتی جلوگیری بشه. بنده و امثال بنده در این کشور زندگی میکنیم و دولت و حکومت موظف است امنیت خاطر ماهارو تامین بکنه تا با آرامش و آسایش بتوانیم زندگی بکنیم و راحت تحصیل بکنیم و ... ما به اسلامی بودن این مملکت رای دادیم.اون افرادی که با اسلامی بودن مشکل دارند بروند جایی که با عقایدشون سازگار هست. اینجا که شهر هرت نیست هر کسی امنیت خاطر مارو نشونه بره.
تقریبا 98/2 درصد رو به چی رای دادیم؟ فقط به اسلامی بودنش.
M.A.A.H.R
6th January 2014, 10:19 AM
بحث در مورد افراد و شخصیت هایی که برای حداقل یه گروهی عزیز هستند درست نیست مطرح بشه. این بحث جاش اینجا نیست عزیز. اگه بنده هم شروع کنم به حرف زدن میشم مثه نویسندۀ همین مقاله. این بحث رو باید عالم و کسی که شبهه داره ادامه بدهند.
اما در مورد منتظری که در ارتباط با خودمون شیعه هاست باید بگم که در مورد ایشون هم بنده علم نداشتم و زمانی پی میبرم که از علمش درست استفاده نمیکنه که چندین متخصص در سطح ایشون و و بالاتر از ایشون بگن که از علمش درست استفاده نمیکنه یا بنا به هر دلایلی الان صلاحیت نداره. باز درمورد ایشون بنده که علمم نمیرسه نمیتونم نظر بدم مگر با نظر متخصص مربوطه.
به تخصص هست و این چیزا که مطرح کردین مختص علوم انسانی و مخصوصا مذهبی است که حساستر از بقیه علوم هست برا همین هر فردی نمیتونه نظر بده.
مهندس در این چند مدت انقد ناراحتی کشیدم بخاطر مسایل کشور از جمله اون پلنگ که خیلی دل و دماغ جواب دادن به این جور مباحثی رو ندارم اصل موضوع انتقاد است من نمیدونم چرا شما فکر میکنید که انتقاد بده یا نمیدونم چرا همش دوست دارید تعریف شه از مواضع شما(منظورم کلی هست و فقط به شما مربوط نیست) شما در بدنتان چیزی دارید بنام عقل و خدا اونو راهنمای شما قرار داده تا بتونید خوب و از بد تشخیص بدید شما نباید به صرف گفته چند نفر بگید اره فلانی درست میگه یا فلان کس. برادر فقطی فتواها جهت دار یشه و سیاست قاطی ان هست هیچ انتظاری نداشته باش حداقل منو بتونم اینا رو بپذیرم من روزی ده باز از خدا انتقاد میکنم پس خدا منو باید بلا سرم بیاره؟نه بابا این خبرا نیست عزیزم کشور زمانی میمره که قلمش مرده باشه اون اقا نظرشو داده چه درست چه غلط چرا دوست دارید خفش کنید؟
یقین بدونین بنده دنبال سرچ نمیشم و نیستم چون وقت ندارم دنبال چنین افرادی باشم. چون انسان محدود هست و زمان به سرعت در حال گذشت اگه بخوای تمامی آدمارو بشناسی وقت کم میاری. پس بهترین کار اینه که حق را بجای شناختن آدما بشناسی.
موضوع بحث در مورد شخص خاصی هستش نیازی به جستجو در مورد همه ادما نیست
اما در مورد منتظری که در ارتباط با خودمون شیعه هاست باید بگم که در مورد ایشون هم بنده علم نداشتم و زمانی پی میبرم که از علمش درست استفاده نمیکنه که چندین متخصص در سطح ایشون و و بالاتر از ایشون بگن که از علمش درست استفاده نمیکنه یا بنا به هر دلایلی الان صلاحیت نداره. باز درمورد ایشون بنده که علمم نمیرسه نمیتونم نظر بدم مگر با نظر متخصص مربوطه.
بازم اینو میگم شما عقل دارید نیازی نیست هر دم به کسی رجوع کنید استغفرالله وحی منزل که نیستن شما همش به اونا استناد میکنید برید دیدگاه های ایشان رو بخونید بعد نظر بدید از این لحاظ اگر شما بخواهید حرف دیگران را مد نظر قرار دهید مطمین باشید بزرگترین افراد تاریخ ایران خیانتکار میشن مثل استاد مصدق و استاد بزرگوار شریعتی چون .... به عقل و مطالعه خودتون رجوع کنید
به تخصص هست و این چیزا که مطرح کردین مختص علوم انسانی و مخصوصا مذهبی است که حساستر از بقیه علوم هست برا همین هر فردی نمیتونه نظر بده.
اگر این همه متخصصص دینی هستن و هر کدام ادعای خودشونو دارن پس چرا این همه خون ریزی در کشورهای اسلامی هست فقط خواهشا نگید اونا اینن ما اینیم کتاب همه مشترک و اونا هم افرادی دارند که مو سفید حوزه دینی باشن پس نمیتوان به حرف این متخصصان از نظر شما البته اعتماد کرد.
اگه تاریخ را مطالعه کرده باشی عدۀ زیادی بعد از رسول الله و خلفا دچار گمراهی شدند.مثال در جنگ صفین و... میبینی قرآن بالای نیزه عامل گمراهی میشه. یا نمازخوندن یه عده باعث شک میشه میدونی چرا؟
چون اینجور آدما که گمراه میشن حق را با شخصیت ها میسنجن نه اینکه شخصیت ها را با حق بسنجن. پس شناخت آدما ممکن نیست بهترین راه شناخت حق است.
فک کنم این دو خط اخر جواب به خودتون باشه که حق را با شخصیت ها میسنجین
بغیر از این بنده به متخصصی که چندین متخصص دیگر تاییدش میکنن احترام میذارم و در ارتباط با علمش میگم ممکن نیست خطا بکنن.
دیگه حرفی برای گفتن ندارم چون عقیده خودتونو گفتید و منکر خیلی چیزا شدید پس ایشان اگر حکم دهند بر فرض مثال مشروب حلاله شما هم تایید میکنید؟و دیگر کاری هم به قران ندارید موفق باشید
عبدالله91
6th January 2014, 11:49 AM
استاد بزرگوار شریعتی چون .... به عقل و مطالعه خودتون رجوع کنید
موافقم که دربارۀ همه چیز حرف زده شد و نظرها هم داده شد بقیۀ اینا همش حاشیه است.
استاد بزرگوار آقای شریعتی جامعه شناس بودن و ما در مورد ایشون هیچ نظری نمیدیم و کتابهایشان رو هم مطالعه میکنیم.
اما در مورد عقل:
دوست عزیز عقل ما چی میگه؟ جز این نیست که میگه در تمامی علوم نمی توان تخصص پیدا کرد و باید علوم را انتخاب کرد و در زمینه های بسیار محدودی میشه متخصص شد؟
بنده نگفتم عقل را تعطیل کنیم بلکه حرف عقل را میزنم که باید در اموری به متخصص رجوع کرد.این حکم عقل است.
بالاتر از مرجع تقلید دانشمندی در ارتباط با علم حوزوی و دینی هست؟ خواهشا استثناها را مثال نزنین. در هر جایی و در هر قشری امکان تزلزل هست حالا از بین یکی از عزیزان یه نفری راهش رو عوض کرد.
استغفرالله وحی منزل که نیستن
وحی منزل نیستند بلکه از وحی منزل و... احکام ما را استخراج می کنند و این یعنی تخصص. من و شما چقد از این تخصص ها داریم؟ صفر هستیم پس الان لازمه به متخصص رجوع شود و اینو عقل می گوید.
برید دیدگاه های ایشان رو بخونید بعد نظر بدید
شما دلیل انحراف بعضیا رو خوندین؟ مطمعنن نخوندین. آقای x چرا راهش رو کج کرد؟ چه چیزی عامل شد؟ هدفم پرداختن به چنین دلایلی نیست چون هر فردی که بخواهد دنبال حق باشد خودش دنبال چنین مسایلی می رود. ما کلیات را گفتیم و قصد نداریم در چنین تاپیکی به اونا اشاره بکنیم. هیچ کسی عقل را رد نمی کند.
فک کنم این دو خط اخر جواب به خودتون باشه که حق را با شخصیت ها میسنجین
نه حق معیار هست نه شخصیت ها. دوست من چقد از حادثۀ غدیر خبر دارین؟چقد کتاب مطالعه کردین؟ عالمانی 30 سال در این باره تحقیق کردند و بیش از چندین هزار جلد کتاب مطالعه کردند و سفرها داشته اند. کدوم فردی به پای ایشان می رسد که فردی دست به قلم بشود و عقل خودش را زیر سوال ببرد.
پس ایشان اگر حکم دهند بر فرض مثال مشروب حلاله شما هم تایید میکنید؟و دیگر کاری هم به قران ندارید موفق باشید
مسأله اینجاست که شما هنوز در مورد مرجع چیزی نمی دانید. اونی که مرجع شد و مورد تایید قرار گرفت وقتی فتوایی را می دهد دلیل و مدرک ارائه می دهد و مهمتر اینکه منابع معتبری برای هر فتوایی وجود دارد. شما مفتیان مصری را با مراجع اشتباه گرفتین. من و شما قدرت استخراج احکام خود را نداریم باید به متخصص رجوع شود و این را عقل حکم می کند.
من نمیدونم چرا شما فکر میکنید که انتقاد بده
انتقاد چیه؟ پتک اهانت؟
انتقاد اصولی دارد یا نه؟
در انتقاد چه اصولهایی باید رعایت بشود؟
شرایط انتقاد چیه؟
اصلا در مورد چه چیزهایی میشه انتقاد کرد؟
آیا انتقاد دربارۀ عقاید راستین یک ملت پذیرفته هست؟(حالا ما توهین را بگذاریم کنار)
Capitan Totti
6th January 2014, 11:59 AM
من فقط یه چیز بگم که اندکی بی ربطه
دیشب بود تو برنامه مزخرف شناسنامه یه آقایی بود که نمیدونم اسمش چی بود
مهندس مهدی بازرگان با اون سابقه ی دین داری و مذهبی بودن به باد انتقاد گرفت...
خیلی ناراحت شدم...
ناراحتی من به درک...
از مهندس بازرگان که حقیقتا عامل اتحاد خیلی از انقلابیون علیه شاه بود و از ارکان انقلاب اسلامی بود
اینوری توسط این افراد به مذهب آمریکایی و غرب زدگی متهم شد... افسوس
نتیجه گیری اینه که
تعریف هرکس از دین و مذهب جدا از همه و مشخص هم هست که حق با کیست
M.A.A.H.R
6th January 2014, 01:22 PM
موافقم که دربارۀ همه چیز حرف زده شد و نظرها هم داده شد بقیۀ اینا همش حاشیه است.
استاد بزرگوار آقای شریعتی جامعه شناس بودن و ما در مورد ایشون هیچ نظری نمیدیم و کتابهایشان رو هم مطالعه میکنیم.
دقیقا میشه بگید حاشیه یعنی چی؟ایا حاشیه همون انتقاد هست؟
اما در مورد عقل:
دوست عزیز عقل ما چی میگه؟ جز این نیست که میگه در تمامی علوم نمی توان تخصص پیدا کرد و باید علوم را انتخاب کرد و در زمینه های بسیار محدودی میشه متخصص شد؟
برای چندمین بار تخصص به معنای احاطه کامل نیست و هرکس تخصص داره حرف اون درسته
بالاتر از مرجع تقلید دانشمندی در ارتباط با علم حوزوی و دینی هست؟ خواهشا استثناها را مثال نزنین. در هر جایی و در هر قشری امکان تزلزل هست حالا از بین یکی از عزیزان یه نفری راهش رو عوض کرد.
اگر منظورتون اقاای منتظری هست فقط میتونم بگم این نظر شماست
وحی منزل نیستند بلکه از وحی منزل و... احکام ما را استخراج می کنند و این یعنی تخصص. من و شما چقد از این تخصص ها داریم؟ صفر هستیم پس الان لازمه به متخصص رجوع شود و اینو عقل می گوید.
وضیعت جامعه تخصص افراد شما رو کاملا نشان میدهند مشخصه که چقد جوانان اهمیت میدن به این حرفا. چون با هر کدومشون هم صحبت شدم نظرشون به اتفاق این بود که همه چیز حرامه همه چیز رقص اواز میگفتن برای ما مهم نیست (چشما رو بر حقیقت باید باز کرد)
شما دلیل انحراف بعضیا رو خوندین؟ مطمعنن نخوندین. آقای x چرا راهش رو کج کرد؟ چه چیزی عامل شد؟ هدفم پرداختن به چنین دلایلی نیست چون هر فردی که بخواهد دنبال حق باشد خودش دنبال چنین مسایلی می رود. ما کلیات را گفتیم و قصد نداریم در چنین تاپیکی به اونا اشاره بکنیم. هیچ کسی عقل را رد نمی کند.
مطمین هستم شما هم مطالعه نکردید یا منابع درست رو مطالعه نکردید حتما منابع بی طرف را مطالعه کنید
نه حق معیار هست نه شخصیت ها. دوست من چقد از حادثۀ غدیر خبر دارین؟چقد کتاب مطالعه کردین؟ عالمانی 30 سال در این باره تحقیق کردند و بیش از چندین هزار جلد کتاب مطالعه کردند و سفرها داشته اند. کدوم فردی به پای ایشان می رسد که فردی دست به قلم بشود و عقل خودش را زیر سوال ببرد.
بخاطر همین مسایل هستش که شیعه و سنی به خون هم تشنه هستند؟حتما پای استکبار وسطه؟
مسأله اینجاست که شما هنوز در مورد مرجع چیزی نمی دانید. اونی که مرجع شد و مورد تایید قرار گرفت وقتی فتوایی را می دهد دلیل و مدرک ارائه می دهد و مهمتر اینکه منابع معتبری برای هر فتوایی وجود دارد. شما مفتیان مصری را با مراجع اشتباه گرفتین. من و شما قدرت استخراج احکام خود را نداریم باید به متخصص رجوع شود و این را عقل حکم می کند.
جناب مهندس بدون اطلاعات در مورد بنده اظهار نظر نکنید کل حرف من اینه که خیلی از مزاجع قران را بهانه کردن و دلیل گمراهی جامعه ما اینه.
انتقاد چیه؟ پتک اهانت؟
انتقاد اصولی دارد یا نه؟
در انتقاد چه اصولهایی باید رعایت بشود؟
شرایط انتقاد چیه؟
اصلا در مورد چه چیزهایی میشه انتقاد کرد؟
؟(آیا انتقاد دربارۀ عقاید راستین یک ملت پذیرفته هستحالا ما توهین را بگذاریم کنار)
عزیزم شما برید ماجرای گالیه رو بخونید جواب خودتونو میگیرید فک کنم متوجه شدی
ab.bb
6th January 2014, 03:39 PM
اختلاف نظر یک امر بسیار عادی هست. اما همین اختلاف نظر که می فرمایین در امور مهم و کلی وجود ندارد در جزئیات وجود دارد و همین هم یکی از نشانه های منسجم بودن همین دین است چون در هیچ جایی چنین وحدت نظری را نمی شود بر سر موضوعات مهم پیدا کرد.
اتفاقا چند وقت پیش، برنامه پرسش و پاسخ رو توی شبکه 3 میدیدم.صحبت از همین اختلاف نظر ها در دین پیش اومد.دوتا روحانی که مسئول پاسخ گویی بودند؛ گفتن: علما نه تنها در موضوعات کوچک اختلاف نظر دارند؛ بلکه در موضوعات بزرگ هم اختلاف نظر های زیادی وجود داره.
کدوم عالمی فرموده که توهین نیست؟
برای اینکه محور بحث مشخص باشه؛لازمه یادآوری کنم. موضوع بحث صرفا این مقاله نیست؛ بلکه یک بحث کلی درباره تمام کتب و مقالاتی که در نقد دین نوشته میشه هست.
اهانت به یک مذهب را امروزی و جلوی چنین کارهایی را گرفتن شد قرون وسطایی؟
البته چنین حرفی نزدم؛ بلکه بحث من رو روش برخورد است.
کدام متفکرین؟ کدام منتقدین؟هتاک شده متفکر و منتقد؟
با توجه به اینکه شما هنوز معیار دقیقی برای تشخیص ارائه ندادین؛ نمیشه توهین و انتقاد رو از هم جدا کرد.
عزیز من در این دوران بصیرت کارایی خواهد داشت.
در تمام دوران بصیرت و خرد کارایی خواهد داشت
کی میگه حکم قطعی برای یک متن نمی توان صادر کرد؟ معیار واحدی را نمی توان تعیین کرد نه اینکه توهین بودن را نتوان تشخیص داد چون در موضوعات مختلف معیارها فرق خواهند کرد.
تا اینجای بحث شما هیچ معیار مشخصی ارائه ندادید.
یعنی انسان نمی تواند تشخیص بدهد که به عقیده اش توهین شده یا نه؟ این چه حرفیه؟
یک متن از دید یک انسان ممکن است توهین باشد؛ از دید دیگری خیر .گرچه اگر شخصی تشخیص توهین بدهد؛ حق دفاع از عقیده برایش وجود خواهد داشت.
شاید یکی با همون آقا همفکر باشد و توهین را مجاز بداند.
دقیقا همین نکته که گفتید یکی از مشکلاتیست؛ که باعث اختلاف نظر در یک متن می شود.کسی به منتقد نزدیک است؛ یک حرف میزند. کسی که به جناح دیگری نزدیک است؛ حرف دیگری خواهد زد.
جالب اینجاست که توهین را روا می دانید اما برخورد با توهین را قرون وسطایی.
آنچنان که گفتم: روش برخورد خشونت آمیز را جایز نمیدانم.
برخورد شدید باید در برابر اقدامات شدید انجام بشه تا دوباره چنین وضعی پیش نیاید و عقیدۀ افراد مورد حمله قرار نگیرد. اما متاسفانه برخورد شدیدی هم نمیشه.
اگه برخورد با چنین افرادی نشه هیچ فردی امنیت خاطر نخواهد داشت.
اول کاریکاتور کشیده میشه؛ بعد توهین فیلم ساخته میشه؛ بعد قرآن سوزی و... ؛ در داخل هم ادامۀ این خط میره تا به عقاید تشیع توهین بشه، فردا چه کاری می خواهند بکنند خدا میدونه. باید از چنین اقداماتی جلوگیری بشه. بنده و امثال بنده در این کشور زندگی میکنیم و دولت و حکومت موظف است امنیت خاطر ماهارو تامین بکنه تا با آرامش و آسایش بتوانیم زندگی بکنیم و راحت تحصیل بکنیم .
امنیت ، اتحاد و آرامش جامعه در فضای باز انتقادی و فرصت برابر دادن به ابراز تفکرهاست.همان گونه که در فضای بسته قرون وسطا کسی احساس آرامش و امنیت نمی کرد؛ در هیچ زمان دیگری نیز کسی در شرایط مشابه احساس آرامش نمیکند.
برای اینکه محور بحث مشخص باشه این نکات رو مینویسم.
معیار های توهین آمیز بودن یک متن چیست؟
آیا اساس نامه مدّونی وجود دارد ؛که هر فرد با مراجعه به آن، توهین آمیز بودن متن خود را بسنجد؟
معیار های تشخیص عالم بودن افراد چیست؟
چرا خشونت و حذف فیزیکی بر علیه منتقد و توهین کننده رواست؟
عبدالله91
6th January 2014, 05:13 PM
دقیقا میشه بگید حاشیه یعنی چی؟ایا حاشیه همون انتقاد هست؟
انتقاد در ارتباط با عملکرد تعریف می شود نه در ارتباط با عقاید یک ملت. تازه اونم شرایط و اصول داره. افرادی که از این اصول بی خبر باشن اول باید یاد بگیرند.
بخاطر همین مسایل هستش که شیعه و سنی به خون هم تشنه هستند؟حتما پای استکبار وسطه؟
شیعه و سنی در کنار هم برادر هستند. کجا به خون هم تشنه هستند؟ کنار همدیگه مسالمت آمیز زندگی میکنیم بدون اهانت. با برخی تندروها کاری نداریم.
کل حرف من اینه که خیلی از مزاجع قران را بهانه کردن و دلیل گمراهی جامعه ما اینه.
بله؟!! این جملتون نشونۀ عدم شناخت از مراجع هست. عزیز در فتوا بجز منابع اجماع هم هست. شما مگر از قرآن چقد میتونین احکام استخراج کنین که تشخیص دادین مراجع فلان جا بر فرض قرآن را اشتباه به کار بردند؟
چقد از علوم قرآنی و حوزوی میدونین؟
عزیزم شما برید ماجرای گالیه رو بخونید جواب خودتونو میگیرید فک کنم متوجه شدی
در همین تاپیک بهش اشاره شده. شما اگه خوب بحث رو دنبال میکردین متوجه قضیه میشدین.
شما اول شرایط و حوزه های انتقاد رو برین مطالعه بکنین بعد ببینین که آیا در ارتباط با عقاید یک ملت انتقاد پذیرفته شده هست یا نه؟(توهین را هم گذاشتیم کنار)
میبخشین به تمامی مسایل پرداخته شد . چیزی نمونده همه تکرار هست
عبدالله91
6th January 2014, 05:33 PM
امنیت ، اتحاد و آرامش جامعه در فضای باز انتقادی و فرصت برابر دادن به ابراز تفکرهاست.همان گونه که در فضای بسته قرون وسطا کسی احساس آرامش و امنیت نمی کرد؛ در هیچ زمان دیگری نیز کسی در شرایط مشابه احساس آرامش نمیکند.
برای اینکه محور بحث مشخص باشه این نکات رو مینویسم.
معیار های توهین آمیز بودن یک متن چیست؟
آیا اساس نامه مدّونی وجود دارد ؛که هر فرد با مراجعه به آن، توهین آمیز بودن متن خود را بسنجد؟
معیار های تشخیص عالم بودن افراد چیست؟
چرا خشونت و حذف فیزیکی بر علیه منتقد و توهین کننده رواست؟
دوست عزیز شما علوم مختلف رو یکی حساب می کنید.
انتقاد در هر حوزه ای پذیرفتنی نیست.فقط در ارتباط با عملکرد انتقاد میشه کرد نه در ارتباط با عقاید یک ملت.
کلمۀ انتقاد درست تعریف نشده بخاطر همین افرادی که دنبال اهداف خاص خود هستند از این کلمه به نحو احسن سو استفاده می کنند.
هدف از انتقاد اصلاح است و هر نقدی دنبال یک هدفی است. افراد هم متاسفانه از انتقاد فقط هدف را برداشته اند تا به هدف برسند دیگه نمی دانند که در چه حوزه هایی باید نقد صورت پذیرد و با چه اصولی باید این کار انجام بشود. آیا قبلا این انتقاد صورت پذیرفته است یا نه؟ آیا قبلا به این انتقاد صورت پذیرفته جواب داده شده است یا نه؟
خیلی مسائل در انتقادهای درست و حساب شده وجود دارد چه برسد به حوزه ای که به عمق عقاید یک ملت می پردازد.
قبل از هر کاری تمامی علوم را نباید یکی دونست. حوزه ای که در ارتباط با عقاید درونی فرد است اصلا نقد برنمی دارد. نقد در ارتباط با عملکرد پذیرفتنی است.حتی از شخصیت افراد هم نمیشه نقد بکنی. شخصیت در نقد باید تثبیت بشه چه برسه به عقاید یک ملت.
این موضوع بسیار واضح است.
آیا بنده می توانم شان و مقام حضرت علی(ع) را برای شماها روشن کنم؟ آیا قبول خواهید کرد که این امام دارای چه عظمت و بزرگی هست؟ آیا قبول خواهید کرد خدا رد قرآن هم بنا به روایات اهل سنت هم به مولاعلی(ع) اشاره کرده و ستوده است؟ آیا قبول خواهید کرد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چه چیزهارو دربارۀ امام شیعیان فرموده؟ آیا عظمت غدیر را درک خواهیم کرد؟ این مسائل و بقیه همه در اعتقادات ملت نهفته است. کل اعتقادات ملت ریشه در چنین مسائلی دارد. حمله به چنین مسائلی اسمش نقد است؟اصلا منتقد چی میخواهد در ارتباط با عقاید یک ملت بگوید؟
نه عزیز من نمی شود اینارو برای افرادی که صرفا دنبال نقد هستند در چنین بحث کوچکی روشن کرد. آن زمان که حضرت علی(ع) را شناختیم پی به نقد یا اهانت چنین مقالات بی شرمانه خواهیم برد.
عبدالله91
6th January 2014, 06:10 PM
معیار های توهین آمیز بودن یک متن چیست؟
حمله به ارزش های افراد و گروهی توهین حساب میشه. یک معیار خیلی کلی هست.
با تشکر از شما. میبخشین امتحان مانع میشه اگه نتونستم بیام به حساب بی ادبی نذارین.
موفق باشین انشاالله. اگه مطلبی داشتین با کمال میل سر فرصت اگه عمری باقی بمونه میام میخونم.
یامولاعلی(ع)
ab.bb
6th January 2014, 06:15 PM
انتقاد در هر حوزه ای پذیرفتنی نیست.فقط در ارتباط با عملکرد انتقاد میشه کرد نه در ارتباط با عقاید یک ملت.
کلمۀ انتقاد درست تعریف نشده بخاطر همین افرادی که دنبال اهداف خاص خود هستند از این کلمه به نحو احسن سو استفاده می کنند.
هدف از انتقاد اصلاح است و هر نقدی دنبال یک هدفی است. افراد هم متاسفانه از انتقاد فقط هدف را برداشته اند تا به هدف برسند دیگه نمی دانند که در چه حوزه هایی باید نقد صورت پذیرد و با چه اصولی باید این کار انجام بشود. آیا قبلا این انتقاد صورت پذیرفته است یا نه؟ آیا قبلا به این انتقاد صورت پذیرفته جواب داده شده است یا نه؟خیلی مسائل در انتقادهای درست و حساب شده وجود دارد چه برسد به حوزه ای که به عمق عقاید یک ملت می پردازد.
قبل از هر کاری تمامی علوم را نباید یکی دونست. حوزه ای که در ارتباط با عقاید درونی فرد است اصلا نقد برنمی دارد. نقد در ارتباط با عملکرد پذیرفتنی است.حتی از شخصیت افراد هم نمیشه نقد بکنی. شخصیت در نقد باید تثبیت بشه چه برسه به عقاید یک ملت.این موضوع بسیار واضح است.
آیا بنده می توانم شان و مقام حضرت علی(ع) را برای شماها روشن کنم؟ آیا قبول خواهید کرد که این امام دارای چه عظمت و بزرگی هست؟ آیا قبول خواهید کرد خدا رد قرآن هم بنا به روایات اهل سنت هم به مولاعلی(ع) اشاره کرده و ستوده است؟ آیا قبول خواهید کرد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چه چیزهارو دربارۀ امام شیعیان فرموده؟ آیا عظمت غدیر را درک خواهیم کرد؟ این مسائل و بقیه همه در اعتقادات ملت نهفته است. کل اعتقادات ملت ریشه در چنین مسائلی دارد. حمله به چنین مسائلی اسمش نقد است؟اصلا منتقد چی میخواهد در ارتباط با عقاید یک ملت بگوید؟
نه عزیز من نمی شود اینارو برای افرادی که صرفا دنبال نقد هستند در چنین بحث کوچکی روشن کرد. آن زمان که حضرت علی(ع) را شناختیم پی به نقد یا اهانت چنین مقالات بی شرمانه خواهیم برد.
ریشه عملکرد ها در عقاید هست. هرکس با توجه به باورش رفتار میکنه. ضمنا مگه ما نسبت به باورهای بقیه ملتها نقد نمی کنیم!
اگر این حرف شما رو ملاک قرار بدیم؛ جای هیچ نوع نقدی درباره ادیان باقی نمونه.
ab.bb
6th January 2014, 06:18 PM
حمله به ارزش های افراد و گروهی توهین حساب میشه. یک معیار خیلی کلی هست.
با تشکر از شما. میبخشین امتحان مانع میشه اگه نتونستم بیام به حساب بی ادبی نذارین.
موفق باشین انشاالله. اگه مطلبی داشتین با کمال میل سر فرصت اگه عمری باقی بمونه میام میخونم.
یامولاعلی(ع)
همونطور که خودتون گفتین؛ خیلی کلی و مبهم هست. همچنان هرکس رو میشه به راحتی متهم کرد.
اتفاقا منم امتحان دارم.
عبدالله91
6th January 2014, 06:22 PM
ریشه عملکرد ها در عقاید هست. هرکس با توجه به باورش رفتار میکنه. ضمنا مگه ما نسبت به باورهای بقیه ملتها نقد نمی کنیم!
اگر این حرف شما رو ملاک قرار بدیم؛ جای هیچ نوع نقدی درباره ادیان باقی نمونه.
قبل رفتن یه موضوعی رو بگم
ما دربارۀ ادیان دیگر ارزش هایشان را نشونه نمیریم و مقاله نمیدیم. مثلا وقتی می گویند خدا در بهشت قدم میزد میگوییم بنا به این دلایل خدا جسم نیست که قدم بزند. یا وقتی میگویند حضرت عیسی فرزند خداست با دلیل میگوییم این گفته درست نیست بنا به فلان دلایل. که همۀ اینان به عملکرد افراد مربوط می شود نه به عقاید ریشه ای اون دین.
ما تمامی ادیان و پیامبران را قبول داریم و همه رو در یک امتداد می دانیم اما در جاهایی که نقصی به وجود خدا یا صفتی را به خدا و... نسبت می دهند می گوییم بنا به فلان دلایل این پذیرفتنی نیست نه اینکه ارزشها و عقاید درونی ملتی را نشونه بریم یا حمله بکنیم.
ممنون
عبدالله91
6th January 2014, 06:25 PM
همونطور که خودتون گفتین؛ خیلی کلی و مبهم هست. همچنان هرکس رو میشه به راحتی متهم کرد.
اتفاقا منم امتحان دارم.
کلی هست اما باید رعایت بشه. توو قرآن به ماها اجازه ندادند حتی با ارزش و عقیدۀ کافر هم حمله نکنیم. برای زندگی اتحاد گونه لازمه که همه مسالمت آمیز باهم زندگی کنیم و انتحاد جامعه رو نشونه نریم.
انشاالله در امتحاناتتون موفق و موید باشین. ممنونم
ab.bb
6th January 2014, 06:52 PM
ما دربارۀ ادیان دیگر ارزش هایشان را نشونه نمیریم و مقاله نمیدیم. مثلا وقتی می گویند خدا در بهشت قدم میزد میگوییم بنا به این دلایل خدا جسم نیست که قدم بزند. یا وقتی میگویند حضرت عیسی فرزند خداست با دلیل میگوییم این گفته درست نیست بنا به فلان دلایل. که همۀ اینان به عملکرد افراد مربوط می شود نه به عقاید ریشه ای اون دین.
ما تمامی ادیان و پیامبران را قبول داریم و همه رو در یک امتداد می دانیم اما در جاهایی که نقصی به وجود خدا یا صفتی را به خدا و... نسبت می دهند می گوییم بنا به فلان دلایل این پذیرفتنی نیست نه اینکه ارزشها و عقاید درونی ملتی را نشونه بریم یا حمله بکنیم.
اینکه عیسی پسر خداست یا ... همه مباحث اعتقادی یک ملت است.ضمنا توی همین متن شما میگین؛ اگر با دلیل ومدرک انتقاد کنیم؛ اشکالی نداره.
گفته هاتون ضد و نقیض هست و موضع مشخصی رو ارائه نمیدین.
_
کلی هست اما باید رعایت بشه. توو قرآن به ماها اجازه ندادند حتی با ارزش و عقیدۀ کافر هم حمله نکنیم. برای زندگی اتحاد گونه لازمه که همه مسالمت آمیز باهم زندگی کنیم و انتحاد جامعه رو نشونه نریم.
همین مبهم بودنش باعث میشه؛ کسی نتونه رعایت کنه. چه بسا رعایت کنه؛ ولی بازم میشه؛ متهمش کرد به عدم رعایت.
عبدالله91
7th January 2014, 08:56 AM
اگر با دلیل ومدرک انتقاد کنیم؛ اشکالی نداره.
گفته هاتون ضد و نقیض هست و موضع مشخصی رو ارائه نمیدین.
با اجازه بنده یه جمع بندی بکنم و یه توضیحی در حد خودم بدم.از اول کلی بحث کردیم و به برخی چیزها اشاره نشده و همین موضوع عامل پیچیدگی بحث شده.
ببینین انواع نقد داریم اما بحث ما در اینجا یکی از این نوع نقدهاست که نقد مخرب نام دارد.چنین نقدی در ارتباط با عقاید افراد پذیرفتنی نیست. اصلا عقاید و ارزش های افراد رو نمیشه با نقد مخرب زیر ذره بین برد.کسی که چنین بکند باید منتظر عکس العمل از طرف گروهی باشد که بهش حمله کرده و این یک امر بسیار عادی هست. حوزۀ عقاید خیلی حساس است. عقیدۀ فرد فلسفۀ وجودی فرد را تشکیل میده. بخاطر عقیده، بشر جانش را هم می دهد.بالاتر از جان که چیزی وجود ندارد.
اونی که شما فرمودین و ماها به ادیان دیگر میگیم پاسخ دادن به برخی شبهه ها دربارۀ مباحثی است که در تناقض با آموزه های آخرین دین آسمانی و کتاب آسمانی است. اما بحث ما در اینجا نقدی است که فردی تفکرات یا هر چیزی که بشه فکر گذاشت رو روی کاغذ میاره که به عقیدۀ افرادی حمله میکنه و بحثمون اینجاست که چنین افرادی اصلا منتقد حساب میشن یا ... و چگونه باید با چنین افراد برخورد بشه؛ آیا برخورد با این افراد رواست و....
حالا عقاید درونی و ارزشهای افراد هم تقریبا میشه گفت در دوسطح میشه طبقه بندی کرد. ارزشهای اساسی و عقاید درونی که فقط برای یک شخص مهم هستند و دوم اینکه ارزشهای اساسی و عقایدی که پایه گذار یک تشکل یا گروه یا ملتی است.
هر دوی این ارزشها مهم هستند و هیچ کدام چنین نقدی را بر نمی دارند. بر فرض بنده یک سنگی را می پرستم و این عقیدۀ بنده را تشکیل میده. هیچ احدالناسی اجازه نداره به همون سنگ حمله بکنه (بحث هدایت جدای از نقدهای چنینی است که به عقیده فرد حمله نمیشه بلکه با آگاهی دادن و روشن کردن مسائل بدون حمله به عقیده مسأله رو برطرف می کنه اونم فردی که هم راه را بلد است و هم مواظب رفتارش است که به عقیده فرد حمله نکند)این از بخش ارزشهای فردی.
حالا در ارتباط با عقیده ای که سیستم وجودی یک ملتی را تشکیل میده وضع وخیمتر میشه. یک گروه خودشون رو با عقایدشون که براشون تبدیل به ارزش شده احراز هویت میکنند.اصلا چنین ارزشهایی نقد بردار نیستند حمله به چنین عقاید و ارزشهایی بدون قطع درست نیست و چنین فردی مقاصد خاص خودشو داره. یک مقاله نویس یا خبرنگار یا افرادی که در جراید و چاپ روزنامه فعالیت میکنند و به بررسی مطالب می پردازند کسانی نیستند که چنین مسائلی را ندانند.
همین مبهم بودنش باعث میشه؛ کسی نتونه رعایت کنه. چه بسا رعایت کنه؛ ولی بازم میشه؛ متهمش کرد به عدم رعایت.
نه عزیز مبهم نیست بلکه کلی گفتم یعنی برای تمامی ادیان قابل استفاده است. عقیده نقد مخرب برنمی دارد و این بسیار واضح است مبهم نیست. یکی بردارد به عقاید یک ملت یا گروه حمله بکند این خیلی هم واضح است که راهش خطاست.
ab.bb
7th January 2014, 12:36 PM
با اجازه بنده یه جمع بندی بکنم و یه توضیحی در حد خودم بدم.از اول کلی بحث کردیم و به برخی چیزها اشاره نشده و همین موضوع عامل پیچیدگی بحث شده.
ببینین انواع نقد داریم اما بحث ما در اینجا یکی از این نوع نقدهاست که نقد مخرب نام دارد.چنین نقدی در ارتباط با عقاید افراد پذیرفتنی نیست. اصلا عقاید و ارزش های افراد رو نمیشه با نقد مخرب زیر ذره بین برد.کسی که چنین بکند باید منتظر عکس العمل از طرف گروهی باشد که بهش حمله کرده و این یک امر بسیار عادی هست. حوزۀ عقاید خیلی حساس است. عقیدۀ فرد فلسفۀ وجودی فرد را تشکیل میده. بخاطر عقیده، بشر جانش را هم می دهد.بالاتر از جان که چیزی وجود ندارد.
اونی که شما فرمودین و ماها به ادیان دیگر میگیم پاسخ دادن به برخی شبهه ها دربارۀ مباحثی است که در تناقض با آموزه های آخرین دین آسمانی و کتاب آسمانی است. اما بحث ما در اینجا نقدی است که فردی تفکرات یا هر چیزی که بشه فکر گذاشت رو روی کاغذ میاره که به عقیدۀ افرادی حمله میکنه و بحثمون اینجاست که چنین افرادی اصلا منتقد حساب میشن یا ... و چگونه باید با چنین افراد برخورد بشه؛ آیا برخورد با این افراد رواست و....
شما چطور میتونید تایین کنید ؛کسی قصدش حمله بوده؟ چطوری مشخص می کنید؛ که انتقاد شما از بقیه ادیان حمله نیست؟
حالا عقاید درونی و ارزشهای افراد هم تقریبا میشه گفت در دوسطح میشه طبقه بندی کرد. ارزشهای اساسی و عقاید درونی که فقط برای یک شخص مهم هستند و دوم اینکه ارزشهای اساسی و عقایدی که پایه گذار یک تشکل یا گروه یا ملتی است.هر دوی این ارزشها مهم هستند و هیچ کدام چنین نقدی را بر نمی دارند.
وقتی دینی اعتقاداتی رو تبلیغ می کنه؛ حق نداره جلوی نقد رو هم بگیره.اینکه حرف بزنی ولی جلوی دهن بقیه رو بگیری؛ هیچ توجهی نداره.
بر فرض بنده یک سنگی را می پرستم و این عقیدۀ بنده را تشکیل میده. هیچ احدالناسی اجازه نداره به همون سنگ حمله بکنه (بحث هدایت جدای از نقدهای چنینی است که به عقیده فرد حمله نمیشه بلکه با آگاهی دادن و روشن کردن مسائل بدون حمله به عقیده مسأله رو برطرف می کنه اونم فردی که هم راه را بلد است و هم مواظب رفتارش است که به عقیده فرد حمله نکند)این از بخش ارزشهای فردی.
وقتی کسی رو هدایت میکنی؛ یعنی اون آدم در راه اشتباه هست و تو به اون راه انتقاد داری. درواقع هدایت نمود عملی انتقاد هست.
حالا در ارتباط با عقیده ای که سیستم وجودی یک ملتی را تشکیل میده وضع وخیمتر میشه. یک گروه خودشون رو با عقایدشون که براشون تبدیل به ارزش شده احراز هویت میکنند.اصلا چنین ارزشهایی نقد بردار نیستند حمله به چنین عقاید و ارزشهایی بدون قطع درست نیست و چنین فردی مقاصد خاص خودشو داره. یک مقاله نویس یا خبرنگار یا افرادی که در جراید و چاپ روزنامه فعالیت میکنند و به بررسی مطالب می پردازند کسانی نیستند که چنین مسائلی را ندانند.
نه عزیز مبهم نیست بلکه کلی گفتم یعنی برای تمامی ادیان قابل استفاده است. عقیده نقد مخرب برنمی دارد و این بسیار واضح است مبهم نیست. یکی بردارد به عقاید یک ملت یا گروه حمله بکند این خیلی هم واضح است که راهش خطاست.
متن تون سراسر ابهام هست. نقد مخرب رو با چه معیاری مشخص می کنید؟ اگر ابهامی در کار نیست؛ پس چرا تا اینجای بحث معیار مشخصی ارائه ندادید؟
چند صفحه بحث کردیم؛ شما مدام گفتی توهین نباید بشه؛ الان کلمه توهین رو به «حمله» و «نقد مخرب» تبدیل کردین و همون حرفها رو دوباره تکرار می کنید.من از شما مواضع شفاف خواستم؛ شما دوباره حرف گذشتتون رو تکرار می کنید.یا بگید حرف جدید ندارم؛ یا اگر واقعن پاسخ کاملی دارین ارائه بدید. با تکرار مکرر یک حرف، بحث رو بی فایده می کنید.
عبدالله91
7th January 2014, 01:04 PM
چند صفحه بحث کردیم؛ شما مدام گفتی توهین نباید بشه؛ الان کلمه توهین رو به «حمله» و «نقد مخرب» تبدیل کردین و همون حرفها رو دوباره تکرار می کنید.من از شما مواضع شفاف خواستم؛ شما دوباره حرف گذشتتون رو تکرار می کنید.یا بگید حرف جدید ندارم؛ یا اگر واقعن پاسخ کاملی دارین ارائه بدید. با تکرار مکرر یک حرف، بحث رو بی فایده می کنید.
ببین عزیز بنده در صفحات قبل اشاره کردم که بحث داره تکرار میشه و همه چیز عنوان شده.
برای بحث علمی و خوب و با مفهوم لازمه که یه مطالعۀ اولیه از انواع نقد و در چه حوزه هایی کدام نقدها پذیرفته شده است و... انجام بشه.
بنده تبدیل نکردم بلکه حقیقت هست که انواع نقدها داریم. در واقع نقد اصلی همان نقدی است که نقد سازنده نام دارد. بقیۀ نقدها بنا به دلایلی بوجود می آیند که مقالۀ مزبور جزئی از همان نقدهای مخرب است که به ارزشهای یک ملت حمله می کند.
از متن نقد میشه پی برد که چه نوع نقدی هست. شما اول برید در این باره مطالعه بفرمایید تا متوجه عرایضم بشوید. بنده واضح گفتم.
بعد شما معیار توهین خواستین بنده گفتم یک معیار کلی در این رابطه حمله به ارزش هاست یا ارزشها و عقاید افرادی را بی ارزش کردن می شود توهین. این معیار در همه جا مورد قبول هست.
پاسخ به شبهات کجا و نقد تخریبی کجا عزیز. این دو خیلی فرق دارند. انواع نقدها را مطالعه بکنین. اینجا بحثمون این نیست که انواع نقدها چی هستند. بحث این است که چنین نقدی که فلانی به کار برده پذیرفتنی است یا خیر؟ چطور باید باهاش برخورد بشه.
شما اول انواع نقدها را مطالعه بکنین تا این سوءتفاهم ها پیش نیاید. معلوم است که در چنین شرایطی تکرار خواهد شد.اینو قبلا هم بنده گفتم که بحث تکرار میشود.
مشکل بیشتر در شناسایی نقدها و ارتباط دادن نقدها به تمامی حوزه ها و اصول نقد و... هست. برای این کار مطالعه لازم است
ab.bb
7th January 2014, 01:26 PM
ببین عزیز بنده در صفحات قبل اشاره کردم که بحث داره تکرار میشه و همه چیز عنوان شده.
برای بحث علمی و خوب و با مفهوم لازمه که یه مطالعۀ اولیه از انواع نقد و در چه حوزه هایی کدام نقدها پذیرفته شده است و... انجام بشه.
بنده تبدیل نکردم بلکه حقیقت هست که انواع نقدها داریم. در واقع نقد اصلی همان نقدی است که نقد سازنده نام دارد. بقیۀ نقدها بنا به دلایلی بوجود می آیند که مقالۀ مزبور جزئی از همان نقدهای مخرب است که به ارزشهای یک ملت حمله می کند.
از متن نقد میشه پی برد که چه نوع نقدی هست. شما اول برید در این باره مطالعه بفرمایید تا متوجه عرایضم بشوید. بنده واضح گفتم.
بعد شما معیار توهین خواستین بنده گفتم یک معیار کلی در این رابطه حمله به ارزش هاست یا ارزشها و عقاید افرادی را بی ارزش کردن می شود توهین. این معیار در همه جا مورد قبول هست.
پاسخ به شبهات کجا و نقد تخریبی کجا عزیز. این دو خیلی فرق دارند. انواع نقدها را مطالعه بکنین. اینجا بحثمون این نیست که انواع نقدها چی هستند. بحث این است که چنین نقدی که فلانی به کار برده پذیرفتنی است یا خیر؟ چطور باید باهاش برخورد بشه.
شما اول انواع نقدها را مطالعه بکنین تا این سوءتفاهم ها پیش نیاید. معلوم است که در چنین شرایطی تکرار خواهد شد.اینو قبلا هم بنده گفتم که بحث تکرار میشود.
مشکل بیشتر در شناسایی نقدها و ارتباط دادن نقدها به تمامی حوزه ها و اصول نقد و... هست. برای این کار مطالعه لازم است
ادامه بحث بی فایده است؛ پیشنهاد می کنم؛ شما روی تناقضات و ابهامات گفته هاتون بیشتر فکر کنید.
عبدالله91
7th January 2014, 01:50 PM
ادامه بحث بی فایده است؛ پیشنهاد می کنم؛ شما روی تناقضات و ابهامات گفته هاتون بیشتر فکر کنید.
بنده هم از جنابعالی متشکرم اما حقیقتا چیز تازه ای ازتون نشنیدم بجز اینکه معیار چیست
شما از نقدها خبر ندارین اونوقت دوست عزیز چطور بحث رو شروع کردین؟
تناقض هم بخاطر اطلاع نداشتنتون از انواع نقد و اصول نقد و... هست. اینکه جوابی برای حقایق نداشته باشیم نمیتونه توجیه کنندۀ باشه.
به هر حال بنده هم توصیه میکنم قبل از وارد شدن به هر بحثی لااقل اطلاعاتی در بارۀ اصل مطالب داشته باشین تا دچار سردرگمی نشوید.
ممنون از حضورتون
عبدالله91
7th January 2014, 02:00 PM
جمع کل بحث این است
نقد تخریبی یا همان نقد مخرب در هیچ حوزه ای علی الخصوص حوزۀ عقاید به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.و این نقد مبنا و ریشۀ علمی ندارد بلکه شیوۀ افراد سودجوست. در چنین نقدهایی به طور حتم و بدون شک نویسندۀ مقاله و عاملین انتشارش هدف های خاصی را دنبال می کنند.
اقدام علیه چنین افرادی باید برای حفظ اتحاد و تسکین دل ملتی که به عقایدشان توهین شده لازم است چون در غیر این صورت زمینۀ تشنج را فراهم آورده ایم و به تمامی سودجوها و اغتشاش آفرین ها که در هر دوره ای حضور دارند زمینه یکه تازی و برهم زدن جو عمومی را داده ایم.
عقاید ارزشی هر ملتی فلسفۀ وجودی آن ملت حساب می شود که بخاطرش پیروان آن مکتب از جانشان هم می گذرند. برای زندگی مسالمت آمیز کنار هم لازم است که به عقاید همدیگه احترام گذاشته بشود و تمامی شبهات از راه درست و بحث های علمی و منطقی حل و فصل بشوند.
برخورد با خاطیان نه تنها باید بخاطر عملشان انجام گیرد تا دل ملتی که توهین شنیده تسکین شود بلکه باید طوری برخورد بشود که دیگر افراد این تصور خام را در ذهن نپرورانند که می توانند به راحتی به عقاید حمله ور شوند.
فقط تنبیه این افراد می تواند جلوی وقایع بدی را بگیرد و پیروان مکتبی را آرام کند.
سیاست خیلی ها را در دام خود گرفتار کرده است و بسیاری را از راه درست خارج کرده است.دنیا طوری شده که همسر کسی که اهانت به عقاید را پیشۀ خود ساخته برای ملتی که از دست این اقدام بی شرمانه ناراحت است نامه می دهد و خود را به خدا و قرآن پژوهی نسبت می دهد.
برخورد با چنین افرادی طوری باید باشد که دوباره هیچ فردی دست به قلم نبرد تا توهماتش را برای رسیدن به هدف حزبی و گروهی اش روی کاغذ نیاورد و به عقاید ملت احترام بگذارد.
با آرزوی روزی که عقاید ملت و افراد را وارد بازی های احمقانۀ حزبی و سیاسی نکنیم چون از شیوه های نفوذ عقاید در طول دوران زندگی افراد خبر ندارید؛ خبر ندارید که افراد با چه حالی و دشواری هایی عقایدشان در تک تک سلول های بدنشان نفوذ کرده است و خودتان با دستان خودتان نابودی خودتان را فرآهم نیاورید.عقاید ملت بازیچه نیست.آتشی است که دودمانتان را می سوزاند.
والسلام
ab.bb
7th January 2014, 02:13 PM
جمع کل بحث این است
نقد تخریبی یا همان نقد مخرب در هیچ حوزه ای علی الخصوص حوزۀ عقاید به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست.و این نقد مبنا و ریشۀ علمی ندارد بلکه شیوۀ افراد سودجوست. در چنین نقدهایی به طور حتم و بدون شک نویسندۀ مقاله و عاملین انتشارش هدف های خاصی را دنبال می کنند.
اقدام علیه چنین افرادی باید برای حفظ اتحاد و تسکین دل ملتی که به عقایدشان توهین شده لازم است چون در غیر این صورت زمینۀ تشنج را فراهم آورده ایم و به تمامی سودجوها و اغتشاش آفرین ها که در هر دوره ای حضور دارند زمینه یکه تازی و برهم زدن جو عمومی را داده ایم.
عقاید ارزشی هر ملتی فلسفۀ وجودی آن ملت حساب می شود که بخاطرش پیروان آن مکتب از جانشان هم می گذرند. برای زندگی مسالمت آمیز کنار هم لازم است که به عقاید همدیگه احترام گذاشته بشود و تمامی شبهات از راه درست و بحث های علمی و منطقی حل و فصل بشوند.
برخورد با خاطیان نه تنها باید بخاطر عملشان انجام گیرد تا دل ملتی که توهین شنیده تسکین شود بلکه باید طوری برخورد بشود که دیگر افراد این تصور خام را در ذهن نپرورانند که می توانند به راحتی به عقاید حمله ور شوند.
فقط تنبیه این افراد می تواند جلوی وقایع بدی را بگیرد و پیروان مکتبی را آرام کند.
سیاست خیلی ها را در دام خود گرفتار کرده است و بسیاری را از راه درست خارج کرده است.دنیا طوری شده که همسر کسی که اهانت به عقاید را پیشۀ خود ساخته برای ملتی که از دست این اقدام بی شرمانه ناراحت است نامه می دهد و خود را به خدا و قرآن پژوهی نسبت می دهد.
برخورد با چنین افرادی طوری باید باشد که دوباره هیچ فردی دست به قلم نبرد تا توهماتش را برای رسیدن به هدف حزبی و گروهی اش روی کاغذ نیاورد و به عقاید ملت احترام بگذارد.
با آرزوی روزی که عقاید ملت و افراد را وارد بازی های احمقانۀ حزبی و سیاسی نکنیم چون از شیوه های نفوذ عقاید در طول دوران زندگی افراد خبر ندارید؛ خبر ندارید که افراد با چه حالی و دشواری هایی عقایدشان در تک تک سلول های بدنشان نفوذ کرده است و خودتان با دستان خودتان نابودی خودتان را فرآهم نیاورید.عقاید ملت بازیچه نیست.آتشی است که دودمانتان را می سوزاند.
والسلام
بهتر بود مینوشتید این دیدگاه و نظر شخصیه خودتون هست. اینکه در جمع کل بحث صرفا اعتقادات و گفته های خودتون رو نوشتید. توهین به بقیه شرکت کنندگان در موضوعه.
عبدالله91
7th January 2014, 02:18 PM
بهتر بود مینوشتید این دیدگاه و نظر شخصیه خودتون هست. اینکه در جمع کل بحث صرفا اعتقادات و گفته های خودتون رو نوشتید. توهین به بقیه شرکت کنندگان در موضوعه.
جملۀ آخر را بنویسم و بروم. امتحان ارشد داریم.
جالب است که بنده در جملات خودم چیزی مبنی بر توهین به هیچ کدام از شرکت کنندگان و کسی ننوشته ام اما شما این را توهین تلقی می کنید اما فردی که توهماتش را نسبت به عقاید یک ملت بخاطر بازی های سیاسی نوشته است را توهین نمی دانید.
واقعا جالب است و همین مسأله است که تناقض است .
برایتان آرزوی خوشبختی و موفقیت داریم.
ab.bb
7th January 2014, 02:42 PM
جملۀ آخر را بنویسم و بروم. امتحان ارشد داریم.
جالب است که بنده در جملات خودم چیزی مبنی بر توهین به هیچ کدام از شرکت کنندگان و کسی ننوشته ام اما شما این را توهین تلقی می کنید اما فردی که توهماتش را نسبت به عقاید یک ملت بخاطر بازی های سیاسی نوشته است را توهین نمی دانید.
واقعا جالب است و همین مسأله است که تناقض است .
برایتان آرزوی خوشبختی و موفقیت داریم.
وقتی فقط گفته های شما نتیجه کل بحث می شود؛ وقتی هرچه من گفتم را در نتیجه بحث نادیده گرفتید؛این یعنی همان رفتار قرون وسطایی، یعنی خفه کردن مخالفین. این تعریف کامل از یک متن توهین آمیز است؛گرچه شما در کل بحث نتوانستید؛ حتی یک معیار شفاف از آن ارائه دهید؛ اما در متن آخر تبدیل به مصداقی از این موضوع شدید.
عبدالله91
7th January 2014, 02:43 PM
بنده بحث رو جمع بندی نکردم. چنین تصور نشه.
دوستمون از تناقضات حرف زدند بنده گفتم جمع کل بحث اینه. البته بهتر بود بنویسم جمع کل بحثی که بنده مطرح کردم اینه.
برگردشتم تا اینو بنویسم تا سوءتفاهم پیش نیاد. فضای مجازی طوری هست که به راحتی سوءتفاهم پیش میاد. شاید عزیزان بخواهند بحث رو ادامه بدهند.
عبدالله91
7th January 2014, 02:49 PM
وقتی فقط گفته های شما نتیجه کل بحث می شود؛ وقتی هرچه من گفتم را در نتیجه بحث نادیده گرفتید؛این یعنی همان رفتار قرون وسطایی، یعنی خفه کردن مخالفین. این تعریف کامل از یک متن توهین آمیز است؛گرچه شما در کل بحث نتوانستید؛ حتی یک معیار شفاف از آن ارائه دهید؛ اما در متن آخر تبدیل به مصداقی از این موضوع شدید.
عزیز من زود قضاوت نکنین یهو به فکرم افتاد که نکنه دوستمون فکر کرده بنده بحث رو جمع بندی کردم برا همین دوباره مودم رو روشن کردم و اومدم بگم که بحث رو بنده جکع بندی نکرده ام چنین تصور نشه. شما هم اگه یه دقیقه صبر میکردین متوجه میشدین اگه ببینین متوجه میشین که تقریبا همزمان پست را ارسال کردیم.. نه عزیز. دست بنده نیس که بحث رو جمع بندی کنم.
شاید بعضی عزیزان بخوان بحث بکنن. این تصمیم رو ایجاد کنندۀ عزیز تاپیک میگیرن نه بنده.
خب شما هم همین قرون وسطایی و... رو بخاطر همین زود قضاوت کردن ها نسبت میدین.بنده نه با شما جنگ دارم و نه دشمن هم هستیم. دوتا دوست که دو نظر متفاوت دارند بحث کردن. اون مطالب هم بخاطر تناقضی بود که فرمودین.
موفق باشین
ab.bb
7th January 2014, 02:54 PM
عزیز من زود قضاوت نکنین یهو به فکرم افتاد که نکنه دوستمون فکر کرده بنده بحث رو جمع بندی کردم برا همین دوباره مودم رو روشن کردم و اومدم بگم که بحث رو بنده جکع بندی نکرده ام چنین تصور نشه. شما هم اگه یه دقیقه صبر میکردین متوجه میشدین اگه ببینین متوجه میشین که تقریبا همزمان پست را ارسال کردیم.. نه عزیز. دست بنده نیس که بحث رو جمع بندی کنم.
شاید بعضی عزیزان بخوان بحث بکنن. این تصمیم رو ایجاد کنندۀ عزیز تاپیک میگیرن نه بنده.
خب شما هم همین قرون وسطایی و... رو بخاطر همین زود قضاوت کردن ها نسبت میدین.بنده نه با شما جنگ دارم و نه دشمن هم هستیم. دوتا دوست که دو نظر متفاوت دارند بحث کردن. اون مطالب هم بخاطر تناقضی بود که فرمودین.
موفق باشین
اگر همچین قصدی نداشتین؛ منم حرفم رو پس میگیرم. ضمنا دو بار صفحه رو رفرش کردم؛ ببینم نظر جدیدی ارسال میکنید یانه. وقتی دیدم تغییری توی نظرتون نیست؛ جواب متناسب با گفته هاتون رو ارسال کردم.
منم با شما دشمنی ندارم؛ گرچه به تمام پاسخهاتون انتقاد دارم.البته بنا به دلایلی که قبلا گفتم، ادامه گفت و گو بی فاید خواهد بود.
M.A.A.H.R
7th January 2014, 02:57 PM
راستی
عبدالله91 (http://www.njavan.com/forum/member.php?296380-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%8791) عزیز من هم حرف زیاد داشتم برای جواب دادن اما چون مطمین هستم به نقطه مشترکی نمیرسیم از پرداختن به ان خودداری میکنم و همچنان اون مقاله رو قبول دارم موفق باشید
عبدالله91
7th January 2014, 03:03 PM
به تمام پاسخهاتون انتقاد دارم.البته بنا به دلایلی که قبلا گفتم، ادامه گفت و گو بی فاید خواهد بود.
راستی
عبدالله91 عزیز من هم حرف زیاد داشتم برای جواب دادن اما چون مطمین هستم به نقطه مشترکی نمیرسیم از پرداختن به ان خودداری میکنم و همچنان اون مقاله رو قبول دارم موفق باشید
انشاالله بمونه بعده امتحانات تا هم فکر و ذهنمون باز باشه و هم بتونیم راحتتر و بیشتر در ارتباط با نقد و انتقاد و... یه بحث علمی و منطقی راه بندازیم اونم با دلایل و شواهد.
البته دوستمون اول ماه 12 اعزام میشن که انشاالله تا اون موقع یه بحثی در جو دوستانه برای استفاده از افکار و نظرات هم راه میندازیم اگه موافق باشین.
M.A.A.H.R
7th January 2014, 04:00 PM
انشاالله بمونه بعده امتحانات تا هم فکر و ذهنمون باز باشه و هم بتونیم راحتتر و بیشتر در ارتباط با نقد و انتقاد و... یه بحث علمی و منطقی راه بندازیم اونم با دلایل و شواهد.
البته دوستمون اول ماه 12 اعزام میشن که انشاالله تا اون موقع یه بحثی در جو دوستانه برای استفاده از افکار و نظرات هم راه میندازیم اگه موافق باشین.
ارIه عزیز من 1 اسفند اعزامم شاید هم شهید شدم و برنگشتم[nishkhand]پس تا قبل اون اگر شد یک بحث مفصل خواهیم کرد
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.