zoh_reh
30th December 2013, 01:09 PM
تعریف وسواس
وسواس يعنى چه و بر اساس چه ويژگىهايى مىتوان آن را شناخت؟
پاسخ:وسواس در واقع، فكر يا تصويرى است كه به رغم اراده انسان، به هشيارى (ذهن) وى هجوم مىآورد، سازمان روانى را تحت سيطره خود قرار مىدهد و اضطراب گستردهاى را در فرد بر مىانگيزد (دادستان، روانشناسى مرضى تحولى، تهران: انتشارات سمت، ج 1، ص 147.)
اين افكار مزاحم، غالباً بيمار را به تكرار برخى كارها و اعمال بىفايده وا مىدارد. بيمار با اينكه مىداند اين افكار و اعمال غيرمنطقى و بىفايده است؛ اما نمىتواند خود را از چنبره آنها رهايى بخشد بلكه خود را مجبور به انجام آنها مىبيند. اين اعمال اجبارى، زندگى فرد را مختل مىكند و وقت زيادى را از او مىگيرد. علاوه بر اينكه واكنش منفى اطرافيان را نيز برمىانگيزاند و موجب تمسخر يا مخالفت علنى ديگران مىشود. در نتيجه اين روند به پنهان كارى، ترديد، تشويش، عدم اعتماد به نفس و در مراحل شديدتر تهاجم و صدمه به ديگران، افسردگى و... مىانجامد( حائرى، شناخت وسواس و درمان آن، انتشارات مجمع ذخائر اسلامى، 1377، ص 42.). بنابراين «وسواس» يكى از بيمارىهايى است كه از پيچيدگى زيادى برخوردار است و در صورتى كه درمان نشود، زندگى فردى و اجتماعى بيمار را مختل مىكند و مشكلات جدىترى نيز براى اطرافيان فرد وسواسى به وجود مىآورد.
وسواس بر دو گونه است:
1. وسواس فكرى عبارت استاز: عقايد، افكار تكانهها يا تصاوير ذهنى پايدارى كه مزاحم و نامناسب مىنمايند و به اضطراب يا پريشانى آشكار منجر مىشوند.
فرد وسواسى به خوبى مىداند كه اين وسواسهاى فكرى، محصول ذهن خود او هستند و از خارج تحميل نمىشوند.
2. وسواسهاى عملى رفتارهايى تكرارى (مانند شستن، منظم كردن، بازبينى) يا اعمال ذهنى (مانند دعا كردن، شمارش، تكرار واژهها به آرامى) هستند كه هدف آنها پيشگيرى يا كاهش اضطراب و پريشانى است؛ نه به دست آوردن لذت يا رضايتDSM_IV( ، متن تجديد نظر شده راهنمايى تشخيصى و آمارى اختلالهاى روانى، ص 686 و 687، چاپ چهارم، 2000.).
در دوران كودكى و نوجوانى، احتمال ابتلا به وسواس وجود دارد؛ همچنان كه در بزرگسالى نيز چنين است. متوسط سن شروع در مردان پايينتر از زنان است؛ يعنى، بين شش تا پانزده سالگى براى مردان و بين بيست تا سى سالگى براى زنان بيشتر پيش مىآيد. در بيشتر موارد شروع اين اختلال تدريجى است؛ ولى در بعضى موارد شروع حاد و ناگهانى نيز ديده شده است( همان.).
بنابراين همچنان كه «بزرگسالان به وسواس مبتلا مىشوند، كودكان نيز مبتلا مىشوند با اين تفاوت كه بزرگسالان به غيرمنطقى بودن افكار يا اعمال وسواسى آگاهى دارند؛ ولى ممكن است كودكان فاقد آگاهى و شناختى كافى براى انجام اين قضاوت باشند»( همان، ص 687.).
البته نمودهاى اختلال وسواس فكرى - عملى در كودكان، به طور كلى شبيه به نمودهاى آن در بزرگسالى است( همان، ص 690.).
http://moshavereh.porsemani.ir/content/
وسواس يعنى چه و بر اساس چه ويژگىهايى مىتوان آن را شناخت؟
پاسخ:وسواس در واقع، فكر يا تصويرى است كه به رغم اراده انسان، به هشيارى (ذهن) وى هجوم مىآورد، سازمان روانى را تحت سيطره خود قرار مىدهد و اضطراب گستردهاى را در فرد بر مىانگيزد (دادستان، روانشناسى مرضى تحولى، تهران: انتشارات سمت، ج 1، ص 147.)
اين افكار مزاحم، غالباً بيمار را به تكرار برخى كارها و اعمال بىفايده وا مىدارد. بيمار با اينكه مىداند اين افكار و اعمال غيرمنطقى و بىفايده است؛ اما نمىتواند خود را از چنبره آنها رهايى بخشد بلكه خود را مجبور به انجام آنها مىبيند. اين اعمال اجبارى، زندگى فرد را مختل مىكند و وقت زيادى را از او مىگيرد. علاوه بر اينكه واكنش منفى اطرافيان را نيز برمىانگيزاند و موجب تمسخر يا مخالفت علنى ديگران مىشود. در نتيجه اين روند به پنهان كارى، ترديد، تشويش، عدم اعتماد به نفس و در مراحل شديدتر تهاجم و صدمه به ديگران، افسردگى و... مىانجامد( حائرى، شناخت وسواس و درمان آن، انتشارات مجمع ذخائر اسلامى، 1377، ص 42.). بنابراين «وسواس» يكى از بيمارىهايى است كه از پيچيدگى زيادى برخوردار است و در صورتى كه درمان نشود، زندگى فردى و اجتماعى بيمار را مختل مىكند و مشكلات جدىترى نيز براى اطرافيان فرد وسواسى به وجود مىآورد.
وسواس بر دو گونه است:
1. وسواس فكرى عبارت استاز: عقايد، افكار تكانهها يا تصاوير ذهنى پايدارى كه مزاحم و نامناسب مىنمايند و به اضطراب يا پريشانى آشكار منجر مىشوند.
فرد وسواسى به خوبى مىداند كه اين وسواسهاى فكرى، محصول ذهن خود او هستند و از خارج تحميل نمىشوند.
2. وسواسهاى عملى رفتارهايى تكرارى (مانند شستن، منظم كردن، بازبينى) يا اعمال ذهنى (مانند دعا كردن، شمارش، تكرار واژهها به آرامى) هستند كه هدف آنها پيشگيرى يا كاهش اضطراب و پريشانى است؛ نه به دست آوردن لذت يا رضايتDSM_IV( ، متن تجديد نظر شده راهنمايى تشخيصى و آمارى اختلالهاى روانى، ص 686 و 687، چاپ چهارم، 2000.).
در دوران كودكى و نوجوانى، احتمال ابتلا به وسواس وجود دارد؛ همچنان كه در بزرگسالى نيز چنين است. متوسط سن شروع در مردان پايينتر از زنان است؛ يعنى، بين شش تا پانزده سالگى براى مردان و بين بيست تا سى سالگى براى زنان بيشتر پيش مىآيد. در بيشتر موارد شروع اين اختلال تدريجى است؛ ولى در بعضى موارد شروع حاد و ناگهانى نيز ديده شده است( همان.).
بنابراين همچنان كه «بزرگسالان به وسواس مبتلا مىشوند، كودكان نيز مبتلا مىشوند با اين تفاوت كه بزرگسالان به غيرمنطقى بودن افكار يا اعمال وسواسى آگاهى دارند؛ ولى ممكن است كودكان فاقد آگاهى و شناختى كافى براى انجام اين قضاوت باشند»( همان، ص 687.).
البته نمودهاى اختلال وسواس فكرى - عملى در كودكان، به طور كلى شبيه به نمودهاى آن در بزرگسالى است( همان، ص 690.).
http://moshavereh.porsemani.ir/content/