توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نثر دوستان نثر وقطعه ادبی از خودم هست نظربدین
elhamjoon
26th December 2013, 02:52 PM
دوستای عزیز تازه دست به قلم شدم نظربدین
چندروز کهنه دفن شده بین واژه های خاکی کتاب های قدیمی ...
چند روز سرد
روزهایی که اسمان زمستانی بود و به خاکستری تمایل داشت
دختری از جنس خورشید
در15 درجه فارانهایت
نقطه داغ وکوچکی بود درچنگال گرگ ها
خون سرخش چه ماهرانه باسفیدی برف ها طراحی شده بود
سوز سرما
و
بوی سگ خیس
بوی سوختن کفش های پاره پیرمرد سورتمه سوار
مطبوع و وحشتناک بود
دخترک می توانست جیغ بکشد اما نکشید..
میتوانست مبارزه کند واز چنگ گرگ ها بیرون بیایید
اما..
نکرد
اجازه داد تا قدیسه وجودش به چنگال گرگ ها نجس شود
آن ها لیسش می زدند
دندان هایشان رابه رخ او می کشاندند
واز اتش طمع شان بخارهایی اطراف دهانشان پدید می امد
وبلور یخ های شفاف روی یال های گرگینه ها می درخشیدند
وسایه سردشان راه روزنه های افتاب راطلسم می کرد
در ان روزهای برفکی
قدیسه داستان چه ساده لوحانه گرما را به خاطر نمی اورد
انتقاد کنید خوشحال میشم
ab.bb
26th December 2013, 03:33 PM
نفهمیدم داستان چی بود [taajob2]
elhamjoon
28th December 2013, 02:39 PM
ab.bbمرسی که وقت گذاشتی
متن من 2 پهلوداره که یکی همون توصیف منظره حمله گرگ ها به یه دختر میتونه باشه و یکی استعاره داره به تجاوز به یه دختر
elhamjoon
6th January 2014, 11:22 AM
[soal] پس کو نظر های خوبتون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Capitan Totti
6th January 2014, 11:55 AM
سلام
چندروز کهنه دفن شده بین واژه های خاکی کتاب های قدیمی ...
چند روز سرد
این 2خط رو خیلی دوست دارم
روزهایی که اسمان زمستانی بود و به خاکستری تمایل داشت
دختری از جنس خورشید
در15 درجه فارانهایت
این 3خط فوق العاده مسخره است
در یک متن یا شعر ادبی از واژه های سخت و غیر ایرانی مثل فارنهایت استفاده نشه بهتره
اگه آسمان زمستانی بود چطور خاکستری بود؟!
نقطه داغ وکوچکی بود درچنگال گرگ ها
خون سرخش چه ماهرانه باسفیدی برف ها طراحی شده بود
سوز سرما
و
بوی سگ خیس
قابل تامل هست!
منتها خط دوم رو میتونی واژه های اضافی رو تعویض و یا حذف کنی
fly in the sky
6th January 2014, 12:06 PM
سلام به نظر من برای شما که اول دبیرستانی خیلی خوبه از توصیف هاش لذت بردم.
[tashvigh]
اما این جور نوشتن زود . شما که معلومه روحیه حساسی دارین .
میشه فهمید از نوشتتون .
البته ببخشید این جور قضاوت می کنم.
ثمین20
7th January 2014, 10:22 PM
خیلی خوب بود نوشته تون. یک تبریک برای اینکه می نویسید.
یه تبریک دیگه برا اینکه خوب نوشتید به طور مثال
از کلمات خیلی خوب استفاده کردید
استعاره به کاربردید ، تشبیه .. به طور کلی متن ادبی هست واقعا
چون وقتی شما نثر خوبی دارید در عین حال تونستید تا حدود زیادی با آرایه ها فضای ذهنیتو بمن خواننده انتقال بدی. پس آفرین
اما مشکلات شما: توانیای نوشتن داستان دارید اما به نوشتن این قطعه اکتفا کردید . نظرم اینه که عناصر داستانی رو یاد بگیرید و ابزارهاش رو بدست بیارید تا با فزودن تخیل خوبتون به اون متن منسجم داستانی بنویسید.
2. گاهی واژگان دو تا حس مختلف را به خواننده انتقال داده مثلا این دوتا توصیف
اجازه داد تا قدیسه وجودش به چنگال گرگ ها نجس شود
آن ها لیسش می زدند
دندان هایشان رابه رخ او می کشاندند
به رخ کشیدن گرگها دندانهایشان رو به قدیسه از نظر ذهنی مفهومی داره که با لذتی که قدیسه از این کار می بره و محور اصلیه کارت رو تشکیل میده فرق می کنه باید تو انتخاب توصیفات که بکار میبری بیشتر دقت کنی که حول یه محور حرف بزنی مثلا یا گرگ و لذتش محور حرفت قرار بدی یا قدیسه . ذهنیت یکی از این دوتا. مشکل دوم هم همون انتخاب کلماتی مثل فارنهایت هست که دوستمون بش اشاره کرد. موفق باشی . خوشم اومد واقعا خوب بود.
elhamjoon
8th January 2014, 10:30 PM
ممنونم واقعا ازهمه نظرها تون توی نوشته های بعد استفاده میکنم مرسی درباره 15 درجه فارنهایت یه جورایی میخاستم اوج سرما رو نشون بدم مثلا اگه میگفتم منفی فرضا 30 درجه جالب نبود و نتونستم جایگزین پیداکنم
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.