diamonds55
20th September 2008, 11:09 PM
بر اساس تحقيقات دانشگاه هاروارد، خانم هاي متاهل 20 در صد zكمتر از خانم هاي مجرد دچار انواع بيماريها مثل: بيماري هاي قلبي ، كبدي يا بيماري هاي رواني منجر به خودكشي ميشوند. مردان متاهل هم حتي ازمزاياي بيشتري برخوردارند و نزديك به 2 تا 3 برابر بيشتر از مردان مجرد از بيماري هاي منجر به مرگ جان سالم به در ميبرند.
افراد متاهلي كه ازدواج آنها با تعهد و درجه بالاي ارتباط دو طرفه همراه است، سلامت روان و احساسات بهتري دارند. طبق آخرين تحقيق صورت گرفته شادي در زندگي افراد متاهل بسيار بيشتر و ماندگارتر از مجردهاست و به اين ترتيب رضايت آنها از زندگي بسيار بيشتر است.
با اينكه دلايل و مزاياي ازدواج كاملا مشخص و واضح است. اما دليل اينكه زوج ها زندگي شادتر و سالم تري دارند هنوز هم با ابهام همراه است. بسياري از كارشناسان بر اين عقيده اند كه مزاياي يك ازدواج موفق و سالم با زندگي جمعي ، ثبات مالي و حمايت هاي عاطفي در ارتباط مستقيم است.
همه راهها به كاهش استرس ختم ميشود
عوارض استرس روي فرد كاملا واضح و مشخص است. قلب ، ترشح هورمون ها و سيستم اعصاب مناطقي هستند كه تحت تاثير مستقيم استرس قرار دارند.
زوج ها معمولا به اين دليل كه كنار هم هستند و با مسايل و مشكلات به طور مشترك برخورد ميكنند، كمتر از افراد تنها دچار استرس ميشوند. به طور مثال در يك ازدواج سالم و موفق دو طرف با هم بچه ها را بزرگ ميكنند، درآمدشان را با هم خرج خانه ميكنند و مشكلات را با هم حل ميكنند. از جمله مسايلي كه ميتوانند استرس را كاهش دهند، داشتن درآمد بالاتر، ارتباط موفق و درست و رفتار مناسب است. آماده ساختن افراد براي ايفاي نقشها و مسووليتهاي خانوادگي امر تازهاي نيست. انسان ها درباره رشد و زندگي خانوادگي دانش دروني ندارند وبايد آن را از جايي بياموزند. اين يادگيري ها نه تنها ميتوانند از بروز آسيب هاي درون خانواده پيش گيري كنند، بلكه ممكن است سبب ارتقاي كيفيت زندگي خانوادگي شوند. «ازدواج» يكي از مهم ترين حوادثي است كه در زندگي فرد رخ ميدهد و به قدمت تاريخ و حتي ماقبل آن است. ازدواج در كنار تولد و مرگ، يكي از سه حادثه مهم زندگي است كه در ميان اين سه، تنها وقوع ازدواج است كه در آن امكان انتخاب وجود دارد. انسانها ميتوانند تصميم بگيرند با چه كسي و چه موقع ازدواج كنند و بنابراين، پديده ازدواج در زندگي انسان نقش اصلي ايفا ميكند. اين رويداد معمولا با دوران جواني مصادف بوده و عنصر اساسي آن احساس صميميت و نياز به ايجاد يك رابطه صميميبا جنس مخالف است. اگر شخصي به دلايلي چنين نيازي احساس نكند يا در ايجاد رابطه صميمانه توانايي لازم را نداشته باشد، به سختي ميتواند سازگاري زناشويي و در نهايت، سلامت خانواده را به دست آورد. خانواده با ازدواج دو نفر شروع ميشود و به تدريج، با تولّد فرزندان گسترش مييابد. بنابراين، اساس كاركردهاي خانواده با نحوه سازگاري زوج ها شكل ميگيرد. سازگاري زوج ها نه تنها بر ميزان رضايتمندي و احساس خوش بختي آن ها اثر ميگذارد و پريشاني هاي زناشويي را كاهش ميدهد، بلكه جو مناسبي براي رشد فرزندان به وجود ميآورد.
افراد متاهلي كه ازدواج آنها با تعهد و درجه بالاي ارتباط دو طرفه همراه است، سلامت روان و احساسات بهتري دارند. طبق آخرين تحقيق صورت گرفته شادي در زندگي افراد متاهل بسيار بيشتر و ماندگارتر از مجردهاست و به اين ترتيب رضايت آنها از زندگي بسيار بيشتر است.
با اينكه دلايل و مزاياي ازدواج كاملا مشخص و واضح است. اما دليل اينكه زوج ها زندگي شادتر و سالم تري دارند هنوز هم با ابهام همراه است. بسياري از كارشناسان بر اين عقيده اند كه مزاياي يك ازدواج موفق و سالم با زندگي جمعي ، ثبات مالي و حمايت هاي عاطفي در ارتباط مستقيم است.
همه راهها به كاهش استرس ختم ميشود
عوارض استرس روي فرد كاملا واضح و مشخص است. قلب ، ترشح هورمون ها و سيستم اعصاب مناطقي هستند كه تحت تاثير مستقيم استرس قرار دارند.
زوج ها معمولا به اين دليل كه كنار هم هستند و با مسايل و مشكلات به طور مشترك برخورد ميكنند، كمتر از افراد تنها دچار استرس ميشوند. به طور مثال در يك ازدواج سالم و موفق دو طرف با هم بچه ها را بزرگ ميكنند، درآمدشان را با هم خرج خانه ميكنند و مشكلات را با هم حل ميكنند. از جمله مسايلي كه ميتوانند استرس را كاهش دهند، داشتن درآمد بالاتر، ارتباط موفق و درست و رفتار مناسب است. آماده ساختن افراد براي ايفاي نقشها و مسووليتهاي خانوادگي امر تازهاي نيست. انسان ها درباره رشد و زندگي خانوادگي دانش دروني ندارند وبايد آن را از جايي بياموزند. اين يادگيري ها نه تنها ميتوانند از بروز آسيب هاي درون خانواده پيش گيري كنند، بلكه ممكن است سبب ارتقاي كيفيت زندگي خانوادگي شوند. «ازدواج» يكي از مهم ترين حوادثي است كه در زندگي فرد رخ ميدهد و به قدمت تاريخ و حتي ماقبل آن است. ازدواج در كنار تولد و مرگ، يكي از سه حادثه مهم زندگي است كه در ميان اين سه، تنها وقوع ازدواج است كه در آن امكان انتخاب وجود دارد. انسانها ميتوانند تصميم بگيرند با چه كسي و چه موقع ازدواج كنند و بنابراين، پديده ازدواج در زندگي انسان نقش اصلي ايفا ميكند. اين رويداد معمولا با دوران جواني مصادف بوده و عنصر اساسي آن احساس صميميت و نياز به ايجاد يك رابطه صميميبا جنس مخالف است. اگر شخصي به دلايلي چنين نيازي احساس نكند يا در ايجاد رابطه صميمانه توانايي لازم را نداشته باشد، به سختي ميتواند سازگاري زناشويي و در نهايت، سلامت خانواده را به دست آورد. خانواده با ازدواج دو نفر شروع ميشود و به تدريج، با تولّد فرزندان گسترش مييابد. بنابراين، اساس كاركردهاي خانواده با نحوه سازگاري زوج ها شكل ميگيرد. سازگاري زوج ها نه تنها بر ميزان رضايتمندي و احساس خوش بختي آن ها اثر ميگذارد و پريشاني هاي زناشويي را كاهش ميدهد، بلكه جو مناسبي براي رشد فرزندان به وجود ميآورد.