PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مجازات اعدام در مکاتب مختلف حقوق کیفری



نارون1
24th November 2013, 11:23 AM
هر قدر فاصله زمانی با رنسانس بیشتر می شود، دیدگاه‌ها درباره مجازات اعدام منفی‌تر شده و مکاتب به جای مجازات اعدام، تبعید و زندان و مجازات‌های بازدارنده و اصلاح کننده را پیشنهاد می‌کنند. تا آن جا که برای الغای مجازات اعدام اقدامات همه جانبه‌ای درعرصه بین المللی صورت می‌گیرد، به گونه ای که در طول چند دهه، بسیاری از حکومت‌های جهان تحت تاثیر این افکار به الغای مجازات اعدام در کشور خود پرداخته اند. در حال حاضر نیز برای لغو این مجازات تلاش‌های گسترده‌ای از طرف سازمان‌های بین‌المللی در سراسر جهان صورت می گیرد‌.



http://img1.tebyan.net/big/1392/08/1114317192504201170240129881861931698760.jpg
برای شرح چگونگی برخورد افراد با مسئله اعدام باید این امر را از دوره رنسانس واکاوی كنیم، در گذشته، حدودا معاصر با دورانی که منجر به تغییر و تحولات عصر رنسانس شد، سیاست مداران و قانونگذاران که از مبارزه با خوی بشری به ستوه آمده بودند همچون پیشینیان سهولت کار را در آن دیدند که با وضع قوانین بی‌رحمانه تبهکاران را کیفر داده و مردم را با تماشای شکنجه و اعدام آن‌ها عبرت دهند. اعدام برای جرائمی نظیر دزدی، جعل اسناد، قاچاق، سوگند دروغ، درنده خویی، دست بردن در اوزان و مقادیر، خسارت زدن به مال غیر و مواردی دیگر اعمال می‌شد.


اعدام نیز به طرق مختلفی انجام می‌شد؛ قطع سر از جمله آسان‌ترین و کم درد ترین روش‌ها بود که مختص نجیب زادگان بود. اعدام با چوبه دار وتوده آتش و جوشانیدن در آب از دیگر روش‌ها بود. چنانچه ویل دورانت در تاریخ تمدن می گوید: «روی هم رفته قوانین جزایی قرن 16 از قوانین قرون وسطی سخت گیرتر و انعکاسی بود از آشفتگی اخلاقی زمان» و جالب این که مردم از کیفرهای وحشیانه مشمئز نمی شدند و چه بسا از شرکت در تماشای اعدام لذت می‌بردند و گاهی نیز دست کمک به سوی جلادان دراز می‌کردند.


اما پس از رنسانس نیز از شدت مجازات‌ها کاسته نشد و حتی در مواردی در بعضی از کشورها وحشیانه تر از سابق ادامه یافت. در واقع کیفرهای وحشیانه در ملأعام مردم را درنده خو ساخته بود. در بسیاری از شهرها و محله‌ها چوبه‌های دار بر پا بود؛ قبل از اعدام در بسیاری موارد شکم محکومان دریده می شد و در حالی که هنوز جان به تن داشتند امعا و احشای آنان را در مقابل دیدگانشان می‌سوزاندند و این در حالی بود که هزاران نفر از زن و مرد و کوچک و بزرگ در حال تماشا بودند.







در زمان بکاریا در میلان روزانه حدود 6 نفر اعدام می‌شدند. همین مسائل بکاریا را برانگیخت تا با احساس مسئولیت به تحقیق در مورد مسائل جزایی زمان خود پرداخته و سرانجام رساله مشهور خود به نام «جرائم و مجازات ها» را به نگارش در آورد. وی با حمله به مجازات‌های معمول آن زمان، بر لزوم تناسب بین مجازات و زیانی که جرم به جامعه وارد کرده تاکید داشت. بکاریا معتقد بود «سبعیت در مجازات باعث به‌وجود آمدن سبعیت در خصوصیات اخلاقی، حتی در مردم جنایتکار می شود و سرانجام... مجازات اعدام باید منسوخ شود».


http://img1.tebyan.net/big/1391/04/586225911071454515141156253582251157933.jpg
به طور کلی اندیشمندان مکتب کلاسیک همچون ژان ژاک روسو، بکاریا و جرمی بنتام، تنها در موارد خاصی مجازات اعدام را تایید می‌کردند و در نهایت به دنبال تعدیل مجازات‌ها و جایگزین کردن زندان بوده و به مجازات های خشن تاخته‌اند. اما مکتب عدالت مطلق (دانشمندانی چون کانت، ژوزف دمستر و...) به صورتی مطلق با این مجازات برخورد کرده و آن را در صورت لزوم اجتناب ناپذیر دانسته‌اند.

پس از عدم موفقیت طرح ها و پیشنهادهای ارائه شده از سوی مکتب کلاسیک و پذیرفته نشدن نظریه مکتب عدالت مطلق، مکتب اثباتی ایتالیا (لمبروزو، انریکو فری و گاروفالو) مطرح شد و به جای مجازات، اقدامات تامینی را برای درمان مجرمان که بیماران اجتماعی بودند و بدون اراده به این سو کشیده می‌شدند مطرح کرد،



اگر چه در مواردی خاص نیز بنیانگذاران این مکتب مجازات اعدام را پذیرفته اند. سرانجام با ظهور مکتب دفاع اجتماعی (و سرآمد آن مارک آنسل) مجازات اعدام مورد هجوم شدید این مکتب قرار گرفت و به طور مطلق چنین مجازاتی وحشیانه وغیر‌منطقی محسوب شد.




منبع:

تبیان

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد