zoh_reh
17th November 2013, 09:01 PM
«اللّه» جامع ترین نام خداوند!
هر كدام از نامهاى خدا در قرآن كریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى كه به تمام صفات و كمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى كلمهى «اللّه» ذكر مىشود، مانند: «فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)
http://img1.tebyan.net/big/1392/01/3189226205875716217518316966996235189191.jpg
عظمت و قداست نام الهى
نام الهى از چنان عظمت و قداستى برخوردار است كه اگر به هنگام ذبح حیوان ذكر شود، آن حیوان حلال، وگرنه گوشت آن حیوان حرام مىگردد. از این رو، قرآن كریم به صورت سلب و ایجاب آن را مطرح مىكند. گاهى مىفرماید: از آن حیوانى كه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید؛ «وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ» (انعام/ 121) گاهى مىفرماید: از آن حیوانى كه نام خدا بر آن برده شده، بخورید؛ «فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ إِن كُنتُمْ بِآیَاتِهِ مُۆْمِنِینَ». (انعام/ 118؛ محاضرات)
«اللّه» جامع ترین نام خداوند
هر كدام از نامهاى خدا در قرآن كریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى كه به تمام صفات و كمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى كلمهى «اللّه» ذكر مىشود، مانند:
«فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)
معناى اللّه
«اللّه» اسم است براى ذات واجب الوجود كه مستجمع جمیع صفات كمال است. این نام بزرگ خداوند كه اختصاص به ذات خود او دارد، در سراسر قرآن كریم دو هزار و هشتصد و دوازده بار ذكر شده است.
بعضى معتقدند كه كلمهى «اللّه» اسم وضع شدهاى است و مشتق نیست، چنان كه خلیل گفته است و برخى دیگر گویند كه مشتق است و در اشتقاق آن اختلاف كردهاند، بعضى آن را مشتق از «اله، یأله» مىدانند كه مصدر به معناى اسم مفعول است.
«اله» یعنى «معبود» و برخى آن را مشتق از «وله» به معناى تحیر و سرگردانى دانستهاند؛ یعنى عقول و اندیشههاى انسانها در بارهى او متحیر و سرگردان است. (دایرة الفراید/ ج 2/ ص 1)
ویژگى نام مقدّس اللّه
هر اسمى، جز كلمهى «اللّه» هرگاه حرفى از آن كم شود، معنایش به هم مىخورد. زیرا اگر«الف» حذف گردد، «للّه» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَلَلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرضِ» (جاثیه/ 27)
و اگر «لام» اول حذف گردد، «له» مىشود. قرآن مىفرماید: «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ». (طه/ 6)
اگر «لام» دوم حذف گردد، «هو» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ». (قصص/ 70؛ روح البیان/ ج 1/ ص 398)
آغاز هر كار به نام خداوند
1- «بسم اللّه الرحمن الرحیم» سرآغاز كتاب الهى است، «بسم اللّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز همهى كتب آسمانى بوده است.
2- حركت و توقف كشتى نوح به نام خدا بود؛ «بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا». (هود/ 41)
3- حضرت سلیمان وقتى ملكهى سبا را به ایمان به خداوند فرا خواند، دعوتنامهى خود را با جملهى «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» براى او فرستاد.
4- «بسم اللّه» رمز آن است كه در شروع كار نیاز به دلگرمى و امید و رحمت است و مبدأ و منشأ همه ى قدرتها و امیدها و رحمتها خداست. از این رو، بعد از كلمه ى «اللّه» رحمن و رحیم به كار رفته است. پیامبر نیز رسالت خویش را با نام خدا شروع كرد؛ «اقرأ باسم ربّك». (نور/ ج 1/ ص 12)
5- پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود، بىفرجام است؛ «كلّ أمر ذى بال لم یذكر فیه بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فهو أبتر». (بحار/ ج 19/ ص 60) 6- ابن عباس مىگوید كه از على علیه السلام پرسیدم: چرا سورهى برائت «بسم اللّه» ندارد؟
فرمود: «بسم اللّه» امان و مایهى امنیت است و در سورهى برائت امان وجود ندارد و فرمان جنگ داده شده است؛ «لأنّها أمان و برائة، نزلت بالسّیف لیس فیها أمان». (مستدرك الوسائل/ ج 2/ ص 33)
7- امام صادق علیه السلام مىفرماید: هرگز «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» را ترك نكن، گرچه بخواهى بعد از آن شعرى بخوانى؛ «لا تدع بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و ان كان بعده شعر». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 6)
8- امام حسن عسگرى علیه السلام مىفرماید: گفتن بسم اللّه یارى خواستن از خداوند در جمیع شئون زندگى است؛ «بسم اللّه اى أستعین على أمورى كلّها باللّه». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 12)
9- امام باقر علیه السلام مىفرماید: بسم اللّه نزدیكترین اسم به اسم اعظم خداوند است؛ «بسم اللّه الرحمن الرحیم أقرب الى اسم اللّه الأعظم من ناظر العین الى بیاضها». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 21)
منابع: کتاب هزار و یک نکته از قرآن کریم ج 1 ـ اکبر دهقان
تفسیر نور الثقلین/ ج 1
مستدرك الوسائل/ ج 2
تفسیر نور/ ج1
تبیان
هر كدام از نامهاى خدا در قرآن كریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى كه به تمام صفات و كمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى كلمهى «اللّه» ذكر مىشود، مانند: «فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)
http://img1.tebyan.net/big/1392/01/3189226205875716217518316966996235189191.jpg
عظمت و قداست نام الهى
نام الهى از چنان عظمت و قداستى برخوردار است كه اگر به هنگام ذبح حیوان ذكر شود، آن حیوان حلال، وگرنه گوشت آن حیوان حرام مىگردد. از این رو، قرآن كریم به صورت سلب و ایجاب آن را مطرح مىكند. گاهى مىفرماید: از آن حیوانى كه نام خدا بر آن برده نشده، نخورید؛ «وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ یُذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ» (انعام/ 121) گاهى مىفرماید: از آن حیوانى كه نام خدا بر آن برده شده، بخورید؛ «فَكُلُواْ مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّهِ عَلَیْهِ إِن كُنتُمْ بِآیَاتِهِ مُۆْمِنِینَ». (انعام/ 118؛ محاضرات)
«اللّه» جامع ترین نام خداوند
هر كدام از نامهاى خدا در قرآن كریم، ناظر به برخى از صفات اوست. تنها نامى كه به تمام صفات و كمالات الهى اشاره دارد و به تعبیر دیگر، جامع تمام صفات جمال و جلال است «الله» است. به همین دلیل، سایر اسماى خداوند غالباً صفت براى كلمهى «اللّه» ذكر مىشود، مانند:
«فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (بقره/ 226) و «فَإِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». (بقره/ 227؛ نمونه/ ج 1/ ص 20)
معناى اللّه
«اللّه» اسم است براى ذات واجب الوجود كه مستجمع جمیع صفات كمال است. این نام بزرگ خداوند كه اختصاص به ذات خود او دارد، در سراسر قرآن كریم دو هزار و هشتصد و دوازده بار ذكر شده است.
بعضى معتقدند كه كلمهى «اللّه» اسم وضع شدهاى است و مشتق نیست، چنان كه خلیل گفته است و برخى دیگر گویند كه مشتق است و در اشتقاق آن اختلاف كردهاند، بعضى آن را مشتق از «اله، یأله» مىدانند كه مصدر به معناى اسم مفعول است.
«اله» یعنى «معبود» و برخى آن را مشتق از «وله» به معناى تحیر و سرگردانى دانستهاند؛ یعنى عقول و اندیشههاى انسانها در بارهى او متحیر و سرگردان است. (دایرة الفراید/ ج 2/ ص 1)
ویژگى نام مقدّس اللّه
هر اسمى، جز كلمهى «اللّه» هرگاه حرفى از آن كم شود، معنایش به هم مىخورد. زیرا اگر«الف» حذف گردد، «للّه» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَلَلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرضِ» (جاثیه/ 27)
و اگر «لام» اول حذف گردد، «له» مىشود. قرآن مىفرماید: «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ». (طه/ 6)
اگر «لام» دوم حذف گردد، «هو» مىشود. قرآن مىفرماید: «وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ». (قصص/ 70؛ روح البیان/ ج 1/ ص 398)
آغاز هر كار به نام خداوند
1- «بسم اللّه الرحمن الرحیم» سرآغاز كتاب الهى است، «بسم اللّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز همهى كتب آسمانى بوده است.
2- حركت و توقف كشتى نوح به نام خدا بود؛ «بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا». (هود/ 41)
3- حضرت سلیمان وقتى ملكهى سبا را به ایمان به خداوند فرا خواند، دعوتنامهى خود را با جملهى «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» براى او فرستاد.
4- «بسم اللّه» رمز آن است كه در شروع كار نیاز به دلگرمى و امید و رحمت است و مبدأ و منشأ همه ى قدرتها و امیدها و رحمتها خداست. از این رو، بعد از كلمه ى «اللّه» رحمن و رحیم به كار رفته است. پیامبر نیز رسالت خویش را با نام خدا شروع كرد؛ «اقرأ باسم ربّك». (نور/ ج 1/ ص 12)
5- پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود، بىفرجام است؛ «كلّ أمر ذى بال لم یذكر فیه بسم اللّه الرّحمن الرّحیم فهو أبتر». (بحار/ ج 19/ ص 60) 6- ابن عباس مىگوید كه از على علیه السلام پرسیدم: چرا سورهى برائت «بسم اللّه» ندارد؟
فرمود: «بسم اللّه» امان و مایهى امنیت است و در سورهى برائت امان وجود ندارد و فرمان جنگ داده شده است؛ «لأنّها أمان و برائة، نزلت بالسّیف لیس فیها أمان». (مستدرك الوسائل/ ج 2/ ص 33)
7- امام صادق علیه السلام مىفرماید: هرگز «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» را ترك نكن، گرچه بخواهى بعد از آن شعرى بخوانى؛ «لا تدع بسم اللّه الرّحمن الرّحیم و ان كان بعده شعر». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 6)
8- امام حسن عسگرى علیه السلام مىفرماید: گفتن بسم اللّه یارى خواستن از خداوند در جمیع شئون زندگى است؛ «بسم اللّه اى أستعین على أمورى كلّها باللّه». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 12)
9- امام باقر علیه السلام مىفرماید: بسم اللّه نزدیكترین اسم به اسم اعظم خداوند است؛ «بسم اللّه الرحمن الرحیم أقرب الى اسم اللّه الأعظم من ناظر العین الى بیاضها». (نور الثقلین/ ج 1/ ص 21)
منابع: کتاب هزار و یک نکته از قرآن کریم ج 1 ـ اکبر دهقان
تفسیر نور الثقلین/ ج 1
مستدرك الوسائل/ ج 2
تفسیر نور/ ج1
تبیان