PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چتر نجات شما را چه کسی می‌بندد؟



Admin
24th June 2009, 04:21 PM
چتر نجات شما را چه کسی می‌بندد؟

http://www.mobin-group.com/image/reg/images/171420081005131142dive04.jpg
چارلز پلوم یکی از خلبانان نیروی دریایی آمریکا در جنگ ویتنام بود. پس از ۷۵ ماموریت جنگی هواپیمای او مورد اصابت یک موشک زمین به هوا قرار گرفت...
پلوم بیرون پرید و به اسارت درآمد. او شش سال در یکی از زندان‌های ویتنام حبس شد.
او از این مهلکه جان سالم به در برد و اکنون آنچه را که از آن تجربه کسب کرده است، تدریس می‌کند. بد نیست این مطلب را با دقت بخوانید تا نادیده‌های دیگری از زندگی‌تان را بتوانید با چشمان غیرمسلح ببینید.
روزی پلوم و همسرش در رستورانی نشسته بودند. مردی به آنها نزدیک شد و گفت: «تو پلوم هستی! در نبرد هوایی کیتی‌هاوک جنگنده‌های ویتنامی‌ را تعقیب کردی و سپس تو را زدند و سقوط کردی!» پلوم پرسید: «تو از کجا این مطالب را می‌دانی؟» مرد پاسخ داد: «من چتر نجات تو را بستم.» پلوم تعجب کرده بود و نفس در سینه‌اش حبس شده بود. مرد که با غرور مشتش را در هوا تکان می‌داد گفت: «مطمئن بودم کار می‌کند.» پلوم حرف او را تایید کرد و گفت: «مطمئنا کار کرده است چون اگر کار نمی‌کرد من الان اینجا نبودم.» آن شب پلوم از فکر آن مرد نخوابید. او می‌گوید: «خیلی مایلم بدانم او در لباس فرم نیروی دریایی چه شکلی بوده است. یک کلاه سفید، یک دستمال در پشت و بندهای آویزان منگوله‌دار. نمی‌دانم چند بار او را دیده‌ام و حتی به او یک سلام، صبح به خیر یا چیزی مثل آن گفته‌ام؟! فقط به خاطر اینکه من خلبان جنگنده بودم و او ملوان.»


● رقم زدن سرنوشت
پلوم به ساعاتی فکر کرد که آن ملوان پشت یک میز چوبی طویل در سالن‌های زیر کشتی، با دقت چترها را ترمیم کرده، آنها را تا می‌زده و با نگرانی سرنوشت کسی را که نمی‌شناخته رقم می‌زده است. اکنون پلوم از مخاطبان خود می‌پرسد، چه کسی چتر نجات شما را می‌بندد؟ همه انسان‌ها کسی را دارند که نیاز روزمره‌شان را برای ادامه راه فراهم می‌کند. پلوم همچنین اشاره می‌کند که وقتی هواپیمایش در خاک دشمن سقوط کرد، به چترهای مختلف زیادی نیاز داشت: چتر فیزیکی، چتر هوشی، چتر احساسی و چتر معنوی.


● پنج ‌کلمه ارزشمند
او پیش از رسیدن به محلی امن، از همه این چترها درخواست کمک کرد. گاهی در کشاکش زندگی، فراموش می‌کنیم که چه چیزی واقعا مهم است. شاید گاهی در گفتن سلام، لطفا، متشکرم، تبریک گفتن به کسی که اتفاق مهمی‌ برایش رخ داده است، تعریف کردن از کسی یا حتی انجام یک کار خوب بی‌دلیل کوتاهی می‌کنیم. «من به تو افتخار می‌کنم. پنج کلمه ارزشمندی است که همیشه می‌‌توانید برای ایجاد احساس خوشایند و احساس اهمیت در دیگران به کار ببرید. در رفتار با دیگران تصور کنید آنان چنان هستند که باید باشند و کمک کنید تا آن‌طور بشوند که توانایی‌اش را دارند.


● قدردانی و تبلیغ شادمانی
قدر تمام ارزش‌های هرکسی را - هرچه که هست و هرچه می‌کند - بدانید. کار هرکسی هرچه باشد، ضروری و مهم است. دلگرمی‌ و شادابی را تبلیغ کنید. در طی روز به همه افراد تمرکز و توجه کنید. سعی کنید با افراد بیشتر ملاقات و برخورد داشته باشید. شاید مهم‌ترین موقعیت زندگی کسی به کلام شما بستگی داشته باشد.


● وقایع کوچک، شادی‌های بزرگ
از جریان وقایع ساده شاد شوید. روزهای ناخوشایند، وظایف خسته‌کننده و ملاقات‌های ملال‌آور را در آغوش بگیرید. در چنین مواقعی کلام شما گویای کیفیت زندگی‌ است. بگذارید خداوند در این حال شما را واسطه قرار دهد. قدردانی کردن، موهبت بزرگی است چون باعث می‌شود خوبی‌های بی‌نظیر دیگران به ما نیز تعلق داشته باشد. در این هفته، این ماه، این سال، آنهایی که چتر نجات شما را می‌بندند، بشناسید.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد