Admin
24th June 2009, 04:20 PM
چه میكنند این زنها
فاضل تركمن
http://www.mobin-group.com/image/reg/images/906220090621111754t250-2.jpg
»مثلا مقدمه:
مادرم همیشه میگوید: «اصولا زن موجود خوبیست مگر آنكه عكسش ثابت شود!» پدرم اما میگوید: «تاریخ نشان داده كه نیمی از جنایات و كشت و كشتارهای بزرگ جهان زیر سر زنهای پلید یا دست كم به خاطر رسیدن رجال عاشق به وجود نحس آنهاست!» ولی من نه حرف مادرم را تصدیق میكنم و نه حتی حرف پدرم را... هر دوی آنها یك جوری با تصعب جنسیتی به قضیه نگاه میكنند، هرچند كه اگر راست و حسینی كلاهمان را قاضی كنیم، درمییابیم كه پدرم پربدك هم نگفته است! همین «اسكندر» گور به گور شده... فكر میكنید برای چی انقدر جنجال و آشوب درست كرد؟! خب معلوم است دیگر... برای «تائیس» ایكبیری گیسبریده! بگذریم... به قول «سهراب سپهری»: كار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. بنابراین زودتر میرویم سر اصل مطلب یعنی میرویم به 100 سال بعد: سال 1488 و آنوقت با یك آدم عادل مثل «فردوسیپور» مینشینیم و نظاره میكنیم كه: چه میكنند این زنها!
»زن سیاسی:
شك نداشته باشید كه تا 100 سال بعد رئیسجمهور ایران یك زن خواهد بود! حتی اگر رقبای مذكر آنها وعدۀ ماهی Xهزار تومان را بدهند یا بخواهند سربازی را به شغل تبدیل كنند یا با شعار دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی جلو بیایند و بالاخره حتی اگر دست به افشاگری بزنند!
چند وقت پیش هم نبیرۀ «نوسترداموس» كه اتفاقا خودش هم یك زن است، در اینباره با شبكۀ BBC Persian گفت و گو كرده و فرموده است: «رئیسجمهور ایران در سال 1488 بدون تردید زنی است با مانتو، روسری و كیف و كفش شكلاتی!»
»زن فرهنگی_ادبی_هنری:
@ تمامی اساتید دانشگاهها، معلمان و دبیران مدارس كلهم در یك طرح غنیسازی(!) تبدیل به زنان تخصیلكرده و حق ضایع شده_این تركیب كاملا جدید و ساختگی است!_ میشوند و یك مصوبه هم منتشر میكنند كه: «مردها به هیچوجه حق تدریس در هیچ مكان عملی را نخواهند داشت؛ حتی شما شوهر عزیز!»
@ پرفروش ترین كتاب سال 1488 رمانی است به قلم زنی مثلا به نام «بلقیس پیرزاد»! محتوای این كتاب هم احتمالا دربارۀ این است كه: «من بعد مردها باید تمام كارهای خانه را انجام بدهند و زنها حتی نباید زحمت خاموش كردن یك چراغ_با توجه به سال الگوی مصرف: ترجیحا كممصرف!_ را به خودشان بدهند! چه معنی داره آخه؟! دِ هَه...!»
@ نسل كارگردانهای مرد به طور كل منقرض میشود! چون زنها در یك اقدام ضربتی روی سینمای ایران چنبره میزنند و برای لحظهای حتی از جای خود تكان نمیخورند. به نظر میرسد كه حتی «اصغر فرهادی» _كه تا آنموقع برای خودش بیشتر از اینی كه هست، كسی شده_ با تهدید جدی یكی از كارگردانهای مدعی فمنیستی _كه ظاهرا معروفترین فیلمش هم «شوهر بس!» است_ برای حفظ جان خودش از این عرصۀ زنانه كنار میكشد!
»زن اجتماعی:
مهریۀ زنان به احترام «رابعه بنت كعب»_از شاعران مونث قرن چهارم_ به اندازۀ سن شاعرۀ مذكوره تا سال 1488 محسوب میگردد! عروسی زنان تنها در برج میلاد، ایفل و امثالهم برگزار میشود و بالاخره اینكه تمامی مردها خانهدار و منزوی و تمامی زنها به شدت اجتماعی و به شدت كارمند میشوند. با این وجود اصلا بعید نیست كه تا 100 سال بعد، با توجه به پیشرفت علم پزشكی، دنیا وارونه بشود و من بعد حتی مردها به جای زنها وضع حمل كنند!
»زن فضایی:
«انوشه انصاری» با نگارش مقالهای با عنوان همه جای جهان سرای زن است! موفق به دریافت جایزۀ نوبل میشود و سپس با پولی كه از این جایزه به دست آورده و همچنین اموال منقول و غیرمنقول(!) خودش و همسرش همۀ سیارههای فضایی را خریداری میكند و حتی نام برخی از سیارهها را كه زمخت و مذكر به نظر میرسند مثل «مریخ» یا «پلوتون» به «آرمیتا» و «ایلگار» تغییر میدهد!
»مثلا موخره:
لازم به ذكر است كه نویسندۀ این مطلب میتوانست زن هزار و چهارصد و هشتاد و هشتی را در خیلی دیگر از زمینههای دیگر هم تصور كند اما واقعیت این است كه تا همین الانش هم هیچ تضمینی برای حفظ جان وی داده نشده و بدیهی است كه بیش از این دلش نمیخواهد با زبان سرخش، سر سبزش_تلمیح به هرگونه موجی در این ضربالمثل، به شدت تكذیب میشود!_ را بر باد بدهد.
فاضل تركمن
http://www.mobin-group.com/image/reg/images/906220090621111754t250-2.jpg
»مثلا مقدمه:
مادرم همیشه میگوید: «اصولا زن موجود خوبیست مگر آنكه عكسش ثابت شود!» پدرم اما میگوید: «تاریخ نشان داده كه نیمی از جنایات و كشت و كشتارهای بزرگ جهان زیر سر زنهای پلید یا دست كم به خاطر رسیدن رجال عاشق به وجود نحس آنهاست!» ولی من نه حرف مادرم را تصدیق میكنم و نه حتی حرف پدرم را... هر دوی آنها یك جوری با تصعب جنسیتی به قضیه نگاه میكنند، هرچند كه اگر راست و حسینی كلاهمان را قاضی كنیم، درمییابیم كه پدرم پربدك هم نگفته است! همین «اسكندر» گور به گور شده... فكر میكنید برای چی انقدر جنجال و آشوب درست كرد؟! خب معلوم است دیگر... برای «تائیس» ایكبیری گیسبریده! بگذریم... به قول «سهراب سپهری»: كار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. بنابراین زودتر میرویم سر اصل مطلب یعنی میرویم به 100 سال بعد: سال 1488 و آنوقت با یك آدم عادل مثل «فردوسیپور» مینشینیم و نظاره میكنیم كه: چه میكنند این زنها!
»زن سیاسی:
شك نداشته باشید كه تا 100 سال بعد رئیسجمهور ایران یك زن خواهد بود! حتی اگر رقبای مذكر آنها وعدۀ ماهی Xهزار تومان را بدهند یا بخواهند سربازی را به شغل تبدیل كنند یا با شعار دولت فرهنگی و فرهنگ غیردولتی جلو بیایند و بالاخره حتی اگر دست به افشاگری بزنند!
چند وقت پیش هم نبیرۀ «نوسترداموس» كه اتفاقا خودش هم یك زن است، در اینباره با شبكۀ BBC Persian گفت و گو كرده و فرموده است: «رئیسجمهور ایران در سال 1488 بدون تردید زنی است با مانتو، روسری و كیف و كفش شكلاتی!»
»زن فرهنگی_ادبی_هنری:
@ تمامی اساتید دانشگاهها، معلمان و دبیران مدارس كلهم در یك طرح غنیسازی(!) تبدیل به زنان تخصیلكرده و حق ضایع شده_این تركیب كاملا جدید و ساختگی است!_ میشوند و یك مصوبه هم منتشر میكنند كه: «مردها به هیچوجه حق تدریس در هیچ مكان عملی را نخواهند داشت؛ حتی شما شوهر عزیز!»
@ پرفروش ترین كتاب سال 1488 رمانی است به قلم زنی مثلا به نام «بلقیس پیرزاد»! محتوای این كتاب هم احتمالا دربارۀ این است كه: «من بعد مردها باید تمام كارهای خانه را انجام بدهند و زنها حتی نباید زحمت خاموش كردن یك چراغ_با توجه به سال الگوی مصرف: ترجیحا كممصرف!_ را به خودشان بدهند! چه معنی داره آخه؟! دِ هَه...!»
@ نسل كارگردانهای مرد به طور كل منقرض میشود! چون زنها در یك اقدام ضربتی روی سینمای ایران چنبره میزنند و برای لحظهای حتی از جای خود تكان نمیخورند. به نظر میرسد كه حتی «اصغر فرهادی» _كه تا آنموقع برای خودش بیشتر از اینی كه هست، كسی شده_ با تهدید جدی یكی از كارگردانهای مدعی فمنیستی _كه ظاهرا معروفترین فیلمش هم «شوهر بس!» است_ برای حفظ جان خودش از این عرصۀ زنانه كنار میكشد!
»زن اجتماعی:
مهریۀ زنان به احترام «رابعه بنت كعب»_از شاعران مونث قرن چهارم_ به اندازۀ سن شاعرۀ مذكوره تا سال 1488 محسوب میگردد! عروسی زنان تنها در برج میلاد، ایفل و امثالهم برگزار میشود و بالاخره اینكه تمامی مردها خانهدار و منزوی و تمامی زنها به شدت اجتماعی و به شدت كارمند میشوند. با این وجود اصلا بعید نیست كه تا 100 سال بعد، با توجه به پیشرفت علم پزشكی، دنیا وارونه بشود و من بعد حتی مردها به جای زنها وضع حمل كنند!
»زن فضایی:
«انوشه انصاری» با نگارش مقالهای با عنوان همه جای جهان سرای زن است! موفق به دریافت جایزۀ نوبل میشود و سپس با پولی كه از این جایزه به دست آورده و همچنین اموال منقول و غیرمنقول(!) خودش و همسرش همۀ سیارههای فضایی را خریداری میكند و حتی نام برخی از سیارهها را كه زمخت و مذكر به نظر میرسند مثل «مریخ» یا «پلوتون» به «آرمیتا» و «ایلگار» تغییر میدهد!
»مثلا موخره:
لازم به ذكر است كه نویسندۀ این مطلب میتوانست زن هزار و چهارصد و هشتاد و هشتی را در خیلی دیگر از زمینههای دیگر هم تصور كند اما واقعیت این است كه تا همین الانش هم هیچ تضمینی برای حفظ جان وی داده نشده و بدیهی است كه بیش از این دلش نمیخواهد با زبان سرخش، سر سبزش_تلمیح به هرگونه موجی در این ضربالمثل، به شدت تكذیب میشود!_ را بر باد بدهد.