ab.bb
14th November 2013, 04:04 PM
جفايي بزرگ در حق پلنگان ايران زمين!
شهرام واليزاده- طي دو روز گذشته خبر عجيب و حيرت انگيزي با سرعت برق و باد تمام فضاي مجازي و حقيقي ايران را درنورديد مضمون خبر اينگونه بود " چوپاني مسلح در لرستان ايران به پلنگي که 44 بز او را دريده بود شليک نکرد " اما واکنش برخي از هم ميهنان به اين خبر عجيب، حيرت آورتر از خبر بود.
چنانچه به شبکه هاي اجتماعي و خبرگذاري ها نظري بيافکنيد شاهد خواهيد بود که برخي از هم ميهنان با کامنتها و ابراز نظرهاي سراسر احساسي ذيل اين خبر آنچنان شور هيجاني برپا کرده بودند که محدود نظرات منطقي در ميان خيل عظيم آن همه نظر احساسي يا منفي باران مي شدند يا از ديدها پنهان مي ماندند کسي هم که از نادرستي اين خبر سخن مي گفت بلافاصله مورد حمله ي طرفداران چوپان قهرمان قرار مي گرفت (توجه داشته باشيد منظور از نادرستي خبر رد اين واقعه نيست بلکه منظور نادرست بودن محتواي خبر است) باري اينکه مردم ما اينگونه به حفظ حيات وحش علاقه مند و حساس هستند که چنين خبري اينچنين به وجدشان مي آورد اميدوار کننده و موجب خرسندي است اما بايد توجه داشت که نظرات احساسي و غير علمي مي توانند اصل موضوع را تحت الشعاع قرار دهند به نظر من در اينجا اصل موضوع اين است که آيا اين کشتار وسيع اساساً مي تواند کار يک پلنگ باشد؟؟؟ آيا يک پلنگ مي تواند در شکار کردن اين ميزان حريص و مخرب باشد؟؟ آيا انتشار وسيع اين خبر نادرست نمي تواند موجب بدبيني دامداران و افراد محلي نسبت به اين موجود زيبا و کم ياب شود ؟؟ چند نکته در مورد اين اتفاق را بايد مورد توجه قرار داد:
1) پلنگ حيواني است شب شکار و تک شکار!! البته سابقه دارد که پلنگ در روز هم به شکار بپردازد ولي پلنگ بر خلاف گرگ در شکار کردن و دريدن آزمند نيست و فقط و فقط به کشتن يک شکار اکتفا مي کند از اين روي کشتن 44 بز در يک جلسه شکار نمي تواند کار يک پلنگ باشد
2) شايد برخي اين احتمال را بدهند که اين پلنگ از جمله موارد استثنايي طبيعت است و به دليل تغييرات يا جهش هاي ژنتيکي و يا يک بيماري عجيب خوي اين پلنگ عوض شده باشد و خوي گرگها را به خود گرفته باشد مي توان اين احتمال را هم رد کرد چرا که چنين اتفاقي (تغيير عجيب و غريب رفتار پلنگ به اين ميزان) تا به حال ديده نشده به فرض که چنين اتفاقي هم سابقه داشته باشد در اين مورد خاص مي توان گفت که به دو دليل باز هم اين کشتار وسيع نمي توانسته کار يک پلنگ باشد ، اول به دليل محدوديت تواني و دوم نيز به دليل محدوديت زماني!! محدوديت تواني : واقعيت اين است که کشتن 44بز مستلزم انرژي و توان بسيار زيادي است که قطعاً اين ميزان از انرژي از محدوده ي توان يک پلنگ يا هر درنده ي ديگري خارج است . محدوديت زماني : اگر پلنگ براي گرفتن و کشتن هر بز به سه تا پنج دقيقه زمان نياز داشته باشد (البته با توجه به اينکه چابکي بز شهره عام و خاص هست پلنگ زماني بيش از اين را براي گرفتن و کشتن هر بز نياز داشته است) پلنگ به حدود 132تا 220 دقيقه زمان نياز داشته است تا بتواند اينچنين کشتار وسيعي انجام دهد تازه اين در صورتي است که پلنگ هيچ مزاحمي براي اين کشتار وسيع نداشته باشد در اين صورت بايد از اين چوپان قهرمان پرسيد که آيا در اين مدت نسبتاً طولاني به تشويق پلنگ نشسته بود !؟ يا خود نيز به کمک پلنگ شتافته بود!!؟؟
3)برخلاف تصور عامه مردم، حيوانات وحشي حتي درنده ها به شدت از انسان مي ترسند (به جز در موارد خيلي خاص) از اين روي اگر پلنگي به دامها حمله مي کرد با اولين سر و صدا يا شليک هوايي از طرف چوپان پلنگ فرار را بر قرار ترجيح مي داد
4) کشتن اين تعداد دام بعد از انسان فقط از گرگ بر مي آيد آن هم يک دسته گرگ ، گرگ بر خلاف پلنگ بصورت دسته جمعي هم شکار مي کند يکي از خصوصيات گرگ که در ادبيات ما هم بسيار به آن اشاره شده آزمندي و حريص بودن آن در شکار کردن و دريدن است مي توان گفت در ميان درندگان فقط گرگ اينگونه خصلتي را دارد
شايد در نگاه اول به نظر برسد که انتشار اين خبر مي تواند با توجه به تشويق ها و ابراز احساسات مردم نسبت به آن چوپان مشوق خوبي براي ديگران باشد اما واقعيت اين است که اين خبر نادرست مي تواند جفاي بزرگي در حق پلنگان ايران باشد پلنگها به ندرت به دامها حمله مي کنند و در صورت حمله نيز فقط يک دام را شکار مي کنند در واقع با انتشار اينگونه اخبار نادرست پلنگان نيز چون گرگها در ليست دشمنان خطرناک و مخرب دامداران قرار مي گيرند و دامداران و افراد محلي آنچنان نسبت به اين موجود کم ياب و زيبا ، بدبين مي شوند که به محض شنيدن حضور يک پلنگ در يک منطقه به حالت آماده باش و مسلح درآمده و تا کشتن اين موجود زيبا آرام نمي گيرند.
منبع:
isdle (http://isdle.ir/news/index.php?news=9370)
iren (http://iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=8576)
شهرام واليزاده- طي دو روز گذشته خبر عجيب و حيرت انگيزي با سرعت برق و باد تمام فضاي مجازي و حقيقي ايران را درنورديد مضمون خبر اينگونه بود " چوپاني مسلح در لرستان ايران به پلنگي که 44 بز او را دريده بود شليک نکرد " اما واکنش برخي از هم ميهنان به اين خبر عجيب، حيرت آورتر از خبر بود.
چنانچه به شبکه هاي اجتماعي و خبرگذاري ها نظري بيافکنيد شاهد خواهيد بود که برخي از هم ميهنان با کامنتها و ابراز نظرهاي سراسر احساسي ذيل اين خبر آنچنان شور هيجاني برپا کرده بودند که محدود نظرات منطقي در ميان خيل عظيم آن همه نظر احساسي يا منفي باران مي شدند يا از ديدها پنهان مي ماندند کسي هم که از نادرستي اين خبر سخن مي گفت بلافاصله مورد حمله ي طرفداران چوپان قهرمان قرار مي گرفت (توجه داشته باشيد منظور از نادرستي خبر رد اين واقعه نيست بلکه منظور نادرست بودن محتواي خبر است) باري اينکه مردم ما اينگونه به حفظ حيات وحش علاقه مند و حساس هستند که چنين خبري اينچنين به وجدشان مي آورد اميدوار کننده و موجب خرسندي است اما بايد توجه داشت که نظرات احساسي و غير علمي مي توانند اصل موضوع را تحت الشعاع قرار دهند به نظر من در اينجا اصل موضوع اين است که آيا اين کشتار وسيع اساساً مي تواند کار يک پلنگ باشد؟؟؟ آيا يک پلنگ مي تواند در شکار کردن اين ميزان حريص و مخرب باشد؟؟ آيا انتشار وسيع اين خبر نادرست نمي تواند موجب بدبيني دامداران و افراد محلي نسبت به اين موجود زيبا و کم ياب شود ؟؟ چند نکته در مورد اين اتفاق را بايد مورد توجه قرار داد:
1) پلنگ حيواني است شب شکار و تک شکار!! البته سابقه دارد که پلنگ در روز هم به شکار بپردازد ولي پلنگ بر خلاف گرگ در شکار کردن و دريدن آزمند نيست و فقط و فقط به کشتن يک شکار اکتفا مي کند از اين روي کشتن 44 بز در يک جلسه شکار نمي تواند کار يک پلنگ باشد
2) شايد برخي اين احتمال را بدهند که اين پلنگ از جمله موارد استثنايي طبيعت است و به دليل تغييرات يا جهش هاي ژنتيکي و يا يک بيماري عجيب خوي اين پلنگ عوض شده باشد و خوي گرگها را به خود گرفته باشد مي توان اين احتمال را هم رد کرد چرا که چنين اتفاقي (تغيير عجيب و غريب رفتار پلنگ به اين ميزان) تا به حال ديده نشده به فرض که چنين اتفاقي هم سابقه داشته باشد در اين مورد خاص مي توان گفت که به دو دليل باز هم اين کشتار وسيع نمي توانسته کار يک پلنگ باشد ، اول به دليل محدوديت تواني و دوم نيز به دليل محدوديت زماني!! محدوديت تواني : واقعيت اين است که کشتن 44بز مستلزم انرژي و توان بسيار زيادي است که قطعاً اين ميزان از انرژي از محدوده ي توان يک پلنگ يا هر درنده ي ديگري خارج است . محدوديت زماني : اگر پلنگ براي گرفتن و کشتن هر بز به سه تا پنج دقيقه زمان نياز داشته باشد (البته با توجه به اينکه چابکي بز شهره عام و خاص هست پلنگ زماني بيش از اين را براي گرفتن و کشتن هر بز نياز داشته است) پلنگ به حدود 132تا 220 دقيقه زمان نياز داشته است تا بتواند اينچنين کشتار وسيعي انجام دهد تازه اين در صورتي است که پلنگ هيچ مزاحمي براي اين کشتار وسيع نداشته باشد در اين صورت بايد از اين چوپان قهرمان پرسيد که آيا در اين مدت نسبتاً طولاني به تشويق پلنگ نشسته بود !؟ يا خود نيز به کمک پلنگ شتافته بود!!؟؟
3)برخلاف تصور عامه مردم، حيوانات وحشي حتي درنده ها به شدت از انسان مي ترسند (به جز در موارد خيلي خاص) از اين روي اگر پلنگي به دامها حمله مي کرد با اولين سر و صدا يا شليک هوايي از طرف چوپان پلنگ فرار را بر قرار ترجيح مي داد
4) کشتن اين تعداد دام بعد از انسان فقط از گرگ بر مي آيد آن هم يک دسته گرگ ، گرگ بر خلاف پلنگ بصورت دسته جمعي هم شکار مي کند يکي از خصوصيات گرگ که در ادبيات ما هم بسيار به آن اشاره شده آزمندي و حريص بودن آن در شکار کردن و دريدن است مي توان گفت در ميان درندگان فقط گرگ اينگونه خصلتي را دارد
شايد در نگاه اول به نظر برسد که انتشار اين خبر مي تواند با توجه به تشويق ها و ابراز احساسات مردم نسبت به آن چوپان مشوق خوبي براي ديگران باشد اما واقعيت اين است که اين خبر نادرست مي تواند جفاي بزرگي در حق پلنگان ايران باشد پلنگها به ندرت به دامها حمله مي کنند و در صورت حمله نيز فقط يک دام را شکار مي کنند در واقع با انتشار اينگونه اخبار نادرست پلنگان نيز چون گرگها در ليست دشمنان خطرناک و مخرب دامداران قرار مي گيرند و دامداران و افراد محلي آنچنان نسبت به اين موجود کم ياب و زيبا ، بدبين مي شوند که به محض شنيدن حضور يک پلنگ در يک منطقه به حالت آماده باش و مسلح درآمده و تا کشتن اين موجود زيبا آرام نمي گيرند.
منبع:
isdle (http://isdle.ir/news/index.php?news=9370)
iren (http://iren.ir/Nsite/FullStory/?Id=8576)