MR_Jentelman
24th June 2009, 04:48 AM
محمد خاكپور:
با عذرخواهي هيچ چيز عوض نميشود
پشت اسم و محبوبيت دايي و قطبي پنهان شدند
كاپيتان اسبق تيم ملي فوتبال ايران گفت: اگر مسوولان فدراسيون فوتبال عذرخواهي هم نميكردند، اتفاقي نميافتاد.
محمد خاكپور در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به ناكامي تيم ملي ايران در رسيدن به جام جهاني 2010 اظهار كرد: دليل اين ناكامي كاملا مشخص است. ما برنامهريزي صحيحي نداشتهايم و تغييرات زيادي را هم انجام داديم. اين بيبرنامگي و تغييرات مداوم بيثباتي را به همراه دارد و نتيجه همين ميشود كه در فوتبال ايران ميبينيم و اگر در اين بين نتيجهاي مقطعي حاصل شود، تنها از روي شانس و اقبال بوده است.
وي با بيان اينكه سيكل معيوب فوتبال ايران همچنان ادامه خواهد داشت، گفت: همه بلديم قشنگ صحبت كنيم. هر وقت تيمي از رشتههاي مختلف ورزشيمان نتيجه نميگيرد، حرفهاي قشنگي ميزنيم و كميتهي بررسي علل شكست تشكيل ميدهيم. اما، هيچ موقع خروجي از اين كميتهها به بيرون گزارش نميشود. حتي اگر علل شكست را هم پيدا كرده باشيم، حرفهايمان حالت عملي به خود نميگيرد. متاسفانه در بخشهاي مختلف ورزش كشور افرادي حضور دارند كه تخصصي ندارند و زماني هم كه فدراسيونشان نتيجه نميگيرد، به پست ديگري منتقل ميشوند. ما بايد در ورزش از كساني استفاده كنيم كه هم تخصص در آن رشته داشته باشند هم مديريت. در اين بين استثناهايي هم ديده ميشوند. همه به خوبي به ياد داريم كه فدراسيون فوتبال زمان صفايي فراهاني چه شرايط خوبي داشت اما، پس از صفايي فراهاني مدير قدرتمندي به فدراسيون فوتبال نيامد.
بازيكن سابق تيم ملي با بيان اينكه مشكل فوتبال ما نه قطبي بود و نه دايي، اظهار كرد: قطبي مشكل فوتبال ايران نبود. دايي هم قطعا مشكل فوتبال ما نبود. من با دايي هيچ ارتباطي ندارم و آخرين تماسي كه با او داشتم، به سالها قبل برميگردد. اما، اين دليل نميشود كه بخواهم افتخار آفرينيهاي دايي را منكر شوم. دايي افتخار فوتبال ايران و آسياست اما، متاسفانه آقايان از دايي استفادهي ابزاري كردند. خودشان برنامه نداشتند و به همين خاطر پشت دايي پنهان شدند. بعد از آن هم سناريوي قطبي را به راه انداختند. قطبي را به خاطر محبوبيت و ادبياتش آوردند. هدف رسيدن به جام جهاني نبود. هدف پنهان شدن افراد پشت اسم و محبوبيت قطبي بود.
خاكپور افزود: مسوولان فدراسيون فوتبال بابت نرفتن تيم ملي به جام جهاني عذرخواهي كردند. اما، اين عذرخواهي هيچ چيز را عوض نميكند. نميتوان هر كاري را انجام داد و بعد عذرخواهي كرد. در نرفتن تيم ملي به جام جهاني با احساسات مردم بازي شد. آيا با يك عذرخواهي ساده چيزي عوض ميشود؟ تا زماني كه نتوانيم برنامهريزي مناسبي داشته باشيم و از افراد متخصص استفاده نكنيم، وضعيت همين خواهد بود. تا صد سال ديگر هم شعار بدهيم چيزي عوض نميشود. در اين 10 سال فوتبال ايران هيچ پيشرفتي نداشته است. وقتي تيمي به جام جهاني ميرود، تبعات بسياري در فوتبال آن كشور ايجاد ميشود. استاديوم و زيرساختهاي مناسبي به وجود ميآيند اما، ميبينيم كه در ايران هيچ اتفاقي نميافتد.
خاكپور افزود: كجاي دنيا براي يك بازي باشگاهي صد هزار تماشاگر ميآيد؟ اين پتانسيل فوتبال ماست. اما، ما يك ريال هم از اين فوتبال درآمد نداريم. فقط از پول دولت هزينه ميكنيم اما، هيچ پيشرفتي نداريم. در فرهنگ كاري، اقتصادي و اجتماعي كشور هيچ وقت نداشتهايم كه يك مدير كه تغيير ميكند، مدير بعدي راه او را ادامه دهد. مدير بعدي وقتي سر كار ميآيد، افراد قبلي را بركنار ميكند و برنامهي جديدي را آماده مي كند. وقتي آن مدير هم عوض ميشود، همين سيكل معيوب دوباره تكرار ميشود. دليل اينكه فوتبال كشورهايي مانند آلمان و انگليس پيشرفت ميكند، اين است كه مديران ثبات دارند. ميبينيم در اين كشورها مديران تا 40 سال سر كار هستند و وقتي به دليل كهولت سن جاي خود را به مدير بعدي ميدهند، مدير جديد كار قبلي را ادامه ميدهد. اين است كه فوتبال آن كشورها پيشرفت ميكند و فوتبال ما تنها درجا ميزند
منبع:ایسنا
با عذرخواهي هيچ چيز عوض نميشود
پشت اسم و محبوبيت دايي و قطبي پنهان شدند
كاپيتان اسبق تيم ملي فوتبال ايران گفت: اگر مسوولان فدراسيون فوتبال عذرخواهي هم نميكردند، اتفاقي نميافتاد.
محمد خاكپور در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به ناكامي تيم ملي ايران در رسيدن به جام جهاني 2010 اظهار كرد: دليل اين ناكامي كاملا مشخص است. ما برنامهريزي صحيحي نداشتهايم و تغييرات زيادي را هم انجام داديم. اين بيبرنامگي و تغييرات مداوم بيثباتي را به همراه دارد و نتيجه همين ميشود كه در فوتبال ايران ميبينيم و اگر در اين بين نتيجهاي مقطعي حاصل شود، تنها از روي شانس و اقبال بوده است.
وي با بيان اينكه سيكل معيوب فوتبال ايران همچنان ادامه خواهد داشت، گفت: همه بلديم قشنگ صحبت كنيم. هر وقت تيمي از رشتههاي مختلف ورزشيمان نتيجه نميگيرد، حرفهاي قشنگي ميزنيم و كميتهي بررسي علل شكست تشكيل ميدهيم. اما، هيچ موقع خروجي از اين كميتهها به بيرون گزارش نميشود. حتي اگر علل شكست را هم پيدا كرده باشيم، حرفهايمان حالت عملي به خود نميگيرد. متاسفانه در بخشهاي مختلف ورزش كشور افرادي حضور دارند كه تخصصي ندارند و زماني هم كه فدراسيونشان نتيجه نميگيرد، به پست ديگري منتقل ميشوند. ما بايد در ورزش از كساني استفاده كنيم كه هم تخصص در آن رشته داشته باشند هم مديريت. در اين بين استثناهايي هم ديده ميشوند. همه به خوبي به ياد داريم كه فدراسيون فوتبال زمان صفايي فراهاني چه شرايط خوبي داشت اما، پس از صفايي فراهاني مدير قدرتمندي به فدراسيون فوتبال نيامد.
بازيكن سابق تيم ملي با بيان اينكه مشكل فوتبال ما نه قطبي بود و نه دايي، اظهار كرد: قطبي مشكل فوتبال ايران نبود. دايي هم قطعا مشكل فوتبال ما نبود. من با دايي هيچ ارتباطي ندارم و آخرين تماسي كه با او داشتم، به سالها قبل برميگردد. اما، اين دليل نميشود كه بخواهم افتخار آفرينيهاي دايي را منكر شوم. دايي افتخار فوتبال ايران و آسياست اما، متاسفانه آقايان از دايي استفادهي ابزاري كردند. خودشان برنامه نداشتند و به همين خاطر پشت دايي پنهان شدند. بعد از آن هم سناريوي قطبي را به راه انداختند. قطبي را به خاطر محبوبيت و ادبياتش آوردند. هدف رسيدن به جام جهاني نبود. هدف پنهان شدن افراد پشت اسم و محبوبيت قطبي بود.
خاكپور افزود: مسوولان فدراسيون فوتبال بابت نرفتن تيم ملي به جام جهاني عذرخواهي كردند. اما، اين عذرخواهي هيچ چيز را عوض نميكند. نميتوان هر كاري را انجام داد و بعد عذرخواهي كرد. در نرفتن تيم ملي به جام جهاني با احساسات مردم بازي شد. آيا با يك عذرخواهي ساده چيزي عوض ميشود؟ تا زماني كه نتوانيم برنامهريزي مناسبي داشته باشيم و از افراد متخصص استفاده نكنيم، وضعيت همين خواهد بود. تا صد سال ديگر هم شعار بدهيم چيزي عوض نميشود. در اين 10 سال فوتبال ايران هيچ پيشرفتي نداشته است. وقتي تيمي به جام جهاني ميرود، تبعات بسياري در فوتبال آن كشور ايجاد ميشود. استاديوم و زيرساختهاي مناسبي به وجود ميآيند اما، ميبينيم كه در ايران هيچ اتفاقي نميافتد.
خاكپور افزود: كجاي دنيا براي يك بازي باشگاهي صد هزار تماشاگر ميآيد؟ اين پتانسيل فوتبال ماست. اما، ما يك ريال هم از اين فوتبال درآمد نداريم. فقط از پول دولت هزينه ميكنيم اما، هيچ پيشرفتي نداريم. در فرهنگ كاري، اقتصادي و اجتماعي كشور هيچ وقت نداشتهايم كه يك مدير كه تغيير ميكند، مدير بعدي راه او را ادامه دهد. مدير بعدي وقتي سر كار ميآيد، افراد قبلي را بركنار ميكند و برنامهي جديدي را آماده مي كند. وقتي آن مدير هم عوض ميشود، همين سيكل معيوب دوباره تكرار ميشود. دليل اينكه فوتبال كشورهايي مانند آلمان و انگليس پيشرفت ميكند، اين است كه مديران ثبات دارند. ميبينيم در اين كشورها مديران تا 40 سال سر كار هستند و وقتي به دليل كهولت سن جاي خود را به مدير بعدي ميدهند، مدير جديد كار قبلي را ادامه ميدهد. اين است كه فوتبال آن كشورها پيشرفت ميكند و فوتبال ما تنها درجا ميزند
منبع:ایسنا