PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله IT



Admin
20th September 2008, 09:27 PM
عنوان مقاله : It

تهیه شده جهت : سایت علمی نخبگان جوان

Admin
20th September 2008, 09:29 PM
تبحردرفناوري اطلاعات چيست؟


تبحر در فناوري اطلاعات از محدوده‌ي مفاهيم سنتي سواد رايانه‌اي فراتر مي‌رود. سواد فناوري اطلاعاتي احتمالاً نيازمند حداقلي از آشنايي با ابزارهاي فناورانه مثل واژه‌پردازها، پست الكترونيكي، و مرورگرهاي وب مي‌باشد. برعكس، تبحر در فناوري اطلاعات مستلزم آن است كه شخص داراي چنان حدي از درك فناوري اطلاعات باشد كه بتواند آن را در كار و در زندگي هر روزه‌ي خود، با موفقيت به كار گيرد؛ دريابد كه در چه زماني فناوري اطلاعات به تحقق يك هدف كمك مي‌كند يا مانع آن مي‌شود؛ و مستمراً با تحولات و پيشرفت‌هاي فناوري اطلاعاتسازگاري يابد.


پس تبحر در فناوري اطلاعات نيازمند درك عميق و اساسي از فناوري اطلاعات و مهارت در آن براي پردازش اطلاعات، برقراري ارتباط، و حل مسائل مي‌باشد؛ دركي عميق‌تر و اساسي‌تر از آنچه در سواد اطلاعاتي، با تعريف سنتي كه از آن شده، لازم است. نيز توجه داشته باشيد كه تبحر در فناوري اطلاعات به شكلي كه در اين فصل توصيف شده بر مبناي بسياري از ديگر قابليت‌هاي اساسي، مثل سواد متعارف خواندن و نوشتن، استدلال منطقي، و دانش مدني و اجتماعي شكل مي‌گيرد


فناوري اطلاعات، واسطه‌اي است كه امكان بيان طيف گسترده‌اي از اطلاعات، انديشه‌ها، مفاهيم، و پيام‌ها را فراهم مي‌كند، و تبحر در فناوري اطلاعات، توان به‌كارگيري موثر آن قدرت بديهي مي‌باشد. تبحر در فناوري اطلاعات، شخص را قادر مي‌سازد كه با استفاده از فناوري اطلاعات، انواع مختلف كارها را انجام دهد و براي انجام هر كار مشخص، راه‌هاي مختلفي بيابد.


تبحر در فناوري اطلاعات رتبه‌ها و درجات مختلفي دارد و با مقاصد گوناگون پيوند دارد. بنابراين، تبحر در فناوري اطلاعات يك «وضعيت غايي» مستقل از زمينه نيست، بلكه در يك دوره‌ي زماني طولاني‌مدت، و بويژه در زمينه‌هاي مورد علاقه‌اي كه مستلزم كاربردهاي خاصي هستند ايجاد مي‌شود. با استفاده از صفحه‌گستردها براي بودجه‌بندي شخصي يا حرفه‌اي، با استفاده از ابزارهاي نشر روميزي براي ساختن يا ويرايش صفحات وب يا اسناد ديگر، با استفاده از موتورهاي كاوش و ابزارهاي مديريت داده‌پايگاه‌ها براي مكانيابي اطلاعات در وب يا در داده‌پايگاه‌هاي بزرگ، و با استفاده از ابزارهاي طراحي براي ساختن آثار تجسمي در رشته‌هاي مختلف علمي و مهندسي، مي‌توان جنبه‌هاي مختلف تبحر در فناوري اطلاعات را ايجاد و كسب‌كرد.



شايد از چالش‌هاي عمده‌ي افرادي كه تبحر مادام‌العمر در فناوري اطلاعات را به عنوان هدف در دستور كار خود قرار مي‌دهند، اين باشد كه تصميم بگيرند چه موقع كار با ابزار جديدي را فرا بگيرند، چه موقع فناوري موجود را با يك فناوري جديد جايگزين كنند، چه موقع براي افزايش قابليت فناورانه‌ي خود تلاش كنند، و چه موقع فرصتي را به ديگر فعاليت‌هاي حرفه‌اي تخصيص دهند.



عناصر تبحر در فناوري اطلاعات:

قابليت هاي فكري

مفاهيم بنياني

مهارت هاي امروزي

Admin
20th September 2008, 09:34 PM
قابليت فكري:



قابليت‌هاي فكري تبحر در فناوري اطلاعات به توان يك فرد در كاربرد فناوري اطلاعات در وضعيت‌هاي پيچيده‌ و پايدار، و به درك پيامدهاي ناشي از چنين اقدامي اشاره دارند. اين قابليت‌ها فراتر از كاربردهاي خاص نرم‌افزاري يا سخت‌افزاري هستند. اما بخش عمده‌اي از پژوهش (و نيز تجربه‌ي هرروزه) حكايت از آن دارد كه اين قابليت‌ها،‌ به‌سادگي در ميان عرصه‌هاي مختلف جابه‌جا نمي‌شوند، و عموماً افراد معدودي هستند كه با اين قابليت‌ها، در همه‌ي عرصه‌ها داراي مهارت‌ يكسان باشند.


مفاهيم بنيادي:


اين مفاهيم اشاره به بنيادهايي دارند كه فناوري اطلاعات بر مبناي آن‌ها ساخته مي‌شود. اين مفاهيم، بخش «يادگيري كتابي» تبحر در فناوري اطلاعات است، هر چند در اين كه بتوان صرفاً با استفاده از متون آموزشي، به درك شايسته‌اي از مفاهيم توصيف ‌شده دست يافت، ترديد بسياري هست. اين مفاهيم، مباني اطلاعات و رايانش مي‌باشند و نيز پايا و ماندني هستند، زيرا اگرچه در آينده و با ظهور فناوري‌هاي اطلاعاتي كه از كيفيتي نوين برخوردارند، چه‌بسا كه مفاهيم جديدي اهميت بيابند، اما فهرستي كه از مفاهيم بنياني ارائه شده جاي خود را به مفاهيم نوين نخواهد داد بلكه اضافه ميشود


مهارت هاي امروزين:


مهارت‌هاي امروزين. اين مهارت‌ها به توانايي استفاده از منابع نرم‌افزاري يا سخت‌افزاري خاص (و امروزين) براي انجام امور پردازش اطلاعات اشاره مي‌كنند و معناي عبارت «دانستن چگونگي استفاده از رايانه» را، با همان معنايي كه به شكل عاميانه از آن استنباط مي‌شود، در خود دارند.
مهارت‌ها، استفاده از چندين كاربرد نرم‌افزاري مختلف را شامل مي‌شوند (ولي به آن‌ها محدود نمي‌گردند). جزء «مهارتي» در تبحر در فناوري اطلاعات لزوماً در طي زمان تغيير مي‌كند، زيرا كه خدمات و محصولات فناوري اطلاعاتي كه در دسترس شهروندان قرار دارند مستمراً تغيير مي‌كنند.


قابليت‌هاي فكري لازم براي تبحر در فناوري اطلاعات:



در چارچوب تبحر در فناوري اطلاعات قابليت‌هاي فكري، دانش ويژه‌ي فناوري اطلاعات را با قلمروهاي مربوط به مسائل و منافع شخصي افراد تلفيق مي‌كنند. بسياري از قابليت‌هاي اين فهرست «ده‌تايي» ممكن است براي رشته‌هاي ديگر- طراحي مهندسي، علوم كتابداري، يا آموزش عمومي- يا حتي از منظر عناصري كه براي يك زندگي ثمربخش موردنياز است، موارد آشنايي باشند. در واقع، ابداً ادعا نشده است كه اين قابليت‌ها، منحصربه‌فردند يا «متعلق» به فناوري اطلاعات هستند. اما اهميت و ارزش فناوري اطلاعات در جامعه‌ي امروز، اين قابليت‌ها را از دنياي متخصصان طراحي يا مهندسي بيرون مي‌آورد و كاملاً وارد زندگي و فضاي شغلي ما ميكند.

Admin
20th September 2008, 09:41 PM
عناصر اساسي تبحر در فناوري اطلاعات


وارد شدن در استدلال پايدار
مديريت پيچيدگي

ازمودن يك راه حل

مديريت مسائل درراه حل هاي غلط

سازماندهي و راهبري ساختارهاي اطلاعاتي
تشريك مساعي

برقراري ارتباط با ديگر مخاطبان

انتظارداشتن امور پيش بيني نشده

پيش بيني فناوريهاي متحول

تفكرانتزاعي درباره فناوري اطلاعات



وارد شدن در استدلال پايدار:


استدلال پايدار با تعريف و توضيح مسئله شروع مي‌شود. درك دقيق مسئله‌اي كه قرار است حل شود و دانستن زمان حل مسئله، غالباً دشوارترين وجوه حل مسئله هستند و از آنجا كه فناوري اطلاعات عموماً به ترتيبي عمل مي‌كند كه شخص، آن را بدان سو هدايت كرده (و نه به ترتيبي كه دلخواه شخص است)، مشخص‌كردن دقيق مسئله‌اي كه قرار است با استفاده از فناوري اطلاعات حل شود، براي حل ديگر انواع مسئله از اهميت باز هم بيش‌تري برخورداراست وقتي مسئله تعريف شد، غالباً تلاش‌هاي متعددي براي تدوين راه حل، موردنيازند. راه حل مقدماتي، غالباً با اصلاح يا جرح و تعديل راه‌حل‌هاي قبلي حاصل مي‌شود، كه اغلب به پالايش در تعريف مسئله منجر مي‌گردد. براي برنامه‌ريزي، طراحي، اجرا، ‌و ارزيابي يك راه حل از استدلال استفاده مي‌شود.



مديريت پيچيدگي:


فعاليت پايداري كه مستلزم فناوري اطلاعات باشد نوعاً پيچيده خواهد بود و با چندين كار ديگر، مثل توضيح مسئله، تدوين راه حل، طرح و اجراي راه‌حل، و آزمودن و ارزيابي برآيندها ملازمه خواهد داشت. راه حل تدوين‌شده براي مسئله غالباً شامل اجزاي متعددي خواهد بود، كه هم سخت‌افزار و هم نرم‌افزار را دربرمي‌گيرند. شخص بايد بتواند يك پروژه را برنامه‌ريزي كند، يك راه حل را طراحي كند،‌ اجزا را با هم تلفيق كند، به تعاملات پيش‌بيني‌نشده واكنش نشان دهد، و آنچه را كه در هر قسمت از كار لازم است تشخيص دهد. برخي از مراحل پروژه ممكن است مستلزم نوعي برنامه‌نويسي رايانه‌اي باشند.


لازم، راه‌هايي وجود دارند كه از محدوده‌هاي ناشي از منابع موجود و/ يا منابع كافي فراتر نروند

منشأ سوم پيچيدگي، اين واقعيت است كه سيستم‌هاي بزرگ مبتني بر فناوري اطلاعات غالباً داراي وابستگي‌هاي متقابل‌اند. يعني تغييرات كوچك در يك قسمت از سيستم ممكن است اثرات بزرگي را در قسمت ديگري از سيستم كه «علي‌الظاهر» از قسمت اول جدا است، در پي داشته باشد. اين وابستگي‌هاي متقابل را مي‌توان با اِعمال جدايي شديد در بين قسمت‌هاي مختلف سيستم كاهش داد، اما سخن‌گفتن از اين عمل بسيار آسان‌تر از انجام آن است.

ازمودن يك راه حل:


تيين دامنه، ماهيت و شرايطي كه در آن، يك راه حل فناورانه امكان عملي‌شدن پيدا مي‌كند، چه بسا دشوار باشد. راه حل يك مسئله را بايد از دو راه آزمود: با تعيين اين كه طرح، براي مسئله‌ي در دست اقدام، صحيح يا مناسب است (به بيان ديگر، اين كه راه حل، در صورتي كه به درستي اجرا شود، نيازهاي استفاده‌كننده را برآورده خواهد كرد) يا نه؛ و با تعيين اين كه اجراي يك طرح مشخص، اقدام درستي است يا نه.
با توجه به اين كه اكثر سيستم‌ها علاوه بر شيوه‌هاي معمول، به شيوه‌هاي پيش‌بيني‌نشده نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرند، آزمودن مستلزم آن است كه تعيين كنيم آيا راه‌حل پيشنهادشده، اهداف طرح را محقق مي‌كند و آيا در شرايط مختلف كار مي‌كند يا خير. آزمودن مستلزم آن است كه محتمل‌ترين كاربردهايي كه موجب ازكارافتادگي مي‌شوند شناسايي گردند، راه‌هايي براي آزمودن همه‌ي حالات معمول عمليات اتخاذشوند،



عمومي‌ترين كاربردهاي نادرست سيستم تعيين گردند، و سيستم به ترتيبي طراحي شود كه در هنگام استفاده‌ي نادرست، واكنش خوشايندي نشان دهد. بعلاوه، چون برخي از رفع اشكال‌ها ممكن است منجر به بروز اشكالات ديگري بشوند، در رفع (يا مديريت) عيوب مقدماتي، دقت بسيار لازم است.
بهتر از همه اين است كه آزمودن را فعاليتي مقارن با طراحي بدانيم، در غير اين صورت ناچار خواهيم شد براي دانستن اين كه آيا نحوه‌ اجراي يك سيستم درست است يا خير، به اجراي كامل آن اقدام كنيم.



مديريت مسائل درراه حل هاي غلط



هنگامي كه سيستم‌ها از هم مي‌پاشند و ابزارهاي فناورانه از كار مي‌افتند، استفاده‌كنندگان نياز به توانايي «عيب‌زدايي»- يعني جستن، يافتن، و اصلاح‌كردن اشكالات و معايب- دارند. عيب‌زدايي فرايند پيچيده‌اي است كه غالباً از مرز فناوري فراتر مي‌رود وجوه شخصي و اجتماعي يك وظيفه وتعهد را نيز دربرمي‌گيرد (مثلاً هنگامي كه يك سيستم چندين جزء متعامل دارد، مسئوليت هر يك از آن‌ها‌بر عهده‌ي يك فرد متفاوت است). عيب‌زدايي مستلزم قابليت‌هاي ديگري مثل استدلال پايدار، مديريت پيچيدگي، و آزمودن نيز هست.
عيب‌زدايي لازم است زيرا سيستم‌هايي كه بهترين طراحي و كم‌ترين عيب را دارند، باز هم رفتار پيش‌بيني‌نشده‌اي را از خود نشان مي‌دهند. در هر تلاش مداومي كه با استفاده از فناوري اطلاعات انجام مي‌گيرد، مواجهه با عيب‌، گريزناپذيراست .



از اين كاربران بايد از قبل بر لزوم شناسايي اين عيوب، تشخيص منشأ آن‌ها (مثلاً از طريق شناسايي الگوهاي مشاهده يا الگوهاي گزارش معايب، تميز علت‌هاي ريشه‌اي از علت‌هاي اشتقاقي و در عين حال بارز، و طراحي آزمايش‌هاي نظام‌مند تشخيصي)، درك پيامدهاي ناشي از حذف آن‌ منشأها، و برداشتن گام‌هايي براي انجام اصلاحات مناسب در سيستم تأكيد كنند. در غير اين صورت، واكنش مناسب به يك سيستم معيوب ( كه در برخي از كاربردها بسيار مهم است) ممكن است به ساختن يك محيط عمليات براي سيستم بينجامد كه هدف از آن، محدودكردن مخاطراتي بوده كه در هنگام استفاده از سيستم بروز مي‌كنند.
آزمودن باعث آشكارشدن عيوب مي‌گردد، ولي همين كه اين عيوب پيدا شدند، بايد به طور كامل و صحيح، رفع شوند. طراحي خوب در عين حال مستلزم آن است كه سيستم‌هايي طراحي شوند كه در هنگام بروز اشكال، آسان‌تر تعمير شوند (فرايندي كه غالباً آن را «مقاومت به خرابي(anti-bugging)» مي‌نامند). مثلاً سيستمي كه خوب طراحي شده، مستندات روشني دا رد.



در چنينسيستم‌هايي از وابستگي‌هاي پنهان اجتناب مي‌كنند؛ در نتيجه انجام تعميرات در يك نقطه موجب بروز عيوب جديد در قسمت ديگر نمي‌شود. خود طراحي سيستم، آزمودن كاري را كه سيستم دارد انجام مي‌دهد تسهيل مي‌كند و خبردادن از رخدادهاي نامنتظره را ممكن مي‌سازد.
عيب‌زدايي مستلزم به‌كارانداختن عناصر هر روزه‌ي فناوري نيز هست. هنگامي كه اشكالي پيش مي‌آيد، حالت مطلوب آن است كه بتوان زنجيره‌ي وقايعي را كه عمليات صحيح به آن وابسته است، رديابي كرد. امروزه نمونه‌ي معمول، موردي است كه در طي آن، شخصي مي‌كوشد سندي را كه با يك واژه‌پرداز آماده شده چاپ كند، و چاپگر هيچ چيزي بيرون نمي‌دهد. در اين حالت، در جايي از زنجيره‌ي دلايل بالقوه، ايرادي به وجود آمده: چاپگر به برق وصل نيست يا خاموش است؛ چاپگر به رايانه متصل نيست؛.كاربر


بايد بفهمد كه مسئله‌ي پيش‌آمده قابل حل است، حلقه‌ي مفقوده‌ي زنجيره‌ي وقايع را بيابد، و مسئله را حل كند يا به يك كارشناس مناسب رجوع كند.



سازماندهي و راهبري ساختارهاي اطلاعاتي:


كثر فعاليت‌هاي پايدار مستلزم مكانيابي، ارزيابي، استفاده و سازماندهي اطلاعات‌اند. غالباً كاوش و مكانيابي اطلاعات مستلزم وجوه ديگري از تبحر در فناوري اطلاعات، از جمله ارزيابي اعتبار اطلاعات، و حل تضاد ميان شرايط و اوضاع مي‌باشد.
اين قابليت، مشتمل بر توانايي فرد در پيداكردن و ارزيابي اطلاعات در سطوح مختلف پيچيدگي نيز هست. كارهايي از قبيل خواندن يك دستنامه‌ي راهنما، تا پيداكردن و بهره‌گرفتن از يك راهنماي درونخطي، در اين زمره قرار مي‌گيرند. براي يافتن اطلاعات پيچيده‌تر، ممكن است به كاوش در وب نياز باشد. البته با افزايش سطح پيچيدگي، اثبات دقت [اطلاعات] نيز مهم‌تر (و دشوارتر) مي‌شود. فرد بايد براي ارزيابي اعتبار يك مأخذ، آمادگي داشته باشد، ماهيت فضاهاي اطلاعاتي مشترك مثل وب را درك كند،‌و به كيفيت اطلاعات بازيابي‌شده با احتياط لازم نظر كند.
اين قابليت همچنين بدان معنا است كه فرد بايد بتواند براي سودمندشدن اطلاعات، ساخت مناسب را به آن بدهد. اطلاعات خلق‌شده بايد قابل بازيابي، و براي مقصود موردنظر، سودمند باشد. ازاين‌رو، فرايند طراحي ساختارهاي اطلاعاتي در بردارنده‌ي عناصر ارتباطي نيز هست (و ممكن است مستلزم نوعيبرنامه‌نويسي نيز باشد)

Admin
20th September 2008, 09:47 PM
تشريك مساعي:



هنگامي كه لازم باشد كه مسئوليت‌هاي پروژه در بين تعدادي از افراد تقسيم شود، به توانايي تشريك مساعي نياز خواهد بود. از لوازم تشريك مساعي، وجود يك راهبرد براي تقسيم‌ كار به قسمت‌هايي است كه بتوان به شكل انفرادي آن كارها را انجام داد. در عمل، چگونگي تقسيم يك مسئله هم بر ساختار مسئله و هم بر ساختار سازماني تيمي كه آن را حل خواهد كرد (يعني افراد مختلفي كه احتمالاً نگرش‌هاي متفاوت دارند) استوار است. در تشريك مساعي، لازم است كه افراد از دوباره‌كاري و نيز از ناهماهنگي در قسمت‌هايي كه به‌منظور تلفيق در محصول نهايي ارائه مي‌دهند، اجتناب كنند. بعلاوه، هر كس بايد از نحوه‌ي ساخت قسمت‌هاي مختلف يك راه‌حل كه به‌منظور تلفيق با همديگر ساخته شده‌اند، و نيز از انتظاراتي كه از كار خاص خود او مي‌رود، از اهميت ميانجي‌هاي مشخص و معين به‌عنوانروشي براي افزايش احتمال عمليات قسمت‌هاي مختلف در كنار يكديگر، و از يك راهبردبراي اطمينان از اين كهبازنگري‌شده‌ي مناسبي از راه حل كار مي‌كنند، درك روشنيداشته باشد.



فناوري‌هاي مورد استفاده‌ براي تشريك مساعي، آنچه را كه براي تشريك مساعي لازم است تغيير نمي‌دهند، بلكه نحوه‌ي انجام تشريك مساعي را تغيير مي‌دهند. فناوري‌هاي اطلاعاتي مثل تلفن، پست الكترونيكي، ويديو كنفرانس، صفحات مشترك وب، اتاق‌هاي گپ، و مانند آن‌ها افراد مشاركت‌كننده را قادر مي‌سازند كه از راه دور و به شكل ناهمزمان، با اتكاي نسبتاً كم‌تري به تعاملات رودررو، با همديگر كار كنند. اما بدين ترتيب، يادگيري نحوه‌ي چيرگي بر محدوديت‌هاي تعاملاتي كه فناوري‌ در آن‌ها نقش واسطه را دارد، اهميت بسيار مي‌يابد. مثلاً اگر اعضاي تيم از طريق پست الكترونيكي با يكديگر رابطه برقرار كنند، ممكن است مقداري از امكان ارتباط واضح و خالي از ابهام را از دست بدهند؛ دست‌كم اين كه چه‌بسا مجبور باشند مباحث را با چنان وضوحي بيان كنند كه در يك تعامل رودرو، چندان موردنياز نيست.



برقراري ارتباط با ديگر مخاطبان:



در انتقال اطلاعات به ديگران، غالباً استفاده از فناوري لازم است. اين امر ممكن است مستلزم استفاده از تصاوير، فرايند‌ها و نيز كلمات باشد. برقراري ارتباط مؤثر نيازمند آشنايي با وجوه مثبت و منفي وسايل گوناگون ارتباطي و درك آن‌ها است، زيرا فناوري مزاحم چه‌بسا به تغيير ماهيت ارتباط بينجامد. مثلاً دادن راهنمايي‌هاي لازم با استفاده از تلفن به يك راننده براي رسيدن به يك مقصد معين، بسيار دشوارتر است تا با ايما و اشاره و با استفاده از نقشه.
اما وجه عميق‌تري از برقراري ارتباط با ديگر مخاطبان، ماهيت آن ارتباط، مستقل از رسانه‌ها[ي ارتباطي] است. مثلاً انتقال صورت مسئله يا برآيند پروژه به مشتريان، به افراد علاقه‌مند، و به ديگران نيازمند درك نيازهاي مخاطبان و دانش زمينه‌اي آن‌ها است. برقراري ارتباط مؤثر با افراد كارشناس ممكن است مستلزم ترجمه‌ي نيازهاي غيررسمي به مقتضيات رسمي- مثلاً گذر از يك «فهرست موارد مطلوب»ئ به يك فهرست وظايف براي يك تيمِ كاري- باشد.



. اين مقتضيات رسمي، مبناي بحث در اين باره را كه آيا يك پروژه درست عمل مي‌كند يا خير تشكيل مي‌دهند، و بنابراين زيربناي توانايي آزمودن و عيب‌زدايي [پروژه] هستند. بدون ارتباطي كه محمل ظرايف و جزئيات باشد، دانستن اين كه آيا بخشي از يك پروژه به‌درستي ساخته مي‌شود يا خير، ناممكن است.
از ديگر ابعاد مرتبط در برقراري ارتباط با ديگر مخاطبان، مستندسازي(documentation) است. مستندسازي تقريباً هميشه جزئي از [فرايند] آگاهانيدن يك مخاطب «بيروني» از ماهيت يك سيستم (مثلاً يك سيستم اداري، يك سيستم توليد، يا يك سيستم فناوري اطلاعات) مي‌باشد.
مستندسازي، محتوا را واضح‌تر مي‌كند و فرصت‌هاي بسياري براي شخص فراهم مي‌آورد تا درباره‌ي ساختار يك پروژه بينديشد. تدوين مستندات را مي‌توان فرايند ايجاد مجموعه‌اي از حداقل اطلاعات و راهنمايي‌هاي موردنياز براي كاري كه قرار است بايك ابزار معين به وسيله‌ي يك فرد غيركارشناس انجام شود،‌ به شمارآورد.


انتظارداشتن امور پيش بيني نشده:



حتي هنگامي كه يك سيستم فناورانه به شكلي كه در اصل و براي حل يك مسئله موردنظر بوده كار مي‌كند، كاربرد آن ممكن است پيامدهاي پيش‌بيني‌نشده‌اي را به همراه داشته باشد، زيرا آن سيستم در بافتار فناورانه و اجتماعي بزرگ‌تري جاي گرفته و چه‌بسا آن پيامدها به درستي پيش‌بيني‌نشده باشند. در برخي موارد، اين پيامدهاي پيش‌بيني‌نشده حتي ممكن است برآيند موردنظر (يعني حل مسئله‌ي اصلي) را تحت‌الشعاع قرار دهند. استفاده‌كنندگان بايد بفه.مند كه اين قبيل پيامد‌ها نامعمول نيستند، و براي تضعيف آن‌ها، يا براي به‌كارگيري مثبت آن‌ها تلاش كنند.
منافع يا كاستي‌هاي پيش‌بيني‌نشده ممكن است هنگامي بروز كنند كه فناوري به‌كارگرفته‌شده براي يك منظور خاص، براي مقاصد ديگري مورد استفادهقرار گيرد.



پيش بيني فناوريهاي متحول:


با آن كه كسي نمي‌تواند دور بعدي و آينده‌ي فناوري را با دقت پيش‌بيني كند، اما تغيير فناوري، گريزناپذير است. تبحر در فناوري اطلاعات مستلزم قابليت سازگاري كارآمد با فناوري جديد و چگونگي يادگيري يك سيستم يا زبان جديد، و استفاده از دانسته‌هاي مربوط به تسهيلات و فناوري‌هاي قبلي و احتمالاً مشابه به‌عنوان شالوده و بنياني براي آگاهي‌هاي جديد است. مثلاً با احتمال قريب به يقين مي‌توان گفت كه ابزارها و نگارش‌هاي جديد فناوري به ظهور مي‌رسند، و چه‌بسا نسبت به نگارش‌هاي قديمي‌تر، مزايايي داشته باشند (مثلاً نگارش جديد، سريع‌تر باشد يا امكانات بيش‌تري داشته باشد). در عين حال، كاركرد اضافي غالباً با هزينه‌اي (مثلاً لزوم ارتقاي منابع سيستم مثل حافظه، يا لزوم آشنايي با ويژگي‌هاي جديد) همراه است. بنابراين، بهره‌گيران بايد اين آمادگي را داشته باشند كه بينند آيا مزاياي نگارش جديد، به بهايي كه دارد مي‌ارزد يا نه، تصميماتي از قبيل اين كه آيا نيازي به ارتقا هست و چه زماني براي اين كار مناسب است، از چه ابزاري بايد استفاده شود، و آشنايي با چه ويژگي‌هايي لازم است.


تفكرانتزاعي درباره فناوري اطلاعات:





شخصي كه درباره‌ي چگونگي به‌كاربستن فناوري اطلاعات در موارد نياز خود، تصميمات كارآمد مي‌گيرد، درباره‌ي فناوري اطلاعات به شكل انتزاعي انديشه مي‌كند. مثلاً با انديشيدن درباره‌ي استفاده‌ي خود از فناوري اطلاعات، ويژگي‌ها و مشتركاتي را كه بر اثر تجارب فناورانه حاصل شده‌اند شناسايي مي‌كند. وي اصول راه‌حل‌هاي فناورانه را از موقعيتي به موقعيت ديگر منتقل مي‌كند، شباهت‌هاي فناورانه را بازمي‌شناسد، و براي كسب سريع‌تر زبردستي در فناوري جديد، از آن‌ها استفاده مي‌كند. وي به راه‌حل‌هاي فناورانه‌ي جديد، اميدواري‌هاي بسيار دارد، و هنگامي كه از اين فناوري‌كاري برنيايد، خودش گريز‌گاه‌هايي خواهد يافت.
بـُعد ديگر تفكر انتزاعي درباره‌ي فناوري اطلاعات،‌ توجه به آن جنبه‌هايي از فناوري اطلاعات است كه بر خط‌مشي‌ها اثر مي‌گذارند. مثلاً شخصي كه به تفكر انتزاعي مي‌پردازد، مي‌كوشد تعيين كند كه آيا فناوري است كه موجب نارسايي راه‌حل‌هاي كلان قبلي مي‌شود و اگر بله، اين امر چگونه انجام مي‌گيرد.

Admin
20th September 2008, 09:53 PM
مفاهيم فناوري اطلاعات:

رايانه
سامانه اطلاعاتي

شبكه

ارائه‌ي رقومي اطلاعات
سازماندهي اطلاعات

مدلسازي و تجريد

برنامه‌نويسي و تفكر الگوريتمي

خاصيت عام

محدوديت‌هاي فناوري اطلاعات

تأثير اجتماعي اطلاعات و فناوري اطلاعات



رايانه:


وجوه اصلي يك رايانه با برنامه‌هاي ذخيره‌شده، شامل:
■ برنامه (به‌معناي توالي مراحل [گوناگون])،
■ فرايند تفسير برنامه،
■ حافظه (به‌معناي انباري براي برنامه و داده‌ها كه مفاهيم مربوط به سلسله‌مراتب حافظه و ديگر ايده‌هايي كه به ثبات/ بي‌ثباتي مربوط مي‌شوند را دربرمي‌گيرد)، و
■ سازمان كلي (شامل رابطه با ابزارهاي جانبي، مثل ابزارهاي I/O).
تأكيد مناسب، لزوماً بر يك عينيت مشخص الكترونيكي مثل يك رايانه‌ي خاص نيست، بلكه بر انديشه‌ي يك كار رايانشي(Computational) به‌معناي توالي مشخص مراحل [مختلف]، تفسير جزمي راهنمايي‌هاي مربوط به آن كار، روند كنترل و فصل‌بندي آن راهنمايي‌ها و تمايز بين نام و ارزش [و به عبارت ديگر، ‌بين ارزش اسمي و ارزش واقعي] است. رايانه با گرفتن درونداد مشخص، همان كاري را كه به او گفته شده انجام مي‌دهد،‌ ازكسي دريافته است كه چگونه آن كار موردنظر را به توالي مراحل ساده تقسيم كند و به عبارت ديگر،چگونه آن كار را برنامه‌ريزي كند

.


ويژگي‌هاي ساختاري عمومي يك سامانه‌ي اطلاعاتي، از قبيل اجزاي سخت‌افزاري و نرم‌افزاري، افراد و فرايند‌ها، ميانجي(Interface) ها (هم ميانجي‌هاي فناوري و هم ميانجي‌هاي انسان – رايانه)، داده‌پايگاه‌ها، تراكنش‌ها، همخواني، دسترس‌پذيري، انبارش ماندگار، آرشيو، مستندات حسابرسي(audit trail)
، امنيت، محرمانگي و شالوده‌هاي فناورانه‌ي آن‌ها.
اكثر دانشكاران، با يك يا چند تا از سامانه‌هاي اطلاعاتي تعامل دارند و از ويژگي‌ها و خصايص آن‌ها آگاه‌اند. درك ساختار انتزاعي چنين سامانه‌هايي، دانشجويان را براي اشتغال آماده مي‌كند، تحرك شغلي را تقويت مي‌كند، كاركنان را قادر مي‌سازد كه با سرعت بيش‌تري با سامانه‌هاي جديد سازگار شوند، و به آنان كمك مي‌كند كه از تسهيلات موجود در يك سامانه، به نحو هر چه كامل‌ترياستفاده كنند.



شبكه:

وجوه و ويژگي‌هاي اصلي شبكه‌هاي اطلاعاتي، شامل ساختار فيزيكي (پيام‌ها، بسته‌ها، خط‌گرداني(switching) ،ارسال (Routing) ، خطاب (addressing)
، انباشتگي(congestion) ، شبكه‌هاي محلي(Local Area Networks [LANs]) ، شبكه‌هاي گسترده( Wide Area Networks [WANs]) ، باندپهنا، نهفتگي( latency) ، ارتباط نقطه به نقطه، پخش چندگانه( multicast) ، پخش گسترده(broadcast) ،‌ اترنت( Ethernet) ، تحرك)، و ساختار منطقي (خدمتگير/ خدمتگر( client / server) ، ميانجي‌ها، پروتكل‌هاي لايه‌بندي‌شده( layered protocols) ، استانداردها، خدمات شبكه‌اي).
رايانه‌ها عموماً وقتي به همديگر و به اينترنت متصل مي‌شوند بسيار سودمندترند. هدف، درك چگونگي اتصال رايانه‌ها به همديگر و به اينترنت، و چگونگي ارسال اطلاعات در بين رايانه‌ها است.)




مهارت‌هاي فناوري اطلاعات:


سواركردن رايانه‌ي شخصي

استفاده از امكانات اساسي سيستم عامل

. استفاده از يك واژه‌پرداز براي ايجاد يك سند متن

استفاده از بسته‌هاي نموداري و/ يا هنري براي ساختن تصوير، اسلايد، يا ديگر بازنمودهاي بصري انديشه

اتصال يك رايانه به شبكه

استفاده از اينترنت براي يافتن اطلاعات و منابع

استفاده از رايانه براي برقراري ارتباط با ديگران
استفاده از صفحه‌گسترد براي مدلسازي فرايند‌هاي ساده يا جدول‌هاي مالي

استفاده از يك سيستم داده‌پايگاهي براي سازماندهي اطلاعات سودمند و دسترسي به ان

استفاده از مواد آموزشي براي يادگرفتن نحوه‌ي كاربردويژگي‌ها يا كاركردهاي جديد




سواركردن رايانه‌ي شخصي:


كسي كه از رايانه استفاده مي‌كند بايد بتواند قطعات يك رايانه‌ي شخصي و تجهيزات جانبي اصلي آن (مثل چاپگر) را به هم متصل كند. اين امر مستلزم آشنايي با ظاهر فيزيكي كابل‌ها و پورت(Port) ها، و نيز آگاهي نسبي از چگونگي پيكربندي رايانه است (مثلاً دانستن اين كه اكثر رايانه‌ها راهي براي تنظيم ساعت [موجود در خود] سيستم دارند، يا اين‌كه چگونه مي‌توان يك محافظ صفحه‌ي ‌نمايش( screen-saver) را انتخاب كرد و اصلاً چه نيازي به محافظ صفحه‌ي نمايش هست.


استفاده از امكانات اساسي سيستم عامل:



امروزه استفاده‌ي معمول از سيستم عامل به معناي توانايي نصب نرم‌افزارهاي جديد، حذف نرم‌افزارهاي ناخواسته، و بهره‌گيري از كاربردهاي گوناگون است. بسياري از مهارت‌هاي ديگر هستند كه منطقاً مي‌توان آن‌ها را در اين مقوله جاي داد، مثل توانايي يافتن ميزان فضاي موجود بر روي ديسك با استفاده از سيستم عامل.


استفاده از يك واژه‌پرداز براي ايجاد يك سند متن:
در حال حاضر، حداقل مهارت‌هاي اين عرصه‌ عبارت‌اند از توانايي انتخاب فونت، شماره‌گذاري صفحات، تنظيم، و ويرايش اسناد. يكپارچگي تصوير و ديگر داده‌ها روز به روز اهميت اساسي‌تري مي‌يابد. در آينده‌ي نزديك، الزامات اين عرصه احتمالاً ساختن صفحات وب با استفاده از ابزارهاي خاص را نيز شامل خواهد شد.




اتصال يك رايانه به شبكه:


در حال حاضر اين فرايند ساده شامل اتصال سيم تلفن به رايانه و ايجاد اشتراك نزد يك ارائه‌كننده‌ي خدمات اينترنتي است، هر چند كه با ظهور گزينه‌هاي ارتباطي نيرومند‌تر، اين فرايند احتمالاً پيچيده‌تر مي شود.

Admin
20th September 2008, 10:03 PM
استفاده از اينترنت براي يافتن اطلاعات و منابع:



درحال حاضر مكانيابي اطلاعات در اينترنت مشتمل بر استفاده از مرورگرها و موتورهاي كاوش مي‌باشد. استفاده از موتورهاي كاوش و مرورگرها مستلزم درك نيازهاي فرد، و چگونگي ربط آن‌ها با منابع و اطلاعات موجود و منابع و اطلاعاتي كه عملاً يافته مي‌شوند، و نيز توانايي تدوين پرسش و ارزيابي يافته‌ها مي‌با شد.


استفاده از يك سيستم داده‌پايگاهي براي سازماندهي اطلاعات سودمند و دسترسي به ان:


در حال حاضر سيستم‌هاي مبتني بر «اِس‌كيواِل» به تدريج در بازار كار، فراگير مي‌شوند، و [برنامه‌هاي] مديريت اطلاعات شخصي روزبه روز بيش‌تر رواج مي‌يابند. در آينده شيوه‌هاي متفاوتي، شايد شيوه‌هاي مبتني بر وب، به عنوان شكل غالب اين برنامه‌هاي مديريت اطلاعات رواج خواهند يافت .


استفاده از مواد آموزشي براي يادگرفتن نحوه‌ي كاربردويژگي‌ها يا كاركردهاي جديد:

اين مهارت، استفاده از فايل‌هاي راهنما(Help) ي درونخطي، و خواندن و فهميدن راهنماهاي چاپي را شامل مي‌شود. يك وجه از اين فرايند، دستيابي به جزئيات يا ويژگي‌هاي سيستم‌هايي است كه شخص قبلاً با آن‌ها آشنا شده؛ وجه دوم، استفاده از خودآموز براي آشنايي با الگوها و ايده‌هاي اساسي يك سيستم جديد است


چشم انداز تبحر در فناوري اطلاعات:



محتواي فكري تبحر در فناوري اطلاعات، غني و عميق است. ولي عمق و غناي اين محتوا را ماهيت فناوري اطلاعات تعيين مي‌كند. هر چند كه افراد مختلف به درجات متفاوتي از آشنايي با عناصر گوناگون تبحر در فناوري اطلاعات نيازمندند، ولي براي بهره‌گيري از تمامي قدرت فناوري اطلاعات در طيف [گسترده‌ي] كاربردهاي گوناگون، داشتن درك مناسب و زبردستي در همه‌ي مهارت‌ها، مفاهيم و قابليت‌هاي تبحر در فناوري اطلاعات براي افراد لازم است.
در عين حال، اين عمق و غنا اين سؤال را پيش مي‌آورد كه تا چه اندازه منطقي است كه انتظار داشته باشيم كه محتواي تبحر در فناوري اطلاعات براي طيف گسترده‌اي از شهروندان، دسترس‌پذير گردد؟ براي داشتن چشم‌اندازي از اين سؤال بد نيست كه به استانداردهاي «شوراي ملي مدرسان رياضيات(National Council of Teachers of Mathematics: NCTM)» براي آموزش رياضيات، و استانداردهايي كه «شوراي ملي پژوهش(National Research Council : NRC)» براي آموزش علوم تدوين كرده نظري بيفكنيم. همان طور كه در پيوست «ب» شرح داده شده،‌ توجه اين سازمان‌ها در آموزش رياضي و علوم به همه‌ي دانشجويان است، نه به معدودي كه قبلاً استعداد خود را در رياضيات يا علوم نشان داده‌اند.



سازمان‌هايي كه اين استانداردها را براي آموزش رياضيات و علوم توليد كرده‌اند، باعث شده‌اند كه محتواي فكري بيان‌شده در اين استاندارد‌ها غني، عميق، و مهم‌تر از همه، خالي از ابهام باشند. اين سازمان‌ها بر اين باورند كه يادگيري علوم و رياضيات نه فقط براي دانشمندان و رياضيدانان آتي، بلكه براي طيف گسترده‌اي از شهروندان نيز ارزشمند است.
مباني تبحر در فناوري اطلاعات عمدتاً مستقل از دانستن رياضيات پيچيده هستند. در واقع، قابليت‌ها و مفاهيم– ولي نه‌مهارت‌ها – به شيوه‌ي فكري وحتي بدون رايانه نيز قابل اكتساب هستند.مثلاً مفهوم ‌يك الگوريتم را مي‌توان ‌به‌شيوه‌اي ‌كاملاً كيفي‌ و غيررياضي، ‌ازطريق ‌بحث درباره‌ي قواعد يك بازي يا دنبال‌كردن دستور پخت يك غذا در آشپزخانه، حتي براي يك سال چهارمي بيان و القا كرد. بنابراين، كميته بر اين باور است كه امكان دسترسي شهروندان به محتواي فكري تبحر در فناوري اطلاعات بعيدتر از علوم و رياضيات نهفته در استاندارد‌هاي
«ان‌سي‌تي‌ام» و «ان‌آرسي»


و اما موضوع دوم: از حيث طرح، تبحر در فناوري اطلاعات پيكره‌اي از دانش و ادراك است كه افراد را قادر مي‌سازد از فناوري اطلاعات به شكل كارآمد در بسترهاي بسيار گوناگون استفاده كنند. اما آيا تبحرداشتن در فناوري اطلاعات بدان معنا است كه فرد هرگز نيازي نخواهد داشت كه به يك كارشناس فناوري اطلاعات تكيه كند؟ ‌به بيان ديگر، آيا مشاوره‌ي يك نفر با كارشناس فناوري اطلاعات به معناي آن است كه او فاقد تبحر در فناوري اطلاعات است؟
يقيناً سطحي از تبحر در فناوري اطلاعات هست كه در آن، فرد نيازي به تكيه بر كارشناس براي حل مشكل در فناوري اطلاعات يا به‌كارگيري فرصت‌هاي جديدي كه از فناوري اطلاعات ناشي مي‌شوند ندارند. اما حتي كسي كه چنان تبحري در فناوري اطلاعات دارد كه مجبور نباشد به كارشناس تكيه كند، گاهي به هر حال فوايدي در مراجعه به كارشناس مي‌بيند. مثلاً يك فرد كاملاً متبحر در فناوري اطلاعات ممكن است به اين نتيجه برسد كه ارزش وقتش بيش‌تر از آن است كه آن را صرف رفع يك مشكل بخصوص كند، هر چند كه چنين كاري از او ساخته است

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد