طلیعه طلا
6th November 2013, 10:14 PM
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان اباعبدللهالحسین علیهالسلام گفتوگوی مشروحی را با حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت انجام دادهایم که در بخش دوم و پایانی به دیدگاههای آیتالله العظمی بهجت درباره فلسفه عزاداری میپردازیم.
انبیاء برای امام حسین علیهالسلام گریه کردهاند
* چرا برای امام حسین علیهالسلام گریه کنیم؟/ فلسفه گریه از دید آیتالله بهجت چه بود؟
ـ امام حسین (ع) شخصیت بینظیری است که خداوند در عالم وجود فقط همین یکی را آفریده است. این به این معنی نیست که بقیه هیچ کدام از این ویژگیها را نداشتهاند، ولی کسی که همه این ویژگیها و خوبیها را تا حد اعلی داشته باشد و همه چیزش را بدهد فقط اباعبدلله (ع) است.
کار عظیم امام حسین (ع) در عالم، یگانه است. حالا ما برای چنین شخصیت عظیمی گریه میکنیم. گاهی این گریه مرتبهای از ناراحتی است و گاهی مرتبهای از محبت است و اشک از شدت شوق و علاقه است و انسان نمیتواند تحمل کند و اشک میریزد.
گریه ذاتاً چند نوع است. گریه میتواند از سر خوف، شوق، محبت، ناراحتی و... باشد. خیلی از انبیاء از خوف خدا گریه میکردند. وقتی عظمت خدا را احساس میکردند و در حضور او حتی خیال دیگری میکردند، از خوف گریه میکردند. اصلا داشتن اندیشهای غیر از خدا برای آنها وحشتناک بوده است.
پدرم میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند. علاوه بر آن داریم که خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.
عظمت کار امام حسین(ع) در برابر کار ابراهیم خلیل(ع)
امام حسین (ع) وجود عظیمی است که خدا او را دوست دارد. چهطور دوستش دارد؟ آیا همانطور که حضرت ابراهیم را دوست دارد؟ نه، خیلی بالاتر از آن است. چرا خداوند اینگونه به اباعبدلله (ع) محبت دارد؟ حضرت ابراهیم تسلیم امر خدا شد و زن و یک فرزند را به بیابان بی آب و علف برد که در آنجا دشمن نبود. یا در سالهای بعد فرزندی را که رعنا شده بود به قربانگاه برد و خواست به دستور خدا قربانیاش کند و از آن گذشت ولی فرزندش حتی یک جراحت برنداشت و قطرهای خون از او جاری نشد.
خداوند برای حضرت ابراهیم سورهای نازل کرد و در شأن ایشان این همه آیات دارد. حالا سوال من این است اگر خداوند میخواست راجع به امام حسین (ع) بگوید، چه میکرد؟ چند برابر حضرت ابراهیم باید در مورد او میگفت؟ یعنی اگر بعد از قضیه حضرت ابراهیم و عبودیت و گذشت و سرسپردگی که نسبت به خداوند داشت، حالا خداوند راجع به امام حسین (ع) سورهای نازل میکرد، چه میگفت؟ خداوند چه تعریفی از او می کرد؟
اگر ما با آن نشانهها و الگوها و ابزارهای شناسایی که خداوند داده، به عظمت کار امام حسین (ع) نگاه کنیم، اینقدر عظیم است که اصلا نمیتوانیم عظمت آن را درک کنیم. گاهی گریه ما احساسی است در حالیکه این گریه میتواند کارکردهای بسیار بیشتری داشته باشد.
گریه، اذن دخول و محرم شدن انسان است
پدرم میگفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید.
میگویید یا خداوند من وارد شوم؟ آیا یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ و در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.
پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست. پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
پس اشک گاهی به اعلی علییین وصل است و کلیدش از آنجا زده شده است. ممکن است خیلیها این را نفهمند و بگویند خرافات است، در حالیکه این اشک به عالم بالا مربوط میشود.
مطلب دیگر این است که گریه به واسطه جهتی که مصرف میشود دارای عظمت است. باید دید چه معرفتی این اشک را به وجود آورده است. مهم است که عاملی که این کلید را زده است، چه بوده است.
گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام، بالاتر از نماز شب
پدرم میگفت: گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا (ع) رقّت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است. کلید آن از نهان قلب خورده است و این خیلی ارزشمند است.
انبیاء برای امام حسین علیهالسلام گریه کردهاند
* چرا برای امام حسین علیهالسلام گریه کنیم؟/ فلسفه گریه از دید آیتالله بهجت چه بود؟
ـ امام حسین (ع) شخصیت بینظیری است که خداوند در عالم وجود فقط همین یکی را آفریده است. این به این معنی نیست که بقیه هیچ کدام از این ویژگیها را نداشتهاند، ولی کسی که همه این ویژگیها و خوبیها را تا حد اعلی داشته باشد و همه چیزش را بدهد فقط اباعبدلله (ع) است.
کار عظیم امام حسین (ع) در عالم، یگانه است. حالا ما برای چنین شخصیت عظیمی گریه میکنیم. گاهی این گریه مرتبهای از ناراحتی است و گاهی مرتبهای از محبت است و اشک از شدت شوق و علاقه است و انسان نمیتواند تحمل کند و اشک میریزد.
گریه ذاتاً چند نوع است. گریه میتواند از سر خوف، شوق، محبت، ناراحتی و... باشد. خیلی از انبیاء از خوف خدا گریه میکردند. وقتی عظمت خدا را احساس میکردند و در حضور او حتی خیال دیگری میکردند، از خوف گریه میکردند. اصلا داشتن اندیشهای غیر از خدا برای آنها وحشتناک بوده است.
پدرم میگفت این حرف چیست که میگویند گریه یعنی چه؟ خیلی از انبیاء از خوف خدا بکاء داشتهاند. آیا از شوق لقاء خدا بکاء نداشتند؟ گریه از شوق رسیدن به معشوق حقیقی عالم داشتهاند. علاوه بر آن داریم که خود انبیاء برای امام حسین (ع) گریه میکردند. آنها وقتی عظمت کار امام حسین (ع) را درک کردند، اشکشان جاری شد و توسل پیدا کردند. این مسئله، تک بودن و عظمت کار امام حسین (ع) را نشان میدهد.
عظمت کار امام حسین(ع) در برابر کار ابراهیم خلیل(ع)
امام حسین (ع) وجود عظیمی است که خدا او را دوست دارد. چهطور دوستش دارد؟ آیا همانطور که حضرت ابراهیم را دوست دارد؟ نه، خیلی بالاتر از آن است. چرا خداوند اینگونه به اباعبدلله (ع) محبت دارد؟ حضرت ابراهیم تسلیم امر خدا شد و زن و یک فرزند را به بیابان بی آب و علف برد که در آنجا دشمن نبود. یا در سالهای بعد فرزندی را که رعنا شده بود به قربانگاه برد و خواست به دستور خدا قربانیاش کند و از آن گذشت ولی فرزندش حتی یک جراحت برنداشت و قطرهای خون از او جاری نشد.
خداوند برای حضرت ابراهیم سورهای نازل کرد و در شأن ایشان این همه آیات دارد. حالا سوال من این است اگر خداوند میخواست راجع به امام حسین (ع) بگوید، چه میکرد؟ چند برابر حضرت ابراهیم باید در مورد او میگفت؟ یعنی اگر بعد از قضیه حضرت ابراهیم و عبودیت و گذشت و سرسپردگی که نسبت به خداوند داشت، حالا خداوند راجع به امام حسین (ع) سورهای نازل میکرد، چه میگفت؟ خداوند چه تعریفی از او می کرد؟
اگر ما با آن نشانهها و الگوها و ابزارهای شناسایی که خداوند داده، به عظمت کار امام حسین (ع) نگاه کنیم، اینقدر عظیم است که اصلا نمیتوانیم عظمت آن را درک کنیم. گاهی گریه ما احساسی است در حالیکه این گریه میتواند کارکردهای بسیار بیشتری داشته باشد.
گریه، اذن دخول و محرم شدن انسان است
پدرم میگفت: گریه، رابطه انسان با آن طرف عالم است. گریه، واسطه و رابطه است. وقتی که میخواهید وارد حرمی شوید و پا به حریمی بگذارید، طلب اجازه میکنید و اذن دخول میگیرید.
میگویید یا خداوند من وارد شوم؟ آیا یا پیامبر وارد شوم؟ یا امام وارد شوم؟ و در روایت است که اگر برای اذن دخول زیارت امام حسین (ع) اشک از چشمت جاری شد، بدان اجازه داده شده است.
پس این اشک رابطه انسان با ماوراء است. این اشک یک نشانه است. یک رمز است. فقط یک اتفاق فیزیکی نیست. پدرم تأکید داشت خود گریه یک اذن و اجازه است. مثل چراغی است که روشن میشود و برای تو نشانه است. اگر اشکی آمد، علامت این است که به تو اذن دادهاند. این عین عبارت آقاست.
پس اشک گاهی به اعلی علییین وصل است و کلیدش از آنجا زده شده است. ممکن است خیلیها این را نفهمند و بگویند خرافات است، در حالیکه این اشک به عالم بالا مربوط میشود.
مطلب دیگر این است که گریه به واسطه جهتی که مصرف میشود دارای عظمت است. باید دید چه معرفتی این اشک را به وجود آورده است. مهم است که عاملی که این کلید را زده است، چه بوده است.
گریه بر سیدالشهدا علیهالسلام، بالاتر از نماز شب
پدرم میگفت: گریه بر سیدالشهدا (ع) از افضل مستحبات باشد. گریه بر سیدالشهدا (ع) از همه مستحبات بالاتر است حتی از نماز شب! چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سیدالشهدا (ع) رقّت روحی است و عامل آن، آن را در درون انسان به وجود آورده است. کلید آن از نهان قلب خورده است و این خیلی ارزشمند است.