"golbarg"
1st November 2013, 01:03 PM
آيا دين اسلامي كه ما در كشور خودمان و حتي كشورهاي عربي مي بينيم همان اسلام واقعي است اگر اسلام واقعي است پس چرا ما مسلمانان جزء عقب مانده ترين كشورها هستيم و اگر اسلام واقعي نيست پس اسلام واقعي چيست؟
خير. اين دين كه الآن بر جوامع مسلمان حاكم است. چه ايران و چه ساير جوامع اسلامي دين اسلام واقعي نيست، حتي دين مسلمان واقعي هم نيست. فرق بگذاريد بين اسلام و مسلمان، اسلام يك دين است، يك نهاد اجتماعي كه از جانب خداوند بر پيامبر فرستاده شد به علاوه قوانين و دستوراتي خاصه كه فوائد روحي و رواني خاصي را هم به دنبال داشت.و مسلمانان كساني اند كه به اين دين خاص گردن نهاده اند و به آن عمل مي كنند كه البته ممكن است به نحو صحيح آن را انجام ندهند. گرچه مي دانم تفكيك اين دو سخت است چون اسلام در ظاهر چيزي خارجي نيست، لذا شما نمود آن را در مسلمانان مي بينيد ولي واقع و حقيقت آن اين است كه اين دو دوچيز جدايند.كه البته در جواب سؤال بايد بگويم نه اسلام حاكم بر اين جوامع اسلام واقعي است و نه مسلمانان موجود در اين جوامع مسلمانان واقعي اند. اسلام واقعي آن است كه بر قلب پيامبر نازل شد و در عده اي اندك تجلي يافت و همين كه در عده اي اندك تجلي يافت دليل است كه پس مي شود و ممكن است كه حكم فرما شود وقتي به زندگي اهل بيت و امامان و يا شاگردان آنها مي نگريم مثل سلمان، ابوذر و يا حتي بعد از آن ها مثل امام خميني رحمه الله و ديگــران زيـاد مي بينيم. نمونه عملي مسلمان را و اجراي عملي اسلام. اينكه به بيان اسلام و قرآن « لا يخشونه احدا الا الله » از هيچ كس مگر خدا نمي ترسد در عمل در رفتار امام (ره) و ديگران در اين زمينه ديده شد. و يا « و يا لا يخافون لو مه لائم » از سرزنش هيچ سرزنش كننده اي نمي ترسند و يا « اذله علي المومنين » نسبت به مومنين در نهايت تواضع است « اعزه علي الكافرين » نسبت به كفار در نهايت برتري و بزرگي نفس اند.اشداءعلي الكفاراند نسبت به كفار سخت گيراند و با مسالحه برخورد نمي كنند و رحماء بينهم با هم مهربان اند و هزاران هزار روش طريق و سنت و سيره.كه اسلام هم از حيث روحيه، عمل: (ان المومنين الذين في صلاتهم خاشعون والذين هم عن الغو معرضون‹ در باب گفتار، از لغو دوري مي كنند›.رفتار: ( و لا تجسسوا ) از كارهاي همديگر تجسس نكنيد.گفتار: ( ولا يغتب بعضكم بعضا) از غيبت بپرهيزيد.فكر: ( اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم ) از بعضي از گمان ها بپرهيزيد كه بعضي از گمان ها گناهند.و هزاران هزار روش ديگر.اسلام آن است كه عقل مي پسندد و دل امضاء مي كند البته دلي كه خالي از مفاسد و رذايل باشد. دل كه نفس لوامه و مطمئنه را به همراه دارد. و عقلي كه خالي از مطامع شخصي دور از جامعه باشد. اسلام را اگر تحقيقي بي طرف داشته باشيد مظلومي است كه به بيان شهيد مطهري هميشه او به كمك مسلمانان آمده است نه مسلمانان به كمك او اسلامي كه به بيان شيخ جمال الدين اسدآبادي ريشه هايش در كشورهاي اسلامي است و ميوه هايش در كشورهاي غربي.اسلام مادر مهرباني است كه حتي فرزندانش هم او را نشناخته اند، لذا تحقيقي لازم و بي طرف بايد تا حق مظلوم ستانده شود. كه به بيان اهل بيت « كونوا للمظلوم عونا و لظالم خصما » با مظلوم همراه و ياور باشيد و با ظالم دشمن باشيـد و به نظـر مي رسد دشمن واقعي اسلام مسلمانان بي عمل و يا بد عمل اند ( پس بايد در عملمان تصحيح صورت گيرد ). به اميد آن روز.
خير. اين دين كه الآن بر جوامع مسلمان حاكم است. چه ايران و چه ساير جوامع اسلامي دين اسلام واقعي نيست، حتي دين مسلمان واقعي هم نيست. فرق بگذاريد بين اسلام و مسلمان، اسلام يك دين است، يك نهاد اجتماعي كه از جانب خداوند بر پيامبر فرستاده شد به علاوه قوانين و دستوراتي خاصه كه فوائد روحي و رواني خاصي را هم به دنبال داشت.و مسلمانان كساني اند كه به اين دين خاص گردن نهاده اند و به آن عمل مي كنند كه البته ممكن است به نحو صحيح آن را انجام ندهند. گرچه مي دانم تفكيك اين دو سخت است چون اسلام در ظاهر چيزي خارجي نيست، لذا شما نمود آن را در مسلمانان مي بينيد ولي واقع و حقيقت آن اين است كه اين دو دوچيز جدايند.كه البته در جواب سؤال بايد بگويم نه اسلام حاكم بر اين جوامع اسلام واقعي است و نه مسلمانان موجود در اين جوامع مسلمانان واقعي اند. اسلام واقعي آن است كه بر قلب پيامبر نازل شد و در عده اي اندك تجلي يافت و همين كه در عده اي اندك تجلي يافت دليل است كه پس مي شود و ممكن است كه حكم فرما شود وقتي به زندگي اهل بيت و امامان و يا شاگردان آنها مي نگريم مثل سلمان، ابوذر و يا حتي بعد از آن ها مثل امام خميني رحمه الله و ديگــران زيـاد مي بينيم. نمونه عملي مسلمان را و اجراي عملي اسلام. اينكه به بيان اسلام و قرآن « لا يخشونه احدا الا الله » از هيچ كس مگر خدا نمي ترسد در عمل در رفتار امام (ره) و ديگران در اين زمينه ديده شد. و يا « و يا لا يخافون لو مه لائم » از سرزنش هيچ سرزنش كننده اي نمي ترسند و يا « اذله علي المومنين » نسبت به مومنين در نهايت تواضع است « اعزه علي الكافرين » نسبت به كفار در نهايت برتري و بزرگي نفس اند.اشداءعلي الكفاراند نسبت به كفار سخت گيراند و با مسالحه برخورد نمي كنند و رحماء بينهم با هم مهربان اند و هزاران هزار روش طريق و سنت و سيره.كه اسلام هم از حيث روحيه، عمل: (ان المومنين الذين في صلاتهم خاشعون والذين هم عن الغو معرضون‹ در باب گفتار، از لغو دوري مي كنند›.رفتار: ( و لا تجسسوا ) از كارهاي همديگر تجسس نكنيد.گفتار: ( ولا يغتب بعضكم بعضا) از غيبت بپرهيزيد.فكر: ( اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم ) از بعضي از گمان ها بپرهيزيد كه بعضي از گمان ها گناهند.و هزاران هزار روش ديگر.اسلام آن است كه عقل مي پسندد و دل امضاء مي كند البته دلي كه خالي از مفاسد و رذايل باشد. دل كه نفس لوامه و مطمئنه را به همراه دارد. و عقلي كه خالي از مطامع شخصي دور از جامعه باشد. اسلام را اگر تحقيقي بي طرف داشته باشيد مظلومي است كه به بيان شهيد مطهري هميشه او به كمك مسلمانان آمده است نه مسلمانان به كمك او اسلامي كه به بيان شيخ جمال الدين اسدآبادي ريشه هايش در كشورهاي اسلامي است و ميوه هايش در كشورهاي غربي.اسلام مادر مهرباني است كه حتي فرزندانش هم او را نشناخته اند، لذا تحقيقي لازم و بي طرف بايد تا حق مظلوم ستانده شود. كه به بيان اهل بيت « كونوا للمظلوم عونا و لظالم خصما » با مظلوم همراه و ياور باشيد و با ظالم دشمن باشيـد و به نظـر مي رسد دشمن واقعي اسلام مسلمانان بي عمل و يا بد عمل اند ( پس بايد در عملمان تصحيح صورت گيرد ). به اميد آن روز.