PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مخمس عاشورایی



سیاه و سفید
1st November 2013, 10:41 AM
"حسین شیردل":



در استقبال از کاروان عاشوراییان
این مخمس را تقدیم به آقا امام حسین ع و یاران باوفای آن یار
و ارادتمندان و خالصان آن امام می کنم .
انشاله که خوانندگان عزیز حقیر را از دعا فراموش ننمایند :

...


ای که با اشک و آه کشته شدی

در نگاهِ « نگاه » کشته شدی

پیش درگاهِ ماه کشته شدی

وه که بی تکیه گاه کشته شدی

« به کدامین گناه کشته شدی ؟ [1]»



روضه می خواند از تو این قوّال :

چشم هایت محول الاحوال

قله افتاده بود در گودال

این برایم همیشه بوده سوال :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



مثل شیری سوار یک آهوست

زلف ، آشفته ، چشمها جادوست

ابروانش از این نظر چاقوست

خودم اینجا اگر، دلم با اوست

به کدامین گناه کشته شدی ؟



شیوه اش دلبریست دلبر ما

مکتبش عاشقی ، پیمبر ما

سر جدای خداست سرور ما

« چشم ما بر در و تو در بر ما[2]»

به کدامین گناه کشته شدی ؟



ای خطت خون ، نوشته هایت خون

اشک ها خون و رد پایت خون

حلق گلگون و در صدایت خون

کعبه ، مروه ، حرا، صفایت خون

به کدامین گناه کشته شدی ؟



در ره عشق ادعا با ماست

ناخداییم تا خدا با ماست

درد داریم چون دوا با ماست

تا گلو هست این صدا با ماست :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



بی تو دلبر نمی برد دل را

نیزه پر کرد حد فاصل را

یک اشاره بس است عاقل را :

باز بخشیده اید قاتل را ؟!

به کدامین گناه کشته شدی ؟



تشنه بودی و از طلب گفتم

با تو از راز ماه و شب گفتم

با ادب بودی از ادب گفتم

او که می رفت زیر لب گفتم :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



این که افتاده بر کف گودال

نیست غیر از محول الاحوال

کو که گوید اذان عشق بلال ؟

ناله می زد چنان ، که رفت از حال :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



به کجا می برد سرت را دوست ؟

سوخت اعضای پیکرت را دوست

خوش بریدست حنجرت را دوست

با خودش برد خواهرت را دوست ...

به کدامین گناه کشته شدی ؟



دست بیعت نداد و سر را داد

آبرو برده او ز ابن زیاد

اوست شیرین و زینبش فرهاد

می کشم داد ، می زنم فریاد :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



عید قربان شد و فتاد به راه

کاروان رفت سمت قربانگاه

ایستاد و به دوُر کرد نگاه

گفت آهسته با خودش آن شاه :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



منم و آه و آتش و مقتل

شد رباعی قد امام غزل

جای خون ، بود در رگ تو عسل

گفته بودم من از همان اول :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



یک طرف ابر ، یک طرف مهتاب

یک طرف تشنگی از آن سو آب

علی اصغر کجاست ؟ پیش رباب !

تیری از دور طعنه زد به « شتاب »

به کدامین گناه کشته شدی ؟



شعله در گیسوان دخترها

آب لب تشنه ی لب سقا

غیرت الله اوفتاده ز پا

مگر اینجا کجاست ؟ کرب و بلا !

به کدامین گناه کشته شدی ؟



باد با زلف تو غزلخوان شد

کاکلت را گرفت ، طوفان شد

رگ به رگ آیه آیه قرآن شد

آیه ای ذکر دوستداران شد :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



تلخ شد کامِ آب ، بعد از تو

ماه شد آفتاب ، بعد از تو

خانه ی دل خراب ، بعد از تو

ناله می زد رباب ، بعد از تو :

به کدامین گناه کشته شدی ؟



هر چه می دید او خدا می دید

عشق را روی نیزه ها می دید

چشم ها سوی خیمه را می دید

از عطش شمر را دو تا می دید

به کدامین گناه کشته شدی ؟



باز هم قصد مُلک « ری » کردند

سرمان را به روی نی کردند

بی تو ما را به شام پی کردند

وه چه بی رحم راه طی کردند

به کدامین گناه کشته شدی ؟



گونه از لطف خصم ، گلگون بود

کاسه ی لاله ها پر از خون بود

لیلیِ قصه سخت مجنون بود

قلم عشق ، کاتب « نون » بود [3]

به کدامین گناه کشته شدی ؟



رد پای انار بر نی ها

سرخ شد این بهار بر نی ها

سر او شد سوار بر نی ها

چشم ها بی قرار بر نی ها

به کدامین گناه کشته شدی ؟



تو نرفتی ! هنوز اینجایی

دلبری ، سایه ی سر مایی

زینبم : اوج عشق و شیدایی

« ما ندیدیم غیر زیبایی »[4]

به کدامین گناه کشته شدی ؟



زینب آن مخزن وقار و کرم

همه رفتند او ولی محکم

که بماند به دست او پرچم

من در این لحظه جای او گفتم :

به کدامین گناه کشته شدی ؟

4/8/1392


[1] (بای ذنب قتلت )به کدامین گناه کشته شدند؟)
[2] سعدی: فرق است میان آنکه یارش در بر / با آنکه دو چشم انتظارش بر در
[3] ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ/ نون سوگند به قلم و آنچه مىنويسند / سوره ۶۸: القلم - جزء ۲۹ آیه اول
[4] ما رأیت الا جمیلاادامه ...



آدرس وبسایت: http://www.makhfigah128.blogfa.com/

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد