MR_Jentelman
21st June 2009, 05:29 AM
زینت کردن برای همسر
حسن زیّات بصری می گوید: « من با شخصی که از اهل بصره (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%D8%B5%D8%B1%D9%87)بود، خدمت حضرت امام باقر علیه السلام (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9% 85%D8%A7%D9%85+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D8% A7%D9%82%D8%B1+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9% 84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)وارد شدیم، دیدیم اطاق حضرت زینت داده شده و لباس حضرت هم بسیار زیبا و خودش هم آراسته بود.
بعد از ورود، سؤالاتمان را پرسیدیم و سپس برخاستیم و خداحافظی کردیم.
حضرت فرمود: « ای حسن فردا تو و همراهت دوباره به نزد من بیایید.
فردا که به نزد او رفتیم دیدیم این بار در اطاقی نشسته که در آن جز یک حصیر نیست و لباس او هم ارزان قیمت و خشن بود.
حضرت رو کردند به رفیق من و فرمودند :
ای برادر بصره ای! دیروز که اینجا آمدی، من در اطاق مربوط به همسرم بودم و آن روز نوبت او بود و زینتهایی که دیدی و لوازمی که آنجا بود هم مربوط به او بود، و چون او خود را برای من زینت داده بود، بر من لازم بود که خود را برای او زینت دهم.
خواستم مسأله ای برای تو ایجاد نشود و مشکلی در ذهنت پیش نیاید.
همراه من به حضرت عرض کرد: « فدایت شوم! به خدا همین طور است و در قلب من چنین مسأله ای خطور کرده بود، اما اکنون به خدا قسم آن شک بر طرف شد، حق همان است که فرمودی»
توضیح: از این رفتار جالب و ساده حضرت درس بزرگی باید گرفت؛ و آن این است که آراستگی ظاهر ولباس باعث محبت بیشتر زن و شوهرمی شود، وقتی که زن و شوهر جذب یکدیگر شوند، راههای انحراف سد خواهد شد و کانون خانواده، با محبت طرفین مستحکم می گردد.
منابع:
بحار الانوار، ص 293
حسن زیّات بصری می گوید: « من با شخصی که از اهل بصره (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A8%D8%B5%D8%B1%D9%87)بود، خدمت حضرت امام باقر علیه السلام (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA+%D8%A7%D9% 85%D8%A7%D9%85+%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF+%D8%A8%D8% A7%D9%82%D8%B1+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9% 84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85)وارد شدیم، دیدیم اطاق حضرت زینت داده شده و لباس حضرت هم بسیار زیبا و خودش هم آراسته بود.
بعد از ورود، سؤالاتمان را پرسیدیم و سپس برخاستیم و خداحافظی کردیم.
حضرت فرمود: « ای حسن فردا تو و همراهت دوباره به نزد من بیایید.
فردا که به نزد او رفتیم دیدیم این بار در اطاقی نشسته که در آن جز یک حصیر نیست و لباس او هم ارزان قیمت و خشن بود.
حضرت رو کردند به رفیق من و فرمودند :
ای برادر بصره ای! دیروز که اینجا آمدی، من در اطاق مربوط به همسرم بودم و آن روز نوبت او بود و زینتهایی که دیدی و لوازمی که آنجا بود هم مربوط به او بود، و چون او خود را برای من زینت داده بود، بر من لازم بود که خود را برای او زینت دهم.
خواستم مسأله ای برای تو ایجاد نشود و مشکلی در ذهنت پیش نیاید.
همراه من به حضرت عرض کرد: « فدایت شوم! به خدا همین طور است و در قلب من چنین مسأله ای خطور کرده بود، اما اکنون به خدا قسم آن شک بر طرف شد، حق همان است که فرمودی»
توضیح: از این رفتار جالب و ساده حضرت درس بزرگی باید گرفت؛ و آن این است که آراستگی ظاهر ولباس باعث محبت بیشتر زن و شوهرمی شود، وقتی که زن و شوهر جذب یکدیگر شوند، راههای انحراف سد خواهد شد و کانون خانواده، با محبت طرفین مستحکم می گردد.
منابع:
بحار الانوار، ص 293