banooye irani
23rd October 2013, 01:39 PM
سلام
عید سعید غدیر را به تمامی مسلمانان چه شیعه چه سنی تبریک میگم.
دوستان عزیز خواستم با گذاشتن این پست از شما بخوام هر گونه بغضی که از گذشته و حال در گلو مانده دارید اینجا باز کنید و بازگو کنید.
فقط از همگی درخواست دارم به شکل خاطره باشه و اینکه چی شمارو ناراحت کرده که نتونستید اونو بازگو کنید تا به شکل بغضی در گلوی شما سد شده.
فقط به خاطرآرامش دوستان در این جمع از هم گله گذاری نکنید.
هر چی هست از بیرون این جمع صمیمی باشه لطفا.
برای نمونه اینو برای اولین بار میگم
من وقتی خیلی کوچیک بودم همسایه بی صفتی داشتیم که خیلی مردم ازار بود .از روی شیطنت و بچگی رفتم زنگ خونشونو زدم که فرار کنم از شانس من در چفت نبودو پشت در منتظر تا زنگ زدم پرید منو گرفتو برد تو خونه .
نمیدونم خدا این زن فرشته رو از کجا برای من فرستاد که یهو زن این مرد از تو حیاط اومد تو خونه .مرده گفت تو کی اومدی من ندیدم . خانومش گفت من یه ربعه تو حیاطم .خلاصه اگر این زن نبود من نمیدونستم الان کجا میبودم .
حالا هر وقت یاد اون روز میوفتم هم میترسم هم کلی گریه میکنم و خدامو شکر میکنم که حافظم بوده.
پدرم بعداز شنیدن این ماجرا سریع خونه رو فروخت ومااز تهران اومدیم کرج.
عید سعید غدیر را به تمامی مسلمانان چه شیعه چه سنی تبریک میگم.
دوستان عزیز خواستم با گذاشتن این پست از شما بخوام هر گونه بغضی که از گذشته و حال در گلو مانده دارید اینجا باز کنید و بازگو کنید.
فقط از همگی درخواست دارم به شکل خاطره باشه و اینکه چی شمارو ناراحت کرده که نتونستید اونو بازگو کنید تا به شکل بغضی در گلوی شما سد شده.
فقط به خاطرآرامش دوستان در این جمع از هم گله گذاری نکنید.
هر چی هست از بیرون این جمع صمیمی باشه لطفا.
برای نمونه اینو برای اولین بار میگم
من وقتی خیلی کوچیک بودم همسایه بی صفتی داشتیم که خیلی مردم ازار بود .از روی شیطنت و بچگی رفتم زنگ خونشونو زدم که فرار کنم از شانس من در چفت نبودو پشت در منتظر تا زنگ زدم پرید منو گرفتو برد تو خونه .
نمیدونم خدا این زن فرشته رو از کجا برای من فرستاد که یهو زن این مرد از تو حیاط اومد تو خونه .مرده گفت تو کی اومدی من ندیدم . خانومش گفت من یه ربعه تو حیاطم .خلاصه اگر این زن نبود من نمیدونستم الان کجا میبودم .
حالا هر وقت یاد اون روز میوفتم هم میترسم هم کلی گریه میکنم و خدامو شکر میکنم که حافظم بوده.
پدرم بعداز شنیدن این ماجرا سریع خونه رو فروخت ومااز تهران اومدیم کرج.